رد پای گمشدهٔ باد در کویر
#music #شعر #خواجویکرمانی
نفسی همدم ما باش که عالم نفسیست
کان کسی نیست که هرلحظه دلش پیش کسی ست
تو کجا صید من سوخته خرمن باشی
که شنیدست عقابی که شکار مگسی ست
نه من دلشده دارم هوس رویت و بس
هر که را هست سری در سر او هم هوسی ست
از دل ما نشود یاد تو خالی نفسی
حاصل از عمر گرانمایهٔ ما خود نفسی ست
تو نه آنی که شوی یک نفس از چشمم دور
کانکه او هر نفسی بر سر آبیست خسی ست
دمبدم محترز از سیل سرشکم میباش
زانکه هر قطرهئی از چشمهٔ چشمم اَرَسی ست
چون گرفتار توام دام دگر حاجت نیست
چه روی در پی مرغی که اسیر قفسی ست
بت محمول مرا خواب ندانم چون برد
زانکه در هر طرفش ناله و بانگ جرسی ست
کمترین بنده درگاه تو گفتم خواجو ست
گفت گو بگذر از این در که مرا بنده یکی ست
#شعر
#خواجویکرمانی