🌺 #برگی_از_مکافات_عمل 🌺
مکافات با بارش سنگ
یکی از شهرهایی که مردمش به واسطه گناه عذاب شدند شهر " #سدوم " است که به وسیله جبرئیل از بیخ و بن کنده و وارونه شد.
اهل سدوم مردم فاسدی بودند، چنان فساد اخلاقی در آنان رخنه کرده بود که از هیچ گناهی روی گردان نبودند و در اثر آلودگی دل ها، شرم و حیا از ایشان برداشته شده بود به طوری که از هیچ عمل زشتی روی برگردان نبودند و آشکارا مرتکب فساد و گناه می شدند. نیز از جهت رفتار و کردار پست ترین مردم زمان خود بودند و گناهانی در میان آنان رواج کامل داشته که به بیست عمل زشت آنان اشاره میکنیم.
۱- آنان با #راه_زنی و قتل و غارت، روزگار خود را می گذراندند.
۲۔ #خیانت در میان ایشان رایج بود به طوری که به رفیق و حتی به نزدیک ترین افراد خود خیانت میکردند.
٣- قلب های ایشان در اثر گناه سیاه شده بود به طوری که #گریه، ناله و زاری هیچ کسی در آنها اثر نمی کرد.
۴- نه دین و مذهبی داشتند که ایشان را از تبه کاری باز دارد و نه شرم و حیاء
5- نه #موعظه ای در آنان اثر می کرد و نه به نصیحت های فرد عاقلی توجه می کردند.
6-هنگامی که برای قضای حاجت به توالت می رفتند خود را از نجاست پاک نمی کردند، (نه با آب و نه با غير آب).
۷. هنگامی که با همسران و دیگران نزدیکی می کردند غسل جنابت انجام نمی دادند.
۸- آنان بسیار #بخیل بودند و حاضر نبودند به محرومان، يتيمان، دردمندان و به گرسنگان خود کمک کنند.
9- آنان #کبوتر_باز بودند، کبوتر بازی از اعمال قوم لوط بوده و تا این زمان ادامه دارد، (افراد کبوتر باز پیروان قوم لوط هستند).
۱۰- ایشان در مجالس عمومی و در کوچه و بازار از معده خود بادهای صدا دار خارج می کردند بدون اینکه حیا کنند و خجالت بکشند.
۱۱- در کوچه و بازارها به هم #فحش های رکیک و ناموسی می دادند.
۱۲- در کوچه و بازار #سوت می زدند.
۱۳- آنان وقت بیکاری، به #قمار بازی مشغول می شدند.
۱۴- آنان #ضرب و #طنبور می نواختند.
۱۵- در مجالس عمومی و خصوصی #رقص میکردند، دست میزدند و پای کوبی می نمودند.
۱۶- وقتی می خواستند با زنان خود نزدیکی کنند از راه عقب وارد می شدند.
۱۷- از همه مهمتر گناه جدیدی از خود اختراع کردند که تا آن روز در هیج مذهب و ملتی سابقه نداشت و تا آن زمان کسی به فکر آن نیفتاده بود.
آن گناه جدید این بود که آنان زنان و همسران خود را گذاشته و با همدیگر عمل لواط انجام می دادند و ای کاش این عمل تنگین و زشت را پنهانی و دور از چشم دیگران انجام می دادند، بلکه با گستاخی هر چه تمام تر مردم را نیز به ارتکاب آن تشویق می کردند تا جایی که در مقابل چشم دیگران و در مجالس عمومی مرتکب این عمل زشت می شدند و از کسی خجالت نمی کشیدند.(1)
۱۸ -مسافرانی که به شهر و دیار آنان وارد می شدند دور ایشان اجتماع میکردند و هر کدام سنگ ریزی پشت ناخن انگشت وسط میگذاشتند و با انگشت شصت روی آن می گذاشتند و انگشت وسط را به شدت رها میکردند، هر کدام سنگ شان به مسافر میخورد او را می گرفت مالَش را تصرف کرده و با او عمل زشت انجام می داد و مقداری غرامت از او می گرفت و اگر احيانة آن مسافر به دادگاه شکایت می کرد #قاضی به نفع قوم خود قضاوت می کرد.
۱۹- بازی ایشان با سنگ های گرد و کروی شکل مانند گلوله گلی، فلزی و شیشه ای بود.
۲۰- آنان در کوچه و بازار دائم مشغول جویدن #صمغ بودند، مانند بعضی از مردم امروز ما که آدت به جویدن #آدامس دارند.(2)
🌺منابع🌺
1.تاریخ انبیاء ص 85 و 86
2.اقتباس از سفینه البحار هشت جلدی ، ج7 ، ص614و615
🌸مکافات عمل ص70 تا 72🌸
🔺کانال تذکره الاولیاء @tezkar
#یاد_مرگ_قیامت
#موعظه
#علامه_طهرانی ره
مردن برای این افراد [کسانی که دلبسته ظاهر دنیا شدند و از باطن دنیا غافل] بسیار سخت است.
