🔴 توصیه پدرانه #شهید_کاظمی در شب #۱۳فروردین ۱۳٨۰ به فرزندانش...

‏عکس از مهدی

🌸✨شیخ حسنعلے نخودکی: به هر چیزی که رسیدم در گرو انجام این سه کار بود: 💙👌نمـاز اول وقـت 💙👌احتـرام به سـادات 💙👌لقـمه حـلال 💛آیت الله حق شناس(ره): شصت مرتبه هم ڪ در مبارزه #نفس شکست خوردۍباید بلند شوی و بگویی مـن پیروزم مهم قاطعیت و تصمیم اول شماست. خداوند متعال در نهایت شما را یاری می کند ان شاء الله ✨امام على عليه السلام: براى آنچه از دست رفته است اندوه به دلت راه مده، كه تو را از آنچه مى آيد باز مى دارد «غرر الحكم حدیث 10434» ☘️آیت الله فاطمـــےنیا: اگر میخواهی تمامی درهای خیر را به رویت باز کنے متواضع باش #تـڪـبر درهای خــیر را به روی انسان می بندد. 🌿آیت الله بهاءالدینی(ره) : اگر این دو کار را انجام دهید خیلی پیشرفت خواهید کرد: 👈اول اینکه نماز اول وقت بخوانید. 👈دیگر اینکه دروغ نگویید. 👈 مــهربان باش! یڪ سنگ ریزه از اسمش پیداست یعنی ریز است ناچیز است اما همین سنگ اگر در جوراب یا کفش‌ات باشد تو رااز رفتن و حرکت باز می دارد. بعضی چیزها ریز است ناچیز است اما انسان را از حرکت در #راه‌خــــدا و به سمت خوبی ها باز می دارد یکی از آنها #نامــهربانی نسبت به پدر و مادر است هرچند کم باشد و درحد گفتن اُف باشد! ❤️رسول اکرم (ص) : هر کس بیشترین هم وغمش رسیدن به خواهش های نفسانی باشد حلاوت ایمان از قلبش گرفته میشود. 💥 خامـــــوش باش ماشین‌ات جوش مےآورد حرکت نمےکنی ڪنار زده و مـــــےایستی وگرنه ماشین ممـــکن است آتش بگیرد. خودت هم همینطورۍ وقتے #جوش مےآوری عصـــبی و عصبانی مےشوی تخـته گاز نرو! بزن کنار! ساکت باش! هیچ نگو! وگرنه آسیب می بینی این نسخه شـفا بخش پیامبر اڪرم(ص) اســـــت. » وقتےاز مــرجع عالیقدر شـــیعه حضرت‌آیت‌الله‌العظمےگلپایگانے پرسیدند: بالاترین حاجــت شما چیــــست؟ 🌷فرمودند : #حُـــسن‌عاقبت.

💢 خانم پروین زمانی مجری و کارشناس شبکه فارسی زبان لس آنجلسی(شبکه TAK) میگه: موساد ۴۵۰ مامور داره برای شبکه های اجتماعی در ایران تا دروغ و شایعه پراکنی علیه ایران انجام بدن و ... 👆سریع صداشو قطع میکنند و مجری که دست و پاشو گم کرده از مخاطبین عذرخواهی میکنه! و میگه اشکال از ماست که برنامه ضبظ شده رو بازبینی نکردیم و نقطه نظرهای خانم زمانی با نقطه نظرات تلویزیون ما فرق می کنه!!! ================== .........................................

سیزده بدر و سلیمان و دیو 🔹سلیمان فرزند داود،انگشتری داشت که اسم اعظم الهی برنگین آن نقش شده بود و سلیمان به برکت آن اسم اعظم الهی ، دیو و پری را تسخیر کرده و به خدمت خود در آورده بود، چنانچه برای او قصر و ایوان و جام ها و پیکره ها میساختند (قرآن/ سبا /١٣) ➖ این دیوان، همان لشکریان نفسند که اگر آزادباشند، آدمی را به خدمت خود گیرند و هلاک کنند و اگر دربند و فرمان سلیمان روح در آیند، خادم دولتسرای عشق شوند. 🔹روزی سلیمان انگشتری خود را به کنیزکی سپرد و به حمام رفت. دیوی از این واقعه باخبر شد. فوراً خود را به صورت سلیمان درآورد و انگشتر را ازکنیزک طلب کرد . کنیز انگشتری به وی داد و او خود را به تخت سلیمان رساند وبر جای او نشست و ادعا کرد که او سلیمان است و خلق از او پذیرفتند ( از آنکه ازسلیمانی فقط ظاهری می دیدند.) و چون سلیمان از حمام بیرون آمد و از ماجرا خبر یافت ، گفت سلیمان حقیقی منم و آنکه بر جای من نشسته ، دیوی بیش نیست. اما خلق او را انکار کردند. و سلیمان که به حکومت و ملک و دنیا اعتنایی نداشت و درعین سلطنت خود را"مسکین و فقیر"می دانست ، به صحرا و کناردریا رفت و ماهیگیری پیشه کرد. 🔹اما دیوچون به تلبیس و حیل بر تخت نشست، روزی از بیم آنکه مبادا انگشتری بار دیگر به دست سلیمان افتد ،آن را در دریا افکند تا به کلی از میان برود. چون مدتی بگذشت، مردم آن لطف و صفای سلیمانی را دررفتار دیو ندیدند و در دل گفتند. ➖بتدریج ماهیت ظلمانی دیو بر خلق آشکار شدوجمله دل از او بگردانیدند و درکمین فرصت بودند تا او را ازتخت به زیر آورند و سلیمان حقیقی رابه جای اونشانند. 🔹و در این احوال ، سلیمان همچنان بر لب بحر ماهی می گرفت . روزی ماهی ای رابشکافت و از قضا ، انگشتر گمشده را در شکم ماهی یافت و بر دست کرد .سلیمان به شهر نیامد ، اما مردم از این ماجرا با خبر شدند و دانستند که سلیمان حقیقی با خاتم سلیمانی ، بیرون شهر است . 🔮پس در سیزده نوروز بر دیو بشوریدند و همه از شهر بیرون آمدند تا سلیمان را به تخت باز گردانند . و اینروز ، بر خلاف تصور عامه ، روزی فرخنده و مبارک است و به حقیقت روز سلیمان بهار است . و نحس برای کسی است که با دیو بسازد و در طلب سلیمان از شهربیرون نیاید . 🔹شاید رسم ماهی خوردن در شب نوروز ، تجدید خاطره ای از یافتن نگین سلیمان و رمزی از تلاش انسان برای وصول به اسم اعظم عشق باشد که با نوروز و رستاخیزبهار همراه است و از همین روی ، نسیم نوروزی نزد عارفان همان نفس رحمانی عشق است که از کوی یار می آید . استاد الهی قمشه ای