🔻
☑️ خلاصه زندگی محمدرضا شجریان
- در یک خانواده مذهبی در مشهد متولد شد. در کودکی و نوجوانی قاری قرآن بود.
- در جوانی وارد عرصه موسیقی شد. بعد گرایش تودهای - کمونیستی پیدا کرد. از مخالفان سرسخت شاه بود. در عین حال، در برنامههای حکومتی (از جمله جشن هنر شیراز و...) شرکت میکرد.
- پس از ورود امام خمینی به ایران، تبدیل به یک انقلابی دو آتشه شد. با همکاری هاشمی رفسنجانی و صانعی و... بیشتر موسیقی دانان را از کار بیکار و موجب فرار خیلی از آنان به خارج شد.
- در دهه 60-70 که مجوز برای کنسرت موسیقی داده نمیشد، تمام کنسرتهای شجریان، پیشاپیش مجوز داشت.
- در زلزله بم، از مردم، مبلغ قابل توجهی پول جمع کرد اما هیچ گاه آن را برای مردم بم هزینه نکرد. بلکه ادعا کرد میخواهم با این پول، در بم باغ هنر بسازم. باغ هنری که هیچ گاه ساخته نشد!
- شجریان، در سن حدود 65 سالگی، با خواهرزن پسرش (که یک دختر 25 ساله بود) دوست شد. پس از مدتی همسر خود را طلاق داد و با دوست دختر خود ازدواج کرد (جناب شجریان، باجناق پسر خود -همایون- بودند).
- او نخستین سلبریتی ایرانی است که همسر خود را برای زایمان به کانادا برد. بنیانگذار زشتترین سنت مدرن در تاریخ ایران!
- در حوادث سال 88، شعار مرگ بر دیکتاتور سر داد و مدتی از کشور خارج و مصاحبههای جنجالی با BBC و دیگر رسانههای استعماری داشت.
- در سال 99 از دنیا رفت.
آیه اَنزَلَ مِنَّ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَداً رَابِیاً وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذالِکَ یَضْرِبُ اللهُ الْحَقَّ وَ الْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَ أَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذالِکَ یَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثالَ [17]
[خداوند] از آسمان آبى فرو فرستاد؛ و از هر درّه و رودخانهاى به اندازهی آنها سیلابى جارى شد؛ سپس سیلاب بر روى خود کفى حمل کرد؛ [همچنین] و از آنچه [در کورهها]، براى به دست آوردن زینت آلات یا وسایل زندگى، آتش بر آن مىافروزند، کفهایى مانند آن به وجود مىآید، خداوند براى، حق و باطل چنین مثالى مىزند، سرانجام کفها به بیرون پرتاب مىشوند، ولى آنچه به مردم سود مىرساند [آب یا فلزّ خالص] در زمین مىماند؛ خداوند اینچنین مثال مىزند.
۱
(رعد/ ۱۷)
الباقر (علیه السلام)- أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها یَقُولُ الْکَبِیرُ عَلَی قَدْرِ کِبَرِهِ وَ الصَّغِیرُ عَلَی قَدْرِ صِغَرِه وِ قَوْلُهُ اللَّهُ: أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً. یَقُولُ: أَنْزَلَ الْحَقَّ مِنَ السَّمَاءِ فَاحْتَمَلَتْهُ الْقُلُوبُ بِأَهْوَائِهَا ذُو الْیَقِینِ عَلَی قَدْرِ یَقِینِهِ وَ ذُو الشَّکِّ عَلَی قَدْرِ شَکِّهِ فَاحْتَمَلَ الْهَوَی بَاطِلًا کَثِیراً وَ جَفَاءً فَالْمَاءُ هُوَ الْحَقُّ وَ الْأَوْدِیَةُ هِیَ الْقُلُوبُ وَ السَّیْلُ هُوَ الْهَوَی وَ الزَّبَدُ هُوَ الْبَاطِلُ وَ الْحِلْیَةُ وَ الْمَتَاعُ هُوَ الْحَقُّ قَالَ اللَّهُ: کَذلِکَ یَضْرِبُ اللهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ {فَ}الزَّبَدُ وَ خُبْثُ الْحِلْیَهًِْ هُوَ الْبَاطِلُ وَ الْمَتَاعُ وَ الْحِلْیَةُ هُوَ الْحَقُّ مَنْ أَصَابَ الزَّبَدَ وَ خُبْثَ الْحِلْیَهًِْ فِی الدُّنْیَا لَمْ یَنْتَفِعْ بِهِ وَ کَذَلِکَ صَاحِبُ الْبَاطِلِ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ لَا یَنْتَفِعُ بِهِ وَ أَمَّا الْحِلْیَةُ وَ الْمَتَاعُ فَهُوَ الْحَقُّ مَنْ أَصَابَ الْحِلْیَهًَْ وَ الْمَتَاعَ فِی الدُّنْیَا انْتَفَعَ بِهِ وَ کَذَلِکَ صَاحِبُ الْحَقِّ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ یَنْفَعُهُ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثالَ قَوْلُهُ زَبَداً رابِیاً أَیْ مُرْتَفِعاً وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْیَةٍ یَعْنِی مَا یَخْرُجُ مِنَ الْمَاءِ مِنَ الْجَوَاهِرِ وَ هُوَ مَثَلٌ أَیْ یَثْبُتُ الْحَقُّ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ وَ فِی قُلُوبِ الْکُفَّارِ لَا یَثْبُتُ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً یَعْنِی یَبْطُلُ وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ وَ هَذَا مَثَلُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُشْرِکِینَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: کَذلِکَ یَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثال.
امام باقر (علیه السلام)- أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا؛ خداوند متعال میفرماید: رودخانههای بزرگ به اندازهی بزرگی آنها و رودخانههای کوچک به اندازهی کوچکی آنها ... اینکه خداوند متعال میفرماید: أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء؛ فرمود: «خداوند حق را از آسمان فرومیفرستد و دلها براساس هوای درونی خود، آن را در خود جای میدهند. معتقدان بهاندازهی یقین خود، حق را دریافت میکنند و دلهایی که شک دارند نیز بهاندازهی شکّ خود. هوی مقدار زیادی باطل و جفا را دربرمیگیرد. بنابراین مقصود از آب در این آیه، همان حق است و وادیها همان دلها هستند. سیل، همان هوی است و زبد (کف) باطل است و حلیه و متاع، همان حق است؛ خداوند فرموده است: کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللهُ الحَقَّ وَ الْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاء وَ أَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الأَرْضِ؛ پس کف و جرم آهن، باطل است و کالا و زینت، حق است هرکس که در این دنیا بهرهاش کف و جرم آهن باشد، سودی نمیبرد و طرفی نمیبندد. هم چنان که آنکه باطل میآورد، در روز قیامت، سودی نمیبرد. امّا متاع و زینت، همان حق است و آن که صاحب این دو باشد، در دنیا بهرهمند است و آن که با حق باشد، در قیامت نیز سود خواهد برد. کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللهُ الأَمْثَالَ. زَبَدًا رَّابِیًا؛ یعنی بلند و مرتفع وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاء حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ؛ مقصود، گوهرهایی است که از آب بیرونآورید که این امثال است؛ یعنی حق در دل انسانهای با ایمان، ثابت میشود و در دل کافران، ثابت و استوار نمیگردد. فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاء؛ یعنی باطل میکند، وَ أَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الأَرْضِ و این مثالی است برای مؤمنان و مشرکان. خداوند مت
عال فرموده است: کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللهُ الأَمْثَالَ.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۲۵۲
بحارالأنوار؛ ج۹، ص۲۱۶/ القمی؛ ج۱، ص۳۶۲
۲
عبدالملک بن مروان پنجمین خلیفه اموی قبل از آنکه بر مسند خلافت بنشیند، همواره در مسجد بود، وبا قران و دعا سروکار داشت، به گونه ای که او را حمامه المسجد ( کبوتر مسجد) می نامیدند، وقتی که پس از مرگ پدرش، خلافت به او رسید، در مسجد مشغول قرائت قران بود، خبر مقام خلافت را به او دادند، او قران را به دست گرفت و به آن خطاب کرد و گفت: سلام علیک هذا فراق بینی وبینک
(( خداحافظ، اکنون زمان جدایی بین من و تو است. ))
غرور سلطنت آن چنان او را مسخ و غافل کرد که شراب می خورد، و یکی از استادانش، حجاج برای من نوشته که صدها نفر را گشتن مورچه ای مضایقه ای داشتم ولی اکنون حجاج برای من نوشته که صدها نفر را کشته ام، ولی این خبر در من هیچ اثر نمی کند، و روزی یکی از دانشمندان زمان (بنام زهری ) به او گفت:
شنیده ام شراب می نوشی گفت: آری خون مردم را نیز می نوشم.[1]
پی نوشت ها
[1] تتمه المنتهى ص 57.
قابل توجه
شجريان برستان
شبي حضرت امير بايكي ازاصحابشان ازكوجه اي عبورميكرد صداي خوش قراني شنيد وتامل كرد وكوش ميداد ولذت ميبرد حضرت اورانهي وبه رفتن دستوردادند
بعدازاتمام جنك صفين او راصدا زده وجنازه اي رابين كشته هاي لشكر معاويه به اونشان دادند وفرمودند
اين صاحب صداي خوش تلاوت قران بود
هرصداي خوشي .......خوش(باعث بذيرش ارا صاحب صدا ميشود)نيست
*⛔ عجیب ترین حکومت دنیا !!!*
*کشوری دچار آشوب و بلوای شدید شده و خیابان های پایتختش شاهد اغتشاش و هرج و مرج و اعتراضات شدید بخشی از مردم به حکومت است.*
*در این شرایط یک خواننده معروف ، با صراحت تمام علیه حکومت موضع می گیرد ، روبه دوربین "مرگ بر دیکتاتور" می گوید و حتی یک سرود به شدت تند در تهییج معترضین علیه حکومت می خواند و بر آتش اغتشاشات و اختلافات می دمد!*
*و در اقدامی دیگر در خارج از کشور و طی مصاحبه با رسانه های دشمن رسماً اعلام می کند که مخالف پخش کارهایش از رادیو و تلوزیون کشورش می باشد!*
*در هرجای دنیا این اتفاق بیفتد رفتار حکومت با این خواننده چگونه است؟*
*اما عجیب ترین حکومت دنیا با سعه صدر تمام نه تنها کوچکترین برخوردی با این خواننده نمی کند بلکه حتی مانع ورود وی به کشور هم نمی شود!*
*چند سال بعد که آن خواننده در سن ۸۰ سالگی در یکی از بیمارستان های کشورش فوت می کند ، تلوزیون آن حکومت نه تنها از کم لطفی او انتقام نمی گیرد که درگذشت وی را یک ضایعه اعلام می کند!!*
*و حتی رئیس جمهور و اعضای دولت همان حکومت به طور رسمی درگذشت او را تسلیت می گویند!!*
*جالب تر و عجیب تر آنکه با همه این تفاسیر باز هم به این حکومت اتهام دیکتاتوری زده می شود!!!*
*بله ؛ شما با عجیب ترین و مظلوم ترین حکومت دنیا یعنی جمهوری اسلامی روبه رو هستید !!! ...*
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
✅ آیه ۶۱ سوره بقره:
«واذ قلتم یا موسی لن نصبر علی طعام واحد فادع لنا ربک یخرج لنا مما تنبت الارض من بقلها وقثائها وفومها وعدسها وبصلها قال اتستبدلون الذی هو ادنی بالذی هو خیر اهبطوا مصرا فان لکم ما سالتم وضربت علیهم الذلة والمسکنة وباءوا بغضب من الله ذلک بانهم کانوا یکفرون بآیات الله ویقتلون النبیین بغیر الحق ذلک بما عصوا وکانوا یعتدون»
و (نیز به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتید: «ای موسی! هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم! از خدای خود بخواه که از آنچه زمین میرویاند، از سبزیجات و خیار و سیر و عدس و پیازش، برای ما فراهم سازد.» موسی گفت: «آیا غذای پستتر را به جای غذای بهتر انتخاب میکنید؟! (اکنون که چنین است، بکوشید از این بیابان) در شهری فرود آئید؛ زیرا هر چه خواستید، در آنجا برای شما هست.» و (مهر) ذلت و نیاز، بر پیشانی آنها زده شد؛ و باز گرفتار خشم خدائی شدند؛ چرا که آنان نسبت به آیات الهی، کفر میورزیدند؛ و پیامبران را به ناحق میکشتند. اینها به خاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند
🔖 آیات: ۶۱
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
1⃣ بحث بر سر عدم #صبر بنی اسراییل بر غذای واحد بود و درخواستشان هم از روی نیاز نبود بلکه ایستادن در برابر امر موسی به صبر بود لذا لجاجت کردند.
2⃣خدا فرمود شما آنچه بهتر است را از دست میدهید و آنچه ادنی و پستتر است را میگیرید. مرتد، ایمان را میدهد و کفر را میگیرد، در اینجا هم طبق آیه، خیر را با ادنی و پستتر عوض میکنند.
3⃣سپس فرمود شما به #سرگردانی_چهل_ساله مجبورید و نمیتوانید فرار کنید اما اگر هم توانستید، وارد یکی از شهرهای مجاور بشوید تا از راه طبیعت و کارهای پرمشقت به خواسته های رفاهیتان برسید اما در آنجا دیگر خبری از معجزه نیست.
4⃣گوید بر بنی اسراییل #ذلت و #مسکنت زده شد چنانکه خیمه یا سکه میزنند لذا خیمه بر اهلش محیط است و نشان بر سکه، ثابت و ذوال ناپذیر است. پس این ذلت بر بنی اسراییل «محیط» بوده و «دائمی» است.
5⃣آنچه دست خداست #خیر است چه ذلیل کردن انسان باشد چه عزیز کردنش! ممکن است کسی که دچار ذلت شده در حال نابودی خود بوده. در آیه ۲۶ آل عمران این را میگوید. هم اصل عزت و ذلت نزد خداست، هر دو هم از جانب خدا، خیر است اگرچه از نگاه آن شخص شر باشد و حتی توان کار خیر هم در دست خداست.
6⃣چه کسانی عزیز و ذلیل میشوند؟ آیه ۲۰ مجادله گوید کسی که از #حد بندگی بیرون رفته، با خدا #محادّه و مجادله میکند و دربرابرش موضع میگیرد و برای خدا و خود، دو #حد جدا قائل است ذلیل است چون در برابر عزت، حد جدایی قائل شده است.
7⃣نشانه #عزت هم در آیه ۱۰ فاطر این است که عزت فقط نزد خداست و اگر کسی خواست عزیز شود راهش «کلمه طیبه، اعتقاد طیب و عمل صالح» است. عزت جز نزد خدا جایی نیست و اهل بیت و مومنین هم از خدا عزت را میگیرند. عمل صالح به تبع و فرع بر عقیده و ایمان است پس اول ایمان، بعدا عمل صالح به تبعش و در آخر #عزت می آید.
8⃣معنای عزت و ذلت چیست؟ #ذلت، نرمش همراه با خواری است و #عزت، نفوذناپذیری. ارض ذلول، زمینی است که هر کس بتواند آنرا بشکافد و ارض عِزاز، زمین غیر قابل نفوذ است. انسانی که هر ستم را میپذیرد ذلیل است لذا #ذلت، نرمی مذموم است در برابر تواضع که نرمی ممدوح است. نفوذناپذیری هم عزت است لذا مومن چون سخت است عزیز است و لازمه عزت و نفوذناپذیری، پیروزی است.
9⃣عزت و ذلت زمانی دائمی میشود که سبب آن دائمی شود و سببش #ملکه_نفسانی نفوذپذیری یا ناپذیری است. اگر کسی براحتی در برابر گناهان سر خم کرد ذلت، برایش ملکه شده و دائمی میشود چنانکه قرآن گوید بنی اسراییل کارشان، کفر و گناه شده بود (کانوا یکفرون)
0⃣1⃣ #مسکنت هم مثل ذلت بر دو بخش است گاهی ممدوح است و گاهی مذموم. «سکون ممدوح» اینست که انسان به قدری سنگین و مطمئن است که کسی نمیتواند او را از جای برکند. در جنگ وقتی سکینه بر قلب پیامبر و یارانش آمد هیچ چیز نتواند آنها را مضطرب کند.
1⃣1⃣ مسکنت و سکون مذموم هم اینست که شخص در برابر قیام، ساکن و بیحرکت باشد و زمینگیر شود و قدرت #قیام نداشته باشد. #مسکین کسی است که نتواند برخیزد همانند #فقیر که یعنی ستون فقراتش شکسته و زمینگیر شده و قدرت قیام ندارد. لذا این سکون در برابر حرکت است. و علی الارواح التی حلت بفِنائِک، الهنا مسکینُکَ بفِنائِک
«فِناء» یعنی آستان. لذا جمله بالا یعنی ما زمینگیر آستان تو هستیم.
2⃣1⃣سکه مسکنت و ذلت به نام #اسراییل خورده است و اگر کشورهای اسلامی نتوانستند آن را از بین ببرند چون راه زمینگیری اسراییل را نشناختند و خود هم عزیز نیستند. ممکن نیست که مسلمانان، عزیز باشند و نتوانند کلک اسراییل را بکنند چون «ضُربت علیهم المسکنة».
3⃣1⃣غیر از ذلت و مسکنت دائمی، غضب الهی نیز با آنهاست «و بائوا بغضب من الله» یعنی غیر از دنیا در آخرت هم ذلیلند چون غضب خدا را با استمرارشان بر کفر، خریدند در حالیکه معجزات الهی را مکرر میدیدند.
4⃣1⃣لازمه توحید، دلیل داشتن و لازمه شرک، دلیل نداشتن است چون شرک، محال است و محال که دلیل ندارد و دلیل نمیخواهد. اگر کسی عقلا به توحید نرسید عذری دارد اما اینها که مرتبا دلایل چ معجزات الهی را می دیدند.
🚸🚸🚸🚸🚸🚸
🔖 آیات: ۶۱
📚 مفسر: علامه جوادی آملی
✅ آیه ۶۱ سوره بقره:
«واذ قلتم یا موسی لن نصبر علی طعام واحد فادع لنا ربک یخرج لنا مما تنبت الارض من بقلها وقثائها وفومها وعدسها وبصلها قال اتستبدلون الذی هو ادنی بالذی هو خیر اهبطوا مصرا فان لکم ما سالتم وضربت علیهم الذلة والمسکنة وباءوا بغضب من الله ذلک بانهم کانوا یکفرون بآیات الله ویقتلون النبیین بغیر الحق ذلک بما عصوا وکانوا یعتدون»
و (نیز به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتید: «ای موسی! هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم! از خدای خود بخواه که از آنچه زمین میرویاند، از سبزیجات و خیار و سیر و عدس و پیازش، برای ما فراهم سازد.» موسی گفت: «آیا غذای پستتر را به جای غذای بهتر انتخاب میکنید؟! (اکنون که چنین است، بکوشید از این بیابان) در شهری فرود آئید؛ زیرا هر چه خواستید، در آنجا برای شما هست.» و (مهر) ذلت و نیاز، بر پیشانی آنها زده شد؛ و باز گرفتار خشم خدائی شدند؛ چرا که آنان نسبت به آیات الهی، کفر میورزیدند؛ و پیامبران را به ناحق میکشتند. اینها به خاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند