eitaa logo
ثقلین بابِ حطه
262 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1هزار ویدیو
77 فایل
رسولُ اللَّه(ص): انّی تارکٌ فیکُمُ الثّقلَیْنِ کتابَ اللَّهِ و عترتی أهلَ بیتی؛ فإِنَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی‏ یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ 📥ارتباط با ادمین جهت سوالات دینی و اعتقادی،مشاوره تحصیلی،خانوادگی،ازدواج و... https://eitaa.com/Saghalein313
مشاهده در ایتا
دانلود
9️⃣1️⃣🔆متن شبهه در فیلم مختار محمد حنفیه را نشان می دهد که شیعه از او حساب می برد چرا محمد حنفیه در قیام امام حسین نکرد آیا او هم از جمله توابین بود 🔆پاسخ شبهه: 1⃣ محمد حنفیه ، يكى از فرزندان رشيد امير مؤمنان على علیه السلام است و «حنفيّه» لقب مادر اوست و اسمش «خوله» دختر يكى از مردان با شخصيّت طايفه «بنى حنيفه» است كه در يكى از جنگهاى اسلامى اسير شد و مى خواستند او را بفروشند، على (ع) او را آزاد كرد و به همسرى خود در آورد. او شجاعت را از على (ع) به ارث برده بود و مى گويند گاهى زرههاى محكم را با دست پاره مى كرد و به همين دليل امام (ع) در جنگ «جمل» پرچم را به دست او سپرد و در جنگ «صفّين» جناح چپ على (ع) به دست او و «محمّد بن ابى بكر» و «هاشم مرقال» بود. 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 77 2⃣او نسبت به امام حسن و امام حسين عليهما السلام بسيار متواضع بود و فرزندان على علیه السلام را از حضرت را بسيار احترام مى گذارد. 3⃣روزى به او گفتند على تو را به ميدانهاى خطرناك مى فرستد ولى از فرستادن حسن و حسين خوددارى مى كند، در حالى كه آنها هم برادر تواند! او در جواب مى گويد ؛ «حسن و حسين همچون چشمان او هستند و من همچون بازوان او و انسان به وسيله بازوهايش از چشمش دفاع مى كند». 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 1 ص 244 4⃣بعضى «محمّد بن حنيفيّه» را متّهم مى كنند كه او بعد از امام حسين دعوى امامت داشت و يا حتّى دعوى مهدويّت ، ولى مرحوم «شيخ مفيد» در اين زمينه سخن روشنى دارد، مى گويد: «محمّد حنفيّه» هرگز ادّعاى امامت نكرد و كسى را به سوى خود فرا نخواند بلكه ديگران چنين نسبتهايى به او داده اند و مدّعى امامت و يا مهدويّت او بوده اند و «كيسانيّه» جزء چنين مدّعيانى محسوب مى شوند». 📚الفصول المختاره ص 300 5⃣يكى از نشانه هاى مقام او اين است كه امام حسين علیه السلام هنگامى كه مى خواست از مدينه به سوى مكّه حركت كند او را وصى و نماينده خود در مدينه قرار داد تا اخبار آن جا را به او برساند و وصيتنامه معروف خود را كه در مقاتل آمده، به او سپرد ، و علت عدم حضور او در کربلا همین بود که امام حسین علیه السلام وظیفه اطلاعاتی را بر عهده او گذاشته بود چنان که می نویسند ؛ « محمّد بن حنفيّه، سخن خويش با برادر را قطع نمود و شروع به گريه كرد. حسين عليه السلام نيز مدّتى با او گريست و آن گاه فرمود: «برادرم! خداوند، تو را پاداش خير دهد! حقيقتا برايم خيرخواهى كردى و به صواب و حقيقت، راهنمايى نمودى. اميدوارم كه رأى تو، استوار و درست باشد. من تصميم بر خروج به سمت مكّه دارم و خودم، برادرانم، برادرزاده ها و دوستارانم را براى اين ، مهيّا ساخته ام. نظر آنان، نظر من و تصميم آنان، تصميم من است؛ امّا تو اى برادرم منعى نيست كه در مدينه بمانى و از سوى من مراقب حوادث باشى و چيزى از اخبار آنان را از من پنهان نكنى». 📚الفتوح ج 5 ص 20 _ بحار الانوار ج 44 ص 329 6⃣علامه حلی نیز نقل می کند که محمد حنفیه به سبب بیماری نمی توانست حسین علیه السلام را همراهی کند ، لذا امام حسین ماموریت دیده بانی در مدینه را به او کرد . 📚سفینه البحار ج 2 ص 388 ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
بسم الله الرحمن الرحیم 🔰نکاتی اجمالی از درس کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن " ✍ابوالفضل نجفی 📌افغیر الله ابتغی حَکَماً و هو الذی انزل الیکم الکتاب... 🔹️در این آیه مسئله حکومت و داوری خداست کاه از همه اولی تر است به حکومت و داوری. 📌و تمت کلمه ربکم صدقا و عدلا لامبدل لکلماته و هوالسمیع العلیم 🔸️در این آیه مسئله تخلف ناپذیری دین و فرمان خداست که و و و ،هر غلطی می‌خواهد بکند،بکند؛فرمان خدا مضی ست و تمام شده است. 📌و ان تطع اکثر من في الارض یضِ لّوک عن سبیل الله ان یتبعون الا الظن و ان هم الا یخرصون 🔹️باید از خدا اطاعت کرد نه از هواها و هوس ها. ▪️▫️کسانی که راه و شیوه هایی برای زندگی مردم جعل می کنند و پیشنهاد می کنند؛آیا یقین به صحت آن دارند؟ خدا با تئوری کسی را اراده نمی کند؛با متن واقعیت،با علم و دانش به معنای واقعی،انسان ها را راه راست هدایت می کند. 📌فکلوا مما ذکر اسم الله علیه ان کنتم بآیاته مؤمنین 🔸️ابتدائا انسان تعجب می کند بعد از این مطالب کلی یک دفعه می گوید که آنچه که نام خدا بر آن برده شده است،بخورید!مسئله فرعی! ▫️چه ارتباطی به هم دارند؟ 1️⃣اولا: در نظر پروردگار همه ی مسائل در یک سطحند. برای پروردگار عالم،آنچه مایه انسان است،به عنوان یک فرمان مطرح است. 2️⃣ثانیا: در زندگی باید جهت گیری داشته باشیم.حتی وقتی شکمت را هم پر می‌کنی،برای خدا باشد.اگر چه نیاز اصیلی ست، اما در زندگی تو،اصل نیست،در تو اصل و خداست. 📌و ذروا ظاهرا الاثم و باطنه ان الذین یکسبون الاثم سیجزون بما کانوا یقترفون 🔹️▫️یک کارهایی هست که و ، عواقب سوئش ظاهر است. معلوم است که کار بدی است.▫️یک کارهایی هم گناه بودنش درست و ظاهر و بارز و نمایان نیست.کوچک شمردن اطاعت از غیر خدا کردن،از این نوع است. 📌ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم لیجادلوکم 🔸️شیطان ها و قطب های شرارت به دوستان و هم جبهگان خود الهام می‌دهند تا با شما مجادله کنند. ▪️شما تکلیفتان این است که اطاعت نکنید.و الا مشرکید. ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌شرح اجمالی از قسمت پنجم سپس در پنجمين و آخرين جمله مى‌فرمايد: «رضايت و خشنودى (از تقديرات الهى) بهترين همنشين است»؛ (وَ نِعْمَ‌ الْقَرِينُ‌ الرِّضَى) . همنشين خوب كسى است كه به انسان آرامش بخشد و او را از بى‌تابى در برابر مشكلات باز دارد و در او روح اميد بدمد و تمام اين آثار در راضى بودن به قضاى الهى است. آنكس كه مقدرات را از سوى خداوند حكيم و مهربان مى‌داند هرگز از مصائبى كه به هر حال در دنيا روى مى‌دهد و مشكلاتى كه گريبان انسان را ناخواسته مى‌گيرد ناراحت نمى‌شود و بى‌تابى نمى‌كند و اعصاب خود را در هم نمى‌كوبد. البته اين بدان معنا نيست كه انسان در برابر هر حادثه‌اى تسليم شود، بلكه به اين معناست كه تمام كوشش خود را براى پيروزى بر مشكلات به كار گيرد؛ ولى اگر حوادثى خارج از حيطۀ قدرت او رخ دهد در برابر آن راضى باشد و زبان به ناشكرى نگشايد و جزع و بى‌تابى نكند. در روايتى آمده است كه موسى بن عمران عليه السلام به پيشگاه خداوند عرضه داشت: مرا به عملى راهنمايى كن كه اگر آن را انجام دهم رضاى تو را به دست آورده باشم. خداوند به او وحى فرستاد كه رضاى من (گاه) در ناخوشنودى توست و طاقت آن را ندارى... موسى بر زمين به سجده افتاد عرض كرد خداوندا افتخار سخن گفتنت با من را به من بخشيده‌اى و پيش از من به كس ديگرى نداده‌اى و هنوز مرا به عملى راهنمايى نكرده‌اى كه با آن رضا و خوشنودى‌ات را به دست آورم «فَأَوْحَى اللَّهُ‌ إِلَيْهِ‌ أَنَّ‌ رِضَايَ‌ فِي رِضَاكَ‌ بِقَضَائِي؛ خداوند به او وحى فرستاد كه رضاى من در اين است كه تو راضى به قضاى من باشى». *** [گفتار حكيمانه] 5 و قال عليه السلام الْعِلْمُ‌ وِرَاثَةٌ‌ كَرِيمَةٌ‌، وَ الْآدَابُ‌ حُلَلٌ‌ مُجَدَّدَةٌ‌، وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ‌ صَافِيَةٌ‌ . امام عليه السلام فرمود: علم و دانش ميراث گرانبهايى است، آداب (انسانى) لباس زيبا و كهنگى‌ناپذير است و فكر آئينۀ صافى است ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
0️⃣2️⃣🔆 متن شبهه : اگر یزید آب را بر امام حسین (ع) بست ، در حقیقت انتقام بستن چاه های آب در جنگ بدر توسط پیامبر (ص) به روی مشرکین قریش بوده... 🔆پاسخ شبهه : 1️⃣ در برخی تواریخ نقل شده است که وقتی پیامبر (ص) شورای نظامی قبل جنگ را تشکیل دادند، فردی به نام حباب بن منذر پیشنهاد داد که در نزدیک ترین چاه فرود بیایند و بقیه چاه ها را از بین ببرندو بر سر چاهی که فرود آمدند حوضی بسازند و دست دشمن را از آب کوتاه کنند. پیامبر (ص) از این پیشنهاد خوشحال شدند. 2️⃣ اما چند نقد به این مطلب هست ، داستان به صورتی نقل شده است که پیامبر (ص) ابتدا در یک منطقه دیگری فرود آمده بود و بعد از اظهار نظر حباب ، فهمید اشتباه کرده !!! که این با عصمت پیامبر (ص) حتی از خطاهای دنیایی هم در تناقض است. 3️⃣ این در تاریخ ثبت است که مشرکین ، زودتر از مسلمین وارد بدر شدند ، پس به هیچ وجه معقول نیست که آنها در جایی بی آب فرود بیایند ، در ضمن مکانی که مشرکین در آن آمدند ، به نام " عدوه قصوی " بود ، یعنی آن کتاره وادی " یلیل " که از مدینه دورتر بود و دارای آب و زمینی مناسب بود ، اما محلی که سپاه اسلام در آن بود به نام " عدوه دنیا " بود ، یعنی آن وادی ای که به مدینه نزدیک تر بود (چون پیامبر در مدینه بود) این محل آب چندانی نداشت و همچنین زمینی رملی و شنی هم داشت که پا در آن فرو می رفت و راه رفتن سخت بود. 📚 سیره ابن کثیر ج2 ص 400 - الدر المنثور ج 3 ص 171 - سیره حلبی ج2 ص 154 4️⃣ اما ممکن است افرادی بگویند نه،ما آن منابعی که بستن آب را گفته قبول داریم، باشه حالا سراغ جواب به این افراد می رویم : جناب ابن اسحاق از مورخین مشهور به صراحت گفته است که وقتی برخی مشرکین وارد قسمت مسلمین شدند برای خوردن آب، پیامبر (ص) به مسلمین گفت که جلوی مشرکین را نگیرند تا آنها آب بخورند و این مطلب را ابن اثیر در کتاب مشهور تاریخش آورده. حتی خود طبری هم در کتابش معروف به تاریخ طبری آن را آورده است ، پس پیامبر (ص) حتی اگر آب را بسته هم باشد اولا به خاطر محدود کردن منطقه جنگ بود تا از پراکندگی و حمله از نقاط دیگر جلوگیری کنند، ثانیا هروقت مشرکین آب می خواستند ، جلوی آنها را نمی گرفت ، بر خلاف واقعه کربلا 📚 تاریخ ابن اثیر ( الکامل فی التاریخ ج2 ص 123 ) - ترجمه تاریخ طبری ج 3 ص 961 5️⃣ همین رویه را امیرالمومنین (ع) هم در جنگ صفین انجام دادند ، در این جنگ ابتدا معاویه آب را بر یاران امام علی (ع) بست ، حضرت یک خطبه حماسی غرا و فوق العاده عالی بیان فرمودند که هر کس نهج البلاغه کار کرده باشد می داند آن خطبه چقدر عالی و زیباست (خطبه 51 ) ، بعد این خطبه ، یاران حضرت شور عجیبی پیدا کردند و آب را پس گرفتند ، خواستند تلافی کنند و آب را به روی معاویه و یارانش ببندند که حضرت از این کار منع کرد. بستن آب ، سیره اهل بیت(ع) نبوده. 