خاکستر زرد''
یعنی چی که به شلوغ بودن من میگید نامنظم اونا طبق جایگاهشون ، برنامه ریزیشون و نحوه ی انجامشون قرار گ
اتاق من در حالیکه پوست های تخمه و میوه
لا به لای جزوه ها و چرک نویسامه
تمام وسایل برقی از جمله لپتاپ و سشوار و انواع سیم شارژر
کتاب ها و کاغذای در هم برهم به همراه قرصای این چند وقت ..
و فقط یه محلی خالی هست برای اینکه از تخت بپرم پایین و به زندگی غارنشینیم که همه چیز سره جای خودشه بپیوندم!
و خب شروع بازگشتم با این ویدیو های دهه های ۹۰ میلادی باشه!
به نظرم توی این دهه جور دیگه ای خاص بودن و کارهای اون موقع یه محتوای خاص و عجیبی داشت و تقریبا دیگه قابل قیاس با دهه های بعد نیستن و تکرار ناپذیرن...
⇦خاکستر زرد
#شاید
خب داشتن دو تا چنل واقعا خوبه
میتونم تقدیمی هایی که میخوام رو بینشون تخس کنم✅
خاکستر زرد''
فکر بیهوده نیاور به سرم مغز عزیز درس دارم .. خفه شو! حرف نزن! کرم نریز!
اگه بخوام امتحانات نهایی و چیزی که بر من گذشت رو توصیف کنم بدون کلمه ای حرف به این عکسی که امروز از بقایای سالمِ نرفته به آشغالی گرفتم اشاره میکنم:
#شاید
خاکستر زرد''
و انگار بویِ غمِ پاییزی قصد فرار نداره..
جوری که بهار قدم های آخرش رو با طمأنینه برداشت و بالاخره قصد رفتن کرد.
و حالا انگار سنگینیِ آفتاب طلوع کرده اش قصد فرار نداره...