⭕انحصارِ نقد در خدمتِ تحکیم جایگاه جریانهای قدرتپایه
🔻به بدنه حزبالله القا شده نقدِ عملکرد یک نهاد، یعنی ضدانقلابیگری، یعنی ضدنظام بودن. و این، امکان اصلاح کژکارکردهای نهادی را گرفته و روندهایی خلق میکند که هستۀ اصلی تنظیم قدرت، اصلاح را در انحصار خود و تلقی از مفهوم اصلاح را در چارچوبِ نگاهِ انحصاری خود نگه دارد.
🔻با این سیاست، جمعیتی با این دیدگاه که باید از همه چیز دفاع کرد، تولید میشود که مالهکشیِ «عملکردهای نهادها» را «دفاع از اصلِ نظام» میپندارند و تثبیت جایگاهِ جریانهای قدرتپایه را تضمین میکنند.
🔻این چنین در انحصار قرار گرفتنِ نقد، منجر به این میشود که ناخودآگاه، نهادهای امنیتی و شبهامنیتی، دستگاههای کنترلی و نظارتی، مجموعههای بازرسی و بررسی، و به خصوص بوقهای رسانهای رسمیشان، فرایندهایی را تولید و بازتولید کردهاند که منجر به شکلگیری نحوهای اخباریگری و اشعریگری در درک مفاهیم حکمرانی و ایدئولوژیک شده است.
🔻این اشخاص و فرایندهای شکلدهنده قدرت، با همین رویکردها، مقدمات یک خطای شناختی را نسبت به «اصل انقلاب»، «آرمانهای انقلاب«، «مفهوم ولایت»، «جایگاه رهبری» و «چرخه و فرایند حکمرانی» در دستگاههای حاکمیتی را فراهم کرده است که ثمرهاش، نحوهای برداشت سخت از قدرت شده است. چنان که فرایندهای خشک و کنترلمبنا، چارچوبهای انقلابی بودن را کوچکتر میکنند و بسیاری به بهانههای مختلف، رد، دفع و طرد میشوند و فقط حوضی کوچک میماند برای فامیلهای نظام. فامیلهای نسبی و نسبی و کیفکشهایی که سالهاست نقدی جدی به هیچ چیز نداشتهاند.
🔻در خدمت به این جریان نیز، بولتننویسها، به بازتولیدِ فهمی بولتنی از سیاست و اجتماع میپردازند و مدیرانی بولتنمغز پرورش پیدا میکنند که علاقهای به شنیدن حرفهای اساسی برای تنظیم حرکت جمهوری اسلامی بر ریل انقلاب اسلامی ندارند و به همین ترتیب، جریان ورود افراد متنوع به ساختارهای قدرت، محدود شده و گاه در انحصار عدهای خاص قرار میگیرد. و ضعف، تثبیت میشود.
#میثم_رمضانعلی
@teribon_ir