#امام_سجاد علیه السلام
#واحد
بند1⃣
من که عزیز قلب مصطفامو
یادگار شهید کربلامو
دلم شکسته از جفای مردم
غبار غم گرفته سر تا پامو
بگم براتون از کدوم مصیبت
از کوفه یا شام و اون ازدحامو
همینقدر بگم چهل تا منزل
دیدم روی نیزه سر بابامو
دیگه چه غصهای از این بزرگتر
که دست بسته بردن عمه هامو
به جرم اینکه اسم من علی بود
نشنیدم از کسی جواب سلامو
دارم مث شمع
آروم میسوزم
امون از این غم
بند2⃣
با اینکه از شروع روضهی ما
حدود سی ساله گذشته اما
یادم نمیره لحظههای آخر
که مونده بود بابام غریب و تنها
هر کی با هرچی داشت اومد تو گودال
نه که جوونا حتی پیرمردا
شمشیر و تیر و نیزه،خنجر و سنگ
افتاده بود به دست و پای مولا
با تن پاره پاره رو زمین موند
سبط نبی پارهی قلب زهرا
سه روز بعد دوباره گریه کردم
با روضهی عبا و اربا اربا
دارم مث شمع
آروم میسوزم
امون از این غم
شعر: محمدجواد ابوترابزاده
سبک: احسان نوری
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
http://Eitaa.com/tekyenokari
May 11
#حضرت_رقیه علیها السلام
#زمینه
بند1⃣
حرفای دلم رو میگم به تو با زبون ساده
همه ی راه و تا اینجا اومدم پای پیاده
همسفرای خوبی نداشتم باباجون
حرمتم و شکستن تو این راه فراوون
گوشواره هامو بردن واسه دختراشون
اگه میبینی پاهام زخمه دنبالم خیلی دویدن
اگه میبینی سرم زخمه موهامو خیلی کشیدن
اگه میبینی لبام زخمه اسمتو از لبم شنیدن
تنم مثه لبات کبوده
این هنر قوم یهوده
ما رو زدن تا میتونستن
مگه گناه ما چی بوده
بابا من الذی ایتمنی
بند2⃣
باهمین دست شکسته سرتو بغل میگیرم
چی به روز تو آوردن الهی برات بمیرم
دندون تو بابایی مثه من شکسته
موی من و تو از خون شده دسته دسته
چشام شبیه چشمات نه باز نه بسته
واسه چی موهات بهم ریخته چند وقته نخورده شونه
واسه چی لبات بهم ریخته کار چوب خیزرونه
واسه چی گلوت بهم ریخته عمه فکر کنم بدونه
گرون تموم شد این جدایی
برام نمونده دست و پایی
حوصله زجر و ندارم
خسته شدم بریم بابایی
بابا من الذی ایتمنی
شعر و سبک: امیر آهمند و احسان نوری
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
http://Eitaa.com/tekyenokari
#حضرت_رقیه علیها سلام
#واحد
بند1⃣
بابای خوبم با یادت
مثه هرشب باز بیدارم
تا برگردی ای ماه من
ستارهها رو میشمارم
میدونم از درد باباجون
تو هم مثل من بیداری
تو از سنگ و من از سیلی
امون از درد تکراری
بزار سر تو روی پای من
بخواب آروم با قصه های من
داره حکایت از تنهاییام
بغض صدای من
ببین دوریمون چقدطول کشید
که از داغ تو موهام شد سفید
بابا من الذی ایتمنی
بند2⃣
نمیدونم دیدی یا نه
که از رو ناقه افتادم
دیدی زجر اومد زجرم داد
زیر دست و پاش جون دادم
شبیه زهرا قد من
داره از غصه تا میشه
ورم کرده زیر چشمام
به زحمت پلکام وامیشه
بابا این آدما چقد بدن
عجب یتیم نوازی بلدن
همه به نیت کشتن من
باهم میومدن
میبینی بی تو چقدپیرشد
تو این سن وسال زمین گیر شدم
بابا من الذی ایتمنی
بند3⃣
دیشب خوابت رو میدیدم
چه رویایی بود آغوشت
شده بودی باز همبازیم
نشسته بودم رو دوشت
تموم دردام یادم رفت
چقد خوب شد هم رو دیدیم
