📌سلام مولای من!
دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب است
کاش این جمعه بیایی ...
🌹صبح جُمعتون پر از عطر گل نرگس
مهدی غریب و بی کس است
جان مولا معصیت دیگر بس است ماز خود مولای خود را رانده ایم
از امام خویش غافل مانده ایم
از دعا بهر فرج غافل شدیم
سخت مشغول ره باطل شدیم
صبح عاشوراست یاران دیر نیست همچو حر آزاده و آماده کیست
@ayatollah_haqshenas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم خیانت این خانم رو ببینید
؛ خجالت نمیکشه!
دوست دارم جوری اینوتوی گروهاتون پخش کنین تاکل ایران این خیانت روببینه
#خیانت_مسئولین
کانال نکات ناب 👇
http://eitaa.com/joinchat/3114270721C0f1e8f9885
🌷
🔻ضمن تشکر از اظهار نظر و ابراز لطفهای اعضای محترم کانال
مجددا یادآوری میشود که برای ارائه نقطه نظرات، پیشنهادات، انتقادات، سوال در مورد شیوه کار و پست های مناسبتی، پرداخت نذورات فرهنگی و... به ادمین کانال مراجعه بفرمایید:
@Khademoreza888
اینم بخشی از پیام یکی از اعضا، که لطف دارن به تک تک اعضا کانال :👇👇
🍂🍂نگاه مهربان مادر سادات به قلب تک تک اعضا کانالتون🍂🍂
طب الرضا
مزار شهدا بیاد داداش هادی #غروب_جمعه
امام زمان را تنها نگذارید💔 دین خودتان را حفظ کنید چون اگر امام زمان بیاید احتمال دارد روبهروی امام باشیم😔 و با امام مخالفت کنیم امام زمان را تنها نگذارید من که عمرم رفت و وقت از دست دادم تا به خودم آمدم دیدم که خیلی گناه کردم😔 و پلهای پشت سرم را شکاندهام و راه برگشت ندارم بچههای ایران و عراق من دیر فهمیدم و خیلی گناه و کارهای بیهوده انجام دادهام💔 و یکی از دلایلی که آمدم نجف به خاطر همین بود که پیشرفت کنم
#وصیت_شهید
#هادے_ذوالفقارے❤️
#غروب_جمعه
@ayatollah_haqshenas
May 11
👈کدوم شهیده که شب اول قبرش بدون حساب کتاب بود ؟؟🤔🤔
👈کدوم شهیده که نمازشو بین آسمان و زمین خوند ؟؟🤔🤔
👌داستان بسیار زیبا از ترک گناه شهید نیری
☺️نخونیش از دستت رفته رفیق
😳سه خط اولشو بخون بعد اگه تونستی بقیشو نخون🤔
👇👇👇👇👇
#ترک_گناه
یه روز با رفقای محل رفته بودیم🚌 #دماوند.
یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو کتری روآب کن بیار… منم راه افتادم راه زیاد بود کم کم صدای آب💧 به گوش👂 رسید.
از بین بوته ها 🌴به رودخانه🏞 نزدیک شدم.تا چشمم به رودخانه افتاد یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم بدنم شروع کرد به لرزیدن😱 نمیدانستم چه کار کنم .
همان جا پشت درخت 🌳مخفی شدم …می توانستم به راحتی گناه😔 بزرگی انجام دهم!!!!
پشت آن درخت وکنار رودخانه چندین #دختر جوان👩👱♀مشغول #شنا بودن .
همان جا خدا را صدا زدم و گفتم:
"خدایا کمک کن!🙏
خدایا الان شیطان👿 به شدت من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی شود اما خدایا من به خاطر تو ازین گناه می گذرم"...😢
از جایی دیگر آب تهیه کردم ورفتم پیش بچه ها ومشغول درست کردن آتش شدم.
خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری 😢بود
یادم افتاد حاج آقا حق شناس گفته بود هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت .😭
گفتم:
" ازین به بعد برای خدا گریه میکنم"😭
حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم واشک میریختم و مناجات می کردم خیلی باتوجه گفتم یا الله یا الله…
👐
به محض تکرار این عبارات صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد به اطرافم نگاه کردم صدا از همه سنگریزه های بیابان و درختها🌳 و کوه 🏔می آمد!!! همه می گفتند سبوح القدوس و رب الملائکه والروح…
از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد…”🌹
@ayatollah_haqshenas
طب الرضا
👈کدوم شهیده که شب اول قبرش بدون حساب کتاب بود ؟؟🤔🤔 👈کدوم شهیده که نمازشو بین آسمان و زمین خوند ؟؟🤔🤔
میدونید این شهید کیه😐
میدونید چه مقامی داره🤔
در عظمت این شهید اجازه بدید از زبان حاج اقا حق شناس براتون بگم:
👇👇👇👇👇
🔸« این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم. از احمد پرسیدم چه خبر؟
به من فرمود: تمام مطالبی که از( برزخ و...) می گویند حق است.از شب اول قبر و سوال و... اما من را بی حساب و کتاب بردند.»
🔸بعد استاد مکثی کردند و فرمودند:
«رفقا!
