eitaa logo
تلک الایام
1.6هزار دنبال‌کننده
30 عکس
2 ویدیو
1 فایل
این روزها که می گذرد هر روز.... در انتظار آمدنت هستم @telkalayam
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تلک الایام
داشتم فکر می کردم اگر به جای کتاب سال بخواهیم کتاب قرن را معرفی کنیم، به کدام کتاب خواهیم رسید؟ شیطان توی سال ها و قرن ها و هزاره های مهلتی که از خدا گرفته، حیات دنیا را با مناسک سازی اداره کرده. از آیین های جعلی پرستش بگیر تا طواف عریان دور کعبه و مکاء و تصدیه، تا بلک پارتی و وایت پارتی و رد پارتی و هالوین و ولنتاین و.... زندگی چه مؤمنانه باشد چه غیر مؤمنانه، بدون مناسک هویت و قوام پیدا نمی کند. داشتم فکر می کردم نزدیک صد سال است که یک کتاب به زندگی های مؤمنانه هویت داده و آن را در حد وسع هر کس پر از مناسک کرده. به زیارت رونق داده؛ برای ایام الله و شب های قدر ما سین برنامه چیده؛ اجازه نداده چرخش زمین، ما را از گردش لیل و نهار و طلوع و غروب ماه و خورشید و کامل شدن ماه غافل کند؛ بارها و بارها در مناسبت های معین مؤمنین را دور هم جمع کرده؛ خلوت های سحرگاهی و صبحگاهی ما را آذین بسته و پربار کرده؛ برای ساعت به ساعت ما برنامه ی پیشنهادی داشته؛ تسبیح را وارد سبد زندگی و بندگی کرده؛ برای انواع و اقسام حاجت های مادی و معنوی ما راه حل نشان داده و نسخه تجویز کرده؛ شاید خدوم ترین دولت ها و وزرا و وکلا به اندازه ی او گره از کار مؤمنین باز نکرده اند؛ غم ها و شادی های ما را مدیریت کرده؛ دلهایمان را سبک کرده، غصه ها را از دلمان دور کرده، غریبه تر ها را با زندگی مؤمنانه آشتی داده؛ رفیق و همراه خیلی از شهدا بوده؛ چقدر پای سفره ی او نشسته ایم و با یکدیگر هم نوا شده ایم شب های جمعه با یا نور یا قدوس... صبح های جمعه با این الحسن این الحسین شب های چهارشنبه با یا وجیها عندالله... شب های قدر با خلصنا من النار یارب... روزهای عرفه با لک العتبی لک العتبی... و...و... و... خلاصه اینکه دستمریزاد آقای شیخ عباس قمی @telkalayyam
تلک الایام
#کتاب_قرن داشتم فکر می کردم اگر به جای کتاب سال بخواهیم کتاب قرن را معرفی کنیم، به کدام کتاب خواهیم
این یادداشت را سال گذشته نوشته بودم. سال 1404 صدمین سال تألیف مفاتیح الجنان است. چقدر خوب و به جا بود که نهادهای فرهنگی و دینی بابت این پاسداشت کار درخوری انجام می دادند...
خاله عفت سواد نداشت. محضر شیرینی داشت و حرف های جدی اش حتی رگه های پررنگ طنز داشت. لهجه طالقانی هم به این شیرینی افزوده بود. اهل مناجات و نماز شب بود و چون قرآن و مفاتیح نمی توانست بخواند مناجات نامه ی خاص خودش را داشت. گاهی که مهمان ما بود و سحرها از صدای مناجاتش بیدار می شدیم حتی با شِکوه ها و گریه هایش دوست داشتیم بخندیم. می گفت خدایا گفتی گناه نکن گفتیم چشم گفتی دزدی نکنم گفتیم چشم گفتی دروغ نگو گفتیم چشم گفتی غیبت نکن نمی تانِم نمی تانِم نمی تانِم بعد به شدت گریه می کرد و این شعر را چند بار می خواند: طبعم به گناه کرده عادت چه کنم... خدا توی نماز واجبی که پر از خط کش و قانون و باید و نباید است یک جای مهم مثل قنوت را خالی گذاشته و اجازه داده که تو هر طور دوست داری با او حرف بزنی و حتی اجازه داده با زبان مادری و با لهجه ی خودت حاجت هایت را از او بخواهی لابد برایش مهم بوده که اینجا حرفی که با او می زنی حرف خودِ خودت باشد بد نیست آدم لااقل یک بار این امکان نماز را تجربه کند... گاهی فکر می کنم وقتی صداها و ناله ها و مناجات بندگان به آسمان می رود کدام صداست که مثل همه ی صداها نیست کدام لهجه است که فرشته ها آن را فراموش نمی کنند و اگر روزی خاموش شد دلشان برای او تنگ می شود؟... @telkalayyam