eitaa logo
شمع
284 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
5هزار ویدیو
387 فایل
نكاتي از مهارت هاي زندكي ارتباط با ادمين👇 @Naderiiii
مشاهده در ایتا
دانلود
🍇🍐 میوه‌های غمگین پیشی دنبال غذا بود. توی حیاط می گشت و بو می کشید که صدایی شنید. جلو رفت. یک عالمه میوه را دید که توی سطل آشغال گریه می کردند. پیشی پرسید: میوه ها! چرا شما توی سطل آشغال هستید؟ چرا این طور زخمی شدید و بی حال هستید؟ گلابی گنده ای که فقط یک گاز از آن خورده شده بود گفت: می خواهی بدانی؟ پس گوش کن تا برایت تعریف کنم. دیشب جشن تولد بود، همه جا را چراغانی کردند یک عالمه سیب و گلابی و آلو و هلو آوردند. من و دوستانم توی صندوق میوه بودیم. اول ما را توی حوض ریختند. نمی دانی چقدر کیف می داد. یک آلوی درشت از سطل زباله بیرون آمد و گفت: ما آب بازی کردیم بالا و پایین پریدیم و خندیدیم.  وقتی آب بازی تمام شد، ما را توی سبدهای بزرگ ریختند. یک هلوی درشت ولی نصفه ناله ای کرد و گفت: پیشی جان به من نگاه کن ببین چقدر زشت شده ام. دیگر یک ذره هم خوشحال نیستم چون حالا یک تکه آشغال هستم. بعد ادامه داد ما توی سبد بودیم. اول از همه مرا با یک دستمال تمیز خشک کردند جوری که پوستم برق می زد… هلو گریه اش گرفت و نتوانست حرفش را تمام کند. سیب گفت: راست می گوید، من هم توی سبد بودم. بعد همه ی ما را خشک کردند و توی ظرف بلوری بزرگی کنار هم چیدند. نمی دانی چقدر قشنگ شده بودیم. وقتی مهمان ها آمدند همه به ما نگاه می کردند و به به می گفتند. یک خیار زخمی از میان میوه ها فریاد زد: اما چه فایده ؟ آنها خیلی بدجنس بودند هر کس یکی از ما را بر می داشت و فقط یک گاز می زد و دور می انداخت.  یکی زیر پا، یکی زیر صندلی، یکی توی باغچه همه جا پخش شده بودیم. جاروی بیچاره ما را از این طرف و آن طرف جمع کرد. پیشی نگاهی به حیاط کرد جارو کنار باغچه افتاده بود. معلوم بود از خستگی به این حال افتاده است. پیشی گریه اش گرفت و گفت: چه مهمان های بدی! من که اینجور مهمان ها را دوست ندارم. بعد خودش را از لای در کشید و با ناراحتی بیرون رفت. بچه ها ما نباید اسراف کنیم. میوه را کامل بخورید.😊 🌸 حجاب و پوشیدگی مادر بزرگ می گفت بر دختر مسلمان پوشیدگی واجب است از چشم نامحرمان می گفت چون جواهر با ارزش و گران است از دستبرد دزدان پوشیده و نهان است من هم کلام او را با جان و دل شنیدم یک روسری و چادر روی سرم کشیدم تابنده و درخشان مانند آفتابم مانند یک جواهر در پوشش حجابم عمو عباس مادر مهربونی داشت. عمو عباس یه مادر خانمی داشت. ام البنین نام مادرش بود. صبر و دعا کار مادرش بود به پسراش یاد داده بود؛ شجاع و باوفا باشند. به پسراش یاد داده بود؛ با برادر همراه باشند. مادر،مادر، مادر بچه ها مامان جون عمو عباس، خانم «ام البنین» همه شما را خیلی دوست دارند. یک فنجان آرد + یک چهارم فنجان نمک + یکی دو قاشق پودر تارتار + دو قاشق گلیسرین + یک چهارم فنجان آب رو مخلوط کنید و برای رسیدن به چسبندگی مناسب با افزودن آرد یا آب تنظیم کنید... *⃣ پودر تارتار رو از لوازم قنادی فروشی تهیه کنید. این پودر نقش کشسانی داره. 🏳‍🌈 برای رنگ هم میتونید از رنگهای خوراکی استفاده کنید. ولی من از مواد خونگی استفاده کردم یعنی مواد رنگی رو توی میزان آبی که برای خمیر احتیاج داشتم دم کردم و بعد از صاف کردنش به مواد خشکم اضافه کردم.👇 صورتی= دم کرده کلم بنفش زرد= دم کرده زردچوبه قهوه ای= دم کرده پودر کاکائو با جایگزین کردن آب سبزی به جای آب هم میتونید رنگ سبز ایجاد کنید. از لبو هم میتونید استفاده کنید. ❣