eitaa logo
کانال رسمی سازمان دارالقرآن الکریم
17.8هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
46 فایل
کانال رسمی و اطلاع رسانی سازمان دارالقرآن الکریم پایگاه اطلاع رسانی: www.telavat.ir شماره تماس سازمان: ۰۲۱۶۶۹۵۶۱۱۰ آدرس: تهران.خیابان حافظ.پایین تر از طالقانی.خیابان رشت.شماره ۳۹
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5778459445398864612.mp3
6.79M
در سی روز ماه مبارک رمضان 🔹 ترتیل جزء هشتم - استاد منشاوی 👇👇👇 ✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇 🔸 پنجشنبه 🔸۳ خرداد سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی 🔸 ۸ رمضان المبارک سال ۱۴۳۹ هجری قمری 🔸 ۲۴ می سال ۲۰۱۸ میلادی ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «لااله الاالله الملک الحق المبین» 🗒 مناسبت‌ها: 🔻آزادسازی خرمشهر پس از 578 روز اسارت در جریان عملیات بیت‌المقدس (1361 ش) 🔻اعدام رهبر گروهک ضاله فرقان و فروپاشی این گروه (1359 ش) 🔻شهادت سردار جهادگر "مهندس محمدتقی رضوی" (1366 ش) 🔻مانور بزرگ ولایت با حضور مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله "خامنه‌ای" (1375 ش) 🔻روز مقاومت و پیروزی 🔻درگذشت محمدرضا آقاسی، شاعر انقلاب (1384 ش) 🔻گشایش موزه دفاع مقدس کرمان 🔻سیل مدهشی قسمتی از شهر قم را خراب کرده و عده زیادی از مردم را آواره و بی‌خانمان ساخت. (1313 ش) 🔻مدت مجلس سنا از 6 سال به چهار سال تقلیل یافت. (1345 ش) 🔻مأموریت آپولو 10 در مدار ماه با موفقیت انجام گرفت. (1348 ش) 🔻آغاز حرکت پیامبر اسلام (ص) به‌سوی منطقه‌ی بدر (2 ق) 🔻مرگ "سلطان طغرل سلجوقی" بنیان‌گذار سلسله‌ی سلجوقیان در ری (455 ق) 🔻کشف فلز "روی" توسط "پاراسْلوسْ" شیمی‌دان سوئیسی (1541 م) 🔻روز استقلال "اکوادور" از استعمار اسپانیا (1822 م) 🔻مرگ "ویلیام بلیک" شاعر و نقاش بزرگ انگلیسی (1827 م) 🔻مخابره اولین پیام تلگرافی توسط "ساموئل مورس" در امریکا (1844 م) 🔻کشف واکسن ضد حصبه (1888 م) 🔻روز ملی و استقلال کشور آفریقایی "اریتره" از "اتیوپی" (1993 م) 🔻انتقال یهودیان اتیوپی به سرزمین‌های اشغالی توسط رژیم صهیونیستی (1991 م) 👇👇👇 ✅ @telaavat
🔸🔶 دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان 👇👇👇 ✅ @telaavat
امام على عليهالسلام: اگر خداوند را دوست داريد، دنيا دوستى را از دلهايتان بيرون كنيد إن كُنتُم تُحِبّونَ اللّهَ فَأَخرِجوا مِن قُلوبِكُم حُبَّ الدُّنيا 📚غرر الحكم حدیث 3747 ✅ @telaavat
《تعجب خداوند از سه شخص》 🔰 خداوند در شب معراج به پیامبر فرمود: ای احمد! در شگفتم از سه کس 1️⃣👈 بنده ای که در حال نماز است و می داند بسوی چه کسی دست را بالا برده و مقابل چه کسی ایستاده ، در عین حال چرت می زند(بی حال است) 2️⃣👈 در شگفتم از کسی که خوراک امروز خود را دارد ولی برای فردایش به فکر فرو رفته و سعی و تلاش می کند 3️⃣👈 و تعجب می کنم از بنده ای که نمی داند آیا من از او راضی هستم یا بر او غضبناکم ، ولی او خندان است. 📚 [إرشاد القلوب إلى الصواب ج۱صفحه ۲۰۰ ] 👇👇👇 ✅ @telaavat
#یادی_از_شهدا 🌷بچه ها اگر شهر سقوط کرد آن را دوباره فتح می کنیم، مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند...🌷 #شهید_محمد_جهان_آرا #خرمشهر ✅ @telaavat
