🌸 🌸 🌸
جولان جشن پنجمین مولاست امروز
عید علوم کل ما فیهاست امروز
امشب شب پیدایش بحر العلوم است
آکنده از شور و شعف، قلب عموم است
🎉ولادت امام محمدباقر(ع) پنجمین اختر تابناک امامت و ولایت بر عاشقان و پیروان راهش مبارک باد.
☺️انشاءالله چنین روزی در بقیع جشن میلاد بگیریم.
🔅امام باقر(ع) از معدود امامانی بود که شرایط زمان و جامعه اسلامی فرصتی ایجاد کرد تا با روشنگری و تعلیم و تربیت گسترده، دین ناب برای مردم تبیین شود. شاید بشود گفت تا قبل از ایشان _بخاطر خفقان شدید جامعه_ دین اسلام و مذهب تشیع، اینطور از حیث علمی و دقیق برای مردم تبیین نشده بود.
🔸یکی از سفارشهای همیشگی امام باقر(ع) به شیعیان، طلب علم و حرکت بر اساس دانش و بصیرت بود.
میفرمود:
"به فراگیری دانش بپردازید؛ زیرا تحصیل دانش #حسنه و طلب علم #عبادت و گفت وگو درباره مسائل علمی #تسبیح و تلاش برای یافتن معرفت #جهاد و تعلیم و آموزش آن به دیگران #صدقه و قرار دادن آن در اختیار دیگران، #مایه_تقرب_به_خداوند است."
😐اما خیلی جالبه!
امروزه تحصیل علم و دانش برای برخی از جوانان، کلا وسیلهای برای پُز دادن و کلاس گذاشتن😎 شده،
سالها مشغول درس و نمره و گرفتن مدرک میشه فقط برای اینکه به دیگران ثابت کنه دانشگاه رفته، 🤒 برای چندین سال تحصیل، خودشو خانودهاش رو به زحمت و هزینه میندازه، درحالیکه خیلی از رشتههای تحصیلی موجود هم نه به درد جامعه میخوره و نه حتی به درد خود اون فرد.
⚜بهرحال یک جوان مسلمان علاوه بر تحصیل در رشتههایی که نیازهای جامعه و خودش رو برطرف میکنه، باید به دنبال دانشی باشه که دنیا و آخرتش رو هم آباد کنه و او را به سعادت واقعی برسونه.
خصوصا عالم شدن به سه علم احکام و اخلاق و عقاید از توصیههای جدی اهل بیت(ع) به شیعیان خصوصا به جوانان است.
امام صادق(ع) فرمود: دوست ندارم جوانان شما را جز در دو حالت ببينم: دانشمند يا دانشجو. اگر (جوانى) چنين نكند، كوتاهى كرده و اگر كوتاهى كرد، تباه ساخته و اگر تباه ساخت، گناه كرده است...
امروز از خود باقر العلوم(ع) مدد بگیریم تا مطالعاتمان را خصوصا در زمینه فهم دین و فرمایشات اهل بیت(ع) بیشتر کنیم.
هدیه نثار ائمه بقیع(ع) صلوات
#منبر_دو_دقیقه_ای
@ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پست اینستاگرامی معنادار سردار سلیمانی: شهید همت سوار بر موتور -نه سوار بر بنز ضدگلوله- به صورت ناشناس به شهادت رسید و تا ساعتها کسی نمیدانست او همت است...
#شهید_همت
@ayatollah_haqshenas
طب الرضا
...: ﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِس
...:
﷽
#رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز
#زندگے_نامه
شهید سیدعلی حسینی
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت_سوم
《 آتش 》
🖇چند روز به همین منوال میرفتم مدرسه … پدرم هر روز زنگ میزد خونه تا مطمئن بشه من خونهام … میرفتم و سریع برمیگشتم …
مادرم هم هر دفعه برای پای تلفن☎️ نیومدن من، یه بهانه میآورد … تا اینکه اون روز، پدرم زودتر برگشت …
🔻با چشم های سرخش که از شدت عصبانیت داشت از حدقه بیرون میزد … بهم زل زده بود … همون وسط خیابون حمله کرد سمتم …موهام رو چنگ زد و با خودش من رو کشید تو …😡😱
🔷اون روز چنان کتکی خوردم که تا چند روز نمی تونستم درست راه برم🚶♀🚶♀… حالم که بهتر شد دوباره رفتم مدرسه … به زحمت میتونستم روی صندلیهای چوبی مدرسه بشینم …
هر دفعه که پدرم میفهمید بدتر از دفعه قبل کتک میخوردم … چند بار هم طولانی مدت زندانی شدم⛓⛓ … اما عقب نشینی هرگز جزء صفات من نبود …
بالاخره پدرم رفت و پروندهام رو گرفت … وسط حیاط آتیشش زد🔥 … هر چقدر التماس کردم … نمرات و تلاش های تمام اون سالهام جلوی چشمهام میسوخت👀🔥💥 …
🔸هرگز توی عمرم عقب نشینی نکرده بودم اما این دفعه فرق داشت … اون آتش داشت جگرم رو میسوزوند … تا چند روز بعدش حتی قدرت خوردن یه لیوان آب رو هم نداشتم … خیلی داغون بودم …😔
بعد از این سناریوی مفصل، داستان عروس کردن👰 من شروع شد … اما هر خواستگاری میومد جواب من، نه بود … و بعدش باز یه کتک مفصل … علی الخصوص اونهایی که پدرم ازشون بیشتر خوشش میاومد … ولی من به شدت از ازدواج و دچار شدن به سرنوشت مادر و خواهرم وحشت داشتم … ترجیح میدادم بمیرم اما ازدواج کنم …❌
تا اینکه مادر علی زنگ زد …☎️
✍ ادامه دارد ...
@ayatollah_haqshenas
🔅بخشی از وصین نامه شهید حجت الله رحیمی
🔸پیامبر اکرم (ص)میفرماید:هر کس صادقانه آرزو شهادت کند خداوند ثواب شهادت را به او میدهد هر چند به شهادت نرسد
@ayatollah_haqshenas
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
سالروز شهادت حضرت امام هادی
علیه آلاف التحیه و الثناء
بر عاشقان امامت و و ولایت
تعزیت باد.
امشب و فردا
یکی از بهترین اوقات خواندن و فهمیدن و لذت بردن از
بزرگ ترین میراث حضرت هادی ع
یعنی
#جامعه_کبیره
است.
امام و امامت را بهتر بشناسیم...
@ayatollah_haqshenas
زیارت جامعه کبیره.pdf
270.4K
زیارت جامعه کبیره خدمت شما خوبان
ما رو هم دعا کنید ...🙏🙏🙏
YEKNET.IR - narimani.mp3
4.05M
🔅غم تو توی قلبم زده آقا شراره
حرمت مثل بقیع بغضمو در میاره
🎙مداحی زیبای امام هادی (علیه السلام)
🔸سید رضا نریمان
#شور
#مداحی
@ayatollah_haqshenas
دلتنگم آهای سامرا / دلتنگ آن صحن و سرا /ای کاش میخواندی مرا / با هر نسیم از صحن تو / عطر عجیبی میوزد / از گوشه سرداب تو
@ayatollah_haqshenas
سفارش جامع
برخی از اصحاب امام هادی علیه السلام برای آن حضرت نامه نوشتند و از ایشان دعای جامعی که فراگیرنده دنیا و آخرت باشد، درخواست کردند. #امام_هادی علیه السلام در پاسخ نوشت: «استغفار و حمد خدای را بسیار به جای آورید؛ چرا که با آن دو، همه نیکی و سعادت را به دست خواهید آورد».
@ayatollah_haqshenas
طب الرضا
...: ﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِس
🌹گــمــنــــــام🌹:
﷽
#رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز
#زندگے_نامه
شهید سیدعلی حسینی و دخترشان زینب
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت_چهارم
《 نقشه بزرگ 》
🖇 به خدا توسل کردم و چهل روز روزه نذر کردم. التماس میکردم.
✨🍃خدایا! تو رو به عزیزترینهات قسم. من رو از این شرایط و بدبختی نجات بده. هر خواستگاری که زنگ میزد، مادرم قبول میکرد.
زن صاف و سادهای بود. علی الخصوص که پدرم قصد داشت هر چه زودتر از دست دختر لجباز و سرسختش خلاص بشه.
تا اینکه مادر علی زنگ زد☎️ و قرار خواستگاری رو گذاشت.
شب که به پدرم گفت، رنگ صورتش عوض شد.
_طلبه است. چرا باهاشون قرار گذاشتی؟ ترجیح میدم آتیشش🔥 بزنم اما به این جماعت ندم.
عین همیشه داد می زد🗣 و اینها رو می گفت.
مادرم هم بهانه های مختلف میآورد. آخر سر قرار شد بیان که آبرومون نره. اما همون جلسه اول، جواب نه بشنون. ولی به همین راحتیها نبود.😳
من یه ایده فوق العاده داشتم. نقشه ای که تا شب خواستگاری روش کار کردم. به خودم گفتم. خودشه هانیه. این همون فرصتیه که از خدا خواسته بودی. از دستش نده.✨
🔹علی، جوان گندم گون، لاغر و بلندقامتی بود. نجابت چهرهاش همون روز اول چشمم👁 رو گرفت. کمی دلم براش میسوخت اما قرار بود قربانی نقشه من بشه.😉 یک ساعت و نیم با هم صحبت کردیم. وقتی از اتاق اومدیم بیرون، مادرش با اشتیاق خاصی گفت:
_به به. چه عجب! هر چند انتظار شیرینی بود اما دهنمون رو هم میتونیم شیرین کنیم یا...🍰
🔸مادرم پرید وسط حرفش:
_حاج خانم، چه عجلهایه. اینها جلسه اوله همدیگه رو دیدن. شما اجازه بدید ما با هم یه صحبت کنیم بعد.
_ولی من تصمیمم رو توی همین یه جلسه گرفتم. اگر نظر علی آقا هم مثبت باشه، جواب من مثبته.➕
این رو که گفتم برق⚡️ همه رو گرفت. برق شادی خانواده داماد رو. برق تعجب پدر و مادر من رو❗️
پدرم با چشم های گرد😳، متعجب و عصبانی زل زده بودتوی چشم های من. و من در حالی که خندهی پیروزمندانهای روی لبهام بود بهش نگاه میکردم. میدونستم حاضره هر کاری بکنه ولی دخترش رو به یه طلبه نده.😖
✍ادامه دارد
@ayatollah_haqshenas
🌠 ببینید| نماز شب را ترک نکنید ولو اینکه قضایش را بخوانید
🌹 خاطرهای که حاجاحمدآقا از گریه شدید و شبانه امام خمینی تعریف میکرد
🔸 رهبر انقلاب در دیدار اعضای موسسه عالی فقه و علوم اسلامی: واقعاً بدون توجّهات معنوی نمیشود، بدون توسّل، بدون دعا، بدون نماز شب، بدون مراجعه و خواندن صحیفهی سجادیه نمیشود. اگر چنانچه آدم بخواهد ارتباط قلبی خودش را، ارتباط معنوی خودش را با خدا حفظ نکند و مراقبت نکند از آن، کار پیش نمیرود.
🔹 خدا رحمت کند، مرحوم حاج احمدآقا میگفت نیمهی شبها که امام پا میشود گریه میکند، دستمالهای معمولی کفایت نمیکند که اشکهایش را پاک کند، حولهی دست و رو خشک کنی امام دمِ دستش میگذارد که اشکهایش را با آن پاک کند؛ خدا هم به او توفیق داد، کمک کرد، به خاطر همین معنویّت.
🔸 من توصیه میکنم نماز شب را تا آنجایی که میتوانید، ولو یک وقتی هم نتوانستید، مثلاً قضایش را [بخوانید]، ترک نشود؛ یعنی دنبال کنید اینها را، اینها خیلی اثر میگذارد، نورانیّت میدهد به شما و آن وقت این نورانیّت، به شما کمک میکند در پیدا کردن راه.
#نماز_شب
#مراقبه
@ayatollah_haqshenas
🌷راه شهادت بستـه نیست 🌷
هنوز هم
میشود شهیـد شد
اما هنوز
شرط شهید شدن
شهـید گونه زیستن است...
#سلام_صبحتون_شهـدایی
@ayatollah_haqshenas
🔅راز عجیب شهید ناشنوایی که یک عمر همه مسخرهش میکردند ...
🔸زمان جنگ کارش مکانیکی بود. در ضمن ناشنوا هم بود. پسر عموش غلامرضا که شهید شد، سر قبرش نشست، بعد با زبون کر و لالی خودش، با ما حرف میزد.
😒ما هم میگفتیم: چی میگی بابا؟! محلش نذاشتیم، هرچی سر و صدا کرد هیچ کس محلش نذاشت.
دید ما نمیفهمیم، بغل قبر پسرعموی شهیدش با انگشت، یه دونه قبر کشید؛ روش نوشت: شهید عبدالمطلب اکبری، بعد به ما نگاه ڪرد، خندید، ما هم خندیدیم.
😏گفتیم شوخیش گرفته؟! دید همه ما داریم میخندیم، طفلک هیچ نگفت… یه نگاهی به سنگ قبر کرد، سرش رو پائین انداخت و آروم رفت…
فرداش هم رفت جبهه؛
✍۱۰ روز بعد جنازهش رو آوردند؛ دقیقاً توی همون جایی که با انگشت کشیده بود خاکش کردند.
📜توی وصیتنامهش اینجور نوشته بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
یک عمر هرچی گفتم به من میخندیدند، یک عمر هرچی میخواستم به مردم محبت کنم ، فکر کردند من آدم نیستم، مسخره ام ڪردند، یک عمر هرچی جدی گفتم، شوخی گرفتند؛ یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم...
اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هرروز با آقام حرف میزدم. آقا بهم گفت: تو شهید میشی. جای قبرم رو هم بهم نشون داد... این رو هم گفتم اما باور نکردید...!
#شهید_عبدالمطلب_اڪبری
#روایتگری
🕊 شهادت : ۴/۱۲/۶۵
@ayatollah_haqshenas
❤️||•بنازم غیرتت مردا،که فخرِ مُلکِ ایرانی
حماسه شورِ اسطوره، اَبَر قاسمسلیمانی
بمان ای مرد تا روزی که هل من ناصرت خواند
همان روزی که دنیا را اناالمهدی بلرزاند!•||❤️
━━━💠🌸💠━━━ #تولد_سردار_سلیمانی
@ayatollah_haqshenas