⭕ولایتمدار هم ولایتمدارهای قدیم
🔸روزگاری مرامِ جماعت انقلابیها این بود که
"حرف، حرفِ ولایت است،
نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر"
🔸آنان نه فقط جانشان را،
بلکه ذهن و دل خود را به ولیّشان سپرده بودند؛
به اصطلاح هنوز جوهر اعلامیهی امام خشک نشده بود که کلمه به کلمهاش را از بَر میشدند..
🔸 همین رفتار اسلامی، هم سبب پیروزیِ نهضت و ایجاد انقلاب اسلامی و هم تشکیل نظام اسلامی شد.
🔸فضا به سمتی پیش رفت که به تدریج این شأنیت و تقدّس، به #منصوبین_ولایت و دیگران هم تعمیم داده شد..!
🔸جایگاه رفیع و منیع ولایت، رو به تشریفاتیشدن گذاشت و عدّهای کوچک و متوسّط، به غلطْ بزرگ شدند..
🔸بخشی از انقلابیها تبدیل به #رئيسجمهورمدار و #رئیسمجلسمدار شدند،،
و این سیرِ تنزّل، ابتذالش بیشتر و بیشتر شد..
🔸دستورالعملهای بیربط به اسلام، از جانب رؤسای احزاب و شوراهای سقیفهمسلک، گروهکهای قدرتپرست(جامعتین، قبیلتین، مؤتلفه، شانا، جمنا و..)،حکایات منبریها و تک مضرابهای سلبریتیهای مذهبی،
برای بخشی از انقلابیها حکم وَحیِ مُنزل پیدا کرد...
🔸بخشی از انقلابیها، بدون آنکه متوجه باشند به نقطهای کشانیده شدند که تبدیل به توجیهگرِ فساد و تبیینگرِ تئوریهای سُست و بعضا غیراسلامی و پیادهنظام و لشکرِ نامرئیِ جریانِ غیرانقلابیِ درونِ نظام شدند..
🔸ولایتمداری به تندخویی و تندروی تغییر نامْ داد و #حزببازی، ادای تکلیفِ یومیهی عدّهای شد به انقلاب!
🔸بخشی از انقلابیها، تمام کلیپهای هجو و استندآپ های سیاسی و افاضات فعالان رسانهای(که بعضا همسو با ادبیات انقلاب هست) را میبینند،
ولی نسبت به دیدگاههای امام راحل و رهبر معظم انقلاب و تئوریپردازهای اصیل انقلاب و اسلامشناسان واقعی، تا حد بسیارزیادی بیگانه هستند..!
🔸دقیقا از زمانی که ولایتمداری معنای حقیقی خودش را از دست داد، هیچکدام از مراحل تحقق تمدن نوین اسلامی به نتیجه نرسیده و حدود 42 است که لشکر میلیونیِ انقلابیون نتوانسته یک #دولت_اسلامی تشکیل دهد....
🔶بگذریم..
حالا در گام دوم انقلاب اسلامی،
یک زرتشتیِ خارجنشین و هتّاک به ساحت نورانی معصومین(علیهمالسلام)، عنانِ تفکرِ همان بخشْ از انقلابیهای دوستدارِ ولایت و ناآشنا با ولایت را به دست گرفته و در حال تربیت نیرویهای انقلابی مدرن و سربازان تمدّن نوین اسلامی است!
البته تنها یک مثال از این روند نزولی است..
#یاأیُّهاالَّذینَآمَنواآمِنوا
@teribon
🔴 #جامعه_اسلامی یا غیراسلامی؟
بخش دوم
🔺جدی ترین مانع اسلامی شدنِ جامعه چیست؟
🔹جدی ترین مانعِ اسلامی شدنِ جامعه، طواغیت و مترفین هستند و برای تحقق این جامعه، باید با طواغیت و مترفین مبارزه کرد. اولین و جدی ترین دشمن پیامبران هم همین مترفین بوده اند. « وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ». (سوره سبأ – آیه 34) و ما هیچ رسول بیم دهندهای در دیاری نفرستادیم جز آنکه ثروتمندان عیّاش آن دیار (به رسولان) گفتند: ما به آنچه شما را به رسالت آن فرستادهاند کافریم.
🔸اگر دین فقط برای لقلقهزبان و خلوتِ دل انسان و خلوت خانه ها و معابد بود، مترفین مخالفت نمی کردند! دین برای تنظیم روابط انسان ها با همدیگر، با خانواده، با طبیعت و با خداست. مهم تر از مسائل فردی، روابط اجتماعی برابر و عادلانه است. اگر عدالت برقرار شود آن وقت کاخ ها سر به هوا نمی گذارد و عده ای معدود و محدود نمی توانند سرنوشت جامعه را بدست گیرند.
🔹مترفین چه کسانی اند؟ کسانی که بر سرنوشت جامعه و برگذران زندگی مردم نقش ویژه دارند. بازار دست اینهاست. مسکن دست اینهاست. جریان مال که مثل خون باید در جامعه بچرخد فقط دست اینهاست. «مال» باید بین عموم مردم بچرخد تا جامعه سرپا بماند! اینها همان ابربدهکاران بانکی اند؛ همانان که با پول، بر سرنوشت جامعه حاکم شده و حاکمان را انتخاب می کنند. مناصب سیاسی را اینها مشخص می کنند. برای مناصب آدم معرفی می کنند؛ در بالا آمدن خیلی از قانونگذاران (با پولپاشی و هزینه هنگفت تبلیغات انتخاباتی آنها) بسیار مؤثرند؛ نمایندگان بعد از انتخاب، به نفع آنان در مجلس قانونگذاری می کنند و ... .
🔸رهبر انقلاب مرحله جامعه اسلامی را، بعد از مرحله تشکیل دولت اسلامی می داند. (انقلاب، نظام، دولت، جامعه و امت). از منظر ایشان ما هنوز در مرحله سوم یعنی #دولت_اسلامی مانده ایم. دولت یعنی همه ساختارهای اجرایی، تقنینی، قضایی، اقتصادی و غیره بعلاوه کارگزاران در همه این دستگاهها.
🔹مانع جدی اصلاح ساختارها و عرصه مدیریت جامعه، ذی نفعان و کسانی اند که دچار تعارض منافع هستند. تنها کسانی می توانند ساختارهای مختلف جامعه را اصلاح نمایند که خود از مترفین نباشند.
🔹پس می توان به کثرت مجامع و برگزاری مناسک خوشبین و امیدوار بود اما بدانیم اینها ظواهر است. باطن، مغز و مُخ دین، توحید و عدالت است. نشانه های زوال و سقوط که همان فاصله طبقاتی سبک زندگی مردم است را باید جدی گرفت. وقتی طبقه ای، مترفی و اشرافی در جامعه شکل بگیرد سرریز این اشرافیت را باید در مسائل اخلاقی آنان دید و دین داری در این طبقات بسیار لاغر است. در مقابل هم وقتی طبقاتی دچار فقر شوند، رگه های دین داری و توحید تضعیف می شود.
#داوود_مدرسیان
@teribon_ir