eitaa logo
طب الرضا
856 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
75 فایل
مباحث آموزشی #رایگان حجامت ، ماساژ و مزاج شناسی انجام انواع حجامت تخصصی فصد زالو درمانی ماساژ درمانی #شهر_قدس ادمین کانال(مشاوره) : @Khademoreza888
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️آیت‌الله حق‌شناس(ره): اگر اراده کنی که خودت را حفظ بکنی، پروردگار هم در هنگام ارتکاب به معاصی برای تو ايجاد مانع میکند. @ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍃🌺🍃 تير ماه بود و هوا حسابي گرم شده بود. محمدرضا هر روز را روزه مي گرفت. بعدازظهر كه مي شـد فـرش را در حياط پهن مي كرد و نماز قضا مي خواند. آن روز گفتم: «آخـر در ايـن گرمـاي تابـستان چـرا هـر روز را روزه مي گيري!؟ لااقل زمستان كـه روزهـا كوتـاه اسـت روزه بگيـر تـا اذيـت نشوي.» با تعجب نگاهم كرد و گفت: «تو تضمين مي كنـي تـا زمـستان زنـده باشم!؟» 🍃🍃🌺🍃 @ayatollah_haqshenas
🌹شریف قنوتی هفت سال قبل از شهادتش گفته بود که خیال کردید من به این مفتی ها می میرم. من باید فرقم مانند مولایم علی (ع) شکافته شود؛ و در خرمشهر بعثی ها با سرنیزه فرق او را شکافتند و وهلهله کنان میگفتند: ما خمینی را کشتیم اولین شهید روحانی دفاع مقدس آیت الله شهید شریف قنوتی 🌷🌷 @ayatollah_haqshenas
🔸اولین شهید روحانی دفاع مقدس آیت الله شهید شریف قنوتی رضوان الله تعالی علیه @ayatollah_haqshenas
🌷...اولین روحانی شهید دفاع مقدس🌷 🔸او نخستین روحانی مجروح و⛓ اسیر 🔫جنگ تحمیلی، نخستین روحانی 🌹شهید دفاع مقدس . 🔸۹ شناسنامه و ۹ فامیلی مختلف برای فرار از دست ساواک برای خودش درست کرده بود.👌 . ۳ قبر در سه شهرستان! (اردکان، بروجرد، و مزار اصلی گلزار شهدای آبادان)😳 . 🔸در بین راه شیخ شریف قنوتی، 🍱شیرینی خودش را که در پاسگاه به او داده بودند و نخورده بود، از جیبش درآورد، و به من گفت: «این 🍱شیرینی را بخور». گفتم: «من سهم  🍱شیرینی خودم را خورده ام، این مال شماست.» . 🔸شیخ 😄خنده ها و شوخی هایش با من زیاد شد، تا آن موقع سابقه نداشت که با من یا کس دیگری😁 شوخی یا مزاح کند. دست در گردن من انداخت و 🍣شیرینی را به من داد و گفت: «این 🍣شیرینی 🌹شهادت من است. ان شاء الله بخواست خدا، اگر سعادت داشته باشم، امروز یا فردا به 🌹شهادت می رسم. لذا از شما می خواهم که اگر من رفتم و تو زنده ماندی (و احتمال می دهم که تو زنده بمانی)، مواظب بچه ها باش!» . 🔸چون پسر بزرگش «محمد محسن» مجروح و در آبادان بود و ایشان با اینکه مجروح بود، برای حمل شهدا و مجروحین و کمک رسانی یک خودرو وانت در اختیارش بود و پسر دیگرش «محمد سعید» هم در خرمشهرشت. من فکر کردم بچه های خودش را می گوید. . 🔸از این روی گفتم: «آقا کدام بچه ها؟» گفت: «بچه های گروه الله اکبر را می گویم!» درست ۱۵ دقیقه بعد از این قضیه من و شیخ شریف ⛓اسیر عراقی ها شدیم. . 🔸چندین🔫 گلوله به بدن شیخ شریف اصابت کرده بود وخونی که از بدنش می رفت و به خاطر بی خوابی شب ها و روزهای گذشته و تلاش های خستگی ناپذیر و مجاهدت ها و سلحشوری ها و سخنرانی های پی در پی و گرسنگی و تشنگی، دیگر رمقی برایش نمانده بود. با این حال، عراقی ها با 🔫اسلحه به پاشنه پای راست شیخ  شلیک کردند ولی این مرد شجاع چون کوهی ایستاد💪 و با لحنی رسا به عربی فصیح به عراقی ها گفت: «از خاک ما بیرون بروید، مگر ما همه🕌 مسلمان نیستیم؟» . 🔸عراقی ها که مقاومت و شجاعت شیخ شریف را دیدند بیش از پیش عصبانی شدند و به دست راست و پاشنه پای راست شیخ، 🔫شلیک کردند و گفتند: «هذا آیة المقاومة... این فرمانده💪 مقاومت است.» سپس آنها شیخ را به رگبار بستند که پاهای این روحانی بزرگوار سوراخ، سوراخ شد. پس از آن حدود ده نفر شیخ شریف را می زدند. شیخ تکبیر «الله اکبر» می گفت و آنها می زدند. عراقی ها همان گونه که اطراف شیخ شریف حوسه (هلهله و پای کوبی) می کردند، عمّامه شیخ را با سرنیزه برداشتند و به زمین انداختند و فریاد می زدند: «اسرنا الخمینی، اسرنا الخمینی، ما خمینی را اسیر کرده ایم.»🌷🌷 ⛓اسارت شیخ برای آنها خیلی مهم بود. .🌺🌺 . 