eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
1.9هزار دنبال‌کننده
64.5هزار عکس
67هزار ویدیو
2.7هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح حکمت ۵۷ بخش ۱ ارزش قناعت و خودکفایی.mp3
2.27M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 1⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 ارزش قناعت 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۵۷ عبارتی دارند درباره قناعت، که عیناً در حکمت ۳۴۹ و ۴۷۵ تکرار شده است؛ می‌فرمایند: « الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ » ؛ " قناعت آن سرمایه ای است که هرگز پایان نمی پذیرد." 🔻درباره قناعت و ارزش و آثار قناعت، مولا علی (علیه السلام) در نهج‌البلاغه نکات جالبی دارند که به ترتیب عرض می کنم: 1⃣ اولاً می‌فرمایند قناعت انسان را چشم و دل سیر می کند؛ 🔻 در خطبه ۱۹۲ می‌فرمایند: « معَ قَناعةٍ تَملَأ القُلوبَ و العُیونَ غِنیً » " قناعتی که چشم و دل انسان را سیر می کند و بی نیاز از دیگران. " 2⃣ دوم نوعی پادشاهی است؛ یعنی انسان با قناعت برده دیگران نیست، حاکم بر زندگی خودش است. 🔻 در حکمت ۲۲۹ می‌فرمایند: « كَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْكاً » " برای اینکه انسان مالک و پادشاه زندگی خودش باشد، فقط کافی است که اهل قناعت باشد. " 3⃣ و سوم اینکه قناعت را گران قیمت ترین گنجِ عالم معرفی می کنند 🔻 و در حکمت ۳۷۱ می‌فرمایند: « لَا كَنزَ أَغنَى مِنَ القَنَاعَةِ»؛ " هیچ گنجی بی نیاز کننده تر از قناعت نیست. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد...
تلاوت جز۲۲قرآن بدون دانلود 🌺🌺🌺 التماس دعا ═══✼🍃✨🍃✼══ ✨ ✨ ✨✨✨✨ 🕊┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄   @tofirmo     🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
✅ خدا قسم خورده جهنم را از چه کسانی پر کند؟ 🌷 سخن خدا در قرآن: خدا به ابلیس گفت: مذمت شده و مطرود، از اين باغ بيرون برو. قطعاً هر كدام از انسانها و اجنّه که از تو كنند، قسم می خورم بدون ‏ترديد جهنم را از تو و آنها پر خواهم كرد. ✍️ شرح: از ابلیس یعنی اطاعت از دستورات او که همان انجام و ترک است. خدا قسم خورده که جهنم را از کسانی که را انجام می دهند و را ترک می کنند، پر کند. 📖 قالَ اخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً مَدْحُوراً لَمَنْ تَبِعَكَ‏ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعينَ (18 اعراف) آیه شماره 140
📣 داستان کوتاه (13) ✅ زن بانویی خدمت پیغمبر اسلام (ص) رسید و عرض کرد: یا رسول الله! حق شوهر بر زن چیست؟ حضرت فرمود: 1️⃣ زن باید از شوهرش اطاعت کند و از فرمان او خارج نشود. 2️⃣ زن نباید بدون اجازه شوهرش از مال او خرج کند. 3️⃣ زن نباید بدون اجازه شوهرش روزه مستحبی بگیرد. 4️⃣ زن باید در همه حال، خودش را به شوهرش عرضه کند و در اختیارش قرار گیرد. 5️⃣ زن نباید بدون اجازه شوهر از منزل خارج شود و اگر بدون اجازه از منزل شوهر خارج گردد، مورد لعن فرشتگان آسمان و زمین و فرشتگان غضب و رحمت قرار می گیرد تا وقتی که به خانه اش برگردد. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 5 ص 34 📱
🌺 امام کاظم (ع): ✅ عاقلان، مادیات اضافه بر نیاز را ترك می كنند، چه رسد به مادیات . با آنكه ترك مادیات اضافه، مستحب است و ترك مادیات ، است. 📖 یا هشام إِنَّ اَلْعُقَلاَءَ تَرَكُوا فُضُولَ اَلدُّنْيَا فَكَيْفَ اَلذُّنُوبُ وَ تَرْكُ اَلدُّنْيَا مِنَ اَلْفَضْلِ وَ تَرْكُ اَلذُّنُوبِ مِنَ اَلْفَرْضِ. 📚 تحف العقول , جلد۱ , صفحه ۳۸۳ به بعد 📱
✅ چه عاملی انسان را از انسانیت دور کرده و به حیوانیت نزدیک می کند؟ 🌺 امام خامنه ای: ‏، انسان را از اوج اعتلاى انسانى ساقط مى كند. هركدام از ، ضربه اى به روح انسان، صفاى انسانى، معنويت و اعتزاز روحى وارد مى آورند و شفّافيت روح انسان را از بين مى برند و آن را كدر مى كنند. ‏، آن جنبه ى معنويتى را كه در انسان است و مايه ى تمايز انسان با بقيه ى موجودات اين عالم مادّه است، از شفّافيت مى اندازد و او را به حيوانات و جمادات نزديك مى كند.(28/ 10/ 1375) پند 36 📱
⭕️ تو تاریخ مینویسن که دنیای غرب و شرق با اون همه پول و سلاح و تجهیزات و صنعت و جمعیت و رسانه که دارن زورشون به این دو مسئول یعنی امام خمینی و امام خامنه ای نرسید. اگه مسئولان زیاد بشن و مردم هم بیشتر بشن، چی مییییییشه! 💪💪💪💪💪 ✅ کسیه که توی زندگی فردی و اجتماعی، واجبات رو انجام میده و گناه نمی کنه.
✅ درس اخلاق آیت الله خوشوقت 💠س: اگر در مسیر حركت به سوی خداوند به زمین خوردیم، چگونه خودمان را جمع و جور كنیم؟ 🔸ج: جمع و جور کردنش با است؛ بگو: «غلط كردم و دیگر نمی کنم» و بلند شو. اگر بخوابی، كارت تمام شده است. وقتی زمین خوردی، بلند شو و توبه كن و راه بیفت. دوباره تصمیم بگیر تا چهل روز، پنجاه روز راه می افتی. اگر زمین خوردی، دوباره تصمیم بگیر. كم کم كاری می کنی كه دیگر تصمیم نمی خواهد و با یک تصمیم تا آخر عمر، ترک می شود ان شاءالله 💠س: آيا زيرميزی ها يا بداخلاقی با ارباب رجوع، جزء ظلم هايی است که علنی است و می شود پشت سر مسئولين گفت؟ 🔸ج: بله؛ حرام است. هر کس به کسی که کارش در اختيار اوست، مراجعه کرد، اگر امضاست، فوراً امضا کند که برود. نگويد: «يک هفته ی ديگر بيا!» اگر بنده ی خدا بگويد: «چرا؟» می گويد: «يک ماه ديگر بيا!» اينجور می گويد. نبايد اينجور باشد، بلکه فوراً. خيلی از کارها اينجور است. يک امضا بکن، برود. مردم به زحمت می افتند و ناراضی می شوند و به اسلام لطمه می خورد؛ لذا کسی حق ندارد آدمِ اينجوری را استخدام کند و به او کار بدهد، و لو برادر و قوم و خويش باشد. نبايد بياورد. بايد کسی بيايد که باور داشته باشد که وقتی کسی مراجعه کرد، بايد زود مرخصش کرد.
✅ از علی آموز ... 🌷 اصبغ بن نباته می گويد: از امير مؤمنان (ع) شنيدم كه سه بار بر منبر فرمود: 📣 اى کسبه! اول احكام واجب و حرام کاسبی، بعد خود کاسبی! 📣 اول احكام واجب و حرام کاسبی، بعد خود کاسبی! 📣 اول احكام واجب و حرام کاسبی، بعد خود کاسبی. به خدا سوگند! يقين داشته باشيد كه ربا در اين امّت از راه رفتن مورچه بر روى سنگ صيقلى و برّاق پنهان‌ تر و نامرئى‌ تر است. قسم خوردنتان در کاسبی را با راستگويى بياميزيد و قسم دروغ نخوريد. کاسب، گناهکار است و گناهکار، جهنمی است، مگر آن کاسبى كه بر اساس احکام واجب و حرام، حقّ‌ بگيرد و حقّ‌ بپردازد. 📖 عنِ اَلْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ عَلَى اَلْمِنْبَرِ: يَا مَعْشَرَ اَلتُّجَّارِ اَلْفِقْهَ ثُمَّ اَلْمَتْجَرَ اَلْفِقْهَ ثُمَّ اَلْمَتْجَرَ اَلْفِقْهَ ثُمَّ اَلْمَتْجَرَ وَ اَللَّهِ لَلرِّبَا فِي هَذِهِ اَلْأُمَّةِ أَخْفَى مِنْ دَبِيبِ اَلنَّمْلِ عَلَى اَلصَّفَا شُوبُوا أَيْمَانَكُمْ بِالصِّدْقِ اَلتَّاجِرُ فَاجِرٌ وَ اَلْفَاجِرُ فِي اَلنَّارِ إِلاَّ مَنْ أَخَذَ اَلْحَقَّ وَ أَعْطَى اَلْحَقَّ. 📚 الکافي , جلد۵ , صفحه۱۵۰ 📱
ادامه حکایت : بیان علت کشته شدن مرد زرگر ابیات ۲۲۲ تا ۲۳۵
17.mp3
13.42M
قسمت 7⃣1⃣ دفتر اول ، ابیات ۲۲۲ تا ۲۳۵
📗📗 کتاب "نامه ای به خواهرم" کتابی است در توصیف چرایی حجاب و قصد دارد تا با پرسش ها و پاسخ های متداول در زمینه حجاب بتواند دید مناسبی را درباره آن به افراد در سنین مختلف بنمایاند. کتاب نامه ای به خواهرم نوشته مهدی عدالتیان با نامه ای از یک خانم با سوالات زیادی در مورد حجاب آغاز میشود؛ اصلا کجای قرآن نوشته که زن باید حجاب داشته باشد ؟ چرا مردان هر کاری دلشان می‌خواهد می‌کنند و همه محدودیت‌ها برای زنان است ؟ اصلا می‌خواهم بدانم بی‌حجاب بودن من چه ضرری برای دیگران دارد؟ از این گذشته چرا به مردان نمی‌گوئید نگاه نکنند؟ در طول کتاب مولف به این سوالات و تعداد زیادی از این دست سوالات پاسخ می‌دهند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ چقدر درک شدن دلنشین است... اینکه گاهی دوستی، همدