⭕️ آرمان #قدس، اَدای #انقلابی_گری
🔹هر طور حساب کنیم، مسئله قدس یکی از اصلیترین آرمانهای انقلاب اسلامی است: از آغاز مبارزات در خرداد 42، تا بهمن 57 و پس از آن به شکلی مستمر، بر محوریت مسئله قدس تأکید شده است؛ از وصیتنامه شهدای دفاع مقدس تا وصیتنامه آخرین شهدای انقلاب اسلامی در جبهه مقاومت؛ از اولین سخنرانیهای امام خمینی تا آخرین سخنرانیهای رهبر انقلاب. به همین خاطر کمتر کسی هست که بتواند تفسیر، خوانش و نظریهای درباره ماهیت و اهداف انقلاب اسلامی ارائه بدهد که در بطن و متن آن قدس نباشد.
🔸انقلاب اسلامی از آغاز مبارزه تا اکنون، در طول بیش از نیم قرن حیات خود و در مسئلههای گوناگون، با «غیر»های متفاوتی درگیر بوده است؛ گاه برخی از این غیرها در صدر مقدسین زمان خود بودهاند و گاه برخی روزگاری دذ شمار اصلیترین کادرهای انقلاب اسلامی بودهاند. همین مقدسمآبیها یا سابقه داشتن در انقلاب، گاه سبب تردیدها و ریزشهایی شده است و کسانی طاقت رویارویی با این غیرهای ظاهرالصلاح را نداشتهاند. در مسئله قدس اما دشمنِ انقلاب اسلامی هیچ ظاهرِ صلاحی ندارد. هیچ تقدسی قدس ندارد و شر مطلق است. پس بهانهای برای تردید نمیماند.
🔹پروژهی استکبار در مسئله قدس گام به گام به پیش میرود. برخی گامها کمی بلند برداشته میشوند ولی خوب میدانند و حتی به صراحت میگویند: شاید برای مدتی کمی سر و صدا شود، اما بعد عادی میشود و جایگاه جدیدمان جا میافتد. در میدان فلسطین، این استکبار است که گام بر میدارد و بلکه میدود و در جبهه مقابلش یکسره سکون است و سکون. در همین ماجرای اخیر، انتقال سفارت آمریکا به قدس؛ آیا در مقابل استکبار؛ رفتاری که واجد مابهازاء عینی باشد انجام شد؟ سید حسن نصرالله در سخنرانی خود استدلال دردناکی داشت: «اصلاً کسی وقت ندارد واکنش نشان بدهد؛ اصلاً کسی حال حرف زدن ندارد؛ هر کشوری گریبانگیر مشکلات و بدبختیهای خودش هست».
🔸برگردیم و به وضعیت خودمان نگاه کنیم؛ خود را فرزندان انقلابِ روحالله میدانیم. انقلاب و امامی که وقتی با کوهی متراکمی از ثروت و قدرتِ رژیم طاغوت مواجهه بود، از قدس میگفت. وقتی در اولین سال پس از پیروزی انقلاب با انبوهی از مشکلات متنوع مواجهه بود، «روز قدس» را برای ابراز اعتراض تودههای مردم بنیان گذاشت و وقتی در روزهای آخر جنگ، تمام قد ایستاده بود که تردید و غفلت از مسائل جنگ، خیانت به اسلام و رسولالله(ص) است (صحیفه امام خمینی، ج21، ص 69)، حتی وقتی مجبور به نوشیدن جام زهر میشد (صحیفه امام خمینی، ج 21،ص93)، باز هم دل در گرو آرمان قدس داشت و به فلسطینیهایی چون عرفات میتازید که چرا به آرمان قدس خیانت میکنی؟(صحیفه امام خمینی، ج 21 ص 192)
🔹این چه انقلابیگریای است که امروز ما داریم؟ چرا انقلابیگری ما شامل آرمان قدس نمیشود؟ و کنشگری که جای خود دارد، چرا حتی در واکنش نشان دادن هم عقب افتادهایم از خیلی دیگر از ملتها؟ جز این است که انقلاب را به قرائت اهالی احزاب فهمیدهایم؟ جز این است دل به دولت/حاکمیت سپردهایم برای پیگیری آرمانهای انقلاب و خیلی که انقلابی باشیم، حداکثر از دولت/حاکمیت چیزی را «مطالبه» میکنیم؟
🔸چشم وا کنیم و ببنیم چقدر شبیه شدهایم به کسانی که در آلاکلنگ قدرت یا وکیل و وزیر هستند، یا فعال سیاسی و حزبی. انقلابی هستیم اما همه کنشهایی که معطوف به آرمان محوری قدس داریم، محدود است به شرکتِ شرطیِ شده در یک یا چند راهپیمایی. ما میخواستیم #فرزند_خمینی باشیم، افسوس که این جماعت، جماعت همواره بر کرسیِ قدرت نشسته، یا همواره به سوی قبله قدرت خوابیده، ما را موجوداتی کردهاند مشابه خودشان. ما همانی شدهایم که از آن بدمان میآید. قدس نشانه خوبی است که ببنیم چه قدر کنشگری انقلابیمان در رکود است. ما فقط #ادای_انقلابی_بودن در میآوریم. خود و قدس را آزاد کنیم.
✍ #حجه_السلام_مجتبی_نامخواه
❌ فقط چند روز دیگر تا اعلام رسمی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی در میان بُهت و سکوت مرگآور امت اسلام و دولتهای اسلامی مانده است.
🔹 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
🔹 @teribon
⭕️درآمدی بر درک اجتماعی- فلسفی از پدیده شهید حججی
🔺محسن حججی، پدیده پیچیدهای که در روزهای اخیر ذهن و زبان ما ایرانیان را درنوردید، چگونه موجودی است؟ این ایام بیشتر نوشتهها و کوششها به اقتضای تاثر از شرایط، بر «شخص» شهید حججی متمرکز شده است؛ برای بررسی ژرفتر اما باید این شهید و رویدادهای رخداده پیرامون آن را از بند احوال شخصی رها ساخته و در بستر و متنی وسیعتر قرار داد. پرسش اصلی این است که پدیده حججی در یک متن وسیعتر اجتماعی و فلسفی- نظری واجد و حامل چه معانیای است؟ دو فریم و تنها دو فریم از آخرین ساعات زندگی محسن حججی، امکانی جدید فراهم آورده تا به درکی متکاملتر از «انسان انقلاب اسلامی» برسیم.
🔺محسن حججی انسان انقلاب اسلامی و قهرمان خمینی است؛ جنس قهرمان خمینی با دیگر قهرمانهایی که میشناسیم، متفاوت است؛ قهرمانی انسان انقلاب با قهرمان فلسفیای که ارسطو در درام کلاسیک و تراژدی ترسیم میکند، با قهرمان تاریخی اجتماعیای که از فلسفه هگل برداشت میشود و با قهرمان ابزوردی که کامو در افسانه سیزیف تصویر میکند، تفاوت بنیادینی دارد.
🔺حججی خمینی در آخرین کار فرهنگیاجتماعی و به تعبیری شاهکار خود توانست روایتی «منحصربهفرد» و «صادقانه» از مرگ و از نسبت محیرالعقول انسان انقلاب با مرگ به دست بدهد. نگاه آمیخته با بیتفاوتی او، این دوقاب را به موضوعی برای مدتها خیره شدن بدل ساخت.
🔺پدیده حججی به نمایندگی از همه حججیهای خمینی، توانست یک حجت و استدلال روشن درباره نگرش انسان انقلاب اسلامی به مرگ اقامه کند
🔺«انسان انقلابی» و «انسان خمینی» ما را از یک «انحطاط مستمر تاریخی» نجات داد. حجت حججی به مثابه یک «انسان انقلاب اسلامی» و «انسان خامنهای» اما ما را از «انحطاط متراکم اکنونی» رهایی بخشید. درست در شرایطی که در خانه عصاره فضایل ملت، نمایندگانی که یک تصویر با مستضعفان و موکلان خود ندارند، برای سلفی گرفتن با یک مقام اروپایی از سر و کول هم بالا میرفتند؛ در شرایطی که ریاست محترم این عصارههای فضایل، که از قضا کوشش ناکامش برای مصافحه با سلف سابق همین مقام مسئول اروپایی دستمایه تبسم در شبکههای اجتماعی شده است، این اقدام نمایندگان را به یک «سهلانگاری» فرو میکاهد، پدیده شهید حججی ما را به این واقعیت توجه داد که حقارتهای موجود در کانونهای اصلی قدرت در جمهوری اسلامی، مانع پیدایش این پدیدههای باورنکردنی (رهبر انقلاب، 30/5/1396) و نافی بروز انسان/ معجزههای انقلاب اسلامی (رهبر انقلاب، منتشر شده در 19/5/1396) آفریده نیست. هر چند مرکزگرایی موجود همزمان با از درونتهی ساختن ستادهای مرکزی، به تولید نیروی گریز از مرکز بپردازد و این نیرو انسانهای انقلاب را برای حماسهآفرینی، به ناچار به سرحدات و منتهیالیه صفها گسیل مینماید، اما در هر شرایطی انسان انقلاب اسلامی مسیر خود برای «تغییر» را در چارچوب انقلاب اسلامی پیدا میکند.
متن کامل یادداشت در سایت:
http://yon.ir/cbYqP
✍ #حجه_السلام_مجتبی_نامخواه
🔹 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
🔹 t.me/teribon
⭕️صداوسیما و نقش زینبی؟!
تأملی درباب نتیجه معکوس کنش امنیتی در ساحت رسانه و جامعه
🔹سازمان صداوسیما به رسانهای به مراتب محافظهکارتر و مهوعتر از گذشته تبدیل شده است: صدها تجمع کارگران معترض ایرانی را به حساب نمیآورد اما اگر در کوچه پسکوچهای در شهری در دیار غرب، چند نفر تجمع کنند، پوشش ویژه میدهد؛ با جنبش جلیقهزردها که رسماً مدهوش میشود!
🔻آنتنفروشی به شبهاقتصادیها که مدتهاست در آن سازمان رویه شده امروز ارتقا (قهقرا) یافته و بدل به آنتنفروشی شبهفرهنگی شده است: آنتن شبکههای صداوسیما به جولانگاه چندشآور سلبریتیهایی شده که هر چند بسترساز و مدافع پروپا قرص ابتذال(سطحیبودن) سینمایی هستند اما چون با سیاستهای سیاسی سازمان کاری ندارند، مجری خوب شبکهها هستند.
🔻از یکسو در برابر بازنشتگی مدیرانش بیشترین مقاومتها را دارد و از سوی دیگر با پخش مکرر نمایشی به نام مدیریت دهه شصتیها، جوانگرایی را از معنا تهی ساخته و آن را از مفهومی ایدئولوژیک، به مفهومی فیزیولوژیک فرو میکاهد.
🔻درباره ناکارآمدی این سازمان در ترسیم مختصات جبهه مقاومت که جای آن است که خون موج زند در دل لعل. فتحهای بزرگ انقلاب اسلامی از جمله در نابودی یک دولت فراملی به نام داعش، به دلیل فقدان ادبیات اقناعی و ضعف سازوکارهای تبلیغاتی بازتابهای کافی را در داخل پیدا نکرده و حتی تبدیل ضد خود و به سوژه شعارهای اعتراضی تجمعهای گوناگون تبدیل میشود؛ در این شرایط حداکثر ابتکار سازمان چیست؟ این که در یک شبکهی انقلابی (اصواگرا) این سازمان یک برنامه آشپزی پخش کند که در آن خانواده محترم شهدای مدافع حرم غذای مورد علاقه شهید را طبخ میکنند! و این بشود برنامهی خوبِ شبکه گفتمان انقلاب اسلامی!
🔻مدیران این سازمان چه تصویر و تصوری از خودشان دارند که این چنین میتازند؟
🔻چندی پیش در راستای فراخوان رهبری مبنی بر حضور مسئولان در میان دانشجویان، به مناسبت روز دانشجو (روز مسئولین و سیاسیون بهتر نیست؟) دانشجویان به حضور مسئول صدا و سیما فراخوانده شدند. از آن جلسه روایتی منتشر شده که کم و بیش آن را در شبکههای اجتماعی دیدهایم. حالا یک «رسانه» که تربیون سیاسیون نواصولگرا است بر علیه آن توئیت، گزارشی مفصل منتشر کرده است. گزارش این روزنامه که اغلب رپورتاژ نهادهای در اختیار نواصولگرایان همچون قوه قضاییه و صداوسیما را پوشش میدهد، در آغاز گزارش اعتراض کرده که چرا سازمان و روابط عمومی آن به روایتهای توئیتری یک دانشجو از آن جلسه، «واکنش» نشان نداده است. باید امیدوار باشیم مطالبهی این روزنامه مبنی بر نشان دادن «واکنش»، محدود به سازمان صداوسیما باشد و به دیگر سازمانها منتهی نشود. باید امیدوار بود برای دانشجوی مذکور مشکلی پیش نیاید. باید گزارش بولتنوار این روزنامه را دید و خواند. خواندنی است.
🔻خواندنیتر اما جوابی است که این گزارش به پرسش فوق میدهد: «مدیران این سازمان چه تصویر و تصوری از خودشان دارند که این چنین میتازند؟» دو جمله از ریاست سازمان کافی است تا پاسخ این پرسش دست پیدا کنیم: یکی همان جملهای که متأسفانه صحت روایت توئیتری را تأیید میکند «شهیدحججی را اصلاً ما شهید حججی کردیم» و دیگری این که از نظر ایشان وضع موجود رسانه ملی نه فقط دانشگاه عمومی است بلکه، پناه میبریم بر خدا، 《رسانه ملی نقش زینبی دارد》.
🔻ایکاش رسانه ناشناسیشان را زیر مفاهیم مقدس مخفی نمیکردند. ایکاش این قدر واضح تجسم تلفیق ناکارآمدی و هزینهکردن از مفاهیم مذهبی نبودند. ای کاش به جای پذیرش و جبران کوتاهیها و نقدها در انتقال حقیقتها و واقعیتهای جبهه مقاومت و شهدای آن، سعی نمیکردند طوری سخن بگویند که گویی شهید حججی یک برساختهی رسانهای، آن هم رسانهای ضعیف در قد و قوارهی صداوسیما است. ای کاش متوجه بودند که این حرف، این که «قهرمانانی چون حججی نه واقعی، که محصول عملکرد صداوسیما هستند» تا چه میزان میتواند حرف و خط تبلیغاتی ضدانقلاب باشد و هست. ای کاش میپذیرفتند که کنش امنیتی و نظامی، سازمان و اقتضائات و قواعد و سرهنگهای خاص خود را دارد و رویکرد امنیتی در رسانه و جامعه نتیجه عکس میدهد. این ای کاشهای بزرگ و دستنیافتنی به کنار، ای کاش نواصولگرایان مطالبهگری خود در زمینه «واکنش»نشان دادن سازمانها به نوشتههای دیگران را به سازمان صداوسیما و گزارشهای مطبوعاتی و علنیشان محدود کنند و به حکم صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی، پیگیر واکنش دیگر سازمانها نباشند.
✍ #حجه_السلام_مجتبی_نامخواه
متن کامل در 👇
https://goo.gl/k74RVa
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️ آرمان #قدس، اَدای #انقلابی_گری
🔹هر طور حساب کنیم، مسئله قدس یکی از اصلیترین آرمانهای انقلاب اسلامی است: از آغاز مبارزات در خرداد 42، تا بهمن 57 و پس از آن به شکلی مستمر، بر محوریت مسئله قدس تأکید شده است؛ از وصیتنامه شهدای دفاع مقدس تا وصیتنامه آخرین شهدای انقلاب اسلامی در جبهه مقاومت؛ از اولین سخنرانیهای امام خمینی تا آخرین سخنرانیهای رهبر انقلاب. به همین خاطر کمتر کسی هست که بتواند تفسیر، خوانش و نظریهای درباره ماهیت و اهداف انقلاب اسلامی ارائه بدهد که در بطن و متن آن قدس نباشد.
🔸انقلاب اسلامی از آغاز مبارزه تا اکنون، در طول بیش از نیم قرن حیات خود و در مسئلههای گوناگون، با «غیر»های متفاوتی درگیر بوده است؛ گاه برخی از این غیرها در صدر مقدسین زمان خود بودهاند و گاه برخی روزگاری دذ شمار اصلیترین کادرهای انقلاب اسلامی بودهاند. همین مقدسمآبیها یا سابقه داشتن در انقلاب، گاه سبب تردیدها و ریزشهایی شده است و کسانی طاقت رویارویی با این غیرهای ظاهرالصلاح را نداشتهاند. در مسئله قدس اما دشمنِ انقلاب اسلامی هیچ ظاهرِ صلاحی ندارد. هیچ تقدسی قدس ندارد و شر مطلق است. پس بهانهای برای تردید نمیماند.
🔹پروژهی استکبار در مسئله قدس گام به گام به پیش میرود. برخی گامها کمی بلند برداشته میشوند ولی خوب میدانند و حتی به صراحت میگویند: شاید برای مدتی کمی سر و صدا شود، اما بعد عادی میشود و جایگاه جدیدمان جا میافتد. در میدان فلسطین، این استکبار است که گام بر میدارد و بلکه میدود و در جبهه مقابلش یکسره سکون است و سکون. در همین ماجرای اخیر، انتقال سفارت آمریکا به قدس؛ آیا در مقابل استکبار؛ رفتاری که واجد مابهازاء عینی باشد انجام شد؟ سید حسن نصرالله در سخنرانی خود استدلال دردناکی داشت: «اصلاً کسی وقت ندارد واکنش نشان بدهد؛ اصلاً کسی حال حرف زدن ندارد؛ هر کشوری گریبانگیر مشکلات و بدبختیهای خودش هست».
🔸برگردیم و به وضعیت خودمان نگاه کنیم؛ خود را فرزندان انقلابِ روحالله میدانیم. انقلاب و امامی که وقتی با کوهی متراکمی از ثروت و قدرتِ رژیم طاغوت مواجهه بود، از قدس میگفت. وقتی در اولین سال پس از پیروزی انقلاب با انبوهی از مشکلات متنوع مواجهه بود، «روز قدس» را برای ابراز اعتراض تودههای مردم بنیان گذاشت و وقتی در روزهای آخر جنگ، تمام قد ایستاده بود که تردید و غفلت از مسائل جنگ، خیانت به اسلام و رسولالله(ص) است (صحیفه امام خمینی، ج21، ص 69)، حتی وقتی مجبور به نوشیدن جام زهر میشد (صحیفه امام خمینی، ج 21،ص93)، باز هم دل در گرو آرمان قدس داشت و به فلسطینیهایی چون عرفات میتازید که چرا به آرمان قدس خیانت میکنی؟(صحیفه امام خمینی، ج 21 ص 192)
🔹این چه انقلابیگریای است که امروز ما داریم؟ چرا انقلابیگری ما شامل آرمان قدس نمیشود؟ و کنشگری که جای خود دارد، چرا حتی در واکنش نشان دادن هم عقب افتادهایم از خیلی دیگر از ملتها؟ جز این است که انقلاب را به قرائت اهالی احزاب فهمیدهایم؟ جز این است دل به دولت/حاکمیت سپردهایم برای پیگیری آرمانهای انقلاب و خیلی که انقلابی باشیم، حداکثر از دولت/حاکمیت چیزی را «مطالبه» میکنیم؟
🔸چشم وا کنیم و ببنیم چقدر شبیه شدهایم به کسانی که در آلاکلنگ قدرت یا وکیل و وزیر هستند، یا فعال سیاسی و حزبی. انقلابی هستیم اما همه کنشهایی که معطوف به آرمان محوری قدس داریم، محدود است به شرکتِ شرطیِ شده در یک یا چند راهپیمایی. ما میخواستیم #فرزند_خمینی باشیم، افسوس که این جماعت، جماعت همواره بر کرسیِ قدرت نشسته، یا همواره به سوی قبله قدرت خوابیده، ما را موجوداتی کردهاند مشابه خودشان. ما همانی شدهایم که از آن بدمان میآید. قدس نشانه خوبی است که ببنیم چه قدر کنشگری انقلابیمان در رکود است. ما فقط #ادای_انقلابی_بودن در میآوریم. خود و قدس را آزاد کنیم.
✍️ #حجه_السلام_مجتبی_نامخواه
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️ آرمان #قدس، اَدای #انقلابی_گری
🔹هر طور حساب کنیم، مسئله قدس یکی از اصلیترین آرمانهای انقلاب اسلامی است: از آغاز مبارزات در خرداد 42، تا بهمن 57 و پس از آن به شکلی مستمر، بر محوریت مسئله قدس تأکید شده است؛ از وصیتنامه شهدای دفاع مقدس تا وصیتنامه آخرین شهدای انقلاب اسلامی در جبهه مقاومت؛ از اولین سخنرانیهای امام خمینی تا آخرین سخنرانیهای رهبر انقلاب. به همین خاطر کمتر کسی هست که بتواند تفسیر، خوانش و نظریهای درباره ماهیت و اهداف انقلاب اسلامی ارائه بدهد که در بطن و متن آن قدس نباشد.
🔸انقلاب اسلامی از آغاز مبارزه تا اکنون، در طول بیش از نیم قرن حیات خود و در مسئلههای گوناگون، با «غیر»های متفاوتی درگیر بوده است؛ گاه برخی از این غیرها در صدر مقدسین زمان خود بودهاند و گاه برخی روزگاری دذ شمار اصلیترین کادرهای انقلاب اسلامی بودهاند. همین مقدسمآبیها یا سابقه داشتن در انقلاب، گاه سبب تردیدها و ریزشهایی شده است و کسانی طاقت رویارویی با این غیرهای ظاهرالصلاح را نداشتهاند. در مسئله قدس اما دشمنِ انقلاب اسلامی هیچ ظاهرِ صلاحی ندارد. هیچ تقدسی قدس ندارد و شر مطلق است. پس بهانهای برای تردید نمیماند.
🔹پروژهی استکبار در مسئله قدس گام به گام به پیش میرود. برخی گامها کمی بلند برداشته میشوند ولی خوب میدانند و حتی به صراحت میگویند: شاید برای مدتی کمی سر و صدا شود، اما بعد عادی میشود و جایگاه جدیدمان جا میافتد. در میدان فلسطین، این استکبار است که گام بر میدارد و بلکه میدود و در جبهه مقابلش یکسره سکون است و سکون. در همین ماجرای اخیر، انتقال سفارت آمریکا به قدس؛ آیا در مقابل استکبار؛ رفتاری که واجد مابهازاء عینی باشد انجام شد؟ سید حسن نصرالله در سخنرانی خود استدلال دردناکی داشت: «اصلاً کسی وقت ندارد واکنش نشان بدهد؛ اصلاً کسی حال حرف زدن ندارد؛ هر کشوری گریبانگیر مشکلات و بدبختیهای خودش هست».
🔸برگردیم و به وضعیت خودمان نگاه کنیم؛ خود را فرزندان انقلابِ روحالله میدانیم. انقلاب و امامی که وقتی با کوهی متراکمی از ثروت و قدرتِ رژیم طاغوت مواجهه بود، از قدس میگفت. وقتی در اولین سال پس از پیروزی انقلاب با انبوهی از مشکلات متنوع مواجهه بود، «روز قدس» را برای ابراز اعتراض تودههای مردم بنیان گذاشت و وقتی در روزهای آخر جنگ، تمام قد ایستاده بود که تردید و غفلت از مسائل جنگ، خیانت به اسلام و رسولالله(ص) است (صحیفه امام خمینی، ج21، ص 69)، حتی وقتی مجبور به نوشیدن جام زهر میشد (صحیفه امام خمینی، ج 21،ص93)، باز هم دل در گرو آرمان قدس داشت و به فلسطینیهایی چون عرفات میتازید که چرا به آرمان قدس خیانت میکنی؟(صحیفه امام خمینی، ج 21 ص 192)
🔹این چه انقلابیگریای است که امروز ما داریم؟ چرا انقلابیگری ما شامل آرمان قدس نمیشود؟ و کنشگری که جای خود دارد، چرا حتی در واکنش نشان دادن هم عقب افتادهایم از خیلی دیگر از ملتها؟ جز این است که انقلاب را به قرائت اهالی احزاب فهمیدهایم؟ جز این است دل به دولت/حاکمیت سپردهایم برای پیگیری آرمانهای انقلاب و خیلی که انقلابی باشیم، حداکثر از دولت/حاکمیت چیزی را «مطالبه» میکنیم؟
🔸چشم وا کنیم و ببنیم چقدر شبیه شدهایم به کسانی که در آلاکلنگ قدرت یا وکیل و وزیر هستند، یا فعال سیاسی و حزبی. انقلابی هستیم اما همه کنشهایی که معطوف به آرمان محوری قدس داریم، محدود است به شرکتِ شرطیِ شده در یک یا چند راهپیمایی. ما میخواستیم #فرزند_خمینی باشیم، افسوس که این جماعت، جماعت همواره بر کرسیِ قدرت نشسته، یا همواره به سوی قبله قدرت خوابیده، ما را موجوداتی کردهاند مشابه خودشان. ما همانی شدهایم که از آن بدمان میآید. قدس نشانه خوبی است که ببنیم چه قدر کنشگری انقلابیمان در رکود است. ما فقط #ادای_انقلابی_بودن در میآوریم. خود و قدس را آزاد کنیم.
✍️ #حجه_السلام_مجتبی_نامخواه
✅ @teribon_ir
🔺کنش انتخاباتی معطوف به انقلاب اسلامی
🔹«انتخابات» همزاد و از سنخ «انقلاب» است. این همبودگی به این معناست که انتخابات می تواند محملی باشد برای بازتولید انقلاب. حزبالله (به مثابه نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی) میتواند انتخابات را به بستری برای بازتولید انقلاب اسلامی بدل سازد. «طرح» و «تذکر» دادن آرمانهای انقلاب و انسجام و مهندسی مجدد «سرمایهی اجتماعی» انقلاب اسلامی، از مهمترین بسترهای بازتولید انقلاب از مسیر انتخابات است.
🔹در مقابلِ تعریف انقلابمحور از انتخابات، تعریف قدرتمحور قرار دارد. در تعریف دوم انتخابات عبارت است از فرایند کسب یا حفظ قدرت، عبارت است از روند کسب رأی. در این فرایند بازتولید انقلاب اصل نیست؛ از این رو صرفاً تکرار آن بخش از گفتمان انقلاب مهم و بلکه ممکن است که ظرفیت تبدیل به شعار برای کنشگران سیاسی/حزبی را داشته باشد.
🔹سیطرهی سیاسیون محافظهکار بر ذهن و زبان حزبالله در طول مدتهای مدید و پیوستهای از تاریخ پس از انقلاب باعث شده است تا حزبالله، گفتمان انقلاب را همان چیزی بپندارد که کنشگران سیاسی در ایام انتخابات به تکرار آنها میپردازند. این روند به تکراری، کلیشهای و شعاریبودگی درک حزبالله از انقلاب انجامید است و درک ما از انقلاب را به سطح امر سیاسی تقلیل داده، و در این چارچوب محبوس ساخته است. ذیل همین تقلیلگرایی معرفتی است که ما انتخابات را صرفاً به مثابه یک فرایند تغییر قدرت میپنداریم و از فرصتها و دلالتهای بیشمار آن برای انقلاب غافلیم. از دل این تقلیلگرایی های معرفتی است که محافظهکاری عملی بیرون میٱید. محافظهکاری یعنی در یک انتخابات، کسی را ذیل هزار قسم و آیه در باب وحدت به مجلس بفرستی و در انتخابات بعدی همان هزار قسم و آیه را ردیف کنی برای به مجلس نرفتن همان فرد! محافظهکاری یعنی یک هژمونی غالب که با تهمت رأی شکنی در دل حزبالله رعب بیاندازد تا به رفتن افراد کمخطر و بی خاصیت به مجلس راضی شود و امکان بروز سیاسی رویشهای انقلاب را در دراز مدت بمیراند. محافظه کاری یعنی قتلگاه انقلاب.
🔹سال 1384 رهبر انقلاب یک استدلال مهم دربارهی چیستی فعالیت انتخاباتی در جمهوری اسلامی مطرح کردند که اغلب نادیده انگاشته شد. استدلال ایشان بر موضوعیت و نه طریقیت انتخابات تأکید میکرد و انتخابات را به مثابه فرصتی برای «ذکر» آرمانهای انقلاب در نظر می گرفت: «قتی که ایشان تبلیغات انتخاباتی میکردند، به افراد خانوادهی خودم میگفتم اگر آقای احمدینژاد رأی هم نیاورد، این خدمت بزرگ را به انقلاب کرد که شعار عدالت محوری را مطرح کرد؛ نگذاشت به فراموشی سپردنِ این شعار بشود یک سنت.» انتخابات میتواند تعریف وهدفی جزء رأیآوری داشته باشد؛ میتواند تبدیل بشود به شورش علیه سنت فراموشی حاکم بر جریانهای سیاسی؛ می توان فرصتی باشد برای «خدمت بزرگ به انقلاب».
🔹همواره در کنار رفتار تکراری در رأی دادن به لیستهای بیخاصیت احزاب مدعی، هستند کسانی که به خود جرأت میدهند صادقانه بر نقد دوگانهی اصولگرایی/ اصلاحطلبی پافشاری کنند و در راه «خدمت بزرگ» به انقلاب به دنبال آسودگی از غرغرها و فشارهای وابستگان احزاب نباشند.
🔹باید کار به جایی برسد که عموم حزبالله از رأی دادن به لیست احزاب مدعی احساس گناه کند؛ نه اینکه احساس برائت ذمه کند. آزادی از بردگی سیاسی احزاب البته راه طولانیاست و استلزمات معرفتی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی خاص خود را میطلبد.
✍🏻 #حجه_السلام_مجتبی_نامخواه
✅به تریبون مستضعفین بپیوندید:
@teribon_ir
⭕️ آرمان #قدس، اَدای #انقلابی_گری
🔹هر طور حساب کنیم، مسئله قدس یکی از اصلیترین آرمانهای انقلاب اسلامی است: از آغاز مبارزات در خرداد 42، تا بهمن 57 و پس از آن به شکلی مستمر، بر محوریت مسئله قدس تأکید شده است؛ از وصیتنامه شهدای دفاع مقدس تا وصیتنامه آخرین شهدای انقلاب اسلامی در جبهه مقاومت؛ از اولین سخنرانیهای امام خمینی تا آخرین سخنرانیهای رهبر انقلاب. به همین خاطر کمتر کسی هست که بتواند تفسیر، خوانش و نظریهای درباره ماهیت و اهداف انقلاب اسلامی ارائه بدهد که در بطن و متن آن قدس نباشد.
🔸انقلاب اسلامی از آغاز مبارزه تا اکنون، در طول بیش از نیم قرن حیات خود و در مسئلههای گوناگون، با «غیر»های متفاوتی درگیر بوده است؛ گاه برخی از این غیرها در صدر مقدسین زمان خود بودهاند و گاه برخی روزگاری در شمار اصلیترین کادرهای انقلاب اسلامی بودهاند. همین مقدسمآبیها یا سابقه داشتن در انقلاب، گاه سبب تردیدها و ریزشهایی شده است و کسانی طاقت رویارویی با این غیرهای ظاهرالصلاح را نداشتهاند. در مسئله قدس اما دشمنِ انقلاب اسلامی هیچ ظاهرِ صلاحی ندارد. هیچ تقدسی قدس ندارد و شر مطلق است. پس بهانهای برای تردید نمیماند.
🔹پروژهی استکبار در مسئله قدس گام به گام به پیش میرود. برخی گامها کمی بلند برداشته میشوند ولی خوب میدانند و حتی به صراحت میگویند: شاید برای مدتی کمی سر و صدا شود، اما بعد عادی میشود و جایگاه جدیدمان جا میافتد. در میدان فلسطین، این استکبار است که گام بر میدارد و بلکه میدود و در جبهه مقابلش یکسره سکون است و سکون. در همین ماجرای اخیر، انتقال سفارت آمریکا به قدس؛ آیا در مقابل استکبار؛ رفتاری که واجد مابهازاء عینی باشد انجام شد؟ سید حسن نصرالله در سخنرانی خود استدلال دردناکی داشت: «اصلاً کسی وقت ندارد واکنش نشان بدهد؛ اصلاً کسی حال حرف زدن ندارد؛ هر کشوری گریبانگیر مشکلات و بدبختیهای خودش هست».
🔸برگردیم و به وضعیت خودمان نگاه کنیم؛ خود را فرزندان انقلابِ روحالله میدانیم. انقلاب و امامی که وقتی با کوهی متراکمی از ثروت و قدرتِ رژیم طاغوت مواجهه بود، از قدس میگفت. وقتی در اولین سال پس از پیروزی انقلاب با انبوهی از مشکلات متنوع مواجهه بود، «روز قدس» را برای ابراز اعتراض تودههای مردم بنیان گذاشت و وقتی در روزهای آخر جنگ، تمام قد ایستاده بود که تردید و غفلت از مسائل جنگ، خیانت به اسلام و رسولالله(ص) است (صحیفه امام خمینی، ج21، ص 69)، حتی وقتی مجبور به نوشیدن جام زهر میشد (صحیفه امام خمینی، ج 21،ص93)، باز هم دل در گرو آرمان قدس داشت و به فلسطینیهایی چون عرفات میتازید که چرا به آرمان قدس خیانت میکنی؟(صحیفه امام خمینی، ج 21 ص 192)
🔹این چه انقلابیگریای است که امروز ما داریم؟ چرا انقلابیگری ما شامل آرمان قدس نمیشود؟ و کنشگری که جای خود دارد، چرا حتی در واکنش نشان دادن هم عقب افتادهایم از خیلی دیگر از ملتها؟ جز این است که انقلاب را به قرائت اهالی احزاب فهمیدهایم؟ جز این است دل به دولت/حاکمیت سپردهایم برای پیگیری آرمانهای انقلاب و خیلی که انقلابی باشیم، حداکثر از دولت/حاکمیت چیزی را «مطالبه» میکنیم؟
🔸چشم وا کنیم و ببنیم چقدر شبیه شدهایم به کسانی که در آلاکلنگ قدرت یا وکیل و وزیر هستند، یا فعال سیاسی و حزبی. انقلابی هستیم اما همه کنشهایی که معطوف به آرمان محوری قدس داریم، محدود است به شرکتِ شرطیِ شده در یک یا چند راهپیمایی. ما میخواستیم #فرزند_خمینی باشیم، افسوس که این جماعت، جماعت همواره بر کرسیِ قدرت نشسته، یا همواره به سوی قبله قدرت خوابیده، ما را موجوداتی کردهاند مشابه خودشان. ما همانی شدهایم که از آن بدمان میآید. قدس نشانه خوبی است که ببنیم چه قدر کنشگری انقلابیمان در رکود است. ما فقط #ادای_انقلابی_بودن در میآوریم. خود و قدس را آزاد کنیم.
✍️ #حجه_السلام_مجتبی_نامخواه
✅ @teribon_ir