🔸یکی از عراقی ها که فرمانده آنها نیز بود شخصی بلند قامت، تنومند و بسیار ورزیده بود. مثل شمر، با سرنیزه به طرف شیخ شریف حمله ور شد. 😡متحیر ماندم که این دشمن خدا با شیخ شریف چه می خواهد بکند؟ او به محض اینکه به شیخ رسید، از سمت چپ سرنیزه را در شقیقه شیخ فرو برد و چرخاند. از شیخ فقط آیه «انا لله و انا الیه راجعون»🗣 شنیده شد. . 🔸ضربه دوم را که زد، فریاد شیخ به الله اکبر بلند شد،🗣 ضربه سوم که پیشانی شیخ را از هم درید. شیخ زبانش را لای دو دندان گذاشت تا آرزوی شنیدن ناله را به دل دشمن بگذارد. عراقی ها چشمان او را از حدقه بیرون آوردند ولی صدای ناله شیخ شریف قنوتی را نشنیدند. آن سفاک با همان سرنیزه کاسه سرشیخ را جدا کرد. جمجمه اش را از جای عمامه برداشت. محاسنش را به خون سرش رنگین کرد. مغز سر شیخ نمایان شد و پس از افتادن کاسه سر به روی آسفالت گرم خیابان چهل متری خرمشهر، مغز سر شیخ نیز به روی زمین قرار گرفت، بعد بدن مقدسش به آرامی به حالت نشسته کنار زمین افتاد.🌹🌹 . 🔸همان گونه شد که شریف قنوتی در سال ۱۳۵۲ حدود هفت سال پیش از شهادتش گفته بود که خیال کردید من به این مفتی ها می میرم. من باید فرقم مانند مولایم علی ـ علیه السلام ـ شکافته شود؛ و این گونه بود که فرق شیخ شریف قنوتی شکافته شد. . 🔸این آخر کار نبود. بعثی های جنایتکار در اطراف بدن مقدس شیخ شریف به رقص و پای کوبی پرداختند؛ هلهله می کردند و فریاد می زدند: «قتلنا الخمینی، قتلنا الخمینی، ما خمینی را کشتیم...» @ayatollah_haqshenas
◾️ یک مستحب و هزار واجب 🏴 به مناسبت درگذشت آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم؛هفدهم ذی القعده ١٣٥٥ق. ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸 می‌گوییم به واجبات می‌پردازیم، مستحبات شد شد، نشد نشد! 🔸 بابا، این مستحبات است که انسان را به جایی می‌رساند! برای همین، سباع و بهایم (درندگان و چهارپایان؛ مقصود، مأموران رژیم پهلوی است.) رشوه برای جلوگیری از مستحبات گرفته بودند. 🔸 مأموریت رضاخان پهلوی این بود که دستگاه روحانیت و روضه‌خوانی را تقریباً تعطیل کند؛ لذا در آن زمان نزد آقا شیخ عبدالکریم حائری رحمه‌اللّه گفته شد: روضه‌خوانی امر مستحبی است، شما با جلوگیری رضاخان از آن مخالفت نکنید. ایشان در جواب فرمودند: بله، مستحب است، اما هزار واجب در آن است! زیرا مجلس روضه فقط روضه‌خوانی نیست؛ بلکه مجلس درس احکام و معارف و عقاید و ترویج مذهب است. 🔸 خدا می‌داند که چقدر احکام واجب و چه چیزهایی از حالات، سیره و کلمات سیدالشهدا و سایر معصومین علیهم‌السلام در مقدمۀ روضه نقل می‌شود که سبب تقویت دین و موجب افزایش ایمان مردم است. 📚 رحمت واسعه، ص٢٧۴ @ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅راه غلبه بر نفس، محاسبه است. ✍ بعضی اولیای خدا یک دفتری همراه خود داشتند و هر کاری که می کردند می نوشتند، در آخر روز هم نشسته و حساب کارهای خود را می کردند که ما در این روز چه کردیم،چه مقدار اطاعت خداوند متعال را نمودیم، چه مقدار سرپیچی و نافرمانی کردیم. حضرت رسول اکرم (ص ) فرمودند: انسان مؤمن نخواهد بود، تا این که به حساب نفسش برسد؛ شدیدتر از حسابرسی شریک با شریکش و مولی با بنده اش 📚بحار الأنوار، ج۷۲ @ayatollah_haqshenas
منتظر مانده زمین تا که زمانش برسد صبح همراه سحرخیز جوانش برسد خواندنی تر شود این قصه از این نقطه به بعد ماجرا تازه به اوج هیجانش برسد پرده ی چاردهم وا شود و ماه تمام از شبستان دو ابروي کمانش برسد لیله القدر بیاید لب آیینه ی درک سوره ی فجر به تاویل و بیانش برسد نامه داده ست ولی عادت یوسف اینست عطر او زودتر از نامه رسانش برسد ظهر آن روز بهاري چه نمازي بشود که تو هم آمده باشی و اذانش برسد... @ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از طب الرضا
🌺 نماز روزهای یکشنبه ماه ذی‌قعده 🔻 حضرت امام خامنه‌ای حفظه الله: «روزهای یکشنبه‌ی ماه ذی‌قعده ایّام توبه و انابه است و عملی دارد که مرحوم عارف بزرگوار حاج میرزا جواد آقای ملکی در المراقبات نقل میکند از رسول مکرّم اسلام که خطاب به اصحاب خود فرمود: کدامِ از شماها مایلید توبه کنید؟ همه گفتند ما میخواهیم توبه کنیم -ظاهراً ماه ذی‌قعده بوده است- طبق این نقل و این روایت حضرت فرمودند که در روزهای یکشنبه‌ی این ماه این نماز را -یک نمازی با یک خصوصیّتی در مراقبات ایشان ذکر میکنند- انجام بدهید. غرض، ایّام در ماه ذی‌قعده که اوّل ماه‌های حرام است در این سه ماه متوالی، ایّام و لیالی مبارک و متبرّکی است، پر از برکات است؛ باید از اینها استفاده کرد.» ۱۳۹۴/۶/۱۸ @ayatollah_haqshenas
(ع): تا سه خصلت در مؤمن نباشد، مؤمن نيست: نهفتن راز، ملایمت با مردم و شکیبایی در تنگنا @ayatollah_haqshenas
دخترش می‌گفت: «یک روز به دیدنشان رفتم. دیدم خیلی ناراحت‌اند. علت را پرسیدم. خانمشان گفتند بچه گربه‌ای افتاده توی چاهک حیاط خلوت. ایشان از دیروز تا حالا پریشان‌اند و همین طور راه می‌روند. نه غذا می‌خورند و نه استراحت می‌کنند. من خندیدم و گفتم برای بچه گربه ناراحتید؟ ایشان به من گفتند : بشر باید عاطفه داشته باشد. آدم بی‌عاطفه یعنی با قرآن دوست نیست. بالاخره کلی خرج کردند و چاهک را شکافتند تا بچه گربه را درآوردند.» @ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹30تیرماه سالگردرحلت عالم عامل حضرت آیت الله مرتضی تهرانی رضوان الله علیه 📹 وجود با برکت💔 امام رضا صلوات الله علیه💔 📅 تاریخ سخنرانی: ۹۶/۰۵/۱۲ @ayatollah_haqshenas
🌷عالم ربانی وعارف واصل حضرت آیت الله مرتضی تهرانی رضوان الله علیه @ayatollah_haqshenas
🍃🍃🌺🌺🌺🍃🍃 (علیه السلام) در پاسخ به " یک ســؤال " 🌺 جمعیت زیادی دور امام علی (ع) حلقه زده بودند .. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید: یا علی ! سؤالی دارم 🔸 علم بهتر است یا ثروت❓ حضرت علی(ع) در پاسخ گفت: علم بهتر است ؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد. مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. 🔸در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید: - اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟ امام در پاسخ آن مرد فرمود : بپرس ! مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید : 🔸علم بهتر است یا ثروت ❓ حضرت علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی . نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست. 🔸 در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد، و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است ؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است ، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار ! 🔸هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست ، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید : 🔸 یا علی ! علم بهتر است یا ثروت❓ حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است ؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود ؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود. 🔸 نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد . حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند. 🔸 با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت : حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت ! کسانی که صدایش را شنیده بودند ، پوزخندی زدند . مرد ، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد : یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟ امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد ؛ چه خبر است امروز ! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌ واردها دوخته می‌شد.. 🔸 در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود ، پرسید : - یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ❓ امام فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد. 🔸 در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است ؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند ، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است . سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت .. 