دوباره بعد از مدت ها
باهم گفتیم و خندیدیم
صدام زدی که قند عسلم
بیا عزیز بابا بغلم
دیگه نبینه بابا اشکتو
ای میوه ی دلم
پریدم از خواب شدم نا امید
دیدمشمر اومد سرم دادکشید
بابا من الذی ایتمنی
شعر و سبک: حسین نوری
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
http://Eitaa.com/tekyenokari
#حضرت_رقیه علیها سلام
#شور
بند1⃣
بغضم گرفت از تنهایی
امشب کجایی بابایی
دیگه بریدم از دنیا
بی تو ندارم دنیایی
هرکس میرسید منو می زد نمیدونم گنام چی بوده
از کعب نی و تازیونه تموم قامتم کبوده
دندونای من میریزه تو سه سالگی با این زوده
من تنها یتیمی ام
که میگفتم بابایی سیلی میخوردم
غیر غصه بعد تو چیزی نخوردم
که پای این همه غم طاقت آوردم
دل تنگم واست بابا
بند2⃣
بعد از تو هرروز و روزه ام
اشکه غذای هر روزم
سرده خرابه اما من
تو آتیش تب می سوزم
بابا میدونی چی کشیدم وقتی موهامو میکشیدن
رو نیزه دیدم اشک تو رو وسط ناسزا شنیدن
پشت سر من تو بیابون با تازیونه میدویدن
آه بیا ببین بابا
غیر عمه زینبم یاری ندارم
غیر ناله روز و شب کاری ندارم
کاری غیر گریه و زاری ندارم
دل تنگم واست بابا
بند3⃣
خون گریه کردن شد کارم
چند وقتی میشه بیمارم
از سنگ و از خار دلگیرم
از کوچه بازار بیزارم
مثل سرتو سر منم میون کوچه ها شکسته
دندون منم مث تو شد دیگه نگو چرا شکسته
ابروی منم شبیه تو میبینی تا کجا شکسته
غیر تو نمیخوام که
درد دلهامو بگم به کسی بابا
تا به داد دل من برسی بابا
که نمونده واسه من نفسی بابا
شعر و سبک: محسن احمدیان
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
http://Eitaa.com/tekyenokari
#حضرت_رقیه علیها سلام
#زمینه
بند1⃣
اومدی بی خبرخیلی باباجون منتظرت بودم
روزوشب توی راه با چش گریون منتظرت بودم
اینقده ندبه خوندم تو راه انتظارتو
اینقده سیلی خوردم از دست نیزه دارتو
اینقده زجرمدادن تا اومدم کنار تو
وای وای اشک چشامو تادیدن
وای وای به حال و روزم خندیدن
وای وای بی هواسرم دادکشیدن
بابا چشام پراز گلابه
بابا موندن برام عذابه
بابا بیا بریم از خرابه
بابا بیا بریم از خرابه
بند2⃣
روز و شب دردسر داره ادامه خسته ودلخونم
گریم از دست این مردم شامِ خسته ودلخونم
هردفه گفتم بابا با تازیونه اومدن
دستامو بردم بالا تا نزنن ولی زدن
جرم من چی بود آخه اینا چرا باهام بدن
وای وای
نمیره هیچ وقت از یادم
وای وای
از روی ناقه افتادم
وای وای
عمه نمی بود جون می دادم
بابا برام یتیمی زوده
بابا ببین تنم کبوده
بابا مگه گناهم چی بوده
بابا بیا بریم از خرابه
بند3⃣
هرکی از راه رسید زخم زبون زد اشکمودر آورد
هرجاخوردم زمین حرمله اومد اشکمو درآورد
دستم از کار افتاده از بس طنابمو کشید
خنده هاش بیشتر شد تا صدای نالمو شنید
تو مسیر عمه زینب درد منو به جون خرید
وای وای
تا شام رسیدم با زحمت
وای وای
بازم به کوفه صد رحمت
وای وای
اینجا به ما شد هتک حرمت
بابا کاش اینجوری نمیشد
بابا چی فکردی چی شد
بابا دختر تو رفتنی شد
بابا بیابریم از خرابه
سبک:رضا باقریان
شعر:حسین نوری
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
http://Eitaa.com/tekyenokari