eitaa logo
تذکره الاولیاء
11.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
630 ویدیو
102 فایل
احوالات و کلمات بزرگان اهل معرفت
مشاهده در ایتا
دانلود
‌آیت اللّه جاودان : ایشان( ) یک روز کلماتی فرمودند که خیلی مبهم و مجمل بود، و ما جز چیز اندکی که از یک جمله مبهم می‌توان دریافت، از آن نفهمیدیم. فرمودند: «در همان دوران جوانی، روزی در مسجد جمعه تهران، در برابر سقاخانۀ رو به قبله ایستاده و به (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) عرضه داشتم که اگر این‎طور شد که شد، و گر‎نه من در قیامت به حضور جد شما شکایت خواهم برد.» جواب داده شد. اما در خواست چه بود، و جواب آن چه؟ ما چیزی نفهمیدم. در واقع چیزی گفته نشده بود که ما بفهمیم.سال‌ها بعد وقتی با مرحوم حاج سیدابوالقاسم نجار از اخیار تهران سخن بود، او جریانی را نقل کرد؛ می‎گفت: «روزی به محضر آیت‎الله حاج میرزا عبدالعلی تهرانی(رضوان الله علیه) رفته بودم. ورود من مصادف شد با خروج جوانی. من که خدمت جناب میرزا رسیدم، ایشان آن جوان را نشان داد، و فرمود: این جوان را می‌بینی. او همه آن چه را فردا برای او اتفاق می‌افتد، و باید انجام شود، در خواب می‌بیند.» آن جوان آن روز آیت‎الله حق‎شناس بعد بود.آیا این مسئله همان چیزی بود که ایشان درخواست کرده بودند؟ من این جور فکر می کنم! یک شب در درس توضیحی درباره این مسئله می‌دهند که کمی روشنتر می‌شود. می‌فرمایند: «داستان این است که من، در حکمت عملی، در مکتب امام صادق علیه السلام این‌قدر کار کنم، که برنامه فردایم را هم به من امشب ابلاغ بکنند؛ من حالا مکلف نیستم آنها را معرفی بکنم؛ ولی این‌قدر در وسط شما اشخاص آگاه هستند که برنامه صبح[فردا] را که آیا به جماعت صبح موفق می‌شود یا نمی‌شود؟ آیا فردا ظهر به جماعت موفق می‌شود یا نمی‌شود؟ به آنها ابلاغ بشود، که چه چیزی مانع شده که تو فردا ظهر به جماعت موفق نمی‌شوی داداش جان! امشب اگر به نماز شب موفق نشود به او ابلاغ می‌کنند! آن وقت باید ببیند و چیست؟ چه عواملی باعث شده که به موفق نشده است؟!»  من فکر می‌کنم: این همان چیزی بود که ایشان از امام زمان-صلوات الله علیه- خواسته بود. ✅آدم اگربه طور دقیق بداند که هر روز چه باید بکند، راه را گم نمی‌کند، و همیشه وظیفه برایش روشن است، و همیشه به وظیفه‌اش عمل می‌کند، و اگر آدم همیشه وظیفه‌اش را عمل کند امکان دارد به مقصد نهائی برسد، والبته باز هم:«ذَلِکَ فَضلُ اللهِ یُؤتِیهِ مَن یَشَاء».  امام صادق علیه السلام منظور اصلی و مقصد نهائی را چنین توضیح فرموده است: « ونَظَرُوا إلَی اللهِ و إلَی مَحَبَّتِهِ بِقُلُوبِهِم وعَلِمُوا أنَّ ذَلِکَ هُوَ المَنظُورُإلَیهِ.» البته این موهبت عظیم، این راه را شناختن، یک شرط هم دارد، وآن این که در به هیچ وجه نباید  کوتاهی کنی؛ زیرا با کوتاهی، این نعمت و موهبت، به سرعت باز گرفته می‌شود، اگراین چنین نعمت‌هائی گرفته شد، دیگر بر نمی‌گردد. تذكرة الاولياء در تلگرام🔻 https://t.me/joinchat/AAAAADyHGCJLTMZ6FtPk2w در اینستاگرام🔻 https://instagram.com/_u/tezkar_insta
وقتی که من از این سرمایه عزیزی که عمر من است باید محافظت کنم و پروردگار این را برای من قرار داده است تا با آن تجارت آخرت بکنم، هی شیطان از این طرف و آن طرف می آید و با اینکه خداوند فرموده: إنه لكم عدو مبين (۴) او دشمن آشکار شما است، و فرموده: فاتخذوه عدواه، او را دشمن بگیرید؛ اما من روی عدم توجه و غفلت، او را دوست تصور کردم و سرمایه ام را به او دادم! متاعی که من رایگان دادم از کف تو گر می توانی مده رایگانی ج1 ص116 کانال تذکرة الاولیاء @tezkar در ایتا eitaa.com/tezkar سروش https://Sapp.ir/tezkar
4_6003501923389409311.mp3
زمان: حجم: 1.42M
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
خدا رحمت کند مرحوم آقای آقا شیخ مرتضی زاهد را، می فرمودند: از بس من تمرین کرده ام، اگر کسی غیبت بکند، واقعا بدم می آید. اصلا اطاعت خدا ملکه می شود دیگر، ضد گناه و معصیت در وجود شما تبرُّز پیدا می کند، ظاهر می شود. واقعا دیگر نمی خواهی بد را بشنوی، گوشت تربیت می شود. ج2 ص71 کانال تذکرة الاولیاء @tezkar در ایتا eitaa.com/tezkar سروش https://Sapp.ir/tezkar
می فرمود: جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد عرض کردم حضرات فلاسفه و آقایان اهل علم می فرمایند: این که می گوید: غبار راه، یا می گوید: چشم من غبار آلود است، یعنی من توجه به مقام کثرت دارم؛ مقام کثرت مقابل مقام وحدت است؛ وقتی به مقام كثرت توجه داشته باشی، دیگر دلت گنجایش این را ندارد که به پروردگار متوجه بشوی آقاجون من این است که عرض می فرماید: پروردگار عزيز: أنتَ الّذی أزلْتَ الأغیارَ عن قلوبِ أحبّائِک حتّی لم یحِبُّوا سِواکَ، و لم یلجَؤا إلی غیرِک باید این كثرت به مدد پروردگار از قلب شما مرتفع بشود مواعظ 2 ص221 کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
گرفتاری خواهشهای نفسانی ـ برطرف شدن فقر، در اتصال با پرودگار این خواهشهای نفسانی پدر آدم را در می آورد آقا ! این خاطرات ذهنیه، این هجوم افکار بر قلب و عقل و دل، پدر انسان را در می آورد؛ فقط یگانه چیزی که معالج است: «الا بذکر الله تطمئن القوب » تمام این خطوراتی که به ذهن حمله می می کند، لازم نیست به روانشناس و روان پزشک رجوع بکنی، نه، به خاطر این است که از عبودیت کم گذاشته ای ! برای نابود کردن اینها هم راهی جز روی نیاز به درگاه بی نیاز و بیداری شب که اینها را می کوبد، وجود ندارد و الا نمی توانی اینها را از بین ببری ! نمی توانی از این نفس سفر بکنی داداش جون ! به فرموده ی امام حسن عسگری(ع) باید بر مرکب شب سوار شوی ! یعنی آن وقت را بیدار باشی تا بتوانی از کثرات چشم بپوشی و چشمت را به قبه ی ربانی بیندازی و آن وقت مصداق آن حدیث شریف بشوی که : «مَن کانَ هَمُّهُ هَماً واحد کفاهُ اللهُ هَمَّه» یعنی هر کس که تنها یک هم داشته باشد و فقط خدا را بخواهد، تمام همومش را متکفل می شود، دیگر نقطه ی خالی ندارد داداش جان ! اگر تو عبودیت کردی، من فقر تو را بر طرف می کنم. مواعظ 2 ص228 کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
‌آیت اللّه جاودان : ایشان( ) یک روز کلماتی فرمودند که خیلی مبهم و مجمل بود، و ما جز چیز اندکی که از یک جمله مبهم می‌توان دریافت، از آن نفهمیدیم. فرمودند: «در همان دوران جوانی، روزی در مسجد جمعه تهران، در برابر سقاخانۀ رو به قبله ایستاده و به (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) عرضه داشتم که اگر این‎طور شد که شد، و گر‎نه من در قیامت به حضور جد شما شکایت خواهم برد.» جواب داده شد. اما در خواست چه بود، و جواب آن چه؟ ما چیزی نفهمیدم. در واقع چیزی گفته نشده بود که ما بفهمیم.سال‌ها بعد وقتی با مرحوم حاج سیدابوالقاسم نجار از اخیار تهران سخن بود، او جریانی را نقل کرد؛ می‎گفت: «روزی به محضر آیت‎الله حاج میرزا عبدالعلی تهرانی(رضوان الله علیه) رفته بودم. ورود من مصادف شد با خروج جوانی. من که خدمت جناب میرزا رسیدم، ایشان آن جوان را نشان داد، و فرمود: این جوان را می‌بینی. او همه آن چه را فردا برای او اتفاق می‌افتد، و باید انجام شود، در خواب می‌بیند.» آن جوان آن روز آیت‎الله حق‎شناس بعد بود.آیا این مسئله همان چیزی بود که ایشان درخواست کرده بودند؟ من این جور فکر می کنم! یک شب در درس توضیحی درباره این مسئله می‌دهند که کمی روشنتر می‌شود. می‌فرمایند: «داستان این است که من، در حکمت عملی، در مکتب امام صادق علیه السلام این‌قدر کار کنم، که برنامه فردایم را هم به من امشب ابلاغ بکنند؛ من حالا مکلف نیستم آنها را معرفی بکنم؛ ولی این‌قدر در وسط شما اشخاص آگاه هستند که برنامه صبح[فردا] را که آیا به جماعت صبح موفق می‌شود یا نمی‌شود؟ آیا فردا ظهر به جماعت موفق می‌شود یا نمی‌شود؟ به آنها ابلاغ بشود، که چه چیزی مانع شده که تو فردا ظهر به جماعت موفق نمی‌شوی داداش جان! امشب اگر به نماز شب موفق نشود به او ابلاغ می‌کنند! آن وقت باید ببیند و چیست؟ چه عواملی باعث شده که به موفق نشده است؟!»  من فکر می‌کنم: این همان چیزی بود که ایشان از امام زمان-صلوات الله علیه- خواسته بود. ✅آدم اگربه طور دقیق بداند که هر روز چه باید بکند، راه را گم نمی‌کند، و همیشه وظیفه برایش روشن است، و همیشه به وظیفه‌اش عمل می‌کند، و اگر آدم همیشه وظیفه‌اش را عمل کند امکان دارد به مقصد نهائی برسد، والبته باز هم:«ذَلِکَ فَضلُ اللهِ یُؤتِیهِ مَن یَشَاء».  امام صادق علیه السلام منظور اصلی و مقصد نهائی را چنین توضیح فرموده است: « ونَظَرُوا إلَی اللهِ و إلَی مَحَبَّتِهِ بِقُلُوبِهِم وعَلِمُوا أنَّ ذَلِکَ هُوَ المَنظُورُإلَیهِ.» البته این موهبت عظیم، این راه را شناختن، یک شرط هم دارد، وآن این که در به هیچ وجه نباید  کوتاهی کنی؛ زیرا با کوتاهی، این نعمت و موهبت، به سرعت باز گرفته می‌شود، اگراین چنین نعمت‌هائی گرفته شد، دیگر بر نمی‌گردد. تذكرة الاولياء @tezkar
خدا شاهد است اگر درست بیایی، همه آن عملهایی که منتظرش هستی، به تو خواهند داد! نترس بابا جان! مواعظ ص 109 تذکرة الاولیاء @tezkar
پیشواز نیمه شعبان آیا جا دارد که رفقا عزیز، از حالا پیشواز نیمه شعبان بروند؟ در دعای آن شب داردکه کسانی خود را در معرض رحمت الهی قرار می دهند:« الهی تعرض لک فی هذا اللیل المتعرضون» متعرضون چه کسانی هستند؟ آن اشخاصی که از حالا یک قدری بر طاعتش اضافه بکند، چشمش را از محرمات بپوشاند، تعلقاتش را کم کند و بزند. « و قصدک القاصدون و امل فضلک و معروفک الطالبون» آن اشخاصی که ایمان اشرابی می خواهند، چون آن ایمان استدلالی نتیجه کافی ندارد آقا ! انسان باید با چشم دل ببیند که این ایمان نتیجه دارد. بعد می فرماید:« و لک فی هذا اللیل نفحات و جوائز و عطایا» تو، در شب نیمه شعبان، نسیم های رحمت و جایزه ها و هدایایی داری ـ که البته از حالا باید پیشواز بروی تا آن معنویات کامله بر قلب شما افاضه شود. ج1 ص46 کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
