برگی از داستان #استعمار
قسمت صد و بیست:
به دنبال «کادی»
گاندی میدانست انگلیسیها از چه چیزی میترسند، برای همین به «کادی»فکر میکرد. از دوستانش خواست برای او یک چرخ ریسندگی پیدا کنند. این چرخها با حرکت دست به کار می افتادند و روزگاری صدها هزار از آن ها در خانههای هند وجود داشت. هندیها با این چرخها پنبه را به نخ تبدیل میکردند و از این نخ پارچه ای به نام «کادی» می بافتند. اما آن روزها هیچکس نمی توانست یکی از این چرخها را پیدا کند. انگلیسی ها صنعت پارچه بافی هند را نابود کرده بودند.
اکنون همه مردم شهرها و روستاها از پارچه های انگلیسی استفاده میکردند. سرانجام یکی از دوستانش به او اطلاع داد که توانسته یکی از این چرخها را در شهر « ویجاپور » در ایالت «بارودا» پیدا کند. در بسیاری از خانههای این شهر یک چرخ ریسندگی پیدا می شد که بدون استفاده در گوشه خانه افتاده بود.
گاندی چرخ را به خانهاش برد و از پیرزنی خواست تا کار کردن با آن را به او آموزش دهد. مدتی بعد شروع به بافتن «کادی» کرد. او در کنار فعالیتهای سیاسی، روزانه چهار ساعت را به نخریسی و بافتن کادی اختصاص می داد.
گاندی پس از مدتی توانست لباسش را از پارچه ای که خودش بافته بود، تهیه کند. سپس از دوستانش هم خواست که آنها هم برای لباس هایشان از « کادی » ای که خودشان بافته بودند؛ استفاده کنند.
دوستان گاندی با مردم ویجاپور صحبت کردند و آن ها قول دادند که اگر خریداری برای پارچه هایشان پیدا شود، دوباره به سراغ چرخهای نخ ریسی قدیمی بروند.
هر سال دویست میلیون لیره پارچه انگلیسی وارد هند می شد. گاندی می دانست انگلیسیها هر روز فروش کالاهایشان را با روز قبل مقایسه میکنند و اگر درآمدشان اندکی کاهش داشته باشد، به وحشت می افتند.
او از اهالی ویجاپور خواست بافتن کادی را آغاز کنند و از پیروانش هم درخواست کرد که فقط پارچه دست بافت هندی بپوشند. او برای کسانی هم که می خواستند وارد کنگره ملی هند شوند، شرط گذاشت که حتماً باید از کادی استفاده کنند. مدتی بعد گروه زیادی از مردم با پوشیدن کادی به خیابان ها میآمدند؛ انگار این پارچه لباس یکدست پیروان گاندی و طرفداران آزادی هند شده بود.
بسیاری از روستایی ها و اهالی شهرها که تا مدتی قبل بیکار بودند با به کار انداختن دوباره چرخ های نخ ریسی به درآمد تازه ای رسیدند. بافندگان کادی دارای انجمنی بودند که گاندی آن را تأسیس کرده بود. این انجمن در سال ۱۹۲۸ میلادی ۱۶۶ انبار و ۲۴۵ فروشگاه داشت و سالانه 1250000 لیره پارچه می فروخت.
زنها و مردهای هندی با آنکه جنس کادی کمی زبر و خشن بود، آن را به پارچه های اروپایی ترجیح می دادند. در روزی که جشن بزرگی برای کادی برگزار شد، تاجران شهر بمبئی پارچه های خارجی خود را به میدان اصلی شهرآوردند و همه را یک جا آتش زدند. کادی در هند آن قدر طرفدار پیدا کرده بود که تولیدکنندگان پارچه در ژاپن پارچه ای را شبیه کادی با دستگاه های نساجی می بافتند و آن را در هند به نام پارچه دست بافت هندی می فروختند.
اکنون هرکس که میخواست بگوید من دشمن انگلستان هستم، کادی می پوشید و به خیابان می آمد.
