#پارت_ششم
#شهید_ابراهیم_هادی
🍃پهلوان🍃
🌸سید طحامی کشتی گیر جهانی به زورخانه حاج حسن رفته بود.
او به ورزشکاران و گفت:چه کسی حاضره با من کشتی بگیره؟
همه به ابراهیم نگاه کردند.
کشتی شروع شد، مدت طولانی بود که دو کشتی گیر باهم درگیر بودند ولی هیچکدام زمین نخوردند.
بعداز کشتی سید طحامی بلند میخندید و میگفت بارک الله، بارک الله، چه جوان شجاعی.
✨✨♦️✨♦️✨✨✨♦️✨♦️✨
✨
فردای آن روز، پنج پهلوان به آنجا آمدند.
قرار بود با بچه های ما کشتی بگیرند و حاج حسن داور این مسابقه باشه.
چهار مسابقه برگزار شد که، 2 کشتی رو بچه های ما بردند 2 کشتی رو حریف مقابل.
در کشتی آخر کم کم بچه های حریف شلوغ میکردند و به حاج حسن بی احترامی میکردند.
آنها خیلی خوب می دانستند که ابراهیم برنده میشه، بخاطر همین شلوغ کردند که اگر باختند، گردن حاج حسن بیندازند.
نوبت به ابراهیم شد. وقتی ابراهیم به داخل گود آمد لبخند زد و به همه بچه ها دست داد و گفت :من کشتی نمیگیرم. رفاقت ما خیلی بیشتر از این حرفا ارزش داره.
بعد هم دست حاج حسن رو بوسید و بایک صلوات پایان کشتی رو اعلام کرد.
حاج حسن رو کرد و به همه گفت:پهلوانی یعنی همین. ابراهیم بانفس خودش کشتی گرفت و پیروز شد. ابرهیم با این کارش جلوی دعوا و کینه رو گرفت.
📚پ. ن:
رونویسی از کتاب سلام بر ابراهیم ج1
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#شهید #شهید_ابراهیم_هادی #داستان_شهدا #چادر #حجاب #رمان #سلام_بر_ابراهیم
❤️❤️