🔹
چون یک عمر زندگی کرده، و آن عمر سرمایهٔ وجودی او بوده و ساعات عمر را برای بدست آوردن امور دنیویه از مال و جاه و اعتبار مصرف کرده و برای داخل کردن موقعیت و هستی وجودی خود در دل مردم فعالیت نموده و زحمت کشیده، برای اولاد رنج برده و متحمل مشکلات شده، سرمایهای گرد آورده و بدان اعتماد کرده، در سرما و گرما ایام و ساعات عمر خود را برای بدست آوردن این امور مصرف نموده است؛ خلاصه تمام دوران عمر خود را که منطبق است بر قطعات زمان از سالها و ماهها و روزها و ساعتها و دقیقهها و لحظهها، برای بدست آوردن این چیزها مصرف کرده است.
🔹
بنابراین به هر یک از آنها قهراً محبت پیدا نموده است و هر یک از آنها مانند زنجیری دل و خواست او را به خود میبندد؛ حالا میخواهد از دنیا برود، دل خود را متصل به هزاران زنجیر میبیند که از هر طرف او را به این امور دوخته است. اموال او هر یک دل او را بسوی خود میکشند، دوستان و احباب به سمت خود میکشند، اولاد و زن و عشیره به سمت خود میکشند، آرزوهای دراز که در خیال خود پروریده و بر اثر توهم و تخیلی، موجودیت تخیلی و موهومی پیدا کرده به سمت خود میکشند؛ و این شخص میخواهد برود، حرکت کند، یعنی چه؟ یعنی بار سفر آخرت بندد، وداع کند! رجوعی نیست، دیگر حتی برای یک لحظه روی این عالم را نمیبیند، و تمام این اندوختهها و محبوبها و مقصودها به خاک نسیان سپرده میشود. و حتی در مقابل دیدگان خود میبیند که عشقی که به بدن خود میورزید و برای خراش پوست دستش به طبیب متوسل میشد، باید تمام بدن را در خاک ببیند و طعمهٔ ماران و موران زمین کند، و محل و مدفن او، جای آمد و شد خزندگان زیر زمین گردد. سوراخهای بدن او محل رفت و آمد مارها و عقربها شود، و خاک سنگین بر روی پیکر او انباشته گردد و خود در میان آن تبدیل به خاک و خاکستر شود.
🔹
همهٔ اینها را در مقابل دیدگان خود مجسم میبیند.
🔹
و از طرفی هم بر اساس وجدان و عقل حرکت نکرده، راه آخرت را روشن ننموده، با ناموس خدا آشنائی پیدا نکرده، با علوم باطنیه و موجبات تجرد نفس پیوسته در جنگ و جدال و قهر بوده، از راه عدالت منحرف و به حقوق خود و سائر افراد مردم که در نزد مبدأ اصیل عالم، خداوند عزوجل محترمند تجاوز کرده، و در مقام عبودیت خدا نبوده، سر به سجادهٔ تسلیم و خاکساری در مقابل ظاهر کنندهٔ این مظاهر عجیب و این مناظر شگفت عالم نگذارده، ایثار نکرده، دستگیری از بیچارگان و درماندگان ننموده، و با اعمال صالحه جان خود را به حیات آن عالم زنده نکرده، و برای تاریکیها و عقبات و کوره راههای طبعی چراغی نیفروخته است.
🔹
با این حال و کیفیت میخواهد از دنیا برود! با این مشکلاتی که از هر سو بدو روی آورده و او را احاطه نموده و درهم پیچیده است؛ حیرت زده، خسران زده و زیانکار، با زیان و ندامت و حسرتی که از سر تا قدم او میبارد میخواهد کوچ کند. بانگ رحیل زده شده و دیگر وقت درنگ و تدارک نیست.
🔹
منبع: #معاد_شناسی، ج۱، صص ۹۴-۹۶.
♦️کانال تذکرة الاولیاء
@tezkar
حاج شيخ محمد #بهارى ره
#موعظه
يكى از اشراف همدان گويد: در سالهايى كه وى در همدان اقامت داشت، از ايشان دستورالعملى خواستم. از جمله دستوراتى كه فرمودند، #نافله_شب بود.
اتفاقاً تمام شب را در خواب ماندم و براى انجام وظيفه صبح هم بيدار نگشتم.
چون مرا ديدند، فرمودند:
با اين بىحالى و افسردگى مىخواهى #سالک راه آخرت گردى، هيهات شب را خواب، صبح را خواب، پس چه وقت بيدار؟!
منبع: #پاسداران_حريم_عشق، ج۷، ص۳۵۵.
کانال تذکرة الاولیاء @tezkar