هدایت شده از " من انقلابیام "
💠 این بار امپراطور تصمیم گرفت که «ملیکه» را به همسری #برادرزاده دیگرش درآورد، و با خود گفت شاید این حادثه زلزله، برای آن بود که «ملیکه همسر برادرزاده اوّلی نگردد بلکه همسر برادرزاده❌ دوّمیشود.
🏛دستور داد مجلس را در کاخ مثل مجلس سابق آراستند، دربانان و خدمتکاران در جایگاهی مخصوص قرار گرفتند، تخت مخصوص را نیز در جای خود گذاشتند #روحانیّون برجسته #مسیحی را بادست گرفتن شمعدانها و با لباسهای مخصوص در کنار تخت قرار گرفتند، برادرزاده دوّمیبر تخت مخصوص نشست.
💥همین که مراسم عقد شروع شد، و کشیشان خواستند عقد بخوانند، بار دیگر حادثه #زلزله رخ داد و همه حاضران پریشان شدند و رنگها پرید و مجلس به هم ریخت و تختها واژگون شد امپراطور و برادرزاده دوّمی، از تخت بر زمین افتادند و همه وحشت زده از کاخ بیرون آمدند و به خانههای خود رفتند.
▪️#امپراطور، بسیار ناراحت شد، در اندوه و غم و فکر فرو رفت و لحظهای این دو حادثه عجیب را فراموش نمیکرد. ادامه دارد
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
✍️ من انقلابیام
💠 @manenqelabiam💠
هدایت شده از " من انقلابیام "
💠 چهارده شب از این جریان گذشت، شبی خوابیده بودم، در خواب دیدم
#فاطمه_زهرا_علیها_السلام» بانوی بزرگ دنیا و آخرت، همراه #مریم_علیها_السلام» و بانوان دیگر نزد من آمدند، #حضرت_مریم به من گفت که این بانو مادر همسر توست.
🔹بی اختیار به یاد همسرم
#امام_حسن_عسکری (علیهالسلام) افتادم، و قلبم فرو ریخت و به #حضرت_فاطمه «علیها السلام» عرض کردم از حسن عسکری گله دارم که سری به من نمیزند دیگر گریه امانم نداد، زار زار گریستم.
🔹فاطمه «علیها السلام» فرمود: تا تو #مسیحی هستی، فزندم به سراغ تو نمیآید، اگر میخواهی خدا و حضرت مسیح«علیهالسلام» از تو خشنود شوند، #دین_اسلام را بپذیر تا چشمت به جمال امام حسن عسکری روشن شود.
♻️ گفتم: ای بانوی بزرگ! با تمام وجودم حاضرم که اسلام را بپذیرم.
فرمود: بگو
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللهٌ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمّداَ رَسُولُ اللهِ؛ گفتم: «گواهی میدهم به یکتایی خدا و پیامبری حضرت محمد«صلی الله علیه و آله»».
آنگاه فاطمه زهرا «علیها السلام» مرا به آغوش محبتش گرفت و نوازش داد و فرمود: خوشحال باش! به تو مژده میدهم که از این به بعد امام حسن عسکری «علیهالسلام» به دیدارت خواهد آمد و تو به زیات او موفّق میشوی!
✨از خواب بیدار شدم بسیار خوشحال بودم و همواره شهادت به یکتایی خدا و پیامبری محمد«صلی الله علیه و آله» را به زبان میگفتم، و در انتظار دیدار امام حسن عسکری«علیهالسلام» بودم تا شب بعد شد، در همین فکر و اندیشه خوابیدم.
🌼در خواب دیدم #امام_حسن_عسکری «علیهالسلام» به دیدار من آمد، از دیدار او بسیار خوشحال شدم، گله کردم که چرا به دیدار من نمیآمدی با اینکه دلم غرق محبّت تو بود!
⬅️فرمود: علت جدایی این بود که تو در دین اسلام نبودی، از این به بعد به دیدار تو خواهم آمد، تا روزی که خداوند تو را در ظاهر همسر من گرداند.
🌻از خواب بیدار شدم، هر شب آن بزرگوار را میدیدم، از آن به بعد حالم رو به بهبود میرفت و به لطف خدا سلامتی خود را باز یافتم. ادامه دارد
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
✍️ من انقلابیام
💠 @manenqelabiam💠