تصمیم مردم هند برای نخریدن اجناس انگلیسی در سال ۱۹۲۹ میلادی با بحران اقتصادی بزرگی که همه آمریکا و اروپا را فرا گرفته بود، همزمان بود. انگلیسی ها که گذشته از این نوع مبارزه مردم هند هراس داشتند. اکنون که با مشکلات اقتصادی هم رو در رو بودند، بیشتر به وحشت افتادند. نایب السلطنه هند وعده داد که در آینده به هندیها خودمختاری داده خواهد شد. این وعده که هیچ تاریخ مشخصی در آن ذکر نشده بود، هندیها را آرام نکرد.
دولت انگلستان گروهی را برای تحقیق درباره « اعطای خودمختاری » به هند فرستاد. اما این گروه به هر شهری که رفت با راهپیمایی عظیم مردم رو در رو شد. پلیس به راهپیمایی ها حمله میکرد و مردم را با ضربه های « لاتی » کتک می زد. لاتی، چوب بزرگی بود که قسمت بالای آن پوشش آهنی داشت. اما گاندی به مردم دستور داده بود، درپاسخ پلیس، هیچگونه خشونتی نشان ندهند. مردم ضربه های لاتی را روی سر و بدن خود تحمل میکردند و کلمه ای هم به زبان نمی آوردند.
اما همه جوانان هندی نمی توانستند شیوه ساتیاگراها را قبول کنند، خشم آنها از ستمگری انگلیسیها در بعضی ایالت ها باعث میشد دست به اسلحه ببرند. در بنگال، گروهی از جوانان، سازمانی را برای جنگ با انگلیسیها تأسیس کردند و در نخستین عملیات یک سرهنگ انگلیسی را به قتل رساندند.
سرگذشت استعمار #مهدی_میرکیایی ج8 ص102
https://eitaa.com/kalameb
برگی از داستان #استعمار
قسمت صد و بیست و یک: قانون جدید
انگلیسیها که هنوز از آرام کردن هندیها ناامید نشده بودند در سال ۱۹۴۵ میلادی ( قانون جدید هند ) را در پارلمان خود تصویب کردند.
براساس این قانون،هند به یازده استان تقسیم می شد و مردم می توانستند در انتخابات مجلس هر استان شرکت کنند.
نمایندگان هر استان،وزیران استان را انتخاب میکردند. این وزیران به اداره استان مشغول می شدند. اما اجازه نداشتند درکارهای ارتش یا ارتباط با کشورهای خارجی دخالت کنند؛ فرماندهی ارتش و رابطه با خارجیها در اختیار فرماندار انگلیسی استان بود.
این فرماندار، هر وقت که میخواست میتوانست تصمیمهای وزیران را زیر پا بگذارد و کاری را که خودش درست می دانست و به نفع انگلستان بود، انجام دهد.
کنگره ملی هند این قانون را قبول نکرد؛آنها فقط با استقلال هند راضی میشدند، اما به هندیها سفارش کرد در انتخابات شرکت کنند و برای نمایندگی مجلسهای هر استان هم نامزدهایی را معرفی کرد.
پیروزی در انتخابات در انتظار همین نامزدها بود.مردم به این افراد رأی دادند و مجلس بیشتر استانهای هند با حضور اعضای کنگره ملی تشکیل شد.
سرگذشت استعمار #مهدی_میرکیایی ج8 ص104
https://eitaa.com/kalameb
https://eitaa.com/tareigدیگرکانال ما👆
برده فروشی که به جای صندلی، بر دوش کودکی برده نشسته و در حال تعیین قیمت برده ها و خرید و فروش آنان است!
آمریکا، سال ۱۸۶۲ میلادی
گفته شده این عکس دو ماه قبل از امضاء اعلامیه آزادی بردگان توسط آبراهام لینکلن، گرفته شده است.
روخ واقعی آمریکا
https://eitaa.com/tareig
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویر مربوط به بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی در شهر زیبای اردبیل
❗️ تصویر جدیدی از موشک ماهوارهبر قائم۱۰۵ که هنوز به طور رسمی رونمایی نشده است.
❗️این موشک در دو نسخه ۳ و ۴ مرحلهای ساخته شده است و در در واقع یک موشک تاکتیکی تمام سوخت جامد قاره پیما با پیشرفتهترین فناوری ها میباشد.