! 🌺منصور عمار گوید: سالی به زیارت خانه خدا می رفتم که به کوفه رسیدم . شبی از خانه بیرون آمدم و از کوچه ای گذشتم . صدای مناجات شخصی را شنیدم که می گفت: «خدایا! به عزت و جلال تو سوگند که من با گناهم، در پی مخالفت با تو نبودم و به عذاب تو نیز جاهل نبودم، لیک خطایی سر زد و شقاوت درون، مرا به گناه آلوده ساخت و پرده پوشی تو بر خطای بندگان مغرورم ساخت و از روی جهل و نادانی، عصیان ورزیدم. 🌺 خدایا! حال، چه کسی مرا از عذابت می رهاند و اگر دستم از ریسمان رحمتت کوتاه شود، به ریسمان چه کسی چنگ زنم؟!» 🌺من خواستم وی را بیازمایم. از این رو، دهان بر شکاف در نهادم و این آیه را خواندم: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَیْهَا مَلَائِکَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ.» (سوره تحریم/ آیه 6 ) 🌺ای اهل ایمان! خود و خانواده تان را از آتشی که هیزمش انسانها و سنگ‌هایند، نگاه دارید؛ آتشی که فرشتگانی خشن و سختگیر بر آن گمارده شده اند. 🌺او، فریادی کشید و ساعتی ناراحتی و ناله کرد و سپس خاموش شد. خانه را نشان کردم و روز دیگر آمدم تا از وی خبر بگیرم. جنازه ای دیدم بر در سرای نهاده اند و پیرزنی که پیاپی به خانه می رود و بیرون می آید. پرسیدم ای مادر! این مرد کیست که از دنیا رفته است؟ گفت: «جوان خدا ترسی از فرزندان رسول خدا(ص)، دیشب در حال راز و نیاز با خدا بود، مردی از این جا می گذشت، آیه از قرآن بخواند، او بیفتاد و ساعتی ناراحتی کرد و جان داد.» گفتم: «خوشا به حالش، چنین اند اولیای خدای!» 📚کتاب داستانهای شگفت انگیز علما 👇👇👇 ✅ @telaavat
قسمت :هشتادونهم صمد هاج و واج نگاهم کرد. دستم را گرفت و گفت: «چی شده؟! چرا این طوری شدی؟! چرا یخ کردی؟!» گفتم: «داشتم برف ها را پارو می کردم، نمی دانم چی بر سرم آمد. فکر کنم بی هوش شدم.» پرسیدم: «ساعت چند است؟!» گفت: «ده صبح.» نگاه کردم دیدم بچه ها هنوز خواب اند. باورم نمی شد؛ یعنی از ساعت شش صبح یا شاید هم زودتر خوابیده بودم. صمد زد توی سرش و گفت: «زن چه کار کردی با خودت؟! می خواهی خودکشی کنی؟!» نمی توانستم تنم را تکان بدهم. هنوز دست ها و پاهایم بی حس بود. پرسید: «چیزی خورده ای؟!» گفتم: «نه، نان نداریم.» گفت: «الان می روم می خرم.» گفتم: «نه، نمی خواهد. بیا بنشین پیشم. می ترسم. حالم بد است. یک کاری کن. اصلاً برو همسایه بغلی، گُل گز خانم را خبر کن. فکر کنم باید برویم دکتر.» دستپاچه شده بود. دور اتاق می چرخید و با خودش حرف می زد و دعا می خواند. خواهرم را صدا زدم و گفتم: «برایم یک لیوان چای بیاور.» چای را که آورد، در گوشش گفتم: «صمد نیست؟!» خندید و گفت: «نه. تو که خواب بودی، خبر دادند خانم آقا ستار هم دردش گرفته. آقا صمد رفت ببردش بیمارستان.» شب با یک جعبه شیرینی آمد و گفت: «خدا به ستار هم یک سمیه داد.» چند کیلویی هم انار خریده بود. رفت و چند تا انار دانه کرد و توی کاسه ای ریخت و آمد نشست کنارم و گفت: «الحمدلله، این بار خوش قول بودم. البته دخترمان خوب دختری بود. اگر فردا به دنیا می آمد، این بار هم بدقول می شدم.» کاسه انار را داد دستم و گفت: «بگیر بخور، برایت خوب است.» کاسه را از دستش نگرفتم. گفت: «چیه، ناراحتی؟! بخور برای تو دانه کردم.» کاسه را از دستش گرفتم و گفتم: «به این زودی می خواهی بروی؟!» گفت: «مجبورم. تلفن زده اند. باید بروم.» گفتم: «نمی شود نروی؟! بمان. دلم می خواهد این بار اقلاً یک ماهی پیشم باشی.» خندید و سوتی زد و گفت: «او... وَه... یک ماه!» گفتم: «صمد! جانِ من بمان.» ادامه دارد...✒️ 👇👇👇 ✅ @telaavat
❣️اللهم عـجل لوليڪ الفـرج❣️ 🌻مهدی جانم آقای من هر کجا امشب دعای کمیل بنا کردید برای همه ما دعا فرمایید😔 🌙شبتون مهدوی 🍃🌸اللهم صل علے محمد وآل محمد و عجل فرجهم🌸🍃 👇👇👇 ✅ @telaavat
🔸🔶 صفحه 409 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat
4_5951711403847975319.mp3
1.1M
🔸🔶 قرائت صفحه 409 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat