#تفسیرنور
⏮سوره مائده آيه 63
(بسم الله الرحمن الرحیم)
⤵️لَوْلَا يَنْهَهُمُ الرَّبَّنِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِْثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ
👈ترجمه
⤵️چرا علماى نصارى و یهود آنان را از سخنان گناه آلود وخوردن مال حرام بازنمىدارند؟ چه بد است آنچه انجام مى دهند.
─┅─═ঊঈ🔷ঊঈ═─┅─
👈نکته ها🔻
🍀حضرت على علیه السلام در اواخر خطبه «قاصعه» مىفرماید: خداوند اقوام پیشین را مورد لعن قرار نداد مگر بخاطر ترك امر به معروف و نهى از منكر.
🌸 خداوند عوام را به خاطر ارتكاب معاصى ودانشمندان را بهخاطر ترك نهى از منكر لعنت كرد.
🍀منظور از «ربّانیون» علماى مسیحى و منظور از «احبار» علماى یهود است.
🌸امام حسین علیه السلام ذیل این آیه فرمود: دلیل سكوت علما و رها كردن امر به معروف و نهى از منكر، یا طمع به منافع ستمگران است و یا ترس از آنان «رغبة فیما كانوا ینالون منهم او رهبة مما یحذرون»
🌸آیه ى قبل درباره گناهكاران، جمله ى «ما كانوا یعملون» را آورد، ولى اینجا دربارهى سكوت علما جملهى «ما كانوایصنعون» را بكار مى برد.
🍀مرحوم فیض كاشانى مىگوید: فرق میان «یعملون» و «یصنعون» این است كه صانع، كسى است كه با تجربه و زبر دستى كارآزموده شده و كار براى او به صورت خصلت و ملكه در آمده باشد.
📗 نهج البلاغه، خطبه 192.
📕 تفسیر راهنما وبحار، ج100، ص79.
─┅─═ঊঈ🔷ঊঈ═─┅─
👈پيام ها ⚡📬
1-💥 مسئولیّت امر به معروف و نهى از منكر، در درجه اوّل متوجّه علماست. «لولاینهاهم الربانیون...»
2-💢 سكوت و بىتفاوتى علما، زمینهى ترویج فساد است. «ترى... یسارعون فى الاثم... لولا ینهاهم...»
3-💥 علما باید قدرت داشته باشند تا بتوانند علاوه بر موعظه و دعوت، جلوى مفاسد را بگیرند. «لولا ینهاهم»
4-💢 اگر نهى از منكر، جلوى گناه را نگیرد، لااقل جلوى سرعت آن را مىگیرد. «یسارعون فى الاثم... لولا ینهاهم»
5 -💥 علماى اهل كتاب، حتّى به حداقل وظیفه هم عمل نكردند. (در آیه قبل، اثم و عدوان و حرام خوارى، به عنوان گناه آنان شمرده شد.
💢در اینجا كلمه عدوان نیامده، شاید اشاره باشد به اینكه اگر علماى اهل كتاب، قدرت جلوگیرى از عدوان را ندارند، چرا جلوى اثم و سحت را نگرفتند)؟!
6-💥 زیبایى علم، در اظهار آن و زشتىاش در سكوت و كتمان است. «لبئس ما كانوا یصنعون»
7-💢 سكوت عالم، بدتر از گناه خلافكار است. «لبئس ما كانوا یصنعون»
8 -💥 تظاهر به گناه، كثرت گناهكار، سرعت در گناه، تنوّع در گناه و... هیچ یك دلیل بر سكوت علما نیست.
💢«ترى كثیراً منهم یسارعون فى الاثم و... لولا ینهاهم» (كلمه «تَرى» رمز تظاهر به گناه، كلمه «كثیر» رمز جمعیّت زیاد، كلمه «یسارعون» رمز سرعت در گناه و كلمه «اثم»، «عدوان» و «سُحت»، رمز تنوع گناه است)
🏴 @telaavat
🔷آجرک الله یعنی چه؟
این روزها زیاد تو روضه ها میشنویم آجرک الله یا صاحب الزمان....
خب یعنی چی؟
👈آجرک الله» یعنی خدا تو را اجر و پاداش خیر دهد.
این عبارت غالباً برای تعزیت و تسلیت گفتن به افراد مصیبت دیده و عزادار به کار میرود، چنانکه در روایتی از زراره بن اوفی نقل شده است: «پیامبر اسلام(ص) مردی را که فرزندش فوت کرده بود تعزیت داده و فرمود، آجَرَکَ اللَّهُ وَ أَعْظَمَ لَکَ الْأَجْر؛ یعنی خداوند تو را اجر خیر دهد و پاداش بزرگی به تو عنایت فرماید».
😭آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبت جدک الحسین علیه السلام
و آنگاه که امام زمان عجل الله خود را نوحه خوان همیشگی وگریه کن هر شب و روز مصیبت های جد بزرگوارشان میداند و گریه کردن بر او را تا انجا که به جای اشک ، خون از دیده ببارد ،وظیفه خود میداند.
از آن واقعه قران ها میگذرد اما شعله عشق حسینی هم چنان در دلها فروزان است .
چرا که به فرموده پیامبر صلی الله علیه واله
" از شهادت حسین علیه السلام حرارتی در قلبهای مومنان است که هرگز به سردی نمی گراید".
بیایید هر روز به امام زمانمون این مصیبت بزرگ رو تسلیت بگیم.
آجرک الله یا صاحب الزمان😭😭
🏴 @telaavat
AUD-20190901-WA0013.mp3
6.92M
🏴اومده ماه عزا....سن قربان آقا...جان آقا😭
#زمینه
🔷حاج سید مجید بنی فاطمه
🏴 @telaavat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
💢موضوع: روضه و گریه...!
🎤آیت الله #مجتهدی_تهرانی
🏴 @telaavat 👈👈
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
🚫4 اشتباه رایج در روایت وقایع عاشورا🚫
🔰🔰استاد شهید مرتضی مطهری
❶👌اشتباه اول:
➖اوج عزاداری امام حسین(ع) ده روز اول ماه محرم الحرام است. بین سخنرانان و مداحان، مشهور است که هر شب را به یکی از شهدای کربلا اختصاص دهند؛ مثلاً شب سوم برای حضرت رقیه و شب هفتم را برای حضرت علی اصغر(ع) سوگواری می کنند و تاسوعا را نیز به حضرت عباس(ع) اختصاص می دهند. همین قرار داد بین مداحان و منبری ها باعث شده است که عده ای گمان کنند، حضرت رقیه روز سوم محرم به شهادت رسیده است و از همه بدتر اینکه گمان می کنندحضرت ابالفضل(ع) در روز تاسوعا به شهادت رسیده است.
➖اما حقیقت این است که تمام شهدای کربلا در روز عاشورا به شهادت رسیده اند و حضرات اباالفضل، علی اکبر و علی اصغر همه قبل از امام حسین(ع) و در روز عاشورا در پیکار با سپاه عمر سعد کشته شده اند. حضرت رقیه(س) نیز پس از شهادت پدرش در شام از دنیا رفته است.
❷👌اشتباه دوم:
➖باور عمومی این است که حضرت حسین بن علی(ع) و اهل بیت و اصحابش سه شبانه روز آب ننوشیدند و سپس تشنه کام به مقابله با دشمن رفته اند؛ اما حقیقت این است که عمر سعد سه روز قبل از عاشورا عمروبن حجاج را با پانصد سوار فرستاد تا کنار شریعه فرود آیند و میان یاران حسین و آب فاصله اندازند. اما این به این معنی نیست که هیچ ذخیره آبی در خیمه ها نبوده است.
➖در کتاب ارشاد نوشته شیخ مفید(ره) آمده است: « در شب عاشورا زینب...دست بر گریبان برده...و بیهوش بر زمین افتاد. حسین(ع) برخاسته آب بر روی خواهر پاشید و...» این نقل معتبر نشان می دهد که تا شب عاشورا هنوز آب در خیمه ها بوده واصل تشنه کامی به روز عاشورا، گرمی هوا و شدت مبارزه مربوط است.
➖شیخ عباس قمی(ره) در منتهی الامال می گوید: «شب عاشورا امام حسین(ع)، حضرت علی اکبر(ع)را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد که چند مشک آب آورند و اهل بیت و اصحاب خود را فرمود که از این آب بیاشامید، آخر توشه شماست و وضو بسازید و غسل کنید.»
❸👌اشتباه سوم:
➖یکی از معروف ترین تحریف ها ماجرای حضرت لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) است وچه روضه ها که در این زمینه خوانده نمی شود؛ در روضه ها ذکر می شود که حضرت علی اکبر قبل از رفتن به میدان با مادرش چه نجواهایی می کرد، یا اینکه حضرت لیلی در خیمه ها رفته و در آنجا دعا کرده که خداوند حضرت علی اکبر را سالم برگرداند که متأسفانه این موضوع محور بعضی تعزیه ها نیز شده است.
➖اما حقیقت این است که اصلاً لیلایی در کربلا نبوده است؛ البته لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) هست؛ اما حتی یک مورخ هم به حضور آن حضرت در کربلا و روز عاشورا گواهی نمی دهد. (به نقل از حماسه حسینی،جلد۱،مرتضی مطهری)
❹👌اشتباه چهارم:
➖مطلب بعدی مربوط به حضرت علی اکبر(ع) این است که آن حضرت قبل از رفتن به معرکه جنگ از پدر رخصت خواست و آن حضرت اذن میدان نداده اند و مثلاً فرموده اند که تو هنوز جوانی و حیف است که از دست بروی و چه اشعار و تعزیه ها که پیرامون آن نساخته ایم؛ اما حقیقت این است که تمام مورخین نوشته اند، هر کس از امام حسین(ع) اذن میدان می خواست، اگر می شد حضرت برایشان عذری می آورد ولی در مورد جناب علی اکبر گفته اند: «فاستأذن اباه،فأذن له» یعنی تا اجازه خواست گفت برو.
----------------------
📚حماسه حسینی، جلد۱، استاد شهید مرتضی مطهری.
🏴 @telaavat
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 411
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آخرین شهید «هوشنگ مارالباش» بود؛ امیر دوست داشتنی خودمان. نمیگذاشتند کسی به صورت شهدا نگاه کند اما من کاری به حرف کسی نداشتم. دلم برای دیدن امیر تنگ تنگ شده بود. همه چیز را کنار زدم و صورتش را دیدم؛ خودش بود. همان چهره ای که در لحظه شهادت دیدم اما حالا صورتش سیاه شده بود و متوجه شدم به او تیر خلاص هم زده اند. شهدا را به دانش سرا که محل «معراج شهدا» بود، بردند. میخواستم از امیر عکس بگیرم اما نمی گذاشتند. با مصیبت برای رفتن پیش دوستانم اذن دخول دادند! آخرین عکس دنیایی امیر را گرفتم.
فردای آن روز برف شدیدی در تبریز می بارید. رفتم سراغ «یوسف حدادی» یکی از بچه های خوبی که در بنیاد شهید تبریز کار میکرد و عکس شهدا را خوب نقاشی میکرد. گفتم میخواهم عکس امیر را نقاشی کند، عکس امیر را خواست که همراه نداشتم.
یوسف که همولایتی ام بود قبلاً امیر را با من دیده بود. آنچه از چهره امیر به یاد داشت روی کاغذ آورد. انصافاً خوب از آب درآمد. بردم تعدادی کپی گرفتم و دادم به بچه هایی که از طرف مسجد محله امیر آمده بودند.
آن روز در همان هوای طوفانی و برفی تشییع شهدا شروع شد. نماز در میدان قونقاباشی خوانده شد و همه سوار اتوبوسها شدند تا به وادی رحمت بروند. حالم بد بود. در قطعۀ پایین شهدا، که امیر نگران پر شدنش بود، در اجتماع کنار قبر امیر گم شدم.
.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 412
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رحیم افتخاری و رضا گلولیان هم همانجا دفن شده بودند... عقب ایستاده بودم و مراسم تدفین و تلقین شهید انجام میشد. پدرش نگذاشت امیر را دفن کنند. مرا هم مثل امیرش دوست داشت و میخواست کنارش باشم و برای آخرین بار دوست و برادر محبوبم را ببینم. در آن هوای پرسوز اسفند 1364 امیر را به آغوش خاک سپردیم.
تنها کاری که آن روزها میکردم شرکت در مراسم تشییع و ختم شهدا و رفتن سر خاکشان بود. هر چند در والفجر 8 تلفات ما نسبت به بدر کم بود اما وسعت منطقه زیاد بود و تعداد نیروهای درگیر بیشتر. از طرف دیگر ما ـ برخلاف بدر و خیبر ـ شهید مفقودالاثر زیادی نداشتیم به همین جهت تعداد شهدایی که به شهر می آمدند، زیاد بودند.
شرکت در مراسم عزای امیر برایم خیلی سخت بود. گاهی به خودم میگفتم چه دلی دارم که نشسته ام در مجلس عزای امیر! درست وسط مراسم حالم دگرگون میشد.
آن روزها از تلخترین روزهای زندگی ام بود. عکس امیر را پیش رویم میگذاشتم و خیره میشدم. وصیتنامه من و امیر به جز وصیتهایی که جنبه خانوادگی داشت، یکی بود و در یک کاغذ به خط امیر نوشته شده بود که تکثیرش کردیم. مراسم ختم امیر تمام شد و من کمی به فکر زخم پایم افتادم که هنوز خوب نشده بود. سعی میکردم زود خوب شود تا موقع برگشت به منطقه اذیتم نکند. از طرف دیگر بیش از یک سال از عقدمان میگذشت و حالا خانواده ها فشار می آوردند این وضع بس است و باید به فکر زندگی مشترک باشم.
...ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
﷽
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
🖼️امروز دوشنبه 11 شهریورماه 1398
🌞 اذان صبح: 05:07
☀️ طلوع آفتاب: 06:36
🌝 اذان ظهر: 13:04
🌑 غروب آفتاب: 19:32
🌖 اذان مغرب: 19:50
🌓 نیمه شب شرعی00:20
🏴 @telaavat
#تفسیرنور
⏪سوره مائده آيه 64
(بسم الله الرحمن الرحیم)
⤵️وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيِهمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَآءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِّنْهُم مَّآ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَناً وَكُفْراً وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَ وَةَ وَ الْبَغْضَآءَ إِلَى يَوْمِ الْقَيَمَةِ كُلَّمَآ أَوْقَدُواْ نَاراً لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِى الْأَرْضِ فَسَاداً وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ
🔷ترجمه
⤵️و یهود گفتند: دست خدا بسته است. دستهایشان بسته باد و به سزاى این گفتار، از لطف خدا دور شوند.
🔸بلكه دو دست (قدرت) خدا گشوده است، هرگونه بخواهد انفاق مىكند و البتّه آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، كفر و طغیان بسیارى از آنان را مى افزاید و ما تا روز قیامت دشمنى و كینه در میانشان افكندیم.
🔹هر بار كه براى جنگ، آتش افروزى كردند، خداوند آن را خاموش ساخت. آنان همواره در زمین، به فساد و تبهكارى مى كوشند، و خداوند مفسدان را دوست نمىدارد.
─┅─═ঊঈ🔶ঊঈ═─┅─
🔷نکته ها
⤵آیه قبل، اشاره به سخنان خلاف و نامربوط یهود «و قولهم الاثم» و جلوگیرى نكردن علما از آنها بود، «لولا ینهاهم...» در این آیه نمونهاى بیان شده كه یهود مىگفتند:
🍀دست خدا بسته است ودیگر نمىتواند به ما قدرت وشوكت بدهد، آنگونه كه در گذشته قدرت داشتیم.
🍁در روایات آمده است كه این آیه، عقیدهى یهود را نسبت به قضا و قدر و سرنوشت بیان مىكند. چون یهود مىپنداشتند در آغاز آفرینش دست خدا باز بود، امّا پس از آنكه همه چیز را آفرید، دست او بسته شد.
🍀امام صادق علیه السلام در توضیح این آیه فرمود: عقیدهى یهود این بود كه خداوند بعد از آفرینش، از تدبیر امور كنارهگیرى كرده است و چیزى را كم یا زیاد نمىكند. »قد فرغ من الامر فلایزید و لاینقص».
🍁در زبان عربى كلمه ى «یَد» و در فارسى كلمه ى «دست»، كنایه از قدرت و نفوذ است. مثلاً مىگوییم: فلانى در منطقه یا اداره دست دارد. دست فلانى قطع شد. دست ما به فلانى نمىرسد.
🍀 در روایات هم آمده است كه اولیاى خدا دست خدایند. یعنى واسطه لطف او نسبت به مردمند.
🍁امام باقرعلیه السلام دربارهى «كلمّا اوقدوا ناراً...» فرمودند: هرگاه جبّارى بخواهد آل محمّدعلیهم السلام را نابود كند، خداوند او را درهم مى شكند.
🍀به گفته علامه طباطبایى: هرگاه فقر، گرسنگى و قحطى پیش مى آمد، یا آیات قرض دادن به خداوند نازل مىشد، مى گفتند: این قحطى و این سفارش به قرض الحسنه، نشانه ى بسته بودن دست خداست.
─┅─═ঊঈ🔶ঊঈ═─┅─
🔷پيام ها⚡📬
1-💠 رضایت به گناه دیگران، شركت در آن است. «قالت الیهود» (گرچه بعضى از یهود، نسبتِ دست بسته بودن به خدا مى دادند، ولى چون دیگران هم راضى بودند، این تفكّر انحرافى به همه نسبت داده شده است.)
2-♻ بى لیاقتى و نااهلى خود را توجیه نكنیم. (شیطان، تكبّر خود را به اغواى الهى نسبت داد). «ربّ بما أغویتنى ...» ، یهود هم محرومیّتهاى خود را با بخیل بودن خدا توجیه مى كردند. «ید اللّه مغلولة»
3-💠 پاسخِ شبهه را باید قوىتر از شبهه داد. «ید اللّه مغلولة، یداه مبسوطتان» (آنان گفتند: دست خدا بسته است. آیه مى فرماید: بلكه هر دو دست خدا باز است، یعنى كمال قدرت دارد)
4-♻ توبیخ باید مناسب با عمل باشد. «ید اللّه مغلولة، غلّت أیدیهم»
5 -💠 همان گونه كه قرآن براى افراد متّقى، نور و هدایت است، براى افراد لجوج، طغیان و كفر مىآورد. «ولیزیدنّ... طغیاناً و كفرا»
6-♻ طغیان و كفر، زمینه ساز دشمنى و كینه است. «وألقینا بینهم العداوة...»
7-💠 یهودیان، همواره فتنه مىكنند، ولى شكست مىخورند. «كلّما أوقدوا ناراً للحرب أطفأها اللَّه»
8 -♻️ هم القاى كینه و دشمنى به عنوان كیفر از جانب خداست، هم خاموش ساختن آتش جنگ از اوست. «ألقینا، أطفأها اللَّه»
9-💠 دستیابى به محبّت یا قهر الهى، در اثر عملكرد ماست. «واللَّه لایحبّ المفسدین»
🏴 @telavat
Seyed Majid Banifatemeh - Moharram 98 (1) (5) (320) (1).mp3
3.87M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴مداحی در حسینیه رو باز کنید آروم
💠حاج سید مجید بنی فاطمه
🏴 @telaavat
🍃رَجَزِ "اميري حسين و نعم الامير" از کیست؟👇
♦️«عمرو بن جناده» در هنگام ورود به میدان جنگ این بیت را ترنم میکرد:
🍃«أَمیرِی حُسَیْنٌ وَ نِعْمَ الاَْمیرُ * سُرُورُ فُؤادِ الْبَشیرِ النَّذیرِ
🍃عَلِىٌّ وَ فاطِمَةُ والِداهُ * فَهَلْ تَعْلَمُونَ لَهُ مِنْ نَظیر
🍃لَهُ طَلْعَةٌ مِثْلُ شَمْسِ الضُّحى *** لَهُ غُرَّةٌ مِثْلُ بَدْر مُنیر»
🌷امیر من، حسین است و چه نیکو امیرى؛ که شادى دل پیامبرِ بشیر و نذیر است.
🌷على و فاطمه پدر و مادر اویند، آیا شما براى او همانندى مى شناسید؟!
🌷طلعتش مانند خورشید نیم روز است و چهره اش چون ماه شب چهارده درخشان است.
◀️نوجوانی که به "نقل متفاوت تاریخ 9 ساله، 11 ساله و یا ۲۱ سال"(1)(2) که بعد از کشته شدن پدرش در رکاب سید الشهدا (ع)، که "از صحابه رسول خدا (ص) و از شیعیان با اخلاص امام علی (ع) بود"(3)، به میدان رفت
📚منابع :
1.مقرم، مقتل الحسین علیهالسلام، ج۱، ص۲۵۳
2- مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۲، ص۳
3.محلاتی، رسول، زندگانی امام حسین علیهالسلام، ج۱، ص۴۵۲- ۴۵۳
🏴 @tellavat
⚫️ #وقایع_دوم_محرم_سال_61_هجری
🌹امام حسین علیه السلام در روز پنجشنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجری به كربلا وارد شد.
☘️چون به کربلا رسید پرسید: نام این سرزمین چیست؟ گفتند: غاضریه.
✨پرسید: نام دیگری دارد؟ گفتند: نینوا.
✨فرمود: نام دیگر چه؟ گفتند: ساحل فرات.
✨فرمود: اسم دیگر هم دارد؟ گفتند: كربلا.
🌹آنگاه اشک در چشمان حضرت حلقه زد و فرمود: سرزمین محنت و رنج!
▪️سپس فرمود: بایستید و پیش نروید. به خدا كه محل فرود آمدنمان و سرزمین ریخته شدن خونمان همین جاست...
▪️ اینجاست كه حرمت ما را میشكنند، مردانمان و كودكانمان را میكشند. قبور ما در همینجا زیارتگاه خواهد شد. جدم رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ همین خاك را به من وعده داده و وعده او خلاف نیست...
⚫️در این روز "حر بن یزید ریاحی" ضمن نامه ای "عبیداللّه بن زیاد" را از ورود امام علیه السلام به كربلا آگاه نمود.
⚫️ در این روز امام علیه السلام به اهل كوفه نامه ای نوشت و گروهی از بزرگان كوفه ـ كه مورد اعتماد حضرت بودند ـ را از حضور خود در كربلا آگاه كرد.
🌺حضرت نامه را به "قیس بن مسهّر" دادند تا عازم كوفه شود،اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام علیه السلام را دستگیر كرده و به شهادت رساندند.
🌸زمانی كه خبر شهادت قیس به امام علیه السلام رسید، حضرت گریست و اشك بر گونه مباركش جاری شد و فرمود:
"اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدكَ مَنْزِلاً كَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِكَ، اِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیيءٍ قَدیرٌ؛
🌷خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع كن، كه تو بر انجام هر كاری توانایی..
📚منابع:
📘اللهوف، ص35.
📘مقتل الحسین مقرّم، ص 184.
📘 بحارالانوار، ج44، ص381.5
🏴 @telaavat
#اندکی_تفکر_حسینی
📖معرفی چند کتاب ارزشمند درباره شخصیت و سیره عملی امام حسین علیه السلام و قیام حضرت 👇
📖1.خصائص الحسینیه شیخ جعفر شوشتری
📖2.نفس المهموم(مقتل) ، شیخ عباس قمی
📖3.منتهی الآمال، شیخ عباس قمی
📖4.از مدینه تا کربلا، علی نظری منفرد
📖5.سحاب رحمت، عباس اسماعیلی یزدی
📖6.کوثر کربلا ،آیت الله جوادی آملی
📖7.فتح خون، شهید مرتضی آوینی
📖8.حماسه حسینی، شهید مطهری
📖9.اسرار الشهاده(مقتل) ، فاضل دربندی
📖10.لهوف(مقتل)، سید ابن طاووس
📖11.مقتل مُقَرَّم عبدالرزاق موسوي مقرم
📖12.مقتل الحسين (مقتل ابي مخنف)
و...
#کتاب_حسینی
🏴 @telaavat
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 413
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فکرم پریشان بود. مانده بودم چه کنم. تصمیم گرفته بودم تا آخر جنگ در همان وضعیت باشم اما این فقط نظر من بود و خانواده ها این وضع را قبول نمیکردند. وقتی به آخر جنگ فکر میکردم یاد حرف شهید اصغر قصاب می افتادم و کلافه میشدم!
غصه جدایی شهدا مخصوصاً امیر یک طرف و انتظارات خانواده یک طرف. هر چه فکر میکردم به این نتیجه میرسیدم که اگر بخواهم زندگی مشترک را شروع کنم و بعد به جبهه برگردم مسائلم پیچیده تر خواهد شد. در نهایت چاره را در این دیدم که خدمت امام رضا(ع) برسم و حال و روزم را به امام عرضه کنم.
با اتوبوس خودم را به مشهد رساندم. تنها، در حالی که در ساک دستی کوچکم تعدادی از لباسهای امیر و عکسهایمان را همراه داشتم. در مسافرخانه ای نزدیک حرم اتاق کوچکی گرفتم و راهی حرم شدم.
ـ السلام علیک یا غریبالغربا...
همان روز اول نگاتیو عکسهایی را که با امیر گرفته بودم به عکاسی دادم تا در اندازه بزرگ چاپشان کند. دوست داشتم، عکسهای دوتاییمان را روی دیوار بزنم، بعضی از عکسهای تکی مان را هم که دوست داشتم به عکاس دادم تا روی یک کاغذ کنار هم چاپ کند. در یکی از عکسها، عکس امیر روی سینۀ من چاپ شده بود و در دیگری توی گل. هر وقت در اتاق بودم خیره میشدم به عکسها. دقایق طولانی به صورت محجوب امیر خیره میشدم. به عکسهایی که با آنها خودم را تسلا میدادم. یک روز در بالکن کوچک اتاق، رو به حرم نشسته و گنبد طلای حرم را نگاه میکردم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 414
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خربزه ای هم خریده بودم که آن را با کارد بریده و میخوردم اما بدجوری پریشان بودم. فکر میکردم ادامه این حال و دوری امیر بیمارم میکند. خیره شده بودم به گنبد حرم که ناگهان کبوتری در دوردست توجهم را جلب کرد. کبوتر از سمت حرم می آمد. محو پرواز کبوتر شده بودم که مستقیم داشت به سوی من می آمد. کبوتر آمد و آمد درست جلوی من، بالهایش را بست و نشست کنار خربزه. آن وقت چشمهای کوچکش را دوخت به چشمهای من. نمیدانم من و کبوتر چند دقیقه در چنان حالی ماندیم؛ خیره در چشمهای هم. بدون اینکه در آن دقایق چیز دیگری حواس ما را جای دیگر ببرد. نمیدانم کبوتر مأمور که یا چه بود؟ همین قدر میدانم وقتی دوباره بالهایش را باز کرد و پرید قسمت بزرگی از دلگرفتگی و تنهایی مرا با خود برد...
روز بعد فکر کردم بهتر است سری به بیمارستان امام رضا بزنم. همان بیمارستانی که در پاییز 1361 با آن حال وخیم آنجا بستری شده بودم، اتفاقاً پرونده مجروحیتم را هم از بنیاد شهید تبریز خواسته بودند. رفتم به بیمارستان و همان پرستار مسیحی را دیدم. باورش نمیشد که همان مجروح دو سال قبلم. میگفت: «خیلی خوب شدی!»
ـ کجای کاری، بعد از اون دو بار هم زخمی شدم!
آدم شریف و دلسوزی بود و خدمت خوبی به مجروحان میکرد. به پرستارهای دیگر هم سری زدم و فتوکپی پرونده ام را گرفتم تا به تبریز برسانم. در مشهد بیشتر وقتم را در حرم میگذراندم. آن روزها بزرگترین حاجت مشترک همه رزمندگان پیروزی در جنگ و سلامتی امام بود.
...ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
﷽
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
🖼️امروز سهشنبه 12 شهریورماه 1398
🌞 اذان صبح: 05:09
☀️ طلوع آفتاب: 06:38
🌝 اذان ظهر: 13:04
🌑 غروب آفتاب: 19:32
🌖 اذان مغرب: 19:50
🌓 نیمه شب شرعی00:20
@telaavat
🍃پيامبر اعظم صلّى اللّه عليه و آله :
يا فاطِمَةُ! كُلُّ عَيْنٍ باكِيَهٌ يَوْمَ الْقيامَةِ اِلاّ عَيْنٌ بَكَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَينِ فَاِنِّها ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعيمِ الْجَنّةِ؛
فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى كه در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد،كه آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود
📚بحارالانوار، ج 44، ص 293
🏴 @telaavat