✅ سخنرانی های استاد رائفی پور 👇
@aliakbareraefipour
نام اثر:کاسه فلزی با نقش لوتوس (نیلوفر آبی)
قدمت: هخامنشی
محل کشف/ساخت: نامعلوم
تصویر گل نیلوفر آبی از دیرباز نقشی مهم در هنر ایران و سرزمینهای دیگر (به ویژه هند و مصر) داشته است. آنان این گل را به سبب همسانی با خورشید ارج بسیار نهاده اند.
از آنجایی که آلودگی آب بر برگهای نیلوفر نمینشیند، همواره نماد بیآلایشی بوده است. نیلوفر آبی را همبسته با چهار آخشیج (خاک و آب و آتش و باد) دانستهاند: ریشه در خاک، ساقه در آب، برگهایش در باد و هنگامی که گلبرگهایش باز میشوند، به سان خورشیدی درخشان است. در باور ایرانیان، ایزدبانوی باروری و آبها یعنی آناهیتا، حامی و نگهبان گل نیلوفر است.
نیلوفر از رایج ترین پیشکشها برای هدیه به خدایان مصری است. همچنین نیلوفر را گل ملی و یکی از نمادهای مهم هند دانستهاند و در اندیشه بودایی نماد پاکی و بی آلایشی جسم، اندیشه و سخن است.
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسجد جامع تبریز
زمان ساخت مسجد جامع تبریز را به دوران حکومت پادشاهان سلجوقی (قرون پنجم تا ششم هجری) نسبت دادهاند.
بازار تبریز، گرداگرد این مسجد شکل گرفته است.
براساس اسناد، اعلام شیعه به عنوان مذهب رسمی ایران در سال ۱۵۰۱ میلادی توسط صفویها در مسجد جامع تبریز اتفاق افتاده است.
هدایت شده از اردشیر زارعی
13.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خطر در همین نزدیکی
⭕️ بررسی آسیبهای ماهواره
⚠️ مهم سیاست واحدیه که این شبکههای ماهوارهای بر اساس اون پایهگذاری شدند!
📌#پرتوی_حق👇🏿
ا @partoye_hagh
♻️ درج مقاله توهين آميز نسبت به "امام خميني"(ره) در روزنامه اطلاعات توسط ساواك (1356ش)
✍ رژيم پهلوي كه با ترفندهاي گوناگون از قبيل زندان و تبعيد نتوانسته بود از نفوذ امام خميني(ره) جلوگيري كند، با اقدامي ناپسند و ضد ديني، در هفدهم دي ماه 1356 مقاله اي توهين آميز عليه حضرت امام درج نمود.
🔸نويسنده اجير ساواك در اين مقاله با وقاحت كامل سعي كرده بود با اهانت به امام، به زعم خود شخصيت رهبر نهضت را بشكند و امام را به طرفداري از مالكين و شهرت طلبي و عامل استعمار بودن متهم نمايد.
🔸چاپ اين مقاله كه در آن، حضرت امام را سرسپرده شوروي و كمونيست معرفي كرده بود، با عكس العمل شديد مردم و قيام خونين 19 دي مردم قم مواجه گرديد.
🔸انتشار اين مقاله، در سراسر ايران با عكس العمل تند و خشم و نفرت عمومي مواجه گرديد و بلافاصله، درسها و جماعتها در حوزه علميه قم به عنوان اعتراض تعطيل شد.
🔸به تعبيري ديگر واكنش مردم نسبت به اين عمل ساواك به منزله آغاز قيام اصلي مردمي در براندازي رژيم پوسيده پهلوي بود.
#امام_زمانه
#کرمان_تسلیت
⭕️ وقتی کشف حجاب، به قتل انجامید❗️
💥 یک سند تاریخی از اجرای کشف حجاب رضاخانی در قم؛ سال ۱۳۱۶
1⃣ مامور رضاخان، آنچنان به پهلوی زن قمی لگد زد و حجابش را برداشت که آن زن عفیفه، فردای آن روز از درد، جان داد!
2⃣ عناصر رضاخان در قم: این خبر پخش نشود | قطعاً تا یک ماه دیگر به چادر و حجاب خاتمه میدهیم.
📚 منبع: کتاب خشونت و فرهنگ؛ اسناد محرمانه کشف حجاب، سازمان اسناد ملی ایران، ص ۲۲۱ - ۲۲۲.