#ازجنس_عشق
روز اولی که حوا دلش گرفته بود ...
آدم نمیدانست که چه کند.
هرچه کرد حوا دلش سبک نشد.
آمد پشت سرش ایستاد چشمهایش را بست سرش را جلو آورد موهای حوا را بو کشید حوا پا عقب گذاشت خورد به سینه آدم
آدم دستهایش را جمع کرد دور حوا
حوا سرش را خم کرد روی بازوی آدم،دلش آرام شد...
#اى_ليا
✍ @TextRoom