eitaa logo
شمع
205 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
4.2هزار ویدیو
351 فایل
نكاتي از مهارت هاي زندكي ارتباط با ادمين👇 @Naderiiii
مشاهده در ایتا
دانلود
30.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چندتا راهکار اورژانسی مفیده وقتی دچار مشکل شدی سوختگی ، گزش حشرات ، زخم شدن بدن و ...👌👌
🔺گاهی باید از دشمن آموخت؛ درحالیکه طرف مقابل حتی انتشار گزارش واقعی از میزان خسارتهایش را هم مخل امنیت‌ش میداند و با آن‌ برخورد میکند، برخی در داخل کشورمان به اسم اطلاع رسانی، هر خبر فیک و دروغی را منتشر میکنند و حتی به اسم مطالبه‌گری، تصمیم گیران کشور را متهم به انفعال میکنند! ┄┅⊱❀𖤍❀⊰┅┄── ساده لوح
بی‌وطن‌ها مقامات رژیم صهیونیستی اهل کدام کشورها هستند؟ 🔵 نبرد آخر👇 @nabardeakhar @nabardeakhar
🟢هرگونه حمله‌ی رژیم اسراییل به ایران، قطعا بهترین پاس گل و یک هدیه ارزشمند از سوی رژیم اسرائیل به ایران خواهد بود… 🟢هدیه ای که این غده‌ چرکین در طی ۸۰ سال عمر نکبت بارش حتی به نزدیکترین دوستانش هم تقدیم نکرده است 🟢بی صبرانه منتظریم…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان بره خوابالود  بره کوچولو به همراه گله گوسفندان، برای گردش و چرا، راهی دشت و صحرا شد. چوپان مهربان می‌دانست که بره‌ها بازیگوش و سر به هوا هستند به خاطر همین بیش از بقیه گوسفندان، حواسش به بره بود. اما بره انقدر از گله دور می‌شد و این طرف و آن طرف می‌رفت که چوپان را خسته می‌کرد. ظهر که شد چوپان زیر یک درخت به استراحت پرداخت. گوسفندان هم که حسابی خسته بودند هر جا سایه ای بود همانجا خوابیدند. اما بره هنوز دوست داشت بازی کند. هی با شاخ‌های کوچکش سر به سر بقیه گوسفندان می‌گذاشت تا با او بازی کنند ولی هیچ کس حوصله نداشت. همه دوست داشتند بخوابند. بره کوچولو خیلی ناراحت و عصبانی شده بود. چون اصلا خوابش نمی‌آمد. او سعی کرد خودش تنهایی بازی کند. گاهی در جوی آب راه می‌رفت و آب بازی می‌کرد و گاهی هم این طرف و آن طرف می‌دوید . خلاصه آنقدر بازی کرد تا ظهر گذشت و وقت استراحت گوسفندان تمام شد. گله دوباره برای حرکت آماده شد. همه گوسفندان از خواب بیدار شدند و کمی آب خوردند و به همراه چوپان به راه افتادند. بره خوشحال شد و لابلای گوسفندان شروع به حرکت و جست و خیز کرد. اما هنوز چیزی نرفته بود که احساس خستگی و خواب آلودگی کرد. دلش می‌خواست بخوابد. هر کجا گله، برای چریدن می‌ایستاد همانجا پنج دقیقه می‌خوابید. دوباره که گله راه می‌افتاد به سختی از جا بلند می‌شد و چند قدم می‌رفت. یک ساعت بعد گله به دشت سرسبزی از گل‌ها و علف‌های تازه رسید. اما بره آنقدر خسته بود که فورا به خواب رفت و هیچی ندید. گوسفندان همگی خوشحال و سرحال در دشت سرسبز مشغول بازی و چرا شدند. اما بره کوچولو تمام وقت خواب بود. نزدیک غروب آفتاب گله باید به سمت خانه برمی‌گشت. چوپان بره را از خواب بیدار کرد تا همراه گله به خانه ببرد. بره وقتی فهمید که چقدر به بقیه خوش گذشته است حسابی دلش سوخت و با خودش گفت کاش من هم ظهر مثل بقیه خوابیده بودم و بعد از ظهر در دشت گلها بیدار و سرحال بازی می‌کردم. بره کوچولو فهمید اگر ظهرها یک ساعت بخوابد بقیه روز بیشتر به او خوش می‌گذرد.
🌸 کمک به بزرگترها یه بچه ی مهربون بچه ی خوب و دانا همش کمک می کنه به مامان و به بابا منم کمک می کنم به مامانم تو منزل تمیز کردن خونه یا چیدن وسایل وقت خرید منزل یا شستن لباسا منم کمک می کنم به مامان و به بابا
30.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 شرح حدیثی درباره نماز شب: 🔹شرح حدیثی از امام صادق(علیه‌السلام) درباره فضیلت و نقل توصیه آیت‌الله حاج میرزا علی آقای قاضی به علامه طباطبائی توسط رهبر انقلاب در ابتدای درس خارج فقه. ۱۳۹۸/۱۱/۱۴
🔴 راه نجات در آخرالزمان در کلام امام حسن عسکری علیه السلام 🔵 امام حسن عسکری (ع) فرمودند: 🌕 کسی در آخرالزمان از هلاکت و نابودی نجات پیدا نمی کند، مگر این که خداوند او را به دعا برای تعجیل فرج و ظهور موفق بگرداند. 🌺 فرا رسیدن سالروز ولادت امام حسن عسکری علیه السلام را خدمت فرزند بزرگوارشان، حضرت مهدی ارواحنا فداه و همه منتظرین تبریک وتهنیت عرض میکنیم❤️
ای سید! چون حقیقت کار این‌چنین دانستی،معلومِ تو شد‌ کـه‌ قرب و بُعد و مساوات همه از توهّم است. کِی دوری بوَد تا نزدیکی‌ حـاصل‌ شود؟ کی جـدائی‌‌ داشـتی تا پیوستگی پیدا کند؟ در عالم اگر هزار سال فکر کنی غیر حقیقت مطلقه‌ که عین‌ وحدت‌ است‌ هـیچ ‌ ‌چـیز نیابی، بلکه هیچ ذاتی و هیچ صفتی و هیچ جنسی‌ و هیچ جهتی‌ چه‌ خارجی و چـه ذهـنی و چـه وهمی بهم نرسد که غیر او بود. همه اوست و اوست همه.
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای سنی‌های متعصبی که در جریان غزه، شیعه شدند 🔺دکتر تیجانی، عالم بزرگ اهل سنت تونس بود که سال‌ها پیش با روشن شدن حقایق مذهب تشیع برای او، به مکتب شیعه گروید و علیرغم داشتن دشمنان فراوان، از آن زمان تا کنون، با نوشتن کتاب‌های مختلف در اثبات حقانیت مکتب شیعه و در رأس آنها کتاب "آنگاه هدایت شدم"، موجب تحول فکری در برخی از اهل سنت در جهان اسلام شده است.
📝اسرائیل "قُلیدون" هم نیست، چه برسد به "قلی". نترس و بزن! 😉 ✍️ رسول رضایی 🔹️شعار "حقوق بشر" کشک است؛ قوی نشوی باختی! تجربه ثابت کرده است که شعارهای به ظاهر زیبای "حقوق‌ بشر"، "مبارزه با تروریست"، "آزادی" و ... که سازمان‌های بین‌المللی و متمدن‌نمایان غربی سر می‌دهند (و متاسفانه شبه‌روشنفکران غربزده‌ ما باور می‌کنند)، در دنیای واقعی هیچ جایگاه و محلی از اِعراب ندارد. قانون دنیای امروز قانون جنگل است. اگر ضعیف باشی، محکوم به مرگ و نیستی هستی. اگر نزنی، زده می‌‌شوی. اگر حمله نکنی، مورد حمله قرار می‌گیری. اگر قوی نشوی بوسیله اقویا کتک می‌خوری. اگر شل بیایی سفت می‌خوری. اگر موشک نزنی، موشک‌بارانت می‌کنند. اگر دم از "گفت‌گوی تمدن‌ها" بزنی، "جنگ تمدن‌ها" را نشانت می‌دهند و تو را جزو "محور شرارت" معرفی می‌کنند. اگر دست صلح و دوستی دراز کنی، باز هم تو را استعمار و استثمار می‌کنند و برای چاپیدن منابع کشورت نقشه می‌کشند! اگر همچون مردم بوسنی ضعیف باشی و قدرت نظامی و دفاعی خودت را تقویت نکنی و مظلوم‌بازی دربیاوری و تقاضای کمک و رحم از سازمان‌ملل و مجامع جهانی و ابرقدرتها داشته باشی، نتیجه‌اش این می‌شود که به دست صرب‌ها و با چراغ سبز امریکا تیکه‌پاره‌ات می‌کنند و ناموست را جلوی چشمت مفتضح می‌کنند و نوزاد خردسالت را جلوی چشمت ذبح می‌کنند و آب از آب تکان نخواهد خورد! 🔸️رفع سایه شوم جنگ با "اعمال اقتدار" نه با "اظهار ضعف" تجربه تلخ لیبی و سایر کشورهایی که از ترس جنگ، امکانات و توانمندیهای هسته‌ای و نظامی خود را به حریف واگذار کردند ثابت می‌کند که اگر می خواهیم سایه شوم جنگ را از سر کشور و مردم دور کنیم باید به عملیات صادق ۱ و ۲ اکتفا نکرده و همچنان ضربات مهلک و فلج‌کننده بیشتری به دشمن وارد کنیم. آنچنان ضرباتی که دشمن را به این نتیجه برساند که بهترین راه برای در امان ماندن از حملات کُشنده و پی در پی جمهوری اسلامی، اجتناب از هرگونه جنگ و کشتار و خونریزی است! باید آنقدر اعمال اقتدار کرد که صهیونیسم‌ جنایتکار نه فقط خیال جنگ با ایران را از سرش بیرون افکند، بلکه بیش از این جرات حمله به مردم بی‌دفاع لبنان و غزه و سوریه را نداشته باشد. تنها راه "مقاومت" است و بیراهه "سازش، مذاکره، تنش‌زدایی" ره به جایی نخواهد برد. 🔹️اسرائیل "قُلیدون" هم نیست، چه برسد به "قلی" نقل است که مردم ساکن در یکی از روستاها که سالها مورد هجوم و تعرض عده‌ای قلدر، باج‌بگیر، دزد، چاقو‌کش‌ و راه‌زن‌ها قرار گرفته بود، بالاخره روزی همت کردند و با ترس و لرز و زحمت فراوان دو تن از اعضای گروه اراذل و اوباش را بازداشت و زندانی کردند. اما باز هم بخاطر ترس نهفته در اعماق دلشان، جرات بازجویی و مجازات آن دو سارق نابکار را نداشتند. بالاخره یکی از پهلوانان شجاع و جوانمرد روستا جرات کرد و برای بازجویی سارقین قدم جلو گذاشت. پهلوان پر دل و جگر روستا از سارق اولی پرسید: اسمت چیه؟! سارق که هنوز حساب کار دستش نیامده بود و خیال می‌کرد این هم مثل سایر مردم ترسو و بزدل است، با پررویی و جسارت بادی به غبغب انداخته، با پوزخند بر لب و با لهجه لاتی و داش‌مشتی‌اش گفت: "فری"! پهلوان بدون معطلی با دست ورزشکاری و تنومندش یک سیلی محکم و آبدار نثارش کرد؛ بطوریکه از برق از سرش پرید و به گوشه‌ای پرتاب شد. پهلوان دوباره به طرف جناب دزد آمد و گفت: فلان فلان شده! هنوز انگار نمی‌دانی با کی طرف هستی؟! درست و مودب حرف بزن و الا همین‌جا جلوی چشم مردم لت و پارت می‌کنم و دمار از روزگارت درمی‌آورم و کاری می‌کنم که عبرت روزگار شوی! سارق که بدجوری خودش را باخته بود و از شدت درد به خودش می‌پیچید، حساب کار دستش آمد و فهمید که یک من ماست چقدر کره دارد، لذا اینبار مودبانه و متواضعانه و با لب و دندان خونی‌اش گفت: ببخشید اسمم "فریدون" است. پهلوان پس از ضرب شستی که از اولی گرفته بود، ایندفعه با صلابت و شهامت هرچه‌بیشتر به سراغ دومی آمد و با صدای پرهیبتش فریاد زد: نکبت! اسم تو چیه؟! سارق دوم که اسمش "قُلی" بود و از مشاهده اعمال اقتدار پهلوان نسبت به رفیقش، بدجوری لرزه بر اندامش افتاده بود و حسابی قالب تهی کرده بود؛ با خودش گفت که اگر بگوید "قلی"؛ همچون "فری" یک سیلی آبدار نوش جان خواهد کرد و دندان‌هایش الساعه کف آسفالت خیابان خواهد ریخت؛ لذا با لحنی خاشعانه و توأم با ترس و لرز گفت: چاکر شما، بند کفش شما، خاک زیر پای شما، عبد حقیر و ذلیل شما، "قلیدون" هستم!! 🔸️ لحظه‌ای آرامشان نگذارید! خداوند بر درجات امام راحل بیفزاید که روح خودباوری و شجاعت را در مردم ایران احیا نموده و فرمود: "هميشه با بصيرت و با چشمانى باز به دشمنان خيره شويد و آنان را آرام نگذاريد كه اگر آرام گذاريد، لحظه‏اى آرامتان نمى‏گذارند". صحیفه امام؛ ج21؛ ص328