eitaa logo
غمین ؛
138 دنبال‌کننده
39 عکس
0 ویدیو
13 فایل
اینجا غمین نام دارد ؛ سیاره‌ایی ك عُشاق ِدلباخته‌و مجنون صفت ِعاشق درآن زندگی میکنند . ــــــــ ـ ـ کانال ِدیگری به نام ِغمین وجود ندارد ! از اسم ، بیو ، پست‌ها ، کپی ببینم برخورد جدی‌ میکنم ! * https://daigo.ir/secret/918351471 . برای شنیدن غم هات ..
مشاهده در ایتا
دانلود
یادگاری از ۲۲ تیر ِهزار چهارصد ُسه ، طوری که با زدن ِاین گپا ذوق ذوقیم کردن ، قلب ِآبیی 💙 :)) .
و گپی که سید میعادم برام زد :))) .
‏آره عزیزم من بلاکت کردم ، من آنفالوت کردم ، من میوتت کردم ، من جواب پیاماتو ندادم ، ولی تو خونمون بلد بودی دیگه . نبودی ؟ .
از رفتنت ناراحت نشدم ، از این ناراحت شدم که موقع ِرفتنت ، زخمی از جنگ برای ِمن رو تنت نبود ..
و از خطاهای بزرگم آن بود که لحظات ِدلخوشی را سرسری می‌گذراندم ، اما غم ُاندوه را با تمام وجود زندگی می‌کردم .
اعتماد برای ِمن خیلی سخته ، طول میکشه تا به کسی اعتماد کنم ، یه سال دو سال .. پیشنهاد میکنم شماهم زود اعتماد نکنید ! .
‏اگه آقا پسرای ِخوشگل بهشون برنمیخوره ؛ یه دو دقیقه هم ما ناز کنیم .
تاثیر ِدوست انقد زیاده ؛ که اگر بد باشه ، می‌تونه بهترین ورژن شما رو به بدترین ورژن ، و اگر خوب باشه ، بدترین ورژنتون رو به بهترین ورژنتون تبدیل می‌کنه .
‏من اینجوری‌ام که بهترین مشاوره عمرتو بهت میدم ، ولی آخر ِحرفم یه [ بازم خودت میدونی ] اضافه میکنم محض ِاحتیاط ، که یه وقت زندگیت نابود شد تقصیر ِمن نباشه .
هدایت شده از -ᴀʏʏᴇʜ-
https://eitaa.com/MYMOONl کافه ماه، وایبِ کافه نخلستان رو میده :)))) همینقدر مذهبی و عاشقانه.. انگار داری کتابچه‌ی شعرِ شهریار رو ورق میزنی، گهگاهی هم شهید آوینی شروع می‌کنه به سیاسی نوشتن. جای جای اینجا حس نویسنده بودن و شاعر بودن رو به روحت تزریق می‌کنه و باعث میشه که یه نفس عمیق بکشی از این شدت زیبایی.. خودش رو هم که نگم، مجنون دیگه از اسمش پیداست :)) یه دخترِ به شدت کشف نشدنی، که تا وقتی نشناسی‌اش فکر می‌کنی که داره خیلی مغرورانه بهت نگاه میکنه، ولی وقتی باهاش اوکی بشی، میبینی نه بابا، عزیز تر از این حرفاست.. و اینکه تو مرام و معرفت حرف آخر رو میزنه، بس که گوگولیه. یه صفتی هم شوخی شوخی براش به کار میبرم، ولی واقعیِ.😔🤍 [ همون .. یه ملت رو میگم ] 😂
هدایت شده از -ᴀʏʏᴇʜ-
به ولله که تازه متوجه شدم خیلیا روش کراشن.✅
وای .
اگه خواستید کارای ِاحمقانه بکنید و جرئتشو نداشتید حتما بیاید و به من پیام بدید ؛ من میتونم طوری قانعتون کنم که بدون عذاب ِوجدان حس کنید اون کار درست ترین تصمیم ِموجوده .
اینگور شدن از طرف ِبهترین آدم ِزندگیت مثل پریدن تو استخر ِآبلیمو با بدن زخمی و پاره شده میمونه :)) .
*
هدایت شده از 
یه وجه اشتراک بین خودم و دوستانی که تقطه بافاصله می‌ذارم پیدا کردم، همه‌مون از شیخ سکوت بدمون میاد🙏🏻
‌از یه جایی به بعد ، با خیلی از ادما کم حرف میشی ؛ چون احساس میکنی اونجور که باید نمی‌فهمنت ، و این خیلی دردناکه ، درد ِفهمیده نشدن ..
دختر کوچولوی ِمن ، ببخشید . ببخشید که مجبور بودی زودتر از آنچه که باید بزرگ بشی ؛ ببخشید که مجبورت کردم همیشه ده قدم از سن ِخودت جلوتر باشی ، ببخشید که احساساتت رو سرکوب کردم و بهشون اجازه‌ی بروز ندادم . ببخشید که همیشه غم ِبقیه رو تنهایی به دوش کشیدی ولی نتونستی و نذاشتم که غم‌های خودت رو با کسی شریک بشی . دخترک ِمن ، می‌تونی این من ِاحمق رو ببخشی ؟ من خیال کردم توی این مسیر دارم ازت یک شخصیت قوی می‌سازم ولی تو هر بار از درون‌ بیشتر ترک می‌خوردی ، هر بار که تو و احساساتت رو سرکوب کردم ، هر بار که خواستم ادای آدم بزرگا رو در بیاری و نقش بچه بودنت رو فراموش کنی فقط بیشتر از قبل روحت رو زخمی‌ کردم . من احمق بودم که فکر می‌کردم برای قوی بودن لازمه که تو رو درون خودم بکشم ، لی تو نمردی ، تو زخمی شدی ، شکستی ، خونریزی کردی و درد دیدی ؛ تو تبدیل شدی به یک روح دردمند و شکسته با کلی زخم‌های ریز و درشت که باعث و بانی ِهمه‌شون من بودم ؛ من ِاحمق ِگذشته این آدم رنجور امروز رو ساخته ، با توهمات و قانون‌های مسخره‌ی خودش باعث شکسته شدنت شده . دختر کوچولوی ِمن ، می‌تونی با من به صلح برسی ؟ فکر نمی‌کنم تا زمانی که تو من رو نبخشی و باهام به صلح نرسیده باشی بتونم آرامشی که درونم گم کردم رو دوباره پیدا کنم .. [ جمعه ، ۵ مرداد ِهزار چهارصد ُسه ] .