eitaa logo
تریبون مستضعفین
954 دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
52 فایل
کانال رسمی پایگاه اطلاع رسانی تریبون مستضعفین Www.teribon.ir تریبونی برای آنان که رسانه‌ای ندارند
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️احساس بی عدالتی بدتر از بی عدالتی است 🔺قوه قضاییه برای برقراری عدالت چالشهای عینی و ذهنی گسترده ای پیش روی خود دارد. کارشناسان بسیاری به چالشها و مسائل فنی و عینی دستگاه قضا برای برقراری عدالت اشاره کرده اند. اما اینجا به اجمال برخی نکات را درباره مهمترین چالش ذهنی پیش روی قوه قضاییه یعنی شیوع «احساس بی عدالتی» در میان مردم به اجمال به بحث می گذارم. 🔺احساس بی عدالتی مساله ای ذهنی است و با مساله عینی اجرای عدالت متفاوت است. چه بسا در پرونده ای حتی عدالت اجرا می شود ولی به دلیل زمینه های ذهنی ذینفعان پرونده احساس می کنند به حق خود دست نیافته اند. این احساس نارضایتی اغلب اوقات خارج از مساله خود پرونده هاست و به تصویر قوه قضاییه به عنوان پناه مردم در دادستانی از زورگویان و غاصبان باز می گردد. از این نظر مهمترین رسالت قوه قضاییه اصلاح تصویر خود در برقراری عدالت است. 🔺 این احساس بی عدالتی ممکن است از کژکارکرد های خواسته و ناخواسته قوه قضاییه یا عدم شفافیت در روند دادرسی نشات گرفته باشد. 🔹به عنوان مثال اگر مردم احساس کنند که قوه قضاییه در برخورد سخت گیرانه و بدون مماشات با دانه درشت ها و مسئولان متخلف در نهادهای لشکری و کشوری مصمم نیست و هر چقدر فرد متخلف به راس هرم قدرت نزدیک تر باشد برخورد با او سخت تر می شود اما در مقابل با اقشار و اصناف ضعیف مردم از قبیل کارگران و زنان و دانشجویان و... با حلم و مدارا برخورد نمی شود و برخی از این اقشار بخاطر اعتراض به حقوق عقب افتاده کارگران یا گسترش خصوصی سازی در آموزش یا اسراف در هزینه های تبلیغات انتخاباتی یک امام جمعه محکوم می شوند احساس بی عدالتی در جامعه شایع می شود. 🔺همچنین در حکم دادن باید به زمینه های اجتماعی وقوع جرم توجه کرد. افراد متمولی که با حقوق میلیونی دست به احتکار، اختلاس ، تخلف و رشوه می زنند و حوزه تاثیر آن ها گاه یک جامعه گسترده ملی است با اقشار ضعیفی که بخاطر محرومیت و فقر اقتصادی دست به اعمال خشن یا سرقت می زنند تفاوت عمده ای دارند اما شدت عمل بیشتر پلیس و قوه قضاییه با گروه دوم باعث ایجاد بی اعتمادی به دستگاه قضا می گردد. به عنوان مثال وقتی مدیران بی لیاقت و محتکران سکه و ارز که کل سلامت روانی جامعه را خدشه دار می کند و با ایجاد تلاطم اقتصادی بسیاری از خانواده ها را به خاک سیاه می نشانند توسط مدعی العموم تحت پیگیرد قرار نمی گیرند و یا آنگاه که شناسایی و محکوم می شوند آبروی آنها حفظ می شود ولی در عوض مجرمان خرده پای طبقات پایین در جامعه گردانده می شوند احساس بی عدالتی در میان افکار عمومی شیوع می یابد. 🔺بسیاری از افراد و اصناف و نهادهای اجتماعی فراتر از نفع شخصی دغدغه عدالت دارند که می توانند چشم مدعی العموم برای برخورد با فساد و تباهی باشند اما عدم تعامل مثبت قوه قضاییه با این افراد، گروه ها و نهادهای اجتماعی و عدم اعتنا به گزارش هایی که این افراد و گروه ها به قوه قضاییه ارائه می دهند یا اینکه همچون و همعرض دیگر شکواییه ها با آن برخورد کردن، تصویر نامناسبی از قوه قضاییه در میان افکار عمومی بر می سازد و به احساس بی عدالتی دامن میزند! 🔺احساس بی عدالتی همچنین ممکن است ناشی از عدم شفافیت قضایی باشد. یکی از زمینه های بروز این احساس بی عدالتی عدم شفافیت در نظام قضایی است. در واقع پایبندي به اصل عدالت علنی مستلزم آن است که فرایند دادرسی از شفافیت لازم برخوردار باشد، بدین معنی که عدالت مادامی که رؤیت نشود، محقق نشده است. این شفافیت را می توان در سه وهله مهم دانست: در پیش از برگزاری دادگاه، برگزاری دادگاه و بعد از اعلام حکم. 🔺علنی سازی دادگاه و نیز آرای قضات یکی از مهمترین تمهیدات برای نظارت بر قاضی و نیز ایجاد احساس عدالت است. اگر فرایند دادرسی و نحوه استدلال قاضی به صورت واضح و آشکار در پیش روی افکار عمومی قرار داشته باشد "محکوم" نیز امکان فرار تبلیغاتی از حکم صادره را نخواهد داشت. امروزه در اکثر کشورها با ایجاد یک «سامانه اینترنتی» تمام پرونده‌هایی قضایی که مورد رسیدگی قرار گرفته‌اند - به صورت آزاد و رایگان - در دسترس افکار عمومی گذاشته ‌می‌شود تا شرح حال پرونده و شیوه «استنتاج قاضی» در معرض بررسی و قضاوت عموم قرار گیرد. 🔺یکی دیگر از چالشهای قوه قضاییه عدم پاسخگویی سریع و به موقع به افکار عمومی است. اگرچه خوشبختانه در دوره جدید قوه قضاییه صاحب سخنگو شد اماعدم پاسخگویی به موقع به شبهه ها در پرونده های در حال پیگیری در قوه قضاییه با عث ایجاد شکاف رسانه ای و موج سواری اپوزسیون داخلی و خارجی بر این شکاف اطلاع رسانی می شود. در واقع به نظر می رسد قوه قضاییه نسبت به اقناع افکار عمومی نسبت به احکام خود بسیار بی مبالات و بی توجه است و این مساله علاوه بر تبعات سیاسی به احساس بی عدالتی دامن می زند ✍ 🔹 Eitaa.com/teribon_ir
تریبون مستضعفین
⭕️راز مخالفت آخوندی با مسکن مهر! 🔹 تعارض منافع در مسکن سازی 🔺وزیر راه و مسکن دولت یازدهم و دوازدهم یکی از سرسخت ترین منتقدان مسکن مهر بوده است. اگرچه وزیر مسکن در هنگام رای اعتماد در سال 92 سیاست خود در مسکن را عرضه مسکن اجتماعی عنوان کرد اما عدم اهتمام لازم به حل مشکلات مسکن مهر و اتمام واحدهای نیمه تمام از مهمترین سیاست های وزارتخانه متبوعش در 5 سال گذشته بوده است. نشانه های محکمی وجود دارد که پیگیری این سیاست را می توان از نتایج تعارض منافع دانست. 🔹وزیر راه، برخی فرزندانش ( محمد مهدی و محمد هادی) و برخی از معاونان و مشاورانشان (همچون فخریه کاشان و عبده) یک کارتل بزرگ اقتصادی در حوزه عمران و مسکن ( با نزدیک به 24 شرکت) را مدیریت می کنند. سابقه همکاری یکی از مشاورین اصلی وزیر( عبده تبریزی) به سالهای دهه 80 بر می گردد که او رییس بانک اقتصاد نوین و آخوندی نیز یک از شرکای یکی از شرکت های اصلی تابعه این بانک یعنی "استراتوس" بود. عمده فعالیت های استراتوس در حوزه انبوه سازی مسکن بود. https://t.me/teribon_media/155 🔺آن سالها و بر اساس نتایج مرکز آمار که رشد جمعیت اطراف تهران را بیش از تهران پیش بینی کرده بود شرکت استراتوس شروع به سرمایه گذاری در اطراف تهران با قیمت پیش فروش متری 1 تا 1.2 میلیون تومان کرد. با شروع پروژه مسکن مهر قیمت ها به میانگین 300 هزار تومان افت کرد. در نهایت استراتوس مجبور شد پروژه ها را در قالب مسکن مهر خودمالکی و به قیمت 500 هزار تومان عرضه کند. 🔹حالا شاید بتوان علت این مخالفت ها با مسکن مهر و عدم تلاش برای تحقق همان طرح مسکن اجتماعی را هم بهتر درک کرد. ✍🏻 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️هفت تپه نقطه عطف موقعیت کارگر ایرانی 🔺حرکت اجتماعی مدتی است پیگیر اخبار و وضع کارگران کارخانه نیشکر هفت تپه هستیم. وضعی که امروز به نهایت بغرنجی اش رسیده است. اگرچه همه هجده کارگری که در تجمعات اعتراضات آمیز این هفته دستگیر شده بودند آزاد شدند و مسئولان از پرداخت معوقه کارگران سخن گفته اند اما تقریبا می توان گفت هیچ اتفاق ویژه ای نیفتاده است و عوامل اصلی اعتراضات کارگران هنوز برطرف نشده است. اعتراضات کارگران دیگر نه حقوق معوقه شان بلکه شفاف سازی نحوه واگذاری این مجتمع بزرگ در سال 94 به چند جوانک بی نام و نشان است. جوان هایی که گفته می شود با پیش پرداخت 6 میلیاردی و اقساط 8ساله مقدرات این مجتمع را در دست گرفته اند و بواسطه این مجتمع وام های کلانی را از بانکها دریافت کرده اند. امسال نیز مشخص شد که مدیران جوان این مجتمع حدود 8 میلیون یورو ارز دولتی دریافت کرده اند ولی نه نشانی از این وام ها و ارزها در کارخانه دیده می شود و نه از خود وام گیرندگان! اعتراضات کارگران این مجتمع اما تفاوتی با دیگر اعتراضات کارگری دارد. این کارگران دارای سندیکای حرفه ای غیر رسمی هستند که رهبری این اعتصابات و اجتماعات را بر عهده دارد و قبل از رسیدن به این مرحله تقریبا همه راه های ممکن برای رساندن صدایشان به مسئولان دولتی را امتحان کرده اند اما حتی یک مسئول استانی هم سراغشان را نگرفته است. 🔺تفاوت دیگر این کارگران و نماینده های شورایی آنها این است که تلاش می کنند مطالباتشان را درون نظام پیگیری کنند و از سیاسی شدن و امنیتی شدن مطالبات صنفی شان جلوگیری کرده اند. آنها با هیچ رسانه خارجی مصاحبه نمی کنند و حتی حمایت براندازان خارج از کشور از خود را برنتافتند. آنها کارگران نجیبی هستند که صرفا به دنبال احقاق حقوق صنفی شان هستند و از این اعتراضات برای خودشان نمد سیاسی نبافته اند. 🔺خواسته دیگر آنها به رسمیت شناخته شدن صنف و سندیکای شان است. صنفی که به صورت کاملا دموکراتیک تشکیل شده است و می خواهد حقوقش را از طبقه وارداتچی مستعمراتی رسوخ کرده در لایه های حاکمیت و دولت و بخش به اصطلاح خصوصی و خصولتی رانتی و مختلس بگیرد. 🔺موقعیت کارگری اینک در برهه حساسی قرار گرفته است. از سویی توجه او به ساختارهایی چون ضرورت شفافیت و ضرورت سندیکا معطوف شده است و از سویی نمیخواهد مانند تجربه های قبلی خود را طعمه سیاسی سواستفاده چی های لیبرال و چپ های قلابی و پلاستیکی(که راهنمای چپ می زنند و به راست می پیچند) قرار دهد. این جرقه های خودآگاهی کارگران در این موقعیت تاریخی تنها نیاز به حمایت و همدلی کسانی دارد که دل در گرو انقلاب مستضعفین و پابرهنگان دارند و با مطالبه گری خود می توانند نقطه عطفی در موقعیت کارگری در ایران بیافرینند و طبقه کارگر را به تحقق حقوق شان امیدوار کند؛ طبقه کارگری که سرباز اصیل انقلاب است و حمایت از کالای ایرانی جز با حمایت از او محقق نخواهد شد. 🔺از همین رو پنجشنبه با جمعی از دوستان دانشگاهی و فعالان اجتماعی جهت حمایت از کارگران نیشکر هفت تپه در شهر شوش گرد هم می آییم تا پژواک مظلومیت و نجابت این کارگران باشیم. 🔺دوستانی که تریبونی در فضای رسانه ای مکتوب و مجازی دارند ولی امکان همراهی برای شرکت در این حرکت را ندارند می توانند با هشتگ یاری رسان این حرکت اجتماعی باشند. ✍ 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️ یلدایی که بود، یلدایی که هست 🔺امروز وقتی نام شب یلدا را می‌شنویم چه چیزهایی به ذهنمان متبادر می‌شود: دورهم نشینی با میوه‌های رنگارنگ فصل و غیر فصل، تخفیفات فروشگاه‌های حقیقی و مجازی، برنامه‌ها و جُنگ‌های تلویزیونی و....همه این بازنمودهای یلدا اما در یک محور با هم مشترکند: مصرف زدگی! اما یلدا از کجا آمده است و آیا همیشه همین معنای امروزی از آن مستفاد می‌شده است؟ با یک مرور تاریخی در می یابیم که صورت فعلی این آیین با زمینه‌های تاریخی شکل‌گیری آن تفاوتی بنیادی دارد. در حقیقت آیین‌ها و مناسک فرهنگی ایرانی از جمله نوروز، یلدا، چهارشنبه سوری و ... در صورت ابتدایی خود در پیوستگی با تغییر و تحولات «طبیعت» تکوین یافته‌اند. این آیین‌ها در نسبت با فرهنگ تولیدی کشاورزان و دامداران و دیگر تولیدگران سنتی ایرانی معنا یافته‌اند. یلدا جشنی بر پایان یافتن «کوتاه شدن روزها و آفتاب» بوده است. خورشید در حركت سالانه خود، در آخر پاییز به پایین‌ترین نقطه افق جنوب شرقی می‌رسد كه موجب كوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریكی شب می‌شود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره به‌سوی شمال شرقی باز می‌گردد كه نویدبخش بلندشدن آفتاب و کوتاه شدن شب‌هاست. در این موقع سال توسط کشاورزانِ منتظرِ رسیدن فصل آغاز کشت و کار یعنی فصل بهار آیین‌هایی برگزار می‌شده است كه یكی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. 🔺اما در عصر مصرف گرایی و کالایی شدن همه چیز، آیین‌ها و مناسک فرهنگی نیز از صورت اصیلِ تولیدی خود تهی گشته و وجهی مصرفی یافته و حتی به ضد خود تبدیل شده است: عامه مردم امروزه حتی تصور می‌کنند که یلدا را به خاطر بلند بودن شبش جشن می‌گیریم؛ در پیام‌های تلگرامی‌مان می‌نویسیم : «یلدا را دور هم گرامی می‌داریم چون بدانیم ارزش یک دقیقه بلندتر بودن از باقی شب‌ها را...» 🔺این بازنمایی فعلی شب یلدا همچنین نسبتی با بحران زیست‌محیطی امروز ایران دارد. پیش از این برای تزیین سینی و سفره روی کرسی شب یلدا میوه‌هایی از اواخر تابستان و اویل پاییز در سرداب‌ها و یخچال‌های طبیعی کنار می‌گذاشتند. اما امروزه سفره‌های جشن یلدا ایرانی پر شده از میوه‌های چهار فصل و تازه‌ای که پیش از این تنها در فصلی خاص میهمان خانواده ایرانی بوده است. 🔺سفره‌هایی که از دهه سی و چهل تا همین چندسال پیش به مدد توسعه مبتنی بر «اصل چهار ترومن» و «موتورهای آب پر زور» و «سدهای غول پیکر» رنگارنگ شده‌اند. در این چند دهه اگرچه باغستان‌های فراوانی در سراسر فلاتِ خشکِ ایران سبز شده و باغات و آبادی‌های بسیاری رونق گرفته و سفره‌های ما از میوه‌های چهارفصل رنگارنگ پر شده اما این همه به قیمت مکیدن شیره جان زمین و تخلیه لایه‌های سفره‌های آب زیرزمینی این سرزمین بوده است. این خشکسالی اگرچه بسیاری از همان آبادی‌های رونق یافته را اخیرا خشک و روستاهای بسیاری را تخلیه و ساکنانش را آواره حاشیه کلان شهرها کرده و آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بسیاری را برای کشور ما به ارمغان آورده است اما به مدد پول نفت و با واردات میوه‌های رنگارنگ نگذاشته‌ایم هیچوقت از رنگارنگی سفره یلدا و نوروز کاسته شود و بفهمیم که برای مصرف بیشتر چه بر سر خاک و سرزمین و شیره جانش آورده ایم. 🔺 در این شب‌ها حتی همان پناهندگان از روستای تولیدی به حاشیه و متن شهرهای مصرفی از این که می‌توانند در شب‌نشینی‌ها و دورهمی‌های خود از هر رنگ و نژادی میوه‌هایی سر سفره خود داشته باشند حتماً خوشحال هستند اما این هندوانه های بی فصل از خون "مادرکشی" قوم ایرانی سرخ رنگ شده اند... ✍ 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir
تریبون مستضعفین
⭕️این کلیپ چند ثانیه ای بازنمای خوبی از وضعیت ۵ ساله سیاست خارجی ایران است. 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.
⭕️درباره استعفای ضعیف ترین وزیرخارجه ایران! 🔺تنها یک روز پس از اعلام غیر رسمی تنزل محبوبیت حسن روحانی به زیر ۱۰ درصد و ساعاتی پس از آنکه بشار اسد پس از پیروزی های استراتژیک محور مقاومت علیه محور عربی-غربی به ایران آمد، محمد جواد ‌ظریف استعفا داد. به نظرم جزو ضعیف ترین وزیران خارجه ایران بود که در زمان مسئولیتش: 🔺روابط ایران با همسایگانش، با کشورهای فارسی و عرب زبان منطقه (جز همگرایی هایی که بواسطه محور مقاومت ایجاد شد) کاهش چشم گیری پیدا کرد. 🔺تنها دستاورد سیاسی او یعنی برجام متن از پیش آماده آمریکایی ها بود که در نهایت به یک معاهده ضعیف یک جانبه تقلیل یافت که در آن بدون برنامه ریزی گام به گام تنها ایران ملزم به انجام تعهداتش شد 🔺 و میزان فروش نفت ایران اینک حتی کمتر از قبل برجام رسیده است. 🔺 ظریف با خوشبینی خروج ترامپ از را ناممکن می دانست و مانع از آمادگی کشور برای مواجهه با این بحران شد. 🔺در این شرایط بحرانی فاقد خلاقیت و نواوری برای ایجاد ارتباطات جدید جهت دور زدن تحریم بود و با بی خیالی وزارت امورخارجه حتی مدتها در چین و هند سفیر هم نداشتیم. 🔺و کانال های دور زدن تحریم ها را هم یکی پس از دیگری از دست دادیم. 🔺روابط استراتژیک مان با آمریکای لاتین و افریقا را از دست دادیم و دیپلماسی عمومی به پست های توئیتری او محدود شد و از این رو برخی او را شایسته سخنگویی وزارت امورخارجه می پنداشتند و نه وزارت! 🔺انفعال وزارت امورخارجه نسبت به بی حرمتی ها به اتباع و نمایندگان سیاسی و فرهنگی ایران در دیگر کشورها باعث سرخوردگی مردم شد.‌ 🔺ارائه چندباره ترجمه های اشتباه از معاهده های بین المللی به مجلس و سواستفاده مذاکره کنندگان خارجی از ضعف دانش زبانی او و همراهانش اعتبار فنی او را زیر سوال برد. 🔺بارها برخلاف منافع و امنیت ملی، در جلسات و نشست های خارجی از رقابت های سیاسی داخلی ایران به عنوان برگ برنده غربی ها برای مذاکره با او یاد کرد. و.... https://t.me/mediahermes/9 🔹ظریف، قاضی زاده هاشمی، آخوندی، نیلی، زنگنه و دیگر نمایندگان طبقه نئولیبرال رانتی در دولت نشان دادند که مردان دولت روحانی مردان روزهای بزم هستند و با فشار بیشتر آمریکایی ها فروپاشی این دولت پیر و خسته حتمیست و باید برای روزهای سخت تر آماده باشیم. 🔹این کلیپ چندثانیه ای از صحبت های آقای ظریف بازنمای خوبی از وضعیت ۵ساله سیاست خارجه دولتی ایران است ✍ 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️تعارض منافع در امور قضایی 🔺کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی یکی از کمیسیون های تخصصی و اثرگذار مجلس به خصوص در تصویب لوایح و طرح های مربوط به نظام قضایی کشور است. همچنین از آن جا که مباحث حقوقی و قضایی، بسیار تخصصی است و سایر نمایندگان در دیگر کمیسیون ها، توان اظهار نظر در این حوزه را ندارند، نظری که توسط کمیسیون حقوقی و قضایی مطرح می شود عموماً در صحن مجلس نیز تصویب می¬شود. نیمی از اعضای این کمیسیون را قضات دادگاه ها تشکیل می دهند و برخی دیگر نیز از وکلا هستند، بنابراین وجهی از تعارض منافع را می توان برای اعضای این کمیسیون متصور شد که می تواند در تصویب برخی قوانین جلوه کند. 🔺به عنوان نمونه در جریان بررسی لایحه وکالت یکی از موضوعاتی که مطرح شد، اعطای پروانه وکالت به قضات پس از بازنشستگی یا انفصال از قوه قضائیه بدون گذراندن آزمون وکالت بود که مطابق نظر کارشناسان هیچ توجیه منطقی نداشت. نوعی دیگر از تعارض منافع ناشی از وابستگی مالی افراد سیاستگذار است. 🔺از دیگر تعارض منافع در نظام قضایی ما مساله کسب در آمد از پرونده های دادرسی است.(شبیه این ماجرا در وزارت بهداشت هم جریان دارد: بیمار بیشتر، درمان بیشتر و کارانه بیشتر!). در قوانین بودجه هرسال به نحوی بخشی از درآمد قوه قضائیه که عمدتا ناشی از دریافت هزینه دادرسی است به خود قوه قضائیه تخصیص می‌یابد. در نتیجه پرونده بیشتر! درآمد بیشتر! 🔺حالا اضافه کنید که دادستان ( به عنوان مدعی العموم که باید از حقوق عمومی جامعه در برابر جرم و مجرم دفاع کند) و قاضی ( که باید میان مدعی العموم و شاکی خصوصی و متهم قضاوت کند) توسط یک نفر واحد منصوب می شوند. این رویه تجمیع قدرت البته در اصلاح قانون اساسی در سال 68 و بعد از انحلال شورای عالی قضایی و تجمیع اختیارات زیر نظر رئیس قوه قضاییه صورت گرفت. ✍🏻 ✅به تریبون مستضعفین بپیوندید: 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️ یلدایی که بود، یلدایی که هست 🔺امروز وقتی نام شب یلدا را می‌شنویم چه چیزهایی به ذهنمان متبادر می‌شود: دورهم نشینی با میوه‌های رنگارنگ فصل و غیر فصل، تخفیفات فروشگاه‌های حقیقی و مجازی، برنامه‌ها و جُنگ‌های تلویزیونی و....همه این بازنمودهای یلدا اما در یک محور با هم مشترکند: مصرف زدگی! اما یلدا از کجا آمده است و آیا همیشه همین معنای امروزی از آن مستفاد می‌شده است؟ با یک مرور تاریخی در می یابیم که صورت فعلی این آیین با زمینه‌های تاریخی شکل‌گیری آن تفاوتی بنیادی دارد. در حقیقت آیین‌ها و مناسک فرهنگی ایرانی از جمله نوروز، یلدا، چهارشنبه سوری و ... در صورت ابتدایی خود در پیوستگی با تغییر و تحولات «طبیعت» تکوین یافته‌اند. این آیین‌ها در نسبت با فرهنگ تولیدی کشاورزان و دامداران و دیگر تولیدگران سنتی ایرانی معنا یافته‌اند. یلدا جشنی بر پایان یافتن «کوتاه شدن روزها و آفتاب» بوده است. خورشید در حركت سالانه خود، در آخر پاییز به پایین‌ترین نقطه افق جنوب شرقی می‌رسد كه موجب كوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریكی شب می‌شود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره به‌سوی شمال شرقی باز می‌گردد كه نویدبخش بلندشدن آفتاب و کوتاه شدن شب‌هاست. در این موقع سال توسط کشاورزانِ منتظرِ رسیدن فصل آغاز کشت و کار یعنی فصل بهار آیین‌هایی برگزار می‌شده است كه یكی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. 🔺اما در عصر مصرف گرایی و کالایی شدن همه چیز، آیین‌ها و مناسک فرهنگی نیز از صورت اصیلِ تولیدی خود تهی گشته و وجهی مصرفی یافته و حتی به ضد خود تبدیل شده است: عامه مردم امروزه حتی تصور می‌کنند که یلدا را به خاطر بلند بودن شبش جشن می‌گیریم؛ در پیام‌های تلگرامی‌مان می‌نویسیم : «یلدا را دور هم گرامی می‌داریم چون بدانیم ارزش یک دقیقه بلندتر بودن از باقی شب‌ها را...» 🔺این بازنمایی فعلی شب یلدا همچنین نسبتی با بحران زیست‌محیطی امروز ایران دارد. پیش از این برای تزیین سینی و سفره روی کرسی شب یلدا میوه‌هایی از اواخر تابستان و اویل پاییز در سرداب‌ها و یخچال‌های طبیعی کنار می‌گذاشتند. اما امروزه سفره‌های جشن یلدا ایرانی پر شده از میوه‌های چهار فصل و تازه‌ای که پیش از این تنها در فصلی خاص میهمان خانواده ایرانی بوده است. 🔺سفره‌هایی که از دهه سی و چهل تا همین چندسال پیش به مدد توسعه مبتنی بر «اصل چهار ترومن» و «موتورهای آب پر زور» و «سدهای غول پیکر» رنگارنگ شده‌اند. در این چند دهه اگرچه باغستان‌های فراوانی در سراسر فلاتِ خشکِ ایران سبز شده و باغات و آبادی‌های بسیاری رونق گرفته و سفره‌های ما از میوه‌های چهارفصل رنگارنگ پر شده اما این همه به قیمت مکیدن شیره جان زمین و تخلیه لایه‌های سفره‌های آب زیرزمینی این سرزمین بوده است. این خشکسالی اگرچه بسیاری از همان آبادی‌های رونق یافته را اخیرا خشک و روستاهای بسیاری را تخلیه و ساکنانش را آواره حاشیه کلان شهرها کرده و آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بسیاری را برای کشور ما به ارمغان آورده است اما به مدد پول نفت و با واردات میوه‌های رنگارنگ نگذاشته‌ایم هیچوقت از رنگارنگی سفره یلدا و نوروز کاسته شود و بفهمیم که برای مصرف بیشتر چه بر سر خاک و سرزمین و شیره جانش آورده ایم. 🔺 در این شب‌ها حتی همان پناهندگان از روستای تولیدی به حاشیه و متن شهرهای مصرفی از این که می‌توانند در شب‌نشینی‌ها و دورهمی‌های خود از هر رنگ و نژادی میوه‌هایی سر سفره خود داشته باشند حتماً خوشحال هستند اما این هندوانه های بی فصل از خون "مادرکشی" قوم ایرانی سرخ رنگ شده اند... ✍ http://Eitaa.com/teribon_ir