ترور رسانه
🍁 🍁🍁 🍁🍂🍁 🍁🍂🍂🍁 🍁🍂🍂🍂🍁 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_سی_
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
✨
✨✨
✨☘✨
✨☘☘✨
✨☘☘☘✨
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_سی_و_یکم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
ایرینــا گفت:
او را چه به ڪنسرت؟!
آن قدر پیر شده ڪه حال ندارد راه برود!
خودم با شما مے آیم.
یولا گفت:
حرف پدر، رگ غیــرت شما را جنباند مادرجان!
حالا ڪه شما مے آیید، دست از سر پدر مےڪشیم تا به ڪارهایش برسد.
آنوشا بازوے ڪشیش را گرفت و گفت:
تو هم بیــا بابابزرگ.
ڪشیش گفت:
نه عزیزم، من باید ڪتاب هایم را بخوانم.
آنوشا گفت:
شما چقدر ڪتاب مےخوانید بابابزرگ!
خسته نمےشوید؟
ڪشیش گفت:
چرا عزیزم، خسته مےشوم.
اما چاره اے ندارم؛ باید این ڪتاب ها را بخوانم تا آن چیزے را ڪه دنبالش مےگردم، پیدا ڪنم.
آنوشا پرسید:
بابابزرگ!
توے ڪتاب ها دنبال چی مےگردید؟
ڪشیش او را به خود فشرد و گفت:
خیلــے چیزها آنوشا جان.
بزرگ ڪه بشوے تو هم باید گم شده هایت را توے ڪتاب ها پیدا ڪنـے...
آنوشا گفت:
ولے من چیزے گم نڪرده ام.
همیشــه مواظــب هستم تا وسایلــم گم نشود.
ایرینــا و یولا با صداے بلند خندیدند.
اما ڪشیش سرش را پایین انداخت و به ڪتاب مقدس در روي میز عسلــے خیره ماند.
***
خلوت و سڪوت منزل و نشاطــے ڪه از خواب بعد از ظهـرش در خود احساس مےڪرد، نوید یڪ شب پر مطالعــه را مےداد.
اوراق باقــے مانده از ڪتاب قدیمــے آنقدر زیاد نبود ڪه نتواند مطالعه ے آن را به پایان برساند، و هنوز باقــے بود؛ راهے ڪه ڪشیش احساس مےڪرد پایانی ندارد.
ڪتاب هاے زیادے توے قفسه در نوبت مطالعه بودنــد.
#حب_الحسین_یجمعنا
#شب_جمعه
🍃@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
ترور رسانه
✨ ✨✨ ✨☘✨ ✨☘☘✨ ✨☘☘☘✨ ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_سی_
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
🔹
🔹🔹
🔹🍁🔹
🔹🍁🍁🔹
🔹🍁🍁🍁🔹
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_سی_و_سوم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
دلش مے خواست بداند این بار ڪاتب ایرانے درباره ے علــے چه گفتــه است:
***
طلحــه به زبیـر نگاه ڪرد و زبیــر به طلحـه خیره شد، سپس نگاهشان را به مرد دوختند.
طلحــه با دسـت به او اشـاره ڪرد و گفت:
برو، مرخصــے!
مـرد ڪه رفت دوباره به هم نگاه ڪردند.
طلحــه گفت:
چه ڪنیم؟
#جنگیدن با علــے آن هم پس از #بیعتــے که با او داشتیم، ڪمــے دور از #انصــاف نیست؟
زبیــر گفت:
روزے ڪه با علــے بیعـت ڪردیم، گمان مےبردیم ڪه او حڪومت بصره را به من و ڪوفه را به تو خواهد داد، اما علــے توجهــے به ما نڪرد.
چگونه بر بیعــت خویـش پایدار باشیم ڪه هم اینڪ خبر رسیده بصــره مستعــد قيـام عليه علــے است و دوستانمان ما را به آن سوے فرا خوانده اند؟
طلحــه آهــے ڪشید و گفت:
ببیــن روزگــار با ما چه ڪرده است برادر!
ما از یــاران پیامبــر خدا بودیــم، اما پس از او خلفا ما را به مسندے نگماردند.
حتــے عثمـان با ما از در دشمنــے در آمد و ما در تحریڪ مردم و به قتــل رساندن او نقش داشتیم.
حال علــے نیز ما را سزاوار حڪومت نمےداند و خانه نشینمـان نموده است.
زبیــر گفت:
ما را به خانـــه نشینــے چه ڪار؟!
هر چه زودتــر مدینه را ترڪ ڪنیم و به بهانه ے عمــره به مڪه برویم.
مےتوانیم در مڪه عده اے از دوستانمان را متحــد ڪنیم و قشونــے گرد آوریم و به سمت بصــره حرڪت ڪنیم.
طلحــه گفت:
موافقــم.
مانـدن در مدینــه هیـــچ سودے براے ما ندارد.
مڪه در واقع مرڪز مخالفان علــے است؛ خصوصــا فرمانـداران و والیــان عثمــان ڪه بعد از عزل از مسئولیــت، به مڪه رفته اند.
در آنجا هسته اے در حال شڪل گیرے است.
عایشــه نیــز در آن جاست و علــم مخالفت با علــے را به دســت گرفته و چون معاویــه، خواهــان خونخواهـے عثمان است.
زبیــر از جا برخاســت و گفت:
برخیز طلحــه ڪه باید تدارڪ سفــر را ببینیم.
راهے طولانے و ڪارے بزرگ در پیــش داریــم.
#حب_الحسین_یجمعنا
#سیاسی
☘@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
ترور رسانه
🔹 🔹🔹 🔹🍁🔹 🔹🍁🍁🔹 🔹🍁🍁🍁🔹 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_سی_
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
🔹
🔹🔹
🔹🍁🔹
🔹🍁🍁🔹
🔹🍁🍁🍁🔹
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_سی_و_پنجم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
عثمـان بن حُنیـف، فرمانــدار بصــره نگــاه مضــطربش را بـه دوســت و مشاورش احنف بن قیس دوخت.
احنـف ڪه پیرمردے بـود با محاسنـے انبـوه و سفیــد پیشانــے پر چیــن و چروڪ، به عثمان نگاه ڪرد و گفت:
طلحــه و زبیــر این قدر گستــاخ شده اند ڪه از تو خواسته اند دارالاماره را بدون مقاومت تحویلشان بدهــے؟
عثمان گفت:
بلــه!
هر چند ڪه هرگــز من چنین #خیانتــے نخواهم ڪرد اما جنگیــدن با صحابــه ے رسول الله براے من ڪار آسانــے نیست؛ به خصــوص ڪه عایشــه نیز با آنان است.
احنف پرسیــد:
آن ها دقیقــا در ڪجا مستقر شده اند؟
عثمـان پاسخ داد:
در منطقه ے «ضيـــره» فرود آمده اند.
عایشــه نیز براے ســران برخــے طوایــف بصــره نامه نوشتــه و از آن ها خواسته است او را در سران برخــے طوایف برابر علــے یارے دهند.
بصــره اوضاع و احوال خوبــے ندارد احنف...
گفت:
تو فرماندار شهرے و مردم تحت فرماندهے تو هستند.
پیش از آن ڪه آن ها وارد شهر شوند و پیڪارے در داخل شهر به وجــود آید، تو به سوے آنان برو؛ زیرا اگر آن ها وارد بصــره شوند ممڪن است دل هاے مردم به سبب همراهــے همسر پیامبر با آنان، سست شود و ڪار بر تو دشوار گردد.
عثمــان گفت:
بلــه،
تدبيــر شایستــه همین است، اما امام به من توصيــه را به نزدشان بفرستم و با آن ها مذاڪره ڪنم.
اما مذڪرات به نتیجــه اے نرسید.
وقوع جنــگ محتمـل بود.
ڪاروان مخالفـان به سوے بصره حرڪت ڪردند.
سربازان بصــره نیز از شهر خارج شدند، دو سپــاه مقابــل هم قرار گرفتند.
پیش از هر برخوردے، عایشــه براے مرعـوب ڪردن #دل مردم بصــره سخن گفت:
شما پیوستــه از عثمان و ڪارڪنان او شڪوه داشتید و مطالب خود را با ما در میــان مےگذاشتید.
