eitaa logo
ترور رسانه
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
603 ویدیو
40 فایل
راهبردها و اقدامات #آمریکا در مواجهه با ایران💠 همراه با ✅ تاریخ معاصر ✅اطلاعاتی از اقدامات سازمانهای امنیتی مدیر @Konjnevis 📘جهت خرید #کتاب : @Adminketabb 💥لینک کانال کتاب های سیاسی تاریخی: https://eitaa.com/joinchat/562167825C0712bdfc96
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸ابزار= تفرقه 🔸ترسان است از = تجمیع و اتحاد مسلمان ❌حربه ی جدید👈 #اختلاف_ایران_وعراق_برای_کمرنگ_شدن_‌اربعین #بصره_عراق #آبادان_ایران #هوشیاری👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
⚜ ⚜⚜ ⚜💠⚜ ⚜💠💠⚜ ⚜💠💠💠⚜ ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ نویســـنده: اینڪہ فرات در اختیار ماست و این دشمن است که باید از تشنگــــے هلاڪ شود یا بیعت با شما را بپذیـــرد.. علــــے گفت: بہ اندازه ے $نیازتـــــان از آب بردارید و ہہ خود برگردید. بگذارید سپـــــاه معاویـــہ هم از بر دارنده. یـــاران علـــےاز این تصمیم شگفت زده نشدند، اما سربازان معاویه ناباورانه فڪـــر مےڪردند ڪہ چگونه علــــے آب را از دشمـــن خود دریغ نمےڪند. و روزها یڪے پس از دیگرے مےگذشت. همہ بے صبرانہ منتظر دستــور حملہ از سوے علــــے بودیم، اما علـــے با فرستادن فرستادگانے بہ نزد معاویہ، او را بہ و تـــن دادن بہ بیعــــــت فرا مےخواند. پیغــام معاویہ اما بهانہ ے خونخواهے عثمــان بود. ما همچنان در صفیــــن بودیــــم. صفیـــن چونان پوستے پیســــہ بہ نظر مے رسید؛ چون سیـــــاه و سفیــــد قطعہ زمینــے از صلـــــح ڪہ بہ وسیـــلہ ے یڪدندگے معاویہ شڪاف برداشتہ یا ڪتابے از جنگ ڪہ بہ وسیلہ ے درنــگ و مہــلــــت، پــــاره شده بــــود. علــــے بہ دنبال بــــس بود تا بہ وسیلــہ ے آن بہ $صلحــــے همیشگــــے دست یابد ڪہ پریشانــے امتــــش را بہ امنیت تبدیل ڪند و زندگی و سلامـــت را بہ آنـــان ارزانـــے دارد. روزها مے گذشت؛ نہ صلـــح بود و نہ جنـــگ. علـــے پیوستہ هم پیمـــان با زندگے بود و در از جنــــگ، و معاویہ دوستدار همیشگے و . برخے زمزمہ هاے ناخوشایند در سپــــاه علـــــے، برخے امیدها را بر بـــاد مےداد. گویے صبــــر علــــے در بہ تأخیر انداختـــن جنگ، صبـورے را از آن ها مےگرفت. زمزمہ هایے بہ گـــوش مے رسید، مےگفتند: بایــــد پس از نب ــرد بر سر فــــرات، حملہ ے بزرگ آغاز می شد ... علــــے باید بیش از این ملاحظہ نڪند و بر دشمن بتازد... ✨ ..‌. @chaharrah_majazi
•••💚••• #حب_الحسین_یجمعنا آقا! امروز هم به علمت نیاز دارم انگار سرنوشت این است، هر که خواهد راه یابد باید به علمت چنگ زند. حتی اگر در پی خویش باشد هم. #کوتاه_نوشت #بوی_محرمش_میاد ⚫️ ✍ #روشنک_بنت_سینا @roshanakbentesina http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
📢 توجـــــــــه 📢 توجــــــــــه یه خوب براتون دارم😌✌️ عرضم به حضورتون این ڪہ داریم😍 یہ مسابقہ عالی به عشق ڪربلا❤️ منتظر خبرای جدید باشید🌷
⚜ ⚜⚜ ⚜💠⚜ ⚜💠💠⚜ ⚜💠💠💠⚜ ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ نویســـنده: ما براے جنــــگ آمده ایم نه صلح ... باید از ڪشتــه هاے دشمن پشتــــه بسازیم ... آیا علــے از مےهراسد؟ آیا سپـــاه شـــام از ما قوے تر است؟ و علـــے سپــــاه خود را به و فرا مے خواند و مےگفت: این ڪہ مےگویید بہ خاطر تـــرس از مـــرگ فرمـــان جنگ نمےدهم، به خــــــدا سوگنـــد باڪے ندارم ڪه به آغوش مرگ بروم یا مرگ نزد من آید. به خــدا سوگند هیچ روزے جنگ را به تأخیر نینداختم جز به امید این که گروهے به من بپیوندند و شوند. این براے من بهتر از این است که آنان به خاطر گمراهے شان - هر چند در گناه باشند در جنگ نابود شوند. ماه به پایان رسید و ماه صفـــــر آغاز گردید. حال احســـــاس می شد که به روز جنگ با دشمن نزدیک مےشویم. تا این ڪه فرماندهان سپاه، دسته هاے سواره نظام و پیاده نظام را به صف ڪردند. تیراندازان در صف جلو ایستادند. سپاه آرایش جنگے به خود گرفت. من جزء افراد پیاده بودم. سپاه معاویـــه نیز در فاصله ی دویست مترے ما آماده ے نبرد بودند. امام که لباس رزم پوشیده بود، سوار بر اسب خود، مقابل سپـــاه ایستاد. مالڪ اشتر ڪه فرماندهے سواره نظام بود، با تڪان دادن شمشیر خود بر بالای سرش، سپاه را به آرامش و سڪوت فرا خواند. وقتے همه ساڪت شدند، امام با صداے بلند و رسا گفت: یـــاران من! صبر و بردبارے من و شما براے نجات دشمن از مرگ و در افتادن در جهنم خدا نتیجه نداد. اینک که دشمن بر رأی خود استوار است، چاره ای جز پیڪار نیست. من شما را نصیحت مےڪنم به این ڪه اگر دشمن را شڪست دادید، اسیران را نڪشید. دشمن را چون زخمیان خود ڪنید. عورتی را ڪشف نڪنید و ای را مثلــه نسازید. فراریان را تعقیب نڪنید و آن ها را نڪشید. ثابت قدم و استوار باشید و خدا را یاد کنید تا رستگار شوید. باشید ڪه خداوند با بردبـــــاران است. پس از سخنان امام، اشتــــر با حدود بیست تن از سواره نظام، و من نیز با همین تعداد از زره پوشان پیاده نظام، به طرف سپاه دشمن به راه افتادند و در میانه میدانگاه ایستادند. از سوے شامیان نیز تعدادے سواره و پیاده در مقابل آن ها صف آرایے ڪردند تا شاهد اولین نبرد تن به تن باشند. آن ڪه پیشاپیش نیروهای دشمن بر اسب سیاهے نشسته بود، ڪسے نبود جز عمــــروعــــاص من او را برای اولین بار مےدیدم. جنگ تن به تن بین دو گروه آغاز شد. 🍃@chaharrah_majazi
⚜ ⚜⚜ ⚜💠⚜ ⚜💠💠⚜ ⚜💠💠💠⚜ ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ نویســـنده: مالــــڪ اشتـــر با عمـــروعــاص مے جنگید. من نگاهم بیشتــــر روے آن دو بود؛ عمروعاص با این ڪه خوب مےجنگید، اما حریف مالڪ نبود. خدا خدا مےڪردم تا مالڪ با ضربتے او را نقش زمین ڪند، اما نبرد آن دو مغلوبه اي نداشت. این مرحله از نبرد با یڪ ڪشته و سه مجروح از سپاه ما و پنج ڪشته و چهار مجروح از سپاه شام به پایان رسید. هر دو گروه به قرارگاه خود بازگشتند. عصر آن روز گروه هاے دیگرے از دو سپاه به نبرد باهم پرداختند. نبردهاے گروهے تا چند روز ادامه داشت. هنوز دو سپاه قصد حمله ے عمومے نداشتند. من در جنـــاح راست سپـــاه امام بودم. فرمانده مان عبدالله بن بدیل بود؛ پیرمردي لاغر اندام و سفید چهره با چشمانے گود و ابروانے پر پشت و پیشانے بلند و محاسنے سفید. او از پیامبر اسلام بود. از روزی ڪه فرمانده ے گروه ما را به عهده گرفت، دلم نمیخواست یڪ لحظه چشــــم از او بردارم. منے ڪه را ندیده بودم، دوست داشتم به چشمان او نگاه ڪنم. به همان چشمانے ڪه روزگارے نه چندان دور، پیامبر را دیده بود. روزے ڪه قرار بود حمله ے گسترده به سپاه شام انجام شود، عبدالله بن بدیل مقابلمان ایستاد. ما روے زمین دو زانو نشستیم گفت: معاویه جایگاهے را ادعــــا ڪرده ڪه از آن او نیست و با صاحبان حقیقے این مقام، به نزاع برخاسته و با منطق باطل به نبرد با آمده است. علـــے و حقانیـــــت علـــــے را آن گونه ڪه من مےشناسم شما نمےشناسید. علـــے را تنها پسر عمو، داماد و وصے رسول خدا ندانید؛ او پس از پیامبر ترین انسانی است ڪه خدا و من پس از رحلت رسول الله، انسانے به عظمت و ڪرامت او ندیدم ڪه خلیفه ی مسلمین باشد. علـــے نور خدا بر زمین و در میان ماست و معاویه پرتوے از ظلمت شب در میان اعراب و مسلمانان است. پس با این شیطان نبرد ڪنید و از او و سپاهش ! چگونه بهراسید حال آن ڪه در دست شما ڪتاب خداست و در ڪنارتان مردے چون علـــے قرار دارد؟ پس برخیزید و براے نبرد با دشمنان خدا حرڪت ڪنید! عبدالله زرهاے کپڪوتاه پوشیده بود و در حالے ڪه در هر دو دست خود شمشیر گرفته بود، پیشاپیش سپاه حرڪت ڪرد. من نیز قبضه ے شمشیرم را محڪم به دست گرفته بودم و مے فشردم. حرڪت گسترده و هماهنگ سپاه امام آغاز شده بود. ✨ ... لینک قسمت اول https://eitaa.com/chaharrah_majazi/2955 🍃@chaharrah_majazi
خوندن این دو قسمت عالی فراموش نشه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🖤🏴🖤🏴🖤🏴 بسم رب الحسیــــن... ☄زیر گوشِ دلــــم هزاران بار گفت آن پیر مکتب عشــــق زندگے بے حسین یعنے هیچ زندگے با حسین یعنے عشق☄ ❄️ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ماهِ محرم، در همین راستا ڪانال چهارراه مجازی برگزار مے ڪند‌: ❤️.. ی عاشقانـہ اے براے ثاراللــــہ..❤️ ✨با محوریت ماهِ محــــــــــرم✨ ❣ هاتون رو در رابطه با حضرت سیدالشهدا تا دهم محرم یعنی روز عاشورا در قابل از مراسمات شهر یا محله یا تصویر محرمی ،، ،،، به این آیدی ارسال کنید: @dastyar_hajghasem114💌 💥همراه با جوایز نقدی برای چهار نفر اول💥 🔴 این مسابقـہ رو به هیچ عنوان از دست ندید. 🔸نفرات اول تا چهارم با توجه به تعداد سین (بازدید) تصویرشون انتخاب میشند 💓 منتظر عاشقانه های زیباتون هستیم💓 💌http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8 🖤🏴🖤🏴🖤🏴
سلام به شما دوستان عزیز🌹 ایام اباعبدالله الحسین رو به همه شما بزرگواران تسلیت عرض می‌کنیم و التماس دعا داریم. عزیزان آغاز شده و شما می تونید اثراتتون رو به آی دی زیر ارسال فرمایید👇 @dastyar_hajghasem114 منتظر شما هستیم🌷
⁉️ «سلام علیکم شب بخیر میشه یه نمونه عکس بدیدببینم براارسال تصویر» __________________________________ دوستان عزیز اسم مسابقه «» هستش... 🍃یعنی شما کار هایی رو‌ که به عشق ثارالله انجام می دید می تونید برای ما عکس بگیرید و بفرستید.🍃 نمونه ها رو شما می سازید. یک نفر به عشق ثارالله: -نذری میده. -کتاب می خونه. -پرچم عزا در خونش نصب می کنه. -به فقرا کمک می کنه. -به یاد لب تشنه آقا به مردم آب میده. -دلنوشته می نویسه. -عکس نوشته درست می کنه. -از نحوه مراسم مذهبی که توی شهرش به عشق آقا برگزار میشه عکس می گیره و توضیح میده. -از مراسمات عکاسی می کنه. -به عشق آقا فرزندش رو حسینی تربیت می کنه و عکس کوچولوش رو می گیره. و... هر کاری که شما به انجام میدید طبق نظر و ابتکار و خلاقیت خودتون می تونید برای ما ارسال کنید.💞 @chaharrah_majazi
✍ عہــد بستہ ام امسال بہ عشق ارباب در پے معرفـــت ڪرب و بلایش باشم. مسابقہ ے 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۱ ارسالے از بوشهر🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
جوایز مسابقـــہ😍🎁 اول👈 تلفن همراه نفر دوم👈 ۲۰۰ هزار ریــال وجه نقد نفر سوم👈 کارت شارژ ۱۰۰هزار ریالی نفر چهارم👈 کارت شارژ ۵۰ هزار ریــالی طریقہ انتخاب 👇 شرکت کنندگان در مسابقه میتونند عکس خود را در کانال برای مخاطبین، گروه ها و... فروارد کنند... هرچه تعداد (بازدید) بیشتر باشد آن عکس برگزیده می شود. همین الان تصویر رو ارسال کن👇💐 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
//مسابقه ی بزرگـــــ عاشقانه ای برای ثارالله // 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴 🏴 جهت ترویج اصیل محرم و عزاداری سالار شهیدان برگزار شده است و شما میتوانید تصاویر مراسم عزاداری ، کوچولوهاتون در مراسم ها ، و هر عاشقانه ای با اباعبداله دارید عکس بگیرید و ارسال کنید 🍃نحوه ی شرکت در 👇 ۱- ارسال عکس مورد عشق تون به اباعبدالله به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 ۲- اسم شهر ۳- یک جمله کوتاه(دلخواه) ۴- فروارد عکستون از کانال جهت افزایش بازدید جوایز : نفر اول : تلفن همراه نفر دوم تا چهارم جوایز نقدی همراه ما باشید🌹 ▪️بازدید بیشتر از عکس را تعیین خواهد کرد 🌱وقت ارسال عکس👈تا روز عاشورا 🌱وقت سین زدن (بازدید) یک روز بعد از عاشورا ساعت ۲بامداد (بدلیل مراجعه زیاد از صبوریتون ممنون) @chaharrah_majazi
شاعرانـــہ اے بہ عشــــق ثـــارالله❤️ مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۲ ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
💎امام حسین عليه السّلام: چشمان هر كس كه در مصيبت هاى ما قطره اى اشك بريزد، خداوند او را در بهشت جاى مى دهد. مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۳ ارسالے از رفسنجــان🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
شما هم‌می‌تونید دلنوشته و شعرهاتون رو در این قالب برامون بفرستید😍❤️
دَه مــــاه، همــہ منتظــر ِمــاه ِتـــو هستند در سال بــہ جــز مــاه محــرم خبرے نیست... (ع) 🌹 🏴 @chaharrah_majazi
محمـــد متیـــن مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۴ ارسالے از قـــم🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
شما هم میتونید عکس کوچولوهاتون بفرستید😍
قیامت بی حسین غوغا ندارد”شفاعت بی حسین معنا ندارد”حسینی باش که در محشر نگویند”چرا پرونده ات امضاء ندارد. مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۵ ارسالے از کرج اشتهارد🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
خوش آن دفتـــر ڪہ عنوانـــش حسیـــن است.💚 مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۶ ارسالے از بابـــل🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
بریم سراغ این قسمت هیجان انگیز رمان😍👇
🔶 🔶🔶 🔶🔺🔶 🔶🔺🔺🔶 🔶🔺🔺🔺🔶 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ نویســـنده: موقع حرڪت، پاهایمان را بہ زمیـــن مےڪوبیدیم تا ضرباهنگ ڪوبنده ے گــــام هایمان زمیـــن را . جنگ در صفیــن هیچ شباهتــے به جنگمان در بصـــره نداشت در آن جنـگ هر دو گروه، اندڪ بودیم و مقاومت مخالفان ڪہ شہر بصــــره را تصــرف ڪرده بودند، چندان دوام نیاورد. اما سپـــاه شــــام، بہ ، بیش از ما بودند. من آن روزها ڪہ جــــوان بودم و داراے قامتـــے بلنــد و بـــازوان ستبـــر بہ راحتــے شمشیــــر خود را به حرڪت در مےآوردم و بے آن ڪہ از شدن مےجنگیدم. هرچہ زمـــان مےگذشت، زمیـــن بہ خون ڪشتہ ها و مجروحيـــن هر دو سپـــاه تر می شد. ڪشته هاے شامیــان بیشتر بود و پیشروے ما در قلــب سپــــاه معاویہ، نشــان از پیروزے ما داشت. عــرق از ســـر و رویــم مي ریخت. گاهے ڪہ فرصتے پیش مےآمد بہ اطرافم نگاه مے ڪردم؛ امــام را مےدیدم ڪہ سوار بر اســب، شمشیـــر اش را بر فـــرق شامیـــان مي ڪوفت. دیــدن امــام و اطمینـــان از زنـــده بودن او بہ من قــوت قلـــب مےداد و من در ڪنار عبــــدالله فرمانده ے شجاعـــم اینڪ در قلــــب سپـــاه شـــام بودیم. آن ها چاره اے جز عقـــب نشینے نداشتند و هر قدمے ڪہ از آنان بہ پس مے نشست، ما بہ خیمہ گاه معاویـــہ نزدیڪتر مےشدیم. اطراف خیمہ گاه او سربازانــش فشرده و منسجم ایستاده بودند تا مانــع نزدیڪ شدن ما بہ معاویـــہ شوند. و وحشـــت را در صـــورت خستہ ے آن ها بہ وضوح مے دیدم. هرچند آن ها با معاویہ مــــرگ بستــہ بودند و قصـــد داشتند تا رسیدن بہ مرگ از معاویــہ محافظت ڪنند، اما پیشروے گروه ما ڪہ عبـــدالله سرمســـت از آن شمشیــــر مےزد و رجــــز مےخواند، مــا را به جلو فرا مےخواند تا قرارگاه معاویـــہ را تصرف ڪنیم. هر لحظــہ که می گذشت، به خرگاه سفیـــد و بزرگ معاویــہ نزدیڪتر مےشدیم. دعا ميڪردم با ڪشتہ شدن معاویہ و فرار لشڪریانش، غائلہ ے صفیـــن هرچہ زودتر بہ پایــان برسد. اما پنـج ستــون از فداییان معاویہ، خرگـــاه او را در حلقــہ ے خــود داشتند و ما براے شڪستن این محاصـــره، تــلاش مےڪردیم. ناگہان متوجہ شدیـــم ڪہ پیشروے زیاد باعث شده ڪہ در ے آن ها قرار بگیریم. البتہ بعدها شنیدم ڪہ عقـــب نشینے تعدادے از سربازان ما از جنـــاح راست، باعـــث دور زدن سربــازان شـــام و بہ محاصـــره در آمدن ما شده است. اینڪ بایــد هم از جلـــو هم از پشـــت با دشمن مےجنگیدیم. شرایـــط بہ گونہ اے بــود ڪہ مجال ایستادن و سر از ڪار دیگـــران در آوردن نبــود. فقط صـــداے چڪاچڪ و و هایے بود ڪہ هر دو طرف بر زبان مے آوردند. ✨ ... لینک قسمت اول https://eitaa.com/chaharrah_majazi/2955 💟 @chaharrah_majazi