نام خلیج فارس بر خیابانهای مصر
جمال عبدالناصر بارها از نام تاریخی خلیج فارس در اظهارات و نوشتههای خود استفاده میکرد و اسناد تاریخی بر این موضوع گواهی میدهد. مصریها به عنوان یک کشور دارای فرهنگ و تمدن قدیمی فهم این موضوع را داشتند که بازی با اسامی قدیمی و تاریخی، بازی بچه گانهای است که کشورهای با سابقه از آن ضرر خواهند کرد. به همین علت مصریها صرف نظر از اقدامات سیاسی که گاه برای اعمال فشار در صحنه سیاسی از آن سود میبردند، در صحنه عملی همواره نام صحیح و کامل خلیج فارس را به کار میبردند.
♦️نمونه این نگرش صحیح را به نام واقعی خلیج فارس در مراجعه به نقشههای تاریخی که در مصر به چاپ رسیده، میتوان مشاهده کرد. در اسناد و نقشههایی که در مرکز نقشه برداری مصر به چاپ رسیده است (مربوط به سال 1908) از نام صحیح خلیج فارس استفاده شده که هم اکنون در مراکز رسمی مصر، قابل دستیابی است.
♦️موضوع مهم دیگر، وجود خیابانی به نام خلیج فارس در قاهره است. این خیابان که در نزدیکی خیابانهای ایران، تهران و مصدق قرار دارد و کمی دورتر، خیابانی به نام قمبیز (معرب شده کمبوجیه و کامبیز) ناشی از همین نگاه صحیح مصریها به واقعیتهای تاریخی است. مصریها در دوره اخیر نام خلیج فارس را بر اساس مسائل سیاسی زودگذر تغییر داده و آن را ابتدا به نامی مجعول تبدیل کردند، اما گویا به خطرناکی بازی با اسامی تاریخی پیبردند و آن را با نام "عبدالمحسن سلیمان" عوض کردهاند؛ که هنوز تابلوهای قدیمی هر 3 نام قابل مشاهده است.
وستانیوز
🔸برگی از تاریخ روابط ایرانیان و مصر پس از اسلام
اولین حضور ایرانیان در دوران پس از اسلام و فتح مصر به دست عمرو بن عاص در دوران خلیفه دوم به سال 640م باز می گردد، در لشکر وی تعدادی زیادی از ایرانیان از منطقه ی خراسان حضور داشتند.
با حضور پررنگ ایرانیان در دربار عباسی، رفت و آمد ایرانیان به مصر که دولت تابع خلافت عباسی بود، ادامه یافت تا جایی که چند تن از والیان مصر در این زمان از ایرانیان بودند.
به دنبال تاسیس دولت فاطمی در مصر، ارتباط ایرانیان با مصر افزایش یافت، در این مقطع سفرهای بسیاری از ایرانیان به مصر در تاریخ ثبت شده است.
نهضت اسماعیلیه که مبنای فکری تاسیس دولت فاطمی در مصر بود، توسط یک ایرانی به نام "عبدالله میمون اهوازی"تاسیس شد و اندکی بعد به دست نوه او "سعید"دولت فاطمی در مصر بنا نهاده شد.
در این دوران میتوان به سفرهای متعدد ایرانیان به مصر اشاره کرد که از جمله ی مهمترین انها سفر "ناصر خسرو قبادیانی" شاعر پرآوازه ی ایرانی به مصر و دیدار از دربار فاطمیان بود، دیداری که منجر به تغییر عقیده ی او از تسنن به شیعه اسماعیلیه شد.
وی پس از مدتی با مقام داعیه(عنوان مبلغان دینی اسماعیلیه) به زادگاه خود بازگشت و به تبلیغ مذهب جدیدش پرداخت.
از دیگر سفرهای مهم این دوره ی ایرانیان به مصر میتوان به سفر حسن صباح به مصر در دوران حکومت هشتمین خلیفه ی عباسی اشاره کرد.
در آن زمان که مصر توسط فاطمیون اداره میشد. وی به مدت 1 سال و نیم در دربار آنها اقامت گزید و منشور رهبری مسلمانان ایران که به وی اجازه ی قیام و شورش علیه دولت مرکزی را میداد از خلیفه ی فاطمی به دست آورد.
وی پس از بازگشت از مصر جنبش اسماعیلیه که اساسا جنبشی سیاسی بود تا عقیدتی را به راه انداخت.
سرانجام سلسله ی فاطمیون به دست صلاح الدین ایوبی منقرض شد، صلاح الدین ایوبی برای از میان برداشتن فاطمیون کشتارهای زیادی به راه انداخت، سقوط فاطمیون و ضعف دولت ایران به سبب حمله ی مغول ها باعث شد تا روابط ایران و مصر که بر مبنای ارتباط فاطمیون با ایرانیان پیرو مذهب تشیع اسماعیلیه شکل گرفته بود به تدریج کم رنگ و برای مدت مدیدی ارتباط خاصی بین طرفین نباشد.
وستانیوز
🔴بارلوی های پاکستان
«بارلویها» گروهی مذهبی در پاکستان هستند که صوفی محسوب میشوند. برخلاف دیوبندیها، به مقبرهها و مکانهای مذهبی احترام میگذرانند و روابط «پیر-مرید» در میانشان قوی است. نگاه معمول به صوفیها اینه که اهل مدارا هستند. بااینحال، گروه «تحریک لبیک پاکستان » به رهبری خادم حسین رضوی (که بهتازگی درگذشت) گروهی از بارلویها است که حرکات تندروانهای داشته و مثلاً از کشتهشدن یکی از مقامات ایالت پنجاب بهدست فردی تندرو به اتهام توهین به مقدسات دفاع میکرد. این گروه توانسته بود اسلامآباد را برای چند روز با تظاهرات فلج کند.همچنین در انتخابات شرکت کرد و گرچه کرسیای به دست نیاورد، بخشی از آرای حزب نوازشریف را از آن خود کرد و جلوی قدرتگرفتن این حزب در پنجاب را گرفت.
مطلبی که لینک دادهام دربارهی دیدگاه رضوی و رقیبی دیگر به نام غامدی است که مخالف این است که چیزی به نام حکومت اسلامی داریم و میگوید اسلام را میتوان با حکومتهای مختلف هماهنگ کرد.
وستانیوز
📌شناسنامه انقلاب های مخملی
انقلاب های مخملی یا رنگین نامی است که به دسته ای از تحرکات مربوط به هم اطلاق شده است و در بسیاری از کشورهای بلوک شرق سابق به وقوع پیوسته است.
وجه مشترک همه این انقلاب ها، مبارزه منفی است که علیه حکومت های به اصطلاح دیکتاتور باقی مانده از شوروی سابق به کار گرفته می شوند.
در تمام این انقلاب ها یک رنگ یا گل خاص به عنوان نماد و سمبل آن مورد استفاده قرار گرفته است و به آن رنگ یا گل مشهور شده اند.
اکنون به خوبی ثابت شده است که سازمانها و نهادهایی که در این انقلاب ها نقش داشته اند، وابسته به نظام سرمایه داری غربی وابسته یا مورد حمایت آنها بوده اند.
سقوط »ادوارد شواردنادزه« در انقلاب رُز گرجستان در سال 2003، ویکتوریا نوکویچ در انقلاب نارنجی 2004 اوکراین و سقوط و فرار عسکر آقایف در انقلاب لاله 2005 قرقیزستان از جمله مهمترین موارد انقلابهای رنگی در حوزه بلوک شرق سابق بوده اند که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
در تمام موارد فوق الگوی سرنگونی نظام های سیاسی کم و بیش مشابه بوده است. در این سه کشور و حتی کشورهای دیگر، به دنبال برگزاری انتخابات بحث برانگیز، مخالفت های گسترده خیابانی منجر به عزل، سقوط یا فرار رهبرانی شده است که از سوی مخالفان، دیکتاتور معرّفی شده بودند.
وستانیوز
🔸طریقت جریریه و داعش مصر
طریقت «جریریه» اولین و قدیمی ترین طریقت صوفیه در منطقه سینای مصر است که بخشی از طریقت بدویه (احمد بدوی) به شمار می رود. این طریقت اولین طریقت تصوف است که زاویه صوفیه در شهر «طور» احداث کرد و در کنار آن یک دار القرآن و مرکزی برای آموزش اصول دین نیز ایجاد کرد.
طریقت جریریه چندین زاویه (خانقاه) دارد که معروف ترین آنها خانقاه جورة، ملافیة، مقاطعة، ظهیر و خانقاه نصایرة در منطقه شیخ زوید و رفح است.
از زمانی که گروه داعش در سال ٢٠١٤ اعلام موجودیت کرد بارها طریقت جریریه را تهدید کرد. داعش رسما از این گروه در تهدیدات خود نام برده، آنچنانکه در یکی از تولیدات رسانه ای خود می گوید: «اتباع طریقت جریریه ضریح ها و مراقد را به نهایت مقدس می دانند و از جملاتی استفاده می کنند که متضمن شرک است هماند استغاثة به پیامبر و طلب شفاعت».
در بخش دیگری از پیام های داعش آمده است که «طریقت جریریه بیشترین کفر را دارد و نزدیک ترین گروه به روافض (شیعیان) است».
سال گذشته نیز شیخ "سلیمان ابوحراز" از شیوخ بارز طریقت جریری با حدود یکصد سال سن، توسط عناصر داعش ربوده شد و سپس با انتشار کلیپی ویدیویی، تصاویری از سر بریده وی را منتشر کردند.
برآوردها حاکی از آن است که تعداد قابل توجهی از جوانان منطقه سیناء (گفته می شود نیمی از جوانان) از اعضای طریقت صوفیه جریریه هستند و یا به آن ارادت دارند.
وستانیوز
تاجیکستان، دوران کهن تا نفوذ ترکها و مسلمانان:
به عقیده باباجان غفوراف، مورخ و شرقشناس فقید تاجیک، گذشتگان تاجیکان کنونی، که اقوامی ایرانیتبار و رمهدارانی کوچرو بودند، بین 1500 تا 1000 سال قبل از میلاد عمدتا بین دو رود آمودریا و سیردریا ساکن شدند. در دوره کوروش کبیر(قرن ششم پیش از میلاد) تاجیکستان کنونی ضمیمه پادشاهی هخامنشیان شد و شاهان ایرانی بر باختر، که شامل جنوب تاجیکستان و افغانستان میشد، و سُغد که جنوب ازبکستان و بخش غربی تاجیکستان امروزی را در بر میگرفت، حکومت میکردند. نهایتا نیز در قرن چهارم پیش از میلاد، اسکندر مقدونی با تصرف قلمرو هخامنشیان، بر تاجیکستان کنونی نیز سلطه یافت.
پس از اسکندر، سلوکیان و در فاصله سالهای 300 تا 140 قبل از میلاد، دولت یونانی باختر، تاجیکستان را در تصرف داشتند. دولت یونانی باختر توسط سکاها سرنگون شده و پس از مدتی «یوئهچی»ها یا تخارها، سکاها را از باختر راندند.
یکی از قبائل یوئهچی به نام کوشان در سال 27 پیش از میلاد امپراطوری کوشان را تاسیس کرد که در اواخر سده سوم میلادی رو به ضعف نهاد تا اینکه در اواخر سده چهارم میلادی باختر و تخارستان از قلمرو دولت کوشانی به تصرف ساسانیان درآمد. در نیمههای سده ششم میلادی اقوام ترک بیابانگرد به تدریج به آسیای مرکزی آمدند و با ساسانیان درگیر شدند. در این زمان سرزمینهای کنونی تاجیکستان جنوبی، ازبکستان و ترکمنستان در تصرف ایران و نواحی شمالی در دست ترکها بود.
مسلمانان در اواسط قرن هفتم میلادی، آسیای مرکزی و تاجیکستان را فتح کردند و پس از آن بود که دین عمده مردم این منطقه که از این پس ماوراءالنهر نامیده میشد، به اسلام تغییر کرد. در سدههای ۳ و ۴ قمری، ماوراءالنهر شاهد بالندگی فرهنگ و تمدن ایرانی، و رواج مجدد بازرگانی و صنعتگری بود. جغرافیانویسان آن روزگار ماوراءالنهر را در زمره آبادترین سرزمینهای اسلامی توصیف کردهاند. کاوشهای باستانشناسی نیز از رشد و توسعه شهرها و افزایش بیسابقه جمعیت در آن دوران حکایت دارد.
اما در سده 7 هجری قمری(قرن 13 میلادی) با یورش چنگیزخان مغول به خوارزم و ماوراءالنهر، از جمله تاجیکستان امروزی، از شهرهای بزرگ این مناطق چیزی جز ویرانه بر جای نماند. دولت مغولی بسیاری از نمودارهای فرهنگ را از ترکان اویغوری فرا گرفت و همراه با قبیلههای تاتار و مغول به سرزمینهای آسیای مرکزی، از جمله تاجیکستان یورش برد و امپراطوری بزرگی تا دریای مدیترانه و خاور و مرکز اروپا به وجود آورد.
همزمان با حکومت شیبانیان که ازبک و سنیمذهب بودند، در ایران صفویان حکومت میکردند که شیعه مذهب بودند. در نتیجه به دلیل اختلافات مذهبی، پس از نبردهایی پیوند رسمی بین ایران و آسیای مرکزی قطع گردید. جز در زمان کوتاهی از حکومت شاه عباس صفوی و نادرشاه افشار، که منطقه زیر نفوذ ایرانیان درآمد، ازبکان تا چیرگی روسها بر تاجیکستان و سایر مناطق آسیای مرکزی در سده 19 میلادی، قدرت را در دست داشتند.
وستانیوز
مطالعات آمریکا اروپا
📌شناسنامه انقلاب های مخملی انقلاب های مخملی یا رنگین نامی است که به دسته ای از تحرکات مربوط به هم ا
📌شناسنامه انقلاب های مخملی
انقلاب مخملی یا گُل رُز در گرجستان
تحولات گرجستان در آذر ماه2003، منجر به دگرگونی هایی شد که به انقلاب مخملی یا گُل رُز معروف شد و از آن به عنوان یک رویداد مهم در مجموعه کشورهای مشترک المنافع بازمانده از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق نام برده می شود.
نقطه شروع انقلاب گل رُز، انتخابات پارلمانی سال 2003 میلادی بود. با اعلان نتایج اولیه انتخابات از سوی کمیسیون مرکزی آن، احزاب مخالف به نتایج اعلان شده، اعتراض کردند. اما »ادوارد شوارد نادزه« رئیس جمهور وقت گرجستان بی اعتنا به این مخالفت ها، فرمان تشکیل اولین جلسه پارلمان را صادر کرد.( منبع: الهه کولایی، افسانه انقلابهای رنگی (تهران، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر، 1384) ص 35 - 36)
در جریان برگزاری این مراسم »میخائیل ساکاشویلی« رهبر مخالفان دولت و همراهانش با در دست داشتن شاخه گُل رُز وارد مجلس شدند و در طول سخنرانی افتتاحیه «شواردنادزه» با صدای بلند خواستار استعفا و خروج وی از پارلمان شدند. اما او به این اعتراضات توجهی نکرد و درگیری بین طرفداران رئیس جمهور و مخالفان وی در گرفت و با ورود نمایندگان مخالف و طرفدارانش به مجلس، پارلمان به تصرف کامل مخالفان در آمد.(جنگ نرم، براندازی نرم در کشورهای مدل، تهران مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر، 1386، ص 54 - 56).
به دنبال این رویداد، شواردنادزه در این کشور حالت فوق العاده اعلان کرد. اما با مقاومت نیروهای مخالف و سقوط دیگر نهادهای دولتی و ارگانهای حکومتی، رئیس جمهور مجبور به استعفا شد و مخالفان قدرت را به دست گرفتند. در این زمان «نینوبورجانادزه» رئیس پارلمان گرجستان و رهبر یکی از گروههای مخالف به عنوان کفیل ریاست جمهوری تعیین شد و بدین شکل، حکومت شوارنادزه که در این زمان از روسیه طرفداری می کرد سرنگون شد.(کولایی، همان، ص 36)
چند ماه پس از این رویداد، انتخابات ریاست جمهوری در گرجستان برگزار شد و میخائیل ساکاشویلی با کسب 96/25 درصد آرای مردم به ریاست جمهوری این کشور برگزیده شد. وی نام این اقدام را انقلاب بدون خون ریزی یا انقلاب مخملین و آرام نهاد.
در واقع، انقلاب مخملین گرجستان اولین انقلاب رنگین بود که در حوزه کشورهای مشترک المنافع با کمک کشورهای غربی و به ویژه آمریکا تحت رهبری ساکاشویلی رخ داد و خود زمینه برای انقلاب های رنگین دیگر در کشورهای دیگر حوزه بلوک شرق سابق شد.
با پیروزی انقلاب مخملی در گرجستان و سرنگونی حکومت طرفدار روسیه روابط گرجستان با روسیه رو به تیرگی نهاد و با دستگیری چند تن از افسران روسی در این جمهوری و اتهام جاسوسی به آنها و اعلان دخالت روسیه در طرح ترور رئیس جمهور و وزیر دفاع گرجستان روابط دو کشور رو به وخامت گرائید. به دنبال این تحولات پوتین رئیس جمهور وقت روسیه، تحریمهای همه جانبه ای را علیه آن کشور اعمال کرد. سفارت روسیه در تفلیس تعطیل و تمام راههای ارتباطی زمینی، هوایی، دریایی، ریلی و پستی بین دو کشور مسدود شد و گرجیها هم در این بین روسیه را متهم به دخالت در جمهوری خود خوانده اوستیای جنوبی و آبخازیا کردند.(سید کاظم رضایی، پس لرزه های انقلاب مخملی، همشهری دیپلماتیک، سال اوّل، شماره 8، ص 62)
هر چند با تهدیدهای روسیه و فشارهای سازمان امنیت و همکاری اروپا افسران روسی آزاد و به مسکو تحویل داده شدند؛ امّا ساکاشویلی که با حمایت غرب در این کشور به قدرت رسیده بود، سیاست فاصله گرفتن از روسیه و همگرایی با غرب را پیش گرفت. وی از زمان انقلاب رنگین سعی کرده است، گرجستان را از کنترل مسکو خارج کرده و زمینه های پیوستن به ناتو را فراهم کند، امّا درخواست آمریکا به عضویت گرجستان در ناتو، خشم روسیه را برانگیخته است.
و این بدگمانی را در مسکو تقویت کرده است که گرجستان در حال تبدیل شدن به پایگاه آمریکا و ناتو در منطقه روسیه است. هر چند این درخواست در آخرین جلسه اعضای ناتو مورد پذیرش قرار نگرفت، امّا سوءظن رهبران کرملین هم چنان به قوّت خود باقی است.
ساکاشویلی که در انتخابات 2003 به عنوان رئیس جمهور جدید گرجستان برگزیده شد، از نظر غرب نه تنها فقط رئیس جمهور یک کشور بلکه قهرمانی بود که می توانست الگوی سایر کشورها برای رسیدن به دموکراسی از طریق انقلاب رنگین باشد. او به مردم قول داده بود که با انجام اصلاحات اقتصادی و دعوت از کشورهای غربی جهت سرمایه گذاری در این کشور، بر فقر موجود در بین اکثریت جامعه غلبه کند؛ اما تلاشهایش برای مردم ثمر چندانی نداشت. اتکای بیش از حد به کشورهای غربی، درگیری و تنش در روابط با روسیه، مشکلات مربوط به »اوستیای جنوبی« و »آبخازیا« که هر دو با حمایت روسیه خواهان استقلال می باشند از جمله موانع وی در رسیدن به وعده های انتخاباتی اش بود
وستانیوز
📌بیوگرافی تات های قفقاز
تات ها مردمانی ایرانی زبان در شرق قفقاز هستند. ایشان در جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار داغستان روسیه ساکن هستند. اقلیتی تات ارمنی هم وجود دارد و بسیاری از تات های یهودی نیز در اسرائیل زندگی میکنند.
تات ها به زبانی از زبان های ایرانی جنوب غربی صحبت میکنند(برعکس تات های ایران که به زبانی از زبان های ایرانی شمال غربی صحبت می کنند).
تات های قفقاز عموما بر سه دین اسلام، یهود و مسیحیت هستند.
تات های مسلمان عموما سنی مذهب هستند و تات های یهودی عموما در داغستان زندگی میکنند. تات های ارمنی نیز در آرتساخ (قره باغ کوهستانی) زندگی میکنند.
نقشه زیر متعلق به اواخر قرن ۱۹ در قفقاز می باشد.
پیش از آن پراکنش تات ها بیشتر بود و امروزه جمعیت و پراکنش کمتری دارند.
تات ها عموما در منطقه ای زندگی میکنند که در گذشته شروان خوانده میشد و حکومت شروانشاهان در آن مناطق مستقر بود. آن ها میراث بران شروانشاهان هستند. هم از لحاظ مذهبی(سنی شافعی) هم از لحاظ زبانی(زبان فارسی) و هم از لحاظ سیاسی.
تات ها نیز مانند کردها و بلوچ ها از قربانیان حکومت صفوی(اتحاد تشیع و عنصر ترک) بودند. صفوی ها به علت وفاداری مردم شروان به شروانشاهان قبایل ترک را راهی منطقه کردند و کشتارهای وسیعی انجام دادند که در کوتاه مدت به نفع حکومت مرکزی ایران و در بلند مدت به زیان ایران تمام شد چراکه در پی این اقدام کلیه قفقاز شرقی ترکیزه شد و زمینه برای ایجاد کشوری که امروزه جمهوری آذربایجان نام دارد فراهم شد.
تواریخ محلی منطقه تات ها را بازماندگان سپاهیان اعزامی خسرو انوشیروان به قفقاز برای ایجاد پادگان دژ دربند می دانند. این تواریخ می گویند که این سپاهیان از منطقه اسپهان و پارس بودند که البته این دیدگاه باتوجه به داده های زبان شناسی منطقی به نظر میرسد چرا که زبان تات ها از زبان های جنوب غربی ایرانی است.
وستانیوز
مطالعات آمریکا اروپا
📌شناسنامه انقلاب های مخملی انقلاب مخملی یا گُل رُز در گرجستان تحولات گرجستان در آذر ماه2003، منجر ب
📌شناسنامه انقلاب های مخملی
مردم گرجستان پس از چهار سال حکومت ساکاشویلی وقتی بهبود چندانی از نظر اقتصادی و سیاسی در وضع خود ندیدند، همانند چهار سال پیش این بار علیه او در برابر پارلمان اجتماع کرده و خواستار استعفای دولت و برگزار انتخابات زود هنگام شدند. وی در برابر مخالفان با اعلان وضع فوق العاده، روش سرکوب و خشونت را در پیش گرفت. اما این اقدام او نه تنها به آرام شدن اوضاع کمک نکرد، بلکه خشم آنها را نیز برانگیخت
سرانجام ساکاشویلی برگزاری انتخابات زودرس را پذیرفت و مردم گرجستان در پانزده دی ماه 2006 برای انتخاب رئیس جمهور جدید به پای صندوقهای رأی رفتند. نتیجه انتخابات نشان داد که فقط 53 درصد رأی دهندگان به او رأی داده اند. مقایسه این رأی با 96/254 درصد در انتخابات گذشته که فقط چهار سال از آن گذشته بود، نشان از سرخورده شدن مردم از انقلاب مخملی و نارضایتی شدید از رئیس جمهور غرب گرای گرجستان است
رهبر انقلاب مخملی گرجستان که تا پیش از این حوادث در امریکا و اروپا به عنوان الگو و قهرمان دموکراسی معرفی می شد، حتی از سوی ستایش گران خود نیز مورد سرزنش قرار گرفته است. زیرا وی که روزی با پرچم و شعار دموکراسی و آزادی بر اریکه قدرت تکیه زد، اینک برای حفظ قدرت، دست به هر کاری می زند و از سرکوب بی رحمانه مخالفانش نیز ابایی ندارد و این موضوع برای وجهه حامیان غربی وی نیز به هیچ عنوان خوشایند نمی باشد.
آخرین اقدام ساکاشویلی حمله به اوستیای جنوبی بود که با واکنش نظامی گسترده روسیه روبه رو و متحمل تلفات و خسارات سنگین شد و به ناچار عقب نشینی کرد. بر خلاف انتظار تفلیس، غرب و امریکا در این امر کمک قابل توجه به گرجستان نکردند.
وستانیوز
📌گذاري بر حيات و زندگاني امام حسنالبنا(کتاب اخوان المسلمین)
حسن البنا در ماه اكتبر سال 1906 در قرية «شمشيره» يكي از روستاهاي اطراف شهر «محموديه» در مصر متولد شد ، پدرش مرحوم «شيخ احمد عبدالرحمان البنا» امام مسجد روستا و از فارغالتحصيلان الازهر بود و در طول زندگي خود مشغول تحقيق و بحث فقهي بود . ايشان از بزرگترين محدثين زمان خود به شمار ميرفت و نزد دوستان و علماي آن روزگار به «ساعتچي» مشهور بود ، چون به كار ساعتسازي و تعمير ساعت ميپرداخت .
حسن دروس ابتدايي را در محموديه فرا گرفت و همانجا هم توانست بيشتر سورههاي قرآن را حفظ كند . سپس براي ادامه تحصيل به «دانشسراي معلمين» در منهور رفت . پس از اخذ مدرك ديپلم براي شغل معلمي به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به دنبال آن به نقل و انتقال مهمتري اقدام نمود و از منهور به قاهره منتقل گرديد و در آنجا به مطالعه كتابهاي پيشدانشگاهي براي شركت در كنكور ورود به دانشگاه پرداخت .
تامين مخارج زندگي در قاهره براي او مشكل سنگيني بود و حقوق معلمي كفاف مخارج زياد اقامت و تحصيل او را نميكرد . به همين خاطر ضمن تحصيل و شغل معلمي بعد از مدتي به عنوان كارگر در دكان بقالي شروع به كار كرد ، كه بسياري از وقت او را ميگرفت با تمام اين مشكلات با كسب مقام اول در كنكور وارد دانشگاه گرديد.
شهيد حسنالبنا تا حد زيادي به تحصيلات خارج از برنامه درسي علاقه داشت و پيوسته از كتابخانه پدرش و كتابخانه نخستين معلمش «شيخ محمد زهران» استفاده ميكرد و در زمينههاي مختلف از جمله قرآن ، حديث ، سيره ، آموزش و پرورش ، روانشناسي ، جامعهشناسي ، داستانهاي ملي و غيره مطالعات وسيعي داشتند . در آن شرايط شخصيتش استوارتر شده و انديشه و ادراك او رشد بسياري پيدا كرده بود .
دامنه معلومات و آگاهيهايش بسيار گستردهتر شده و با مشكلاتي كه مصر و جامعههاي اسلامي به آن دست به گريبان بودند بيشتر آشنا گرديد . چون امام با درك عميق به خطرناكي برنامة گسترش مسيحيت كه آلت دست استعمار است پيبرده بود براي مقابله با آن سعي فرمود با علماي دانشگاه الازهر تماس و رابطه برقرار كند ، بخصوص علمايي كه غيرت و شهامت ايماني و اسلامي داشتند . او با علامه احمد تيمور پاشا نيز رابطه برقرار نمود و ضمن بحثها و مشورتهايي تصميم گرفتند كه براي مقابله با هجوم بيشتر مسيحيت مقدمات چاپ و انتشار مجلهاي را فراهم كنند و نام «فتح» را براي مجله انتخاب كردند .
همچنين از علماي الازهر كميتهاي را براي پاسخگويي به افكار انحرافي و حملات كشيشان تشكيل دادند و با تلاش امام شهيد كميته به تمام نيرنگها وتقلبات دشمنان اسلام پاسخ ميداد و نيرنگها و فريبكاري آنها را براي مردم افشا مينمود . چند واهي نگذشته بود كه به لطف خداوند شهرها از لوث وجود مبلغين مسيحي پاك گرديد .
امام البناء (رح) سال 1927 ميلادي با احراز مقام اول از دانشگاه «دارالعلوم» قاهره فارغالتحصيل شد و بلافاصله با احتمال پيوستن به يكي از گروههاي اعزامي ساليانهي حكومتي براي تحصيل در خارج روبرو گرديد ؛ امام به دلايلي نامعلوم از اين كار صرفنظر نمود و شغل معلمي در مدارس را پذيرفت . كار او تدريس زبان و ادبيات عرب در مدارس ابتدايي «اميريه» واقع در شهر اسماعيليه در منطقه كانال سوئز بود . در تاريخ 19/9/1927 ميلادي به محل سكونت و كار جديدش منتقل شد و تا سال 1946 ميلادي – كه از كار خود استعفا داد- به همان شغل معلمي اشتغال داشت .
در آنجا با چشم خود ظلم و تسلط نارواي انگليسيها را بر تمامي امور اقتصادي ، سياسي و نظامي مصر مشاهده كرد و پاره پاره شدن سرزمينهاي اسلامي ، به كشورهاي كوچك را احساس نمود و در واقع در آن شرايط شهر اسماعيليه شهري خارجي و بيگانه نشين بود ، آنها در آنجا ثروتهاي زيادي اندوخته و مقيم شده بودند . مصريهاي فقير را به كار گرفته و با آنان همچون برده رفتار ميكردند و مردم بيچاره بيشتر عمر خود را در قهوهخانهها و پاركها ميگذراندند .
او ميديد كه عدهاي از زندگي دانشگاهي و مباحث علمي (!) تصورات عجيب و غريبي دارند كه مضمون همه آنها قيام عليه دين و آداب و رسوم برگرفته از آن و افتادن به دنبال ماديگري وارداتي غربي و تراوشهاي فكري اساتيد و دانشجويان آن ، با ناديده گرفتن حدود و قوانين {ديني} بود
وستانیوز
مطالعات آمریکا اروپا
📌شناسنامه انقلاب های مخملی مردم گرجستان پس از چهار سال حکومت ساکاشویلی وقتی بهبود چندانی از نظر اقت
شناسنامه انقلاب های مخملی
انقلاب نارنجی اوکراین
کشور اوکراین در سال 1991 میلادی پس از فروپاشی شوروی سابق تشکیل شد. این کشور در میان اراضی آسیا و اروپا قرار گرفته و مشرف به دریای سیاه و در جنوب و غرب روسیه قرار دارد.
همسایگی اوکراین با چهار کشور لهستان، اسلواکی، مجارستان و رومانی از طریق زمین و با کشورهای گرجستان، ترکیه و یونان از طریق دریا و مشرف بودن بر دو دریای سیاه و آزوف و در اختیار داشتن شبه جزیره کریمه و شهر مهم یالتا و تصرف بخش عمده ناوگان دریایی شوروی سابق در دریای سیاه پس از فروپاشی به آن موقعیت منحصر به فردی داده است. علاوه بر این، این کشور پس از روسیه، دومین کشور از نظر وسعت در میان کشورهای جدا شده از شوروی سابق و دارای حدود پنجاه میلیون جمعیت است که 22 درصد آنها از تبار روس می باشند. این ویژگیها باعث شد که روسیه، امریکا و اتحادیه اروپا و پیمان ناتو توجه ویژه ای به آن داشته باشند و هر کدام در صدد است که آن را زیر سلطه و نفوذ خود قرار دهد.
انقلاب نارنجی اوکراین همانند گرجستان در سال 1383 / 2005 میلادی بر سر انتخابات ریاست جمهوری این کشور آغاز شد. در این انتخابات، رقابت اصلی بین »ویکتوریا نوکوویچ« طرفدار روسیه و ویکتور یوشچنکو طرفدار غرب و امریکا بود که طبق اعلان مجریان، اولی 49/46 درصد و دومی 46/61 درصد از آرای مردم را کسب کرده بودند. اما یوشچنکو و طرفداران او صحّت انتخابات را مورد تردید قرار دادند و با حمایت غرب مردم را به خیابانها ریختند. ایالات متحده امریکا از همان روشی که در سال 2003 در گرجستان استفاده کرد، در اوکراین نیز به کار گرفت و بسیاری از جوانان و دانشجویان را که پرچمهای نارنجی در دست و لباس نارنجی بر تن داشتند، وادار کرد در حمایت از نامزد طرفدار غرب به خیابانها بریزند و دولت را تحت فشار قرار دهند.
تجمع طرفداران یوشچنکو در خیابان های کیف پایتخت اوکراین و در مقابل ساختمان اصلی دولت، مانع کار نهادهای رسمی سیاسی شد. حمایت روسیه از یک طرف و حمایت امریکا و غرب از طرف دیگر درگیر در بحران، باعث وخیم تر شدن اوضاع شد. سرانجام با پادرمیانی اروپا و کشورهای دیگر، دیوان عالی این کشور نتایج انتخابات را باطل اعلان کرد. با حمایت صریح اروپا و امریکا از مخالفان سیاست روسیه در اوکراین، شکست سنگینی به روسیه تحمیل شد، اما فدراسیون روسیه هنوز هم توانایی تأثیر بر روند تحولات اوکراین را داشت.(کولایی، همان، ص 147)
پس از تحولات فوق، قانون اساسی این کشور اصلاح و بازنگری شد. پس از اصلاحات، نظام سیاسی این کشور بیشتر به سمت نظام پارلمانی تغییر پیدا کرد. به گونه ای که پارلمان حق انحلال کابینه را به دست آورد. رئیس جمهور توان عزل و نصب استانداران را از دست داد. وزرای امورخارجه، دفاع و امنیت و دادستان کل را نمایندگان باید پیشنهاد دهند. با این تحولات، دولت اوکراین نخستین دولتی بود که در مجموعه کشورهای مستقل مشترک المنافع، نظام پارلمانی آن تغییر پیدا کرد.(همان)
با انجام اصلاحات فوق، انتخابات ریاست جمهوری در سال 1383 / 2004 میلادی مجدداً برگزار شد و ویکتور - یوشچنکو با 52/21 درصد به عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب شد و ویکتوریا نوکویج طرفدار روسیه هم فقط توانست 44 درصد آرا را به دست آورد.
با این تغییرات تصور می شد که اوکراین به آرامش و ثبات سیاسی و بهبود اقتصادی دست یابد و جناح غرب گرای این کشور، اکثریت پارلمان را نیز به دست آورده و سالها بر اریکه قدرت تکیه زند. امّا در کمال ناباوری مردم نه تنها بهبود آن چنانی در وضعیت اقتصادی خویش مشاهده نکردند بلکه به دلیل فساد مالی، عدم توان دولت در حل و فصل مسائل و مشکلات بغرنج اقتصادی و اجتماعی، بروز بحران سوخت و قطع گاز این کشور توسط روسیه و عدم تأمین بسیاری از خواسته های مردم در جریان انقلاب نارنجی، از غرب گرایان ناراضی شدند. به همین دلیل، انتخابات پارلمانی 2006 میلادی زمان مناسبی برای تعیین عیار غرب گرایان و طرفداران روسیه تبدیل شد
وستانیوز