#حب_الحسین_یجمعنا
#عشق
💠@chaharrah_majazi
#ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
ترور رسانه
🔹 🔹🔹 🔹🍁🔹 🔹🍁🍁🔹 🔹🍁🍁🍁🔹 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_سی_
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
🔹
🔹🔹
🔹🍁🔹
🔹🍁🍁🔹
🔹🍁🍁🍁🔹
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_سی_و_هفتم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
ابو موسی اشعری فرماندار کوفه نگاهی به ابن عباس و مالک اشتر انداخت و گفت:
این همه راه از مدينه تاخته اید و به کوفه آمده اید تا مرا از امری مطلع کنید که خود پیش از شما آن مطلع شده ام؟
اشتر با انگشت به ابوموسی اشاره کرد و گفت:
تو می دانی که وقتی علی فرمانداران عثمان را یکی یکی عزل کرد، نوبت به تو که رسید من مانع #عزل تو شدم.
آن روز به علی گفتم ابوموسی مردی پیراسته در حفظ بیت المال و عامل به شرع است و بهتر است او را معزول نکنی و علی نیز پذیرفت.
تو با علی بیعت کردی و فرماندار او در کوفه ای.
اما وقتی از ماجرای بصره مطلع شدی، قدمی بر نداشتی و به یاری دوست خود عثمان بن حنیف نشتافتی، علی یک بار محمد بن ابوبکر را به نزدت فرستاد تا به تو گوشزد کند که با سپاهیانت به بصره روی و غائله ی آنجا را ختم کنی، اما تو باز هم نافرمانی کردی.
اینک من و ابن عباس به نزدت آمدیم تا وظیفه ات را گوشزد کنیم و بدان که علی از کردار تو سخت خشمگین است.
ابوموسی محاسن سفید و بلندش را به دست گرفت و تابی به ابروان پر پشتش داد و گفت:
بله، تو راست می گویی؛ من با علی بیعت کرده ام و باید فرمانبردار او باشم، اما من که ریشم را در خدمت به #اسلام سفید کرده ام، این جنگ را برادر کشی می دانم و عقیده دارم که در خانه نشستن، راه آخرت و قیام راه دنیاست.
و بدان مالک که این شورشی است که انسان #خواب در آن بهتر از بیدار است و #بیدار بهتر از نشسته است.
پس بهتر است فقط نظاره گر باشیم.
ابن عباسی با چهره ای برافروخته به ابوموسی نگاه کرد و گفت:
این چه حرفی است میزنی ابوموسی؟
کجا خداوند و رسولش در #خانه #نشستن را راه أخرت و قیام در راه خدا را قیام برای دنیا دانسته است؟!
#حب_الحسین_یجمعنا
#شرمساری
💠@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
ترور رسانه
⚡️ ⚡️⚡️ ⚡️💥⚡️ ⚡️💥💥⚡️ ⚡️💥💥💥⚡️ ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
⚡️
⚡️⚡️
⚡️💥⚡️
⚡️💥💥⚡️
⚡️💥💥💥⚡️
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_چهل_و_یکم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
علـــے رو به ابن عبــاس گفت:
ما به سوے بصــره حرڪت مےڪیم.
اما تــو پیــش از ما به بصــره برو و با این سه تن سخن بگو.
شایـد قبــل از آغاز جنگ آرام گیرند و دست از لجاجت بردارند.
ابن عباس مےگوید:
در بصــره نخست به دیـدار طلحـه رفتم و بیعتش را با امام به او یادآور شدم.
او گفت:
من بیعــت ڪردم در حالــے ڪه شمشیــر بر سرم بود.
گفتم:
عجــب!
اما من تو را دیــدم ڪه با ڪمال آزادے بیعت ڪردے.
یادم هست علــے به وقت بیعــت، به تو گفت ڪه اگر مےخواهــے من با تو بیعت ڪنم و تو خلیفه شوے و تو گفتــے ڪه ڪسـے به خلافت مستحق تر از تو نیست یا علــے!
طلحــه گفت:
درسـت است ڪه علــے این سخن را گفت، ولــے در آن هنگام گروهے با او بیعت ڪرده بودند و مرا امڪان مخالفت نبود...