🔸همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌ زده شده بودند که … نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی ! علم بهتر است یا ثروت ❓ امام در حالی که تبسمی بر لب داشت ، فرمود : علم بهتر است ؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند ، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود . نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود ، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. 🔸 در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به رو به‌ رو چشم دوخت .. مردم که فکر نمی‌ کردند دیگر کسی چیزی بپرسد ، سرهایشان را برگرداندند ، که در این هنگام مرد پرسید : - یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ❓ نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای حضرت علی مردم به خود آمدند : علم بهتر است ؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند ، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند ، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌ اند . فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان ، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. 🔅🔆هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند ، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم 😍🙂 (ع) 📚کشکول بحرانی، ج1، ص27. 🍃🍃🌺🌺🌺🍃🍃 @ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴صحنه عجیب درپارک...! #نمازجماعت #امربه_معروف #واجب_فراموش_شده @ayatollah_haqshenas
⭕️آیت‌الله حق‌شناس(ره): اگر اراده کنی که خودت را حفظ بکنی، پروردگار هم در هنگام ارتکاب به معاصی برای تو ايجاد مانع میکند. @ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺کلیپ فوق العاده زیبا از شستشوی گنبد💔 امام رضا علیه السلام💔 توسط خادمین همراه شعر خوانی زیبای حمید علیمی🌷🌷🌷 #السلام_علیک_یاعلی_بن_موسی_الرضا #پیشنهادویژه_دانلود #ماه_ذی_القعده @ayatollah_haqshenas
هدایت شده از طب الرضا
ای انتـظار جـاری قـرن تا هنوز این آه میرسی از راه یا هنوز !؟ در جمعـه ی تو ندبـه میکند ی مقـدسـه ی هنوز ... | الـسـلام عـلـيـك يـا صاحـب الـزمـان✋| @ayatollah_haqshenas
🌺شخصی به آیت الله بهاالدینی گفت: "حاج آقا ! دعا کنيد من آدم بشوم" ، با خنده ي مليحي گفتند "با دعای خالی کسي آدم نمي شود باید زحمت بکشید" @ayatollah_haqshenas
✍خاطرات شهدا ✔️خنگ نشی برگردی به دنیا ... برو... برو... 🔆خط شلوغ شده بود. عراق خط را به آتش بسته بود. یک بسیجی از سنگر اصفهانی ها بیرون آمد. تا بیرون آمد، ترکش خورد. آتش سنگین بود. کسی به سمتش نمی رفت. از این سمت من و حاج مجید و از سمت اصفهانی ها حاج حسین خرازی به سمت بسیجی دویدیم. حاج حسین با آن دست نصف اش و دست دیگرش سر بسیجی را بلند کرد. سر بسیجی را روی نیمه دستش گذاشت و با دست دیگرش صورت او را نوازش می کرد. این صحنه عین روز جلو چشمانم است... می گفت: دادا گوش بگیر. من فرمانده ات هستم. من حاج حسین هستم. برو... نگاه دورو برت نکن... برو.... میگم نگاه نکن، برو...-ناگهان بسیجی سرش به سمتی خم شد و شهید شد. مدت ها بعد حاجی را دیدم گفتم: حقیقتش من چیزی تو دلم هست می خواهم از شما بپرسم. باید خودتان برایم بگویید. جریان شهادت آن بسیجی را گفتم. در لحظه یک گلوله اشک از چشم حاج حسین سُر خورد و پائین آمد. گفت: من خودم این صحنه برایم پیش آمد. روزی که دستم قطع شد. بالا رفتم. احساس می کردم دارم به سمت یک معبر نور می روم. یکی از من پرسید حاج حسین لشکرت را چی کار می کنی پشت سرم کردم ، پائین افتادم. به این بسیجی به زبان خودمان می گفتم: خنگ نشی برگردی به دنیا.. برو... برو... 👆به روایت سردار مجتبی مینایی فرد @ayatollah_haqshenas
ارباب صدای قدمت می آید ☀️ این خبر را برسانید به کنعانی ها بوی پیراهن خونین کسی می آید ☀️روزها را همگی چشم به راهیم حسین تا محرم برسد فصل خوش نوکرها @ayatollah_haqshenas