شه نوازی کن نگارا، ساز میخواهم چکار؟
من که ایمان داشتم اعجاز میخواهم چکار؟
تا صدایت گوش هایم را نوازش میکند،
تار و سنتور و نی و آواز میخواهم چکار؟
- شهریار | شعر
یک روز رسد غمی به اندازهی کوه
یک روز رسد نشاط اندازهی دشت
افسانهی زندگی همین است عزیز
در سایهی کوه باید از دشت گذشت!
- مجتبی کاشانی | شعر
گاه دلسوز است، گاهی سخت میسوزاندم
عشق،گاهی مادر است وگاه هم نامادری است
- حسین دهلوی | شـــعر
به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدام
دل تو را میطلبد، دیده تو را میجوید
- صائب تبریزی | شـــعر
خوابِ شبم ربودهای، مونسِ من تو بودهای
دردْ توام نمودهای، غیرِ تو نیست سودِ من
- مولانا | شعر
مرا هر کس که بیرون میکشد از گوشهی خلوت
ستمکاریست که ز آغوشِ یارم میکِشد بیرون
- صائب تبریزی | شعر
من آسمان پر از ابرهای دلگیرم
اگر تو دلخوری از من من از خودم سیرم
- فاضل نظری | شـــعر
به جای سرزنش من به او نگاه کنید
دلیل سر به هوا بودن زمین ماه است...
- فاضل نظری | شـــعر
در میکده دوش، زاهدی دیدم مست
تسبیح به گردن و صراحی در دست
گفتم: ز چه در میکده جا کردی گفت
از میکده هم به سوی حق راهی هست
- شیخ بهایی | شـــعر
پیوندِ جان
جدا شدنی نیست ماهِ من!
تن نیستی که جان دهم و وارَهانمت
- شهریار | شـــعر