‌آیت اللّه جاودان حفظه الله: ایشان( ) یک روز کلماتی فرمودند که خیلی مبهم و مجمل بود، و ما جز چیز اندکی که از یک جمله مبهم می‌توان دریافت، از آن نفهمیدیم. فرمودند: «در همان دوران جوانی، روزی در مسجد جمعه تهران، در برابر سقاخانۀ رو به قبله ایستاده و به (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) عرضه داشتم که اگر این‎طور شد که شد، و گر‎نه من در قیامت به حضور جد شما شکایت خواهم برد.» جواب داده شد. اما در خواست چه بود، و جواب آن چه؟ ما چیزی نفهمیدم. در واقع چیزی گفته نشده بود که ما بفهمیم.سال‌ها بعد وقتی با مرحوم حاج سیدابوالقاسم نجار از اخیار تهران سخن بود، او جریانی را نقل کرد؛ می‎گفت: «روزی به محضر آیت‎الله حاج میرزا عبدالعلی تهرانی(رضوان الله علیه) رفته بودم. ورود من مصادف شد با خروج جوانی. من که خدمت جناب میرزا رسیدم، ایشان آن جوان را نشان داد، و فرمود: این جوان را می‌بینی. او همه آن چه را فردا برای او اتفاق می‌افتد، و باید انجام شود، در خواب می‌بیند.» آن جوان آن روز آیت‎الله حق‎شناس بعد بود.آیا این مسئله همان چیزی بود که ایشان درخواست کرده بودند؟ من این جور فکر می کنم! یک شب در درس توضیحی درباره این مسئله می‌دهند که کمی روشنتر می‌شود. می‌فرمایند: «داستان این است که من، در حکمت عملی، در مکتب امام صادق علیه السلام این‌قدر کار کنم، که برنامه فردایم را هم به من امشب ابلاغ بکنند؛ من حالا مکلف نیستم آنها را معرفی بکنم؛ ولی این‌قدر در وسط شما اشخاص آگاه هستند که برنامه صبح[فردا] را که آیا به جماعت صبح موفق می‌شود یا نمی‌شود؟ آیا فردا ظهر به جماعت موفق می‌شود یا نمی‌شود؟ به آنها ابلاغ بشود، که چه چیزی مانع شده که تو فردا ظهر به جماعت موفق نمی‌شوی داداش جان! امشب اگر به نماز شب موفق نشود به او ابلاغ می‌کنند! آن وقت باید ببیند و چیست؟ چه عواملی باعث شده که به موفق نشده است؟!»  من فکر می‌کنم: این همان چیزی بود که ایشان از امام زمان-صلوات الله علیه- خواسته بود. ✅آدم اگربه طور دقیق بداند که هر روز چه باید بکند، راه را گم نمی‌کند، و همیشه وظیفه برایش روشن است، و همیشه به وظیفه‌اش عمل می‌کند، و اگر آدم همیشه وظیفه‌اش را عمل کند امکان دارد به مقصد نهائی برسد، والبته باز هم:«ذَلِکَ فَضلُ اللهِ یُؤتِیهِ مَن یَشَاء».  امام صادق علیه السلام منظور اصلی و مقصد نهائی را چنین توضیح فرموده است: « ونَظَرُوا إلَی اللهِ و إلَی مَحَبَّتِهِ بِقُلُوبِهِم وعَلِمُوا أنَّ ذَلِکَ هُوَ المَنظُورُإلَیهِ.» البته این موهبت عظیم، این راه را شناختن، یک شرط هم دارد، وآن این که در به هیچ وجه نباید  کوتاهی کنی؛ زیرا با کوتاهی، این نعمت و موهبت، به سرعت باز گرفته می‌شود، اگراین چنین نعمت‌هائی گرفته شد، دیگر بر نمی‌گردد. ♦️تذكرة الاولیاء @tezkar