eitaa logo
کانال رسمی سازمان دارالقرآن الکریم
17.9هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
44 فایل
کانال رسمی و اطلاع رسانی سازمان دارالقرآن الکریم پایگاه اطلاع رسانی: www.telavat.ir شماره تماس سازمان: ۰۲۱۶۶۹۵۶۱۱۰ آدرس: تهران.خیابان حافظ.پایین تر از طالقانی.خیابان رشت.شماره ۳۹
مشاهده در ایتا
دانلود
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖 📖✂️ برشی از یک کتاب #پیشنهاد_ویژه_برای_محرم #حسین_عقل_سرخ 👤حسن رحیم پور ازغدی حتماً این کتاب رو در ایام محرم مطالعه کنید 👌 🏴 @telaavat
AUD-20190901-WA0013.mp3
6.92M
🏴اومده ماه عزا....سن قربان آقا...جان آقا😭 #زمینه 🔷حاج سید مجید بنی فاطمه 🏴 @telaavat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری 💢موضوع: روضه و گریه...! 🎤آیت الله #مجتهدی_تهرانی 🏴 @telaavat 👈👈
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ 🚫4 اشتباه رایج در روایت وقایع عاشورا🚫 🔰🔰استاد شهید مرتضی مطهری ❶👌اشتباه اول: ➖اوج عزاداری امام حسین(ع) ده روز اول ماه محرم الحرام است. بین سخنرانان و مداحان، مشهور است که هر شب را به یکی از شهدای کربلا اختصاص دهند؛ مثلاً شب سوم برای حضرت رقیه و شب هفتم را برای حضرت علی اصغر(ع) سوگواری می کنند و تاسوعا را نیز به حضرت عباس(ع) اختصاص می دهند. همین قرار داد بین مداحان و منبری ها باعث شده است که عده ای گمان کنند، حضرت رقیه روز سوم محرم به شهادت رسیده است و از همه بدتر اینکه گمان می کنندحضرت ابالفضل(ع) در روز تاسوعا به شهادت رسیده است. ➖اما حقیقت این است که تمام شهدای کربلا در روز عاشورا به شهادت رسیده اند و حضرات اباالفضل، علی اکبر و علی اصغر همه قبل از امام حسین(ع) و در روز عاشورا در پیکار با سپاه عمر سعد کشته شده اند. حضرت رقیه(س) نیز پس از شهادت پدرش در شام از دنیا رفته است. ❷👌اشتباه دوم: ➖باور عمومی این است که حضرت حسین بن علی(ع) و اهل بیت و اصحابش سه شبانه روز آب ننوشیدند و سپس تشنه کام به مقابله با دشمن رفته اند؛ اما حقیقت این است که عمر سعد سه روز قبل از عاشورا عمروبن حجاج را با پانصد سوار فرستاد تا کنار شریعه فرود آیند و میان یاران حسین و آب فاصله اندازند. اما این به این معنی نیست که هیچ ذخیره آبی در خیمه ها نبوده است. ➖در کتاب ارشاد نوشته شیخ مفید(ره) آمده است: « در شب عاشورا زینب...دست بر گریبان برده...و بیهوش بر زمین افتاد. حسین(ع) برخاسته آب بر روی خواهر پاشید و...» این نقل معتبر نشان می دهد که تا شب عاشورا هنوز آب در خیمه ها بوده واصل تشنه کامی به روز عاشورا، گرمی هوا و شدت مبارزه مربوط است. ➖شیخ عباس قمی(ره) در منتهی الامال می گوید: «شب عاشورا امام حسین(ع)، حضرت علی اکبر(ع)را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد که چند مشک آب آورند و اهل بیت و اصحاب خود را فرمود که از این آب بیاشامید، آخر توشه شماست و وضو بسازید و غسل کنید.» ❸👌اشتباه سوم: ➖یکی از معروف ترین تحریف ها ماجرای حضرت لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) است وچه روضه