آیت العظمی بروجردی حساب و کتاب داشتند..اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود .چه کرد که به اینجا رسید!»😯
#شهید_احمد_علی_نیری
@ayatollah_haqshenas
طب الرضا
👈کدوم شهیده که شب اول قبرش بدون حساب کتاب بود ؟؟🤔🤔 👈کدوم شهیده که نمازشو بین آسمان و زمین خوند ؟؟🤔🤔
از دوستانش پرسیدم:
"این شهید چند ساله بود"؟
گفت: ۱۹سال! 😧
👈دوباره پرسیدم:
"در این مسجد چه کار می کرد، طلبه بود"؟
او جواب داد:
"نه، طلبه رسمی نبود، اما از شاگردان اخلاق و عرفان حضرت استاد بود.در این مسجد هم کار فرهنگی و پذیرش بسیج را انجام می داد."
آن شب به همراه چند نفر از دوستان و همراه استاد آیت الله حق شناس به منزل شهید رفتیم.
استاد وقتی وارد خانه شدند در همان ورودی منزل رو به برادر شهید کردند و با حالتی افسرده خاطره ای نقل کردند و فرمودند:
" به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشتند."
بعد نفسی تازه کردند و فرمودند:
"من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم. به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است."
حضرت آقای حق شناس مکثی کردند و ادامه دادند:
"من دیدم یک جوان در حال سجده است، اما نه روی زمین!!
بلکه بین زمین و آسمان مشغول تسبیح حضرت حق است"!!
حاج آقای حق شناس در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود ادامه دادند:
"من رفتم جلو دیدم همین احمد آقا مشغول نماز است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت: تا زنده ام به کسی حرفی نزنید."
من با تعجب بسیار به سخنان استاد گوش می کردم ..
آیا یک جوان می تواند به این درجه از کمال بشریت دست یابد!!؟
#شهید_احمد_علی_نیری
@ayatollah_haqshenas
امروز سالگرد رفیق شهیدمون ،شهید احمد علی نیری بود
👈شهیدی که یه همچین مقامات بالایی داشت
اگه نخوندی چند تا پست برو بالا👆 و داستاناشو بخون...
👈راستی اونایی که هنوز رفیق شهید ندارن
👈جوان هایی که هنوز الگو ندارن
بسم الله همین الان میتونی با شهید نیری رفیق شی😊
انتخابش کن ضرر نمیکنی😉
👈اونایی که سخت تو مشکلات گیر کردن
👈کسانی که حاجت دارن الان وقتشه
چرا از شهدا نمیگیرید 🤔،چرا شهدا رو فراموش کردید...😔
👈از طرف رفیق شهیدمون امشب
✔️صد تا صلوات هدیه به مادر امام زمان
✔️صد تا صلوات هدیه به حضرت زهرا
✔️صد تا صلواتم هدیه به حاج اقا حق شناس
تا انشاءالله هم رفیق بازی کنید و هم خدا حاجت دلتون بده...
🔰و در اخرم کتاب📚 (عارفانه) رو بهتون معرفی میکنم.
زندگی نامه خود شهیده
و بسیار زیباست
یا علی✋✋✋
مروری_سریع_بر_بیانیه_گام_دوم_انقلاب.pdf
4.88M
مروری سریع به بیانیه امام خامنه ای
@ayatollah_haqshenas
📷گزارش تصویری دیدار با خانوادههای دو شهید از شهدای تهران:
✔️سرزدن و دیدار با خانواده شهید
✔️جویا شدن از مشکلات
✔️شنیدن خاطرات ناب و زیبا زبان خود خانواده شهید
✔️ذکر توسل و مجلس روضه اهل بیت(ع) در منزل شهید
👇👇👇👇👇
🔸هزار ماشاءالله به این مادرشهید حسن علی
انقدر مارو خندوند که اشکمون در اومد.
واقعا کنار این مادر، احساس قدرت و احساس غرور کردیم.
میگفت: وقتی خبر شهادت پسرم اومد، خودم همه رو آروم کردم. خودمم اصلا گریه نکردم؛ آخه وصیت پسرم این بود. داد زدم و گفتم: چه تون شده؟ مگه حسن وصیت نکرده خبرشهادتش اومد کسی گریه نکنه که دشمن شاد نشیم. فدای سر امام.
این حرفها رو مادر شهید با خنده و شوخی و نشاط میگفت... اما یهو خندهش تبدیل به گریه شد:
عاشق فاطمهی زهرا(س) بود. آخه فاطمه هم به علی وصیت کرده بود: علی جان! مبادا در عزای من بلند گریه کنید؛ کسی متوجه شهادت من نشه... علی هم به زحمت بچهها رو ساکت کرد.
اما در اثنای غسل فاطمه که بود، ناگهان دیدند علی داره بلند بلند گریه میکنه...
علی جان خودت فرمودی وصیت فاطمه(س) ست که آروم گریه کنیم؛
اما حضرت صدا زد: اسماء دست رو دلم نذار... تازه فهمیدم چی به روز عزیز دلم آوردن...
کفنت را باز کردم فاطمه(س)
غسلِ تو، آغاز کردم فاطمه(س)
آه... از روی کبودت آه آه
روی تو چون روزگارم شد سیاه...
#دیدارخانواده_شهدا
@ayatollah_haqshenas