6️⃣ در ضمن حتی آیه قرآن و شان نزول آیه 11 سوره انفال این نظریه ما را تائید می کند که مسلمین هم آب زیادی نداشتند و آن شب به دستور پیامبر (ص ) حوض هایی درست کردند و باران آمد و این باران باعث شد آن حوضها پر از آب بشوند و مسلمین هم دارای آب بشوند. همین باران باعث شد آن زمین شنی زیر پای مسلمین هم سفت شود و رفت و آمد آنها راحت تر شود. 7️⃣ منطقه بدر فقط یک چاه نداشت که اگر بر فرض مسلمین آن را می بستند دیگر هیچ چاهی وجود نمی داشت ! بلکه مشرکین می توانستند از آب چاه های دیگر استفاده کنند ، جایی هم ننوشته که مشرکین بر اثر تشنگی از پای در آمدند ! 8️⃣ اینکه بیاییم و این وقایع را که بین دو لشکر نظامی شکل گرفته را با واقعه کربلا مقایسه کنیم که در آن زنان و کودکان بودند و همچنین از روز هفتم محرم، آب به صورت کامل بسته شد و به کسی حتی اجازه نوشیدن جرعه ای نمی دادند ، یک قیاس مضحک و بی اساس است. ✅ در نقل این مطالب از کتاب ارزشمند " الصحیح من سیره النبی (ص) " تالیف علامه سید جعفر مرتضی عاملی بهره گرفته شده است. ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
🔴 زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه 🔵 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ، َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ. ━💠🍃🌺🍃💠━ @thaqalayn110
📌تفسیر اجمالی در بیان سوره مبارکه الأحزاب آیه ۳۳ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَيتِ وَيُطَهِّرَكُم تَطهيرًا لزوم التزام پیروان اهل بیت(علیهم‌السّلام) به حرکات آنان خداوند متعال درباره‌ی اهل‌بیت پیغمبر با صراحت تمام در قرآن بیانی دارد که این بیان درباره‌ی کمتر مجموعه‌ای در قرآن تکرار شده است و آن این است: اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا. معرّف اهل‌بیت طهارت آنها و تطهیر الهی نسبت به آنها است؛ خب، این تطهیر ابعاد زیادی دارد. اگر مجموعه‌ای خود را منتسب به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) میداند، باید لوازمی را ملتزم باشد -این عرض ما است- لوازمی هست که باید به این لوازم ملتزم شد. تلاش ائمّه (علیهم‌السّلام) عبارت بود از مجاهدت در این چند هدف: اوّلا زنده نگه داشتن معارف حقّه‌ی اسلامی، اصول و مبانی اسلامی؛ اینها را زنده نگه دارد. سعی حکومتهای ظالم و طواغیت امّت این بوده است که معارف اسلامی را یا نابود کنند یا قلب بکنند، عوض کنند، تحریف کنند. یکی از مهم‌ترین رشته‌های حرکات ائمّه (علیهم‌السّلام) ایستادگی در مقابل این بوده؛ حفظ معارف اسلامی، احیاء معارف اسلامی. یکی از کارهای دیگر ائمّه (علیهم‌السّلام) اقامه‌ی احکام الهی بوده است. سعی در اقامه‌ی احکام الهی؛ چه در زمانی که حکومت دستشان بود، چه آن زمانی که از حکومت و از قدرت برکنار بودند. تلاششان مصروف بود برای اینکه بتوانند احکام‌الهی را در جامعه محقّق کنند. یک کار دیگر ائمّه (علیهم السّلام) مجاهدت فی‌سبیل‌الله بود که شما در زیارت ائمّه میخوانید: أشهَدُ أنّکَ جاهَدتَ فِی‌اللهِ حَقَّ جِهادِه؛حقّ جهاد؛ یعنی هیچ کم نگذاشته‌اند در مجاهدت در راه خدا؛ با همه‌ی وجود، با همه‌ی توان، با همه‌ی ظرفیّت در راه خدا مجاهدت کردند. یک بخش مهمّ از این مجاهدت که خود یک سرفصل جداگانه‌ای است، مبارزه‌ی با ظلم و مبارزه‌ی با ظالم بوده است. زندگی ائمّه (علیهم السّلام) سر تا پا عبارت است از مبارزه‌ی با ظلمه، مبارزه‌ی با ظلم. علّت آن فشارها و مسموم شدن‌ها و شدن‌ها و مانند اینها هم همه‌اش همین بوده است؛ چون با ظلم و ظالم مبارزه میکردند. این زندگی ائمّه است. ما حالا میخواهیم پیروان اهل‌بیت باشیم؛ باید این چیزها را رعایت کنیم. بایستی معارف اسلامی را ترویج کنیم؛ بایستی اقامه‌ی احکام الهی را جزو اهداف خودمان بدانیم؛ باید در راه خدا با همه‌ی وجود مجاهدت کنیم؛ باید با ظلم بجنگیم، با ظالم بجنگیم، کنیم؛ این وظیفه‌ی ما است. خب، مجاهدت فقط جنگ نظامی نیست؛ اعم است از انواع مبارزات، از مبارزات گرفته تا مبارزات تا مبارزات ؛ اینها همه داخل در عنوان مجاهدت است. ذهن فقط نرود به جنگ نظامی؛ یک وقتی هم ممکن است در یک‌جایی پیش بیاید لکن همه‌ی مجاهدت آن نیست.۱۳۹۴/۰۵/۲۶ ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
1️⃣2️⃣🔆 متن شبهه : دليل عزاداري در الان براي اهل بيت عليهم السلام که 1400 سال پيش به شهادت رسيدند چيست ؟ چرا کسي که 1400 سال پيش شهيد شده است در اين زمان هم ما عزاداري ميکنيم؟ 🔆 پاسخ شبهه : 1⃣ فلسفه ي عزاداري اظهار حزن و ماتم است حزن در مصيبتي است که به ناحق بر ايشان وارد شده است و عزاداري نشانه محبت است اين گريه گريه محبت و پيروي است عزاداري، در حقيقت زنده نگه داشتن روزي است که در آن خون خليفه خدا و انسان کامل و حجت خدا بر زمين ريخته شده لذا روز کمي نيست روز بسيار مهمي است و اگر در اين مصيبت انسان شب و روز گريه کند باز هم کم است. 2⃣ به همين جهت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زيارت ناحيه مقدسه خطاب به امام حسين (علیه السلام) مي فرمايد اگر نبودم تا در کربلا جانم را فداي شما کنم در عوض در مصيبت شما شب و روز اشک مي ريزم و اگر اشکم تمام شد خون گريه مي کنم! عزاداري وسيله اي براي اظهار همدردي با معصومين (علیهم السلام) در مصيبتي است که بر ايشان وارد شده نوعي حمايت از مظلوم است و اينکه هميشه حس حمايت از مظلوم را در عزادار زنده نگه مي دارد. 3⃣ شخص عزادار به جايي مي رسد که خود را خونخواه امام مظلوم مي داند بلکه بالاتر اينگونه قلمداد مي کند که، خون خودش ريخته شده است لذا با عزاداري اعلام دادخواهي از خون آنها يا خون خود مي کند به همين جهت در زيارت عاشورا دو بار سخن از طلب ثار و يا خونخواهي به ميان آمده در يکجا «طلب ثارکم» آمده (خونخواهي شما اهلبيت علیهم السلام و در جايي بعدي «طلب ثاري» (خونخواهي خودم) آمده اين اوج نزذيکي عزادار با آن امام شهيد است که خود را نيز جزء شهداي رکاب حضرت مي بيند در يک فراز چنين مي گويد:«وَ أَنْ يرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِي مَعَ إِمَامٍ هُدًي ظَاهِرٍنَاطِقٍ بِالحَقّ مِنکُم»«ثاري» يعني خوني که خون‌ خواه‌ش من هستم. اما اين را هم مي‌داند که خودش به تنهايي نه قادر به خون‌خواهي امام از ظالمين جهان است و نه حق صدور حکم جهاد عليه آنان را دارد. 4⃣ فلذا با حفظ مقام خون‌ خواه بودن براي خود، آن را به زمان ظهور موکول مي‌کند تا در معیت امام زمان عليه‌السلام به آن اقدام نمايد. اگر عزاداري نباشد به طور قطع راه و هدف معصومين که در راه حق به شهادت رسيدند کم رنگ خواهد شد اين عزاداري است که براي ما روشن مي کند چه کسي؟ کجا؟ به دست چه کسي؟ و براي چه؟ به شهادت رسيده است به همين جهت است که امام خميني (ره) فرمودند: اين محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. 5⃣ شخص عزادار سعي مي کند به جهت عشق و محبت زياد خود به ايشان دائما حس همدري، و حزن و اندوه را در دل خود از طريق عزاداري و اشک ريختن بر مصائب ايشان، با شور و حرارت زنده نگه بدارد و مطمئنا از اين کار لذت برده و نشاط معنوي خاصي به دست مي آورد چرا که مي داند با اين عمل، دل محبوب را به دست آورده و معشوق را از خود راضي مي کند آثار تربيتي زيادي نيز بر اين عزاداري مترتب است از جمله اينکه او به خود اجازه نمي دهد به عنوان عزادار و محب آن امام معصوم، هر کاري دلش خواست انجام دهد و سعي در همسو شدن با آن امام معصوم مي کند. 6⃣ عنوان عزادار بودن، خود، حجاب و پرده اي ميان او و گناه قرار مي دهد به نوعي شخص عزادار در خيمه عزا، حود را واکسينه مي کند واکسن در برابر هواهاي نفساني و خرچه او را در برابر امامش قرار مي دهد عزاداري نوعي توسل به امام معصوم است تا ويروس هاي شهوات و نيروهاي شيطاني نتوانند او را از دين جدا کنند. عزادراي بسيار کمک شاياني در حفظ ايمان شخص مي کند. ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌شرح اجمالی از امام در اين بخش از كلمات قصار اشاره به سه نكتۀ مهم مى‌كند نخست مى‌فرمايد: «علم و دانش ميراث گرانبهايى است»؛ (الْعِلْمُ‌ وِرَاثَةٌ‌ كَرِيمَةٌ‌) . اشاره به اين‌كه گرانبهاترين ميراثى كه انسان از خود به يادگار مى‌گذارد علم و دانش است و به ارث گذاشتن مواهب مادى افتخارى است. اين سخن شبيه روايتى است كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل شده كه مى‌فرمايد: «إِنَّ‌ الْعُلَمَاءَ‌ وَرَثَةُ‌ الْأَنْبِيَاءِ‌ إِنَّ‌ الْأَنْبِيَاءَ‌ لَمْ‌ يُوَرِّثُوا دِينَاراً وَلَا دِرْهَماً وَ لَكِنْ‌ وَرَّثُوا الْعِلْمَ‌ فَمَنْ‌ أَخَذَ مِنْهُ‌ أَخَذَ بِحَظٍّ وَافِرٍ؛ دانشمندان وارثان انبيا هستند چرا كه انبيا دينار و درهمى از خود به يادگار نگذاشتند، بلكه علم و دانش به ارث گذاشتند پس هر كس از آن بهره‌اى بگيرد بهرۀ فراوانى برده است». نيز شبيه آن چيزى است كه در حكمت 147 خواهد آمد. بعضى از شارحان ارث را در اينجا طور ديگرى تفسير كرده‌اند و گفته‌اند: ارث درآمدى است كه بى زحمت حاصل مى‌آيد دانشى را نيز كه انسان از استاد فرا مى‌گيرد شبيه ارث است؛ ولى تفسير اول مناسب‌تر به نظر مى‌رسد./پیام، ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
2️⃣2️⃣🔆متن شبهه: پس از فوت معاویه، ولید حاکم مدینه کس نزد امام حسین فرستاد تا که با یزید بیعت کند. به دارالعماره نزد ولید بن عتبه رفت و گفت کسی چون من پنهانی بیعت نمیکند فردا چون مردم را جمع کردی من نیز خواهم آمد و با یزید بیعت میکنم. چون شب فرارسید و هوا تاریک شد بهمراه دو خواهرش زینب و ام کلثوم و برادرانش ابوبکر و جعفر و عباس و خانواده‌اش پنهانی به مکه گریخت! 🔆پاسخ شبهه: 1⃣پس از هلاکت معاویه و فشار ولید بر امام حسین علیه السلام برای بیعت با یزید ، ولید بالاجبار امام علیه السلام را به مجلس خود دعوت کرد . 2⃣امام حسين عليه السلام بر وليد وارد شد و (طبق آداب اسلامى) سلام كرد؛ وليد با خوشرويى پاسخ داد و او را نزد خويش نشاند. مروان بن حكم- با اين كه پيش از اين، بين وى و وليد كينه و نفرت حاكم بود- در مجلس حضور داشت .... امام عليه السلام فرمود: « آيا از حال معاويه به شما خبرى رسيده است؟ چرا كه وى مدّتى طولانى بيمار بود، اكنون حالش چگونه است؟». وليد آهى كشيد، آنگاه گفت: اى اباعبداللَّه! خداوند تو را در مرگ معاويه پاداش دهد! وى عموى صادقى! براى تو بود، كه اكنون طعم مرگ را چشيده است و اين نيز نامه اميرالمؤمنين يزيد است! امام حسين عليه السلام فرمود: «إنّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، اكنون براى چه منظورى مرا خواسته اى؟!» وليد پاسخ داد: تو را براى بيعت دعوت كردم، و همه مردم با يزيد بيعت كرده اند! امام عليه السلام (براى اين كه آن مجلس بدون درگيرى پايان يابد) فرمود: «شخصى مانند من مخفيانه بيعت نمى كند، دارم بيعت من (اگر بخواهم بيعت كنم) علنى و در محضر مردم باشد! چون صبح شد، و تو مردم و ما را براى بيعت فراخواندى، تصميم ما و مردم يكسان خواهد بود!». 📚کامل ابن اثیر ج 3 ص ¾78 3⃣مطابق نقل شيخ مفيد امام عليه السلام فرمود ؛ «من گمان نمى كنم تو به بيعت پنهانى من با يزيد، قانع باشى، مگر آن كه من آشكارا بيعت كنم تا مردم همگى با خبر شوند». وليد گفت: آرى! امام عليه السلام فرمود: پس بگذار صبح شود، تا نظرت در اين مشخّص گردد». 📚الارشاد ص 374 4⃣مطابق نقل ابومخنف، امام عليه السلام پس از شنيدن خبر مرگ معاويه فرمود: « امّا پاسخم به تقاضاى بيعت تو آن است كه، كسى مانند من به طور پنهانى بيعت نمى كند و تو نيز اين نوع بيعت را كافى نمى دانى، جز آن كه بيعتم آشكارا ميان مردم باشد (تا از اين طريق از مردم بگيرى)». وليد گفت: آرى! امام فرمود: « بنابراين، وقتى كه (فردا) ميان مردم آمدى و همه مردم و ما را به بيعت فراخواندى، تصميم ما و مردم به گونه واحدى خواهد بود!». 📚کامل ابن اثیر ج 3 ص 378 وليد گفت: «اى اباعبداللَّه! سخن درستى گفتى و من اينگونه پاسخت را پسنديدم و من باورم درباره تو همين بود. اكنون برو در پناه خدا، تا فردا با مردم بيايى». مروان كه در حاضر بود، به وليد گفت: به خدا سوگند! اگر حسين هم اكنون از تو جدا شود و بيعت نكند، هرگز چنين فرصتى، به چنگ نخواهى آورد، مگر آنكه كشتار فراوانى ميان شما اتّفاق افتد. جلوى او را بگير و مگذار از نزد تو بيرون رود، تا بيعت كند و گرنه گردنش را بزن! امام عليه السلام ناگهان از جايش برخاست و فرمود: « اى پسر زرقاء (زن چشم كبودِ بد سيرت)، تو مرا مى كشى، يا او؟ به خدا سوگند! دروغ گفتى و گناه كرده اى!». 📚الارشاد ص 374 🔆ادامه در پست بعدی👇 ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
🔆ادامه شبهه2️⃣2️⃣ 5⃣آنگاه امام عليه السلام با صراحت وارد بحث شد و رو به وليد بن عتبه كرد و فرمود: «اى امير! ما از خاندان نبوّت و معدن رسالت و جايگاه رفت و آمد فرشتگان و محلّ نزول رحمت الهى مى باشيم. خداوند (اسلام را) با ما آغاز كرد و با ما پايان برد. در حالى كه يزيد مردى است فاسق، مىگسار، قاتل بى گناهان و آن كسى كه آشكارا مرتكب فسق و فجور مى شود. 6⃣بنابراين، هرگز شخصى مانند من، با همانند وى بيعت نخواهد كرد! ولى به هر حال بگذار صبح شود و به انتظار بمانيم و ببينيم كدام يك از ما، به خلافت و بيعت شايسته تريم!». 📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 18- 19؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 184 (با مختصر تفاوت) و بحارالانوار، ج 44، ص 325. 7⃣مرحوم صدوق مى گويد: امام عليه السلام به وليد فرمود ؛ «اى پسر عُتبه! تو مىدانى كه ما اهل بيت كرامت و بزرگوارى و معدن رسالتيم، و ماييم آن نشانه هاى حق كه خدا به دلهايمان سپرده و زبان ما را بدان گويا ساخته كه به اذن خداوند گويا است. سپس : از جدّم رسول خدا شنيدم كه مىفرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفيان حرام است!» اكنون من چگونه با خاندانى كه رسول خدا درباره آنان چنين فرمود، بيعت نمايم؟!». 📚امالی صدوق ص 130 8⃣اين سخن صريح از يك سو با دليل عقلى، يزيد را محكوم مى كرد، چرا كه يك فرد آلوده به فسق و فجور و قتل بيگناهان هرگز سزاوار خلافت و حكومت بر مردم نيست، و از سوى ديگر با نقل؛ زيرا پيامبر اسلام با صراحت فرمود خلافت بر دودمان ابوسفيان حرام است. 9⃣اين سخنان همچون پتكى بر سر وليد فرود آمد، و فهميد با كسى روبرو است كه آشيانه اش بسيار بلند است و در اين دامها هرگز نمى افتد. 🔟فرداى آن روز، امام عليه السلام براى شنيدن خبرها، از منزل بيرون آمد؛ در بين راه با مروان بن حكم برخورد كرد. مروان گفت: اى اباعبداللَّه! نصيحتى به تو مى كنم؛ از من بشنو كه خير و صلاح تو در آن است پيشنهاد مى كنم با اميرالمؤمنين! يزيد بيعت كنى كه براى دين و دنياى تو سودمندتر است!امام عليه السلام كلمه استرجاع (انا للّه و انّا اليه راجعون) را بر زبان ساخت و فرمود: « زمانى كه امّت اسلامى گرفتار زمامدارى مثل يزيد بشود بايد فاتحه اسلام را خواند!». مروان با خشم و غضب از امام عليه السلام جدا شد و به نزد وليد رفت و آنچه را كه از امام شنيده بود، براى وى بازگو كرد. 📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 24_ مقتل الحسین ج 1 ص 185 👌مطابق نقل ابن شهر آشوب، وقتى اين ماجرا (سهل انگارى وليد، در بيعت گرفتن از امام حسين عليه السلام) به يزيد رسيد، بلافاصله وليد را از فرمانروايى مدينه بركنار و مروان را به جاى وى كرد . 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 96 1⃣1⃣دیدار امام با ولید در ساعات پايانى روز شنبه بود و حضرت در ساعات آخر شب يكشنبه 28 رجب به اتفاق فرزندان و برادرزادگان و برادران و كليه اعضاى خاندانش به جز محمد حنفيه- رحمة اللّه عليه- رهسپار مكّه گرديد. 📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 34 👌امام عليه السلام بعد از خوددارى و استنكاف از بيعت با يزيد و در واقع اعلان جنگ به حكومت بنى اميّه، همان تفاله هاى دوران جاهليّت عرب، ناگزير از سفر به سوى كوفه بود، زيرا نفوذ بنى اميه در كه در دوران حكومت عثمان به اوج خود رسيده بود، هنوز در ميان افراد سرشناس و متنفّذ مدينه زياد بود، و مكّه نيز به عنوان حرم امن خدا بايد از هرگونه درگيرى بركنار باشد. در حالى كه كوفه مركز شيعيان و علاقه مندان اهل بيت عليهم السلام بود و اگر اختلاف و پراكندگى و ترس و بزدلى را از خود دور مى كردند ساقط كردن حكومت يزيد و يزيديان براى آنان كار مشكلى نبود. به هر حال امام عليه السلام بعد از مخالفت علنى با بيعت و به طور كل با حكومت يزيد و آل ابى سفيان ناچار از اين سفر بود. 📚عاشوراء ...، مکارم شیرازی ، ص 327 ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
✍ابوالفضل نجفی آقای هدایت!چه شاعرانه و چه تُهی سخن می گویی! ولی اگر به جای آن فاحشه،ناموس خودت هم باشد، تو این بر خورد را مقدس می نامیدی؟! آقای هدایت چه قیاسی است که شما کرده ای! خوب میدانی که بوسه از سر محبت به چیزی است! چه کسی و با چه دلیلی گفته هر محبتی مقدس است؟؟! آیا اینکه شما محبت به این داری که شمشیر به دست بگیری و شهر را به خون بکشی،ما باید برای تو تقدیر نامه بنویسیم و از تو قدردانی کنیم؟!!چون کار مقدسی انجام داده ای؟!! و نکته دیگر که باید به این مردک گفت این است،از کجا ثابت کرده ای همه‌ی نام بردگان بوسه شان از سر در آمد و نان آوری است؟! نیت خوانی بلدی؟!! نکته دیگر اینکه معیار هر بوسه چیست؟؟!! آیا جز این است که بوسه فاحشه از سر شهوت و بوسه ورزشکار از سر غیرت و بوسه به قرآن از سر فهم و عبودیت آنچه در قرآن می باشد، هست؟؟؟! اساسا قداست چیست و چه کسی آن را مشخص می کند؟؟! آیا پیامبر در مورد شهوت گفته این از ایمان است و مقدس؟؟!!ا کمی از تعصب و خودخواهی فاصله بگیرید و با چشم باز این بیان را ببینید که فرمود الغیره من الایمان! اساسا از به چیزی نشات می گیرد. یعنی محبت تو به آن چیز منجر به حفظ و نگهداری آن می شود.ولی آیا هر غیرتی ستودنی است؟! آیا جز این است که حیوان هم محبت و غیرت به فرزندان خود دارد ولی مقطعی؟؟! حتی به اندازه ای که بعد از مدتی سر غذا و جا و شهوت و...حاضر است بچه خود را بکُشد! آیا هر غیرتی مقدس است؟! این کجا و آن کجا؟!! غیرت و محبتی که شما در خصوص زن فاحشه گفتید،مقطعی هست و در واقع حیوانی! البته مصداق "بل هم اضل" سزاوارتر است!! ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn
متن درس دوازدهم.pdf
1.12M
📗 کتاب «طرح کلّی اندیشه اسلامی در قرآن» ؛ فایل pdf 🔸 توحید و نفی طبقات اجتماعی ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
12 - طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن - توحید و نفی طبقات اجتماعی .mp3
18.52M
📻 پای منبر استاد سیدعلی حسینی حفظه الله 📻 📻 سلسله جلسات طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن/جلسه دوازدهم ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌شرح اجمالی از . در دومین جمله مى فرماید: «آداب (انسانى)، لباس زیبا و کهنگى ناپذیر است»; (وَالاْدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ). منظور از «آداب» فضایل اخلاقى مخصوصاً چیزهایى است که مربوط به روابط اجتماعى است مانند: تواضع، امانت، صداقت، محبت، خوشرفتارى، فصاحت و بلاغت در بیان. «حُلَل» جمع «حُلَّه» به معناى لباس زینتى است. «مُجَدَّدَة» به معناى چیزى است که پیوسته تجدید و نو مى شود و هرگز کهنه نخواهد شد. بر این پایه، مفهوم کلام امام(علیه السلام) چنین است که این صفات برجسته انسانى همچون لباس هاى زیبایى است که آدمى در تن مى کند و هرگز فرسوده نمى شود بر خلاف لباس هاى ظاهرى که هم کهنه مى شود و هم ممکن است دست سارقان به آن دراز شود و هم جنبه ظاهرى دارد و در اعماق وجود انسان تأثیر گذار است. در روایات اسلامى براى «أدب» تفسیرهاى گوناگونى ذکر شده که در واقع هر کدام اشاره به مصداقى از آن است: در حدیثى از امام امیر مؤمنان(علیه السلام) مى خوانیم: «کَفاکَ أدَباً لِنَفْسِکَ اجْتِنابُ ما تَکْرَهُهُ مِنْ غَیْرِک; براى این که ادب داشته باشى همین بس که از آنچه براى دیگران نمى پسندى دورى کنى». در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «أدّبْنى أبى(علیه السلام)بِثَلاث...; پدرم من را به سه چیز ادب کرد» فرمود: «مَنْ یَصْحَب صاحِبَ السُوء لا یَسْلَم ومَن لا یُقَیَّد اَلفاظَه یَنْدَم، ومَن یَدْخُل مَداخل السُّوء یُتَّهَم; فرزندم کسى که با رفیق بد همنشین شود از آفات در امان نخواهد بود و کسى که سخنان خود را مهار نکند پشیمان مى شود و کسى که در محل هاى آلوده وارد گردد متهم و بدنام خواهد شد». امام صادق(علیه السلام) به یکى از دوستان خود سفارش کرد که پیام او را به همه شیعیان و علاقه مندانش برساند و فرمود: من شما را به تقواى الهى و ورع و تلاش براى خدا و راستگویى و اداى امانت... و خوشرفتارى با سایر مسلمانان دعوت مى کنم و هرگاه کسى از شما در دینش ورع داشته باشد، راست بگوید، اداى امانت کند و با مردم خوش اخلاق باشد مى گویند: «هذا جَعْفَرىٌّ فَیَسُرُّنی...» و نیز مى گویند: «هذا أَدَبُ جَعْفَر; این جعفرى است و این سبب سرور و خوشحالى من مى شود کار اینها ادب جعفر بن محمد است». در حدیث کوتاه دیگرى از امیر مؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: «الاْدَبُ یُغْنی عَنِ الْحَسَبِ; ادب انسان را از شرافت خانوادگى و فامیلى بى نیاز مى کند». همان گونه که در بالا گفتیم، ادب و آداب مفهوم وسیعى دارد که همه فضایل اخلاقى مخصوصا آنچه را مربوط به اخلاق اجتماعى است در بر مى گیرد که بزرگترین افتخار آدمى و مایه آبرومندى او در اجتماع است. ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
▫️بسم الله الرحمن الرحيم ▫️ نکات اجمالی از کتاب" طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" ✍ابوالفضل نجفی 📌قل من رب السماوات السبع و رب العرش العظیم سیقولون لله قل افلا تتقون 🔹️پس چرا پروا نمی کنید از این خدا؟ 🔸️چرا عملتان و فکرتان را بر طبق گفته و فرمان او قرار نمی‌دهید؟ 📌قل من بیده ملکوت کل شیئ و هو یجیر و لایجار علیه ان کنتم تعلمون.سیقولون لله قل فانی تسحرون 🔹️تسلط خدا بر تمام ذرات است و حرکت اتم ها در اختیار او و با فرمان اوست. 🔸️علیرغم او کسی پناه داده نمی شود...فرض کنید ها معصیت خدا بکنند، به آغوش بگریزند و عیسی به آنها پناه بدهد، و در مقابل خدا از آنها حمایت کند،چنین چیزی ممکن نیست. ▫️فانی تسحرون...: لطیف است که قرآن روی خوردن،غافل ماندن تکیه می کند. مردم غافل نمانند و چشمشان را باز کنند.قرآن مطمئن است اگر مردم چشم باز کنند،نظر او تامین می شود. 💠بر طبق نظر ، آفرینش،یک قطعه متصل و منسجم واحد است.اگر چندین خدا و معبود می بودند،هر الهی،هر معبودی مخلوق و آفریده خود را با سویی می‌برد. 📌یاایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم والذین من قبلکم لعلکم تتقون 🔹️خطاب به کیست؟؟! به همه . 🔸️این عبودیت موجب . 📌یاایهاالناس انا خلقناکم من ذکر و انثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا انّ اکرمکم عندالله اتقاکم ان الله علیم خبیر ▫️▪️▫️گرامی ترین شما نزد خدا،باتقواترین است. 🔹️از یک طبقه بودن،وابسته به خانواده ای بودن،وابسطه به یک سلسله و تیره ای بودن،موجب گرامی تر بودن نیست. ▫️🔸️نکته جالب تر اینجاست؛ آنها که باتقوا هستند،باز از امتیازات حقوقی بیشتری برخوردار نیستند. البته تقوا منشا یک آثار اجتماعی است تا یک حدودی. 📌ولقد کرمنا بنی آدم و حملناهم في البر و البحر و رزقناهم من الطیب و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا. 🔹️💠تکریم و روزی به انسان ها است نه طبقه و تیره خاصی. ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
📌شرح اجمالی از پس امام در سومين جمله مى‌فرمايد: «فكر آئينۀ صافى است»؛ (وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ‌ صَافِيَةٌ‌) . منظور از فكر همان انديشيدن پيرامون مسائل مختلفى است كه بر انسان وارد مى‌شود و به تعبير فلاسفه حركتى ذهنى است به سوى مقدمات و از مقدمات به سوى نتيجه‌ها. هرگاه اين انديشه از هوا و هوس و حجاب‌هاى معرفت دور بماند، آئينۀ شفافى خواهد بود كه چهرۀ حقايق را به انسان نشان مى‌دهد و راه صحيح را در پرتو آن مى‌يابد، دوست را از دشمن و صواب را از خطا و حق را از باطل خواهد شناخت. به همين دليل برترين عبادت در روايات اسلامى تفكر شمرده شده است: در حديثى كه در امالى شيخ طوسى آمده است مى‌خوانيم: «لَا عِبَادَةَ‌ كَالتَّفَكُّرِ فِي صَنْعَةِ‌ اللَّهِ‌ عَزَّ وَ جَل؛ هيچ عبادتى برتر از انديشيدن در مخلوقات خداوند متعال نيست». در حديثى از امام صادق عليه السلام آمده است: «تَفَكُّرُ سَاعَةٍ‌ خَيْرٌ مِنْ‌ عِبَادَةِ‌ سَنَة؛ يك ساعت انديشيدن بهتر است از عبادت يك سال». در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم: «كَانَ‌ أَكْثَرُ عِبَادَةِ‌ أَبِي ذَرٍّ رَحْمَةُ‌ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ التَّفَكُّرَ وَ الْاِعْتِبَارَ؛ بيشترين عبادت ابوذر انديشيدن و عبرت گرفتن بود». در واقع همۀ اينها برگرفته از قرآن مجيد است كه مى‌فرمايد: ««قُلْ‌ إِنَّمٰا أَعِظُكُمْ‌ بِوٰاحِدَةٍ‌ أَنْ‌ تَقُومُوا لِلّٰهِ‌ مَثْنىٰ‌ وَ فُرٰادىٰ‌ ثُمَّ‌ تَتَفَكَّرُوا»؛ من فقط شما را به يك چيز اندرز مى‌دهم و دعوت مى‌كنم و آن اين‌كه دسته‌جمعى يا به صورت فردى براى خدا برخيزيد و فكر خود را به كار گيريد». دليل آن هم روشن است، زيرا ريشۀ تمام نيكى‌ها و پيشرفت‌ها و موفقيت‌ها در تفكر و انديشۀ صحيح است. *** [گفتار حكيمانه] 6 و قال عليه السلام صَدْرُ الْعَاقِلِ‌ صُنْدُوقُ‌ سِرِّهِ‌، وَ الْبَشَاشَةُ‌ حِبَالَةُ‌ الْمَوَدَّةِ‌، وَ الْاِحْتِمَالُ‌ قَبْرُ الْعُيُوبِ‌ . امام عليه السلام فرمود: سينۀ عاقل گنجينۀ اسرار اوست، خوشرويى و بشاشت، دام محبت است و تحمل ناراحتى‌ها گور عيب‌هاست. مرحوم سيّد رضى به دنبال اين سه جملۀ حكمت‌آميز اضافه مى‌كند كه در روايت ديگرى از امام تعبير ديگرى در اين باره ديده مى‌شود كه فرمود: «مسالمت‌جويى وسيلۀ پوشاندن عيب‌هاست و آن‌كس كه از خود راضى باشد افراد خشمگين بر او بسيار خواهند بود»؛ (وَ رُوِيَ‌ أَنَّهُ‌ قَالَ‌ فِي الْعِبَارَةِ‌ عَنْ‌ هَذَا الْمَعْنَى أَيْضاً: الْمَسْأَلَةُ‌ خِبَاءُ‌ الْعُيُوبِ‌، وَ مَنْ‌ رَضِيَ‌ عَنْ‌ نَفْسِهِ‌ كَثُرَ السَّاخِطُ عَلَيْهِ‌) ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ۲۷ روز تا اربعین سیدالشهدا علیه السلام باقیست... آب تا روز قیامت جگرش می سوزد که تو خود خضر حیاتی و لبت عطشان است اولین روضه جانسوز تو را خوانده خدا اولین گریه کن تو پدر انسان است ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
متن درس سیزدهم.pdf
690.4K
📗 «طرح کلّی اندیشه اسلامی در قرآن» ؛ فایل pdf 🔸 تأثیرات روانی توحید ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
13 - طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن - تأثیرات روانی توحید.mp3
18.11M
📻 پای استاد سیدعلی حسینی حفظه الله 📻 📻 سلسله جلسات طرح کلی در قرآن/جلسه سیزدهم ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
▪️بسم الله الرحمن الرحیم ▪️ 📌نکات اجمالی از کتاب" طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن " ✍ابوالفضل نجفی 🔰تاثیرات روانی توحید ▫️دو فایده بحث توحید▫️: 1️⃣شناخت توحید 2️⃣شناخت خود؛که بدانیم موحد هستیم یا نه؟ 💠تاثیرات توحید: 🔻◽دارای وسعت افق دید می شود. موحد از تنگ نظری ها،از کوته بینی ها،از نزدیک بینی ها آسوده و راحت است. 🔻◽انسان موحد می داند که توحیدی به درازای عمر بشر دارای قلمرو است. ◽🔻آدم موحد افق دیدش در مسائل مادی و نیاز های پست و حقیر خلاصه نمی‌شود،متوقف نمی‌گردد. ◽🔻آدم موحد در مقابل خود وقتی نگاه می کند،در کنار ، ده ها نیاز،صدها نیاز از عظیم ترین و عزیزترین نیاز های انسان را می‌بیند. ◽🔻آدم موحد وقتی که نگاه می کند،آینده را در مقابل خود بی نهایت وسیع می بیند... ◽🔻انسان موحد برای آخری قائل نیست.برای خاطر اینکه آخر دنیا را متصل به می‌بیند. ◽🔻تاثیر توحید در روان یک موحد این است که ریشه را در او می‌خشکاند. ❕⭕ترس ها ریشه‌ی بدبختی ها در زندگی انسان‌هاست.(حضرت امام خامنه ای این بحث را در آیات ۱۷۲ تا۱۷۵ سوره آل عمران بیان می‌کنند) ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 اجمالی از آیات کریم در بیان امام سوره مبارکه الأحزاب آیه ۴۵ يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنّا أَرسَلناكَ شاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذيرًا عمق بخشیدن به ایمان مردم و هدایت قلبی و معنوی انسانها در یک جامعه، اولین وظیفه‌ی مسؤولان امر است. «انّا ارسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا و داعیا الی اللَّه بأذنه و سراجا منیرا»؛این وظیفه‌ی پیغمبر است؛ ... باید همان راه را بروند؛ باید دهند و کنند؛ باید ایمان دینی را در ذهنها تقویت و راسخ کنند. این جزو وظایف ماست.۱۳۸۰/۰۳/۲۰ در سوره‌ی مبارکه‌ی احزاب میفرماید: «انّا ارسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا. و داعیا الی اللَّه». رسالت پیغمبر، دعوت به خداست؛ این، اساس کار است. آن چیزی که به عنوان شاخص، میان و جامعه‌ی اسلامی و همه‌ی جوامع بشری وجود دارد، در درجه‌ی اول این نکته است؛ مسئله‌ی به خدا، ایمان به غیب، ایمان به راهی که خداوند متعال برای دنیوی و اخروی انسان در مقابل بشر قرار داده است.۱۳۸۹/۰۱/۰۱ ━💠🍃🖤🍃💠━ @thaqalayn110