ها که در این زمینه خوانده نمی شود؛ در روضه ها ذکر می شود که حضرت علی اکبر قبل از رفتن به میدان با مادرش چه نجواهایی می کرد، یا اینکه حضرت لیلی در خیمه ها رفته و در آنجا دعا کرده که خداوند حضرت علی اکبر را سالم برگرداند که متأسفانه این موضوع محور بعضی تعزیه ها نیز شده است. ➖اما حقیقت این است که اصلاً لیلایی در کربلا نبوده است؛ البته لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) هست؛ اما حتی یک مورخ هم به حضور آن حضرت در کربلا و روز عاشورا گواهی نمی دهد. (به نقل از حماسه حسینی،جلد۱،مرتضی مطهری) ❹👌اشتباه چهارم: ➖مطلب بعدی مربوط به حضرت علی اکبر(ع) این است که آن حضرت قبل از رفتن به معرکه جنگ از پدر رخصت خواست و آن حضرت اذن میدان نداده اند و مثلاً فرموده اند که تو هنوز جوانی و حیف است که از دست بروی و چه اشعار و تعزیه ها که پیرامون آن نساخته ایم؛ اما حقیقت این است که تمام مورخین نوشته اند، هر کس از امام حسین(ع) اذن میدان می خواست، اگر می شد حضرت برایشان عذری می آورد ولی در مورد جناب علی اکبر گفته اند: «فاستأذن اباه،فأذن له» یعنی تا اجازه خواست گفت برو. ---------------------- 📚حماسه حسینی، جلد۱، استاد شهید مرتضی مطهری. 🏴 @telaavat
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران 📖 شماره صفحه: 411 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آخرین شهید «هوشنگ مارالباش» بود؛ امیر دوست داشتنی خودمان. نمیگذاشتند کسی به صورت شهدا نگاه کند اما من کاری به حرف کسی نداشتم. دلم برای دیدن امیر تنگ تنگ شده بود. همه چیز را کنار زدم و صورتش را دیدم؛ خودش بود. همان چهره ای که در لحظه شهادت دیدم اما حالا صورتش سیاه شده بود و متوجه شدم به او تیر خلاص هم زده اند. شهدا را به دانش سرا که محل «معراج شهدا» بود، بردند. میخواستم از امیر عکس بگیرم اما نمی گذاشتند. با مصیبت برای رفتن پیش دوستانم اذن دخول دادند! آخرین عکس دنیایی امیر را گرفتم. فردای آن روز برف شدیدی در تبریز می بارید. رفتم سراغ «یوسف حدادی» یکی از بچه های خوبی که در بنیاد شهید تبریز کار میکرد و عکس شهدا را خوب نقاشی میکرد. گفتم میخواهم عکس امیر را نقاشی کند، عکس امیر را خواست که همراه نداشتم. یوسف که همولایتی ام بود قبلاً امیر را با من دیده بود. آنچه از چهره امیر به یاد داشت روی کاغذ آورد. انصافاً خوب از آب درآمد. بردم تعدادی کپی گرفتم و دادم به بچه هایی که از طرف مسجد محله امیر آمده بودند. آن روز در همان هوای طوفانی و برفی تشییع شهدا شروع شد. نماز در میدان قونقاباشی خوانده شد و همه سوار اتوبوسها شدند تا به وادی رحمت بروند. حالم بد بود. در قطعۀ پایین شهدا، که امیر نگران پر شدنش بود، در اجتماع کنار قبر امیر گم شدم. .ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران 📖 شماره صفحه: 412 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رحیم افتخاری و رضا گلولیان هم همانجا دفن شده بودند... عقب ایستاده بودم و مراسم تدفین و تلقین شهید انجام میشد. پدرش نگذاشت امیر را دفن کنند. مرا هم مثل امیرش دوست داشت و میخواست کنارش باشم و برای آخرین بار دوست و برادر محبوبم را ببینم. در آن هوای پرسوز اسفند 1364 امیر را به آغوش خاک سپردیم. تنها کاری که آن روزها میکردم شرکت در مراسم تشییع و ختم شهدا و رفتن سر خاکشان بود. هر چند در والفجر 8 تلفات ما نسبت به بدر کم بود اما وسعت منطقه زیاد بود و تعداد نیروهای درگیر بیشتر. از طرف دیگر ما ـ برخلاف بدر و خیبر ـ شهید مفقودالاثر زیادی نداشتیم به همین جهت تعداد شهدایی که به شهر می آمدند، زیاد بودند. شرکت در مراسم عزای امیر برایم خیلی سخت بود. گاهی به خودم میگفتم چه دلی دارم که نشسته ام در مجلس عزای امیر! درست وسط مراسم حالم دگرگون میشد. آن روزها از تلخترین روزهای زندگی ام بود. عکس امیر را پیش رویم میگذاشتم و خیره میشدم. وصیتنامه من و امیر به جز وصیتهایی که جنبه خانوادگی داشت، یکی بود و در یک کاغذ به خط امیر نوشته شده بود که تکثیرش کردیم. مراسم ختم امیر تمام شد و من کمی به فکر زخم پایم افتادم که هنوز خوب نشده بود. سعی میکردم زود خوب شود تا موقع برگشت به منطقه اذیتم نکند. از طرف دیگر بیش از یک سال از عقدمان میگذشت و حالا خانواده ها فشار می آوردند این وضع بس است و باید به فکر زندگی مشترک باشم. ...ادامه دارد...✒️ 👇👇👇 ✅ @telaavat
﷽ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 🖼️امروز ‌دوشنبه 11 شهریورماه 1398 🌞 اذان صبح: 05:07 ☀️ طلوع آفتاب: 06:36 🌝 اذان ظهر: 13:04 🌑 غروب آفتاب: 19:32 🌖 اذان مغرب: 19:50 🌓 نیمه شب شرعی00:20 🏴 @telaavat
☘امام حسين عليه السلام 🔺إنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَيكُم مِن نِعَمِ اللّه ِ عَلَيكُم فَلاتَمَلُّوا النِّعَمَ 🔰نياز مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شما است ؛ از اين نعمت افسرده و بيزار نباشيد. 📙بحار الأنوار ، ج 74 ، ص 205 🏴 @telaavat
⏪سوره مائده آيه 64 (بسم الله الرحمن الرحیم) ⤵️وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيِهمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَآءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِّنْهُم مَّآ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَناً وَكُفْراً وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَ وَةَ وَ الْبَغْضَآءَ إِلَى‏ يَوْمِ الْقَيَمَةِ كُلَّمَآ أَوْقَدُواْ نَاراً لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِى الْأَرْضِ فَسَاداً وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ ‏ 🔷ترجمه ⤵️و یهود گفتند: دست خدا بسته است. دستهایشان بسته باد و به سزاى این گفتار، از لطف خدا دور شوند. 🔸بلكه دو دست (قدرت) خدا گشوده است، هرگونه بخواهد انفاق مى‏كند و البتّه آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، كفر و طغیان بسیارى از آنان را مى ‏افزاید و ما تا روز قیامت دشمنى و كینه در میانشان افكندیم. 🔹هر بار كه براى جنگ، آتش افروزى كردند، خداوند آن را خاموش ساخت. آنان همواره در زمین، به فساد و تبهكارى مى ‏كوشند، و خداوند مفسدان را دوست نمى‏‌دارد. ─┅─═ঊঈ🔶ঊঈ═─┅─ 🔷نکته ها ⤵آیه قبل، اشاره به سخنان خلاف و نامربوط یهود «و قولهم الاثم» و جلوگیرى نكردن علما از آنها بود، «لولا ینهاهم...» در این آیه نمونه‏اى بیان شده كه یهود مى‏گفتند: 🍀دست خدا بسته است ودیگر نمى‏تواند به ما قدرت وشوكت بدهد، آن‏گونه كه در گذشته قدرت داشتیم. 🍁در روایات آمده است كه این آیه، عقیده‏ى یهود را نسبت به قضا و قدر و سرنوشت بیان مى‏كند. چون یهود مى‏پنداشتند در آغاز آفرینش دست خدا باز بود، امّا پس از آنكه همه چیز را آفرید، دست او بسته شد. 🍀امام صادق ‏علیه السلام در توضیح این آیه فرمود: عقیده‏ى یهود این بود كه خداوند بعد از آفرینش، از تدبیر امور كناره‏گیرى كرده است و چیزى را كم یا زیاد نمى‏كند. »قد فرغ من الامر فلایزید و لاینقص». 🍁در زبان عربى كلمه‏ ى «یَد» و در فارسى كلمه‏ ى «دست»، كنایه از قدرت و نفوذ است. مثلاً مى‏‌گوییم: فلانى در منطقه یا اداره دست دارد. دست فلانى قطع شد. دست ما به فلانى نمى‏‌رسد. 🍀 در روایات هم آمده است كه اولیاى خدا دست خدایند. یعنى واسطه لطف او نسبت به مردمند. 🍁امام باقرعلیه السلام درباره‏ى «كلمّا اوقدوا ناراً...» فرمودند: هرگاه جبّارى بخواهد آل‏ محمّدعلیهم السلام را نابود كند، خداوند او را درهم مى ‏شكند. 🍀به گفته علامه طباطبایى: هرگاه فقر، گرسنگى و قحطى پیش مى ‏آمد، یا آیات قرض دادن به خداوند نازل مى‏‌شد، مى‏ گفتند: این قحطى و این سفارش به قرض الحسنه، نشانه ‏ى بسته بودن دست خداست. ─┅─═ঊঈ🔶ঊঈ═─┅─ 🔷پيام ها⚡📬 1-💠 رضایت به گناه دیگران، شركت در آن است. «قالت الیهود» (گرچه بعضى از یهود، نسبتِ دست بسته بودن به خدا مى‏ دادند، ولى چون دیگران هم راضى بودند، این تفكّر انحرافى به همه نسبت داده شده است.) 2-♻ بى‏ لیاقتى و نااهلى خود را توجیه نكنیم. (شیطان، تكبّر خود را به اغواى الهى نسبت داد). «ربّ بما أغویتنى ...» ، یهود هم محرومیّت‏هاى خود را با بخیل بودن خدا توجیه مى‏ كردند. «ید اللّه مغلولة» 3-💠 پاسخِ شبهه را باید قوى‏تر از شبهه داد. «ید اللّه مغلولة، یداه مبسوطتان» (آنان گفتند: دست خدا بسته است. آیه مى ‏فرماید: بلكه هر دو دست خدا باز است، یعنى كمال قدرت دارد) 4-♻ توبیخ باید مناسب با عمل باشد. «ید اللّه مغلولة، غلّت أیدیهم» 5 -💠 همان گونه كه قرآن براى افراد متّقى، نور و هدایت است، براى افراد لجوج، طغیان و كفر مى‏‌آورد. «ولیزیدنّ... طغیاناً و كفرا» 6-♻ طغیان و كفر، زمینه‏ ساز دشمنى و كینه است. «وألقینا بینهم العداوة...» 7-💠 یهودیان، همواره فتنه مى‏‌كنند، ولى شكست مى‏‌خورند. «كلّما أوقدوا ناراً للحرب أطفأها اللَّه» 8 -♻️ هم القاى كینه و دشمنى به عنوان كیفر از جانب خداست، هم خاموش ساختن آتش جنگ از اوست. «ألقینا، أطفأها اللَّه» 9-💠 دست‏یابى به محبّت یا قهر الهى، در اثر عملكرد ماست. «واللَّه لایحبّ المفسدین» 🏴 @telavat
Seyed Majid Banifatemeh - Moharram 98 (1) (5) (320) (1).mp3
3.87M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴مداحی در حسینیه رو باز کنید آروم 💠حاج سید مجید بنی فاطمه 🏴 @telaavat