آن گاه افزود:
ما خواه ان خززون عثمان هستیم و اگر پسر عموے تو علــے خواهان حفظ خون مسلمانان است، قاتـلان عثمــان را تحویـل دهد و خود را از خلافزت خلـع ڪند تا خلافت در اختیار شورا قرار گیرد و شورا هر ڪه را خواست انتخاب ڪند.
در غیر این صورت، هدیه ے ما به او شمشیر است.
من فرصت را غنیمــت شمردم و پرده ے رسوایــے اش را بالا زدم و گفتم:
بخاطر دارے ڪه تو عثمان را ده روز تمام محاصره ڪردے و مانع رسیدن آب به درون خانه ے او شدے و آن گاه ڪه علــے با تو مذاڪره ڪرد، اجازه دادے آب به درون خانه ے عثمان برده شود.
و وقتے مصریان وارد خانه ے او شدند و در مقابل چشمان شما اورا ڪشتند تو مانع نشدی.
و بعد هم مثل همه، با علــے #بیعت ڪردے.
شگفتا ڪه تو در خلافــت سه خلیفــه ے پیشين، ساڪت و آرام بودے، اما نوبت به علــے ڪه رسید از جاے ڪنده شدے!
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
💠@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
ترور رسانه
⚡️ ⚡️⚡️ ⚡️💥⚡️ ⚡️💥💥⚡️ ⚡️💥💥💥⚡️ ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت
#ریپلاے به قسمت قبلی☝️
⚡️
⚡️⚡️
⚡️💥⚡️
⚡️💥💥⚡️
⚡️💥💥💥⚡️
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_چهل_و_سوم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
طلحه گفت:
هر کس می خواهی باش ای علی!
تو مردم را به کشتن عثمان تحریک کردی و باید پاسخگوی کار خود باشی!
على خم به ابرو آورد و گفت:
دروغ می گویی طلحه تو همسر پیامبر را با خود به میدان جنگ آورده ای تا در #سایه ی او نبرد کنی در حالی که #همسر خود را در خانه نشانده ای! آیا آنچه را پیامبر آموخت فراموش کرده ای؟
طلحه حرفی برای گفتن نداشت.
علی رو به زبیر گفت:
و اما تو زبیر!
تو از اقوام ما و از فرزندان عبدالمطلبی.
آیا سزاوار است که بخاطر فرزند ناخلفت رو در روی ما بایستی؟
آیا به خاطر داری روزی را که پیامبر از قبیله ی بنی غضمم عبور می کرد، او به من نگاه کرد و چیزی گفت و خندید و من نیز خندیدم، تو برافروخته شدی و به پیامبر گفتی چه با علی می گویید و می خندیدید و با ما سخن نمی گویید، و پیامبر به تو خیره شد و گفت:
ای زبیر روزی خواهد رسید که تو با علی بجنگی و در همان حال #ستمگر از دنیا بروی.
و تو سرت را تکان دادی و گفتی #محال است که من رو در روی علی قرار بگیرم...!
حال چه شده است؟
زبیر سرش را به زیر انداخت و حرفی نزد.
علی بدون نتیجه به نزد سپاهیانش باز گشت.
على به آرایش و سازماندهی سپاه خود پرداخت و فرماندهان خود را تعیین کرد، او ابن عباس را فرمانده ی کل مقدمه سپاه، عمار یاسر را فرمانده ی کل سواره نظام و محمد بن ابوبکر را فرمانده ی کل پیاده نظام و داد.
در حالی که او مشغول سازماندهی لشکریانش بود، ناگهان بار تیر از طرف لشکرگاه دشمن باریدن گرفت و بر اثر آن، چند تن از چند تن از یاران علی کشته شدند؛ از جمله فرزند عبدالله بن بدیل.
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
#عشق
💠@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
ترور رسانه
⚡️ ⚡️⚡️ ⚡️💥⚡️ ⚡️💥💥⚡️ ⚡️💥💥💥⚡️ ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
🍃
🍃🍃
🍃✨🍃
🍃✨✨🍃
🍃✨✨✨🍃
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_چهل_و_پنجم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
علــے از محمد بن ابوبڪر خواست تا به ڪجاوه ے خواهرش برود و حال او را جویــا شود.
طلحـه با مشاهده ے شڪست سپاهیانش و پراڪنده شدن آن ها #فـــــرار را به ماندن ترجیـــح داد.
مروان بن حڪم دوست و همرزمش، او را در حال
فــرار دیــد و تیرے بر ڪمان گذاشت و به سوے او پرتاب ڪرد.
تیـــر، طلحــه را نقــش زمیــن ساخت.
خود را به سختــے به خرابه اے رساند و در حالــے ڪه جان مےداد با خود گفت:
خون هیچ بزرگــے در عرب، مثل خون من لوث نشد.
این را گفت و جــان سپرد.
زبیـــر، دومیــن آتش افــروز جمــل، وقتے شڪست را دیـد تصمیــم گرفت به سوے مدینه فرار ڪند.
در بیــن راه گرفتار مردے از طوایف عرب شد.
مــرد او را شناخــت و بـر او ڪه در حال نماز بود، حمله برد و او را به #قتـــل رساند.
غائلــه به پایــان رسیــد.
علــے و یارانــش به بصــره وارد شدند.
مردم در میــدان شهــر گرد آمدند تا به سخنان علــے گوش دهند:
اے مــردم بصــره!
شما سپاهیان آن زن و پیروان آن شتر بودید.
او چون شما را فراخواند، پاسخ گفتید و چون شڪست خورد، فرار ڪردید.
اخلاق شما پست و پیمان شما سست و دین شما #نفــــــــاق و آب شما شور است.
هر ڪس ڪه در شهر شما اقامت گزیند، در دام گناهانتان گرفتار شود و آن ڪس ڪه از شما دورے گزیند در امان خواهد بود.
گمانم همگــے در #عذاب خــدا غـــرق شده اید و تنها مناره مسجدتان همچون دماغــه ے ڪشتــے بر روے آب نمایــان اسـت.
سرزمیــن شما به آب نزدیڪ و از آسمــان دور اســت.
خــرد هاے شمــا #سبڪ و #افڪار شما نــازل است.
شما به سبب سستے اراده، هدف خوبــے براے شڪار #درندگان هستید.
علــے نفس بلندے ڪشید و صدایش را پایین آورد و گفت:
اے مــردم بصـــره!
همه ے شما را عفـــو ڪردم...
از فتنه دوری گزینید!
شما نخستیـــن ڪسانے هستیــد ڪه بیعــت خـود را شڪستید و عصــاے امـت را دو نیــم ڪردیــد و از گناخ باز گردیــد و خالصانــه توجــه کنید.
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
#جمعه
💠@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
ترور رسانه
🍃 🍃🍃 🍃✨🍃 🍃✨✨🍃 🍃✨✨✨🍃 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_چهل
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
🍃
🍃🍃
🍃✨🍃
🍃✨✨🍃
🍃✨✨✨🍃
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_چهل_و_هفتم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
بر شما بـاد تقوے و پرهیزگاري و اطاعت از آن ڪس از خاندان پیامبــر ڪه خدا را اطاعت ڪرده است.
ڪه این گروه به اطاعـت، اولــے و شایسته ترند از ڪسانــے ڪه خـود را به اسـلام و پیامبـر نسبت مےدهند و ادعاے خلافـت مےڪنند.
اینــان با ما به مقابلــه بر مےخیزند و با فضیلتــے ڪه از خـود ما به آنان رسیــده است، بر ما برترے مےجویند و مقــام و حـق ما را انڪار مےڪنند.
آنان به ڪیفر گناه خود مےرسند و بزودے با نتیجه اے گمراهــے خود، به سراے دیگر مےروند...
***
آن چه نوشتــم، شمّه اے از رخـداد دردناڪ بصره بود ڪه بعدها سرآغاز اختلاف ها و تنش هاے زیادے در بیـن مسلمــانان شـد و جـنگ صفیــن و نهــروان را به وجـود آورد و موجبطات شهــادت امام را فراهـم ساخطت و سر منشـأ همه عداوت ها با علــے به روایــت تاریــخ، معاویــه است ڪه او و دانه هایــش مسیــر حــق را منحــرف و حڪومــت اسـلام را روسیـاه نمودند.
لعنت الله عليهم أجمین.
***
ڪشیش آخریــن ورق را برگرداند روے ورق هاے دیگر گذاشت.
پشتش را به صندلــے تڪیه داد و فڪر ڪرد:
به پایــان آمــد این دفتــر، حڪایــت همچنان باقے است...
وقتــے سرگئــے وارد اتاق شد، ڪشیــش هم چنان تڪیه اش به صندلــے بـود در بالاے قفسه هاے ڪتاب خیــره مانده بود.
با دیــدن سرگئــے، عینڪش را بر داشت و به او نگاه ڪرد.
سرگئــے روے مبلــے نشست و گفت:
فڪر مےڪردم مشغــول مطالعــه اید، والا زودتر مےآمدم.
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
💠@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
ترور رسانه
🍃 🍃🍃 🍃✨🍃 🍃✨✨🍃 🍃✨✨✨🍃 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_چهل
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
🍃
🍃🍃
🍃✨🍃
🍃✨✨🍃
🍃✨✨✨🍃
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_چهل_و_نهم
#ابراهیم_حسن_بیگے
همیشه نگاهم به روسیه بود؛ جایے ڪه در آن جا به دنیــا آمده بـودم و باید در آنجا به خاڪ سپرده
مےشدم.
زمستـان را بمانیــد تا آب ها از آسیــاب بیفتد.
سرگئــے گفت:
من صـلاح نمےدانم ڪه به این زودے برگردید.
حداقـل زمستان را بمانیــد تا آب ها از آسیاب بیوفتد.
ڪشیش گفت:
البته نگفتم ڪه همین فردا بر مے گردیم؛ باید مدتے بمانم و تحقیقاتـم را تمـام ڪنم.
سرگئــے گفت:
الان وقت استراحـت و آسایـش شما بود، نه مطالعه و تحقیــق.
ڪشیش گفت:
سرگئــے عزیــز!
هیــچ علمــے بدون تلاش، هیچ ثروتــے بدون ڪار و هیچ جانــے بدون #خطــر حفظ نمےشود.
سرگئــے پرسید:
این جملات از علــے است؟
ڪشیـش تبسمــے ڪرد و پاسخ داد:
خیـر!
اما علــے مےگوید:
هر نعمتــے بـے بهشت ناچیـز است و هر بلایــے بے جهنــم عافیــت است.
سرگئــے پرسید:
شما زیادے در علــے غرق شده اید پدر!
ڪشیش گفت:
غرق شدن، غرق شدن است؛ زیادے و ڪم ندارد پسرم!
غرق شدن در افڪار و اندیشـه هاے قدیسان و اولیاے خدا، عین نجات است.
سرگئــے از جا بلند شد و گفت:
بلـه!
بلـه!
فرامــوش ڪرده بودم ڪه مشغول صحبـت با یڪ ڪشیش هستم.
بعد رو به ڪشیش گفت:
برویم ڪه وقت صرف شام است.
کشیــش از جا برخاســت.
بازوے او را گرفت و گفت:
نگران نباش ڪے نهایــت زندگــے، مرگ است ڪه اگر از آن فرار ڪنیم، ما را در و اگر در جاے خود بمانیــم، ما را مےگیرد و اگر فراموشش ڪنیم، ما را از یــاد مےبـرد.
بعد بازوے او را فشرد و ادامــه داد:
و البتــه این جملات از علــے بـود.
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
💠@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
ترور رسانه
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️ 🍃 🍃🍃 🍃✨🍃 🍃✨✨🍃 🍃✨✨✨🍃 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـ
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
☄
☄☄
☄💠☄
☄💠💠☄
☄💠💠💠☄
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_یکم
#ابراهیم_حسن_بیگے
خــدا مےداند آن روزهایے ڪه مشغول نوشتن ڪتاب علــے صداے عدالت انسـانے بـودم، همیشـه وجـود او را در ڪنارم احساـس مےڪردم.
مےشود گفت من سالیـان زیادے با علــے زندگـے ڪرده ام.
علــے مثل دریایــے است ڪه هر تشنه اے را سیراب مےڪند.
- بهتــر بـود او را به اقیانوســے تشبیه مےڪردید ڪه وجـودش پر از اسرار الهــے است.
رازها و رمـزهاے زیادے در وجـود خـود نهفتـه دارد ڪه هنوز زبـده تریـن غواصـان هـم نتوانسته اند به اعمـاق آن دست یابند.
- بلــه، تعبیـر زیبایــے داشتید پدر!
تعبیــر دیگـر ایـن ڪه علـے مثل یڪ آسمــان پر از ستــاره اسـت ڪه ماه درخشــان این آسمـان، نهج البلاغه اسـت ڪه با مطالعه ے مڪرر آن، مےشود تا حدودے علــے را شناخت.
حضرت محمـد نیـز تعبیــر زیبایــے درباره ے علـے دارد؛ او مےگوید:
من شهر علمم و علــے در آن است.
- من البتــه هنوز تحـت تأثيـر حوادث دوران حڪومت علــے هستم.
شیوه زمامدارے او را شبیــه زمامدارے هیچ حاڪمــے ندیدم.
راستش من اگر جاے او بودم، حڪومتم را فداے خواست مـردم نمےڪردم؛ آن هم مردمــے چون مردم ڪوفه.
- نقطه ے مقابل علــے، معاویــه بـود:
او زر و زور و تزویــر را در هم آمیخت و با همـان شعار اسلام و قرآن، پایه هاے حڪومتش را محڪم ڪرد.
علــے مےگفت در این شیــوه از حڪومت دارے، توانمندتر از همــه است.
او در یڪے از خطبــه هایـش مےگوید:
سوگنــد به خـدا اگر تمام شـب را بر روے خـار ها به سـرم برم یا با غُل و زنجیــر به این سـو و آن سو ڪشیده شوم، تا خـدا و پیامبـرش را در روز قیامت در حالــے ملاقات ڪنم از بندگان ستم ڪرده باشم.
چگونـه بر ڪســے ستـم ڪنم براے نفـس خویـش ڪه به سوے ڪهنگــے و پوسیـده شدن پیش مےرود و جایگــاه ابدے خاڪ است؟
به خــدا سوگنــد من بیـن بـرادر فقیـر و نابینایـم عقیـل با دیـگران فرقــے نگذاشتم و حاضـر نشدم دینارے بیشتــر بـه او بــدهم.
روزے مـردے ظرف حلوایـے برایــم آورد و گفـت:
ایـن حلــوا براے شماست.
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
💠@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
ترور رسانه
☄ ☄☄ ☄💠☄ ☄💠💠☄ ☄💠💠💠☄ ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_پنج
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
☄
☄☄
☄💠☄
☄💠💠☄
☄💠💠💠☄
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_سوم
#ابراهیم_حسن_بیگے
به نظر من علی در طول زندگی خود با این زنگارها جنگیده و آن ها را از خود دور ساخته است.
در حالی که می توانست حکومت کوتاه خود را با #صلح و آسایش مبتنی بر سازش با افرادی چون معاویه طولانی تر کند و خودش نیز از حکومت بهره های زیادی ببرد، اما می دانید که علی زندگی را بر خود سخت و دشوار ساخت تا شاید برای حاکمان بعد از خود نیز الگوی رهبری باشد.
- این حرف شما، مرا به یاد نامه ای انداخت که علی به عثمان بن حنیف حاکم بصره نوشت و گفت:
به من گزارش داده اند که مردی از سرمایه داران بصره، تو را به مهمانی خویش فراخوانده و تو به سرعت به سوی او شتافتی.
خوردنی های رنگارنگ برایت آوردند و کاسه های پر از غذا جلویت گذاشتند.
گمان نمی کردم مهمانی مردی را بپذیری که در آن نیازمندان با ستم محروم شده و ثروتمندان بر سر سفره دعوت شده اند.
اندیشه کن که در کجایی و به سر کدام سفره می نشینی.
آگاه باش که هر پیروی را امامی است که از او پیروی می کند و از نور دانشش روشنی میگیرد.
امام شما از دنیای خود به دو جامه ی فرسوده و دو قرص نان رضایت داده است.
هر چند شما توانایی چنین کاری را ندارید، اما با تاوان و پاکدامنی و راستی مرا یاری دهید.
سوگند به خدا من از دنیای شما زر و سیمی نیندوخته ام و از غنیمت های آن، پیزی ذخیره نکرده ام.
بر دو جامه کهنه ام جامه ای نیفزوده ام و از زمین دنیا حتی یک وجب در اختیار نگرفته ام.
دنیای شما در چشم من، از دانه ی تلخ درخت بلوط #ناچیز تر است.
من اگر می خواستم، می توانستم از عسل پاک و مغز گندم و از بافته های ابریشم برای خود غذا و لباس فراهم آورم، اما هیهات که هوای نفس بر من چیره گردد و حرص و طمع مرا وادارد که غذا های لذیذ برگزینم در حالی که در سرزمین دور یا نزدیک، کسی باشد که به قرص نانی نرسد یا هرگز نتواند با شکمی سیر بخوابد.
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
💠@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.
ترور رسانه
☄ ☄☄ ☄💠☄ ☄💠💠☄ ☄💠💠💠☄ ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ #قـدیـــــــس✨ #قسمت_صد_و_پنج
#ریپلاے به قسمت قبلے☝️
☄
☄☄
☄💠☄
☄💠💠☄
☄💠💠💠☄
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_پنجم
#ابراهیم_حسن_بیگے
جــرج از جـا بلند شد، جلــوے یڪـے از قفسـه هاي ڪتـاب ایسـتاد و همان طور ڪه داشت در بین ڪتاب ها جستجـو مےڪرد، گفت:
شایـد برایـت جالــب باشـد ڪه بدانــے اندیشمندان بزرگ جهـان درباره ے علــے چه مےگوینـد.
بعـد ڪتابـے را از قفســه برداشـت، روے صندلــے اش نشسـت و گفت:
مـن زمانــے فڪر مےڪردم تنهــا مسیحــے اے هستم ڪه درباره ے علـے ڪتاب نوشتــه ام و از او تمجیـد ڪرده ام.
بعــدها ڪتابــے به دستــم رسیــد ڪه برایم خیلــے جالـب بـود.
دیــدم #اندیشمنــدان بزرگــے از نقاط مختلف جهــان، علــے را ستوده اند؛ مےخواهم یڪ مورد آن را برایت بخوانم.
بعد ڪتاب را باز ڪرده صفحاتــے از آن را ورق زد و گفت:
این ڪتاب از «رودلف ژایگر» پژوهشگر مشهور آلمانــے است و نام آن به نام خداوند علم و شمشير است.
او شخصیــت علـــے و دوران علــے را به خوبــے واڪاوے مےڪند.
من سعــے مےڪنم نڪاتــے را پیدا ڪنم و بخوانم ڪه مطمئــن هستـم شمــا در ڪمتر ڪتابــے آن ها را خواهید یافت.
ژایگر پس از بیان وضعیــت عربستــان در قبل از اسلام، مےنویسد:
در دوره ے خلافت عمر، علــے بن ابےطالب قاضـے بزرگ دنیاے اســلام شد.
گرچــه داراے عنوان رسمــے از سوے خلیفه نبود، اما مسئولیــت اداره ے امور قضایــے را در سراسر دنیاے اسلامــے بر عهده داشت.
اولين رفورم بزرگ ڪه علــے در #قضاوت اسلامے در عربستان به وجود آورد، این بود ڪه اخطار ڪرد، بعد از این هر ڪس مورد #ستـــم قرار گیرد، به قاضــے مراجعه ڪند و هیچ ڪس نباید خود مبادرت به قصاص نماید.
این دستــور براے عرب ها ڪه امــور قضایــے شان را به صورت طایفــه اے و قبیله اے حل و فصـل مےڪردند، دشوار آمد و علــے مجبور شد براے اینڪه مردم را به خانه ے قاضــے بفرستد، مجازات وضع نماید.
علــے عربستان را به پانزده منطقه ے قضایــے تقسیم و براے هر منطقــه یڪ قاضے انتخاب ڪرد.
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
💠@chaharrah_majazi
⛔️ #ڪپے فقط و فقط با ذڪر منبــع بلامانع است.