#هادی
" هاء الف دال یاء ... "
…هادیِ حیدَر …
' الله ربی و هو عصمتی من خلقِه '
نقشِ انگشترت بر عقیقِ دلم حک شده .. ✨
نامَت نور است ..
همان نوری که در هیمنه ماه و آفتاب به دِل شب می زند
سیاهی رخت می بندد و مِه و نور به ارمغان می آیند .. 🌿
کاش یکی از رج هایِ قبایت بودم
و با هربازدم عطرِ تورا راهیِ هوایِ سینهام می کردم ..
کاش میشد از تو باشم ..
با تو باشم
برایِ تو باشم ...
اِی کشتهـ ی دور از وَطن ..
خونِ تو از سامرا می جوشد و به قلب هایمان می ریزد..
و من حوالیِ سپیده دم چشم میبندم و به نوایِ قلب ها گوش می سپارم ..
خونِ تو بیش تر می جوشد..
و با هر ضربان یک دم به لحظهِ دیدارِ مهدی نزدیک تر می شوم ...
توُ
می روی و
رد پایَت اشک خواهد شد ...
" علی الهاٰدی " 🕯
#دلنوشته
#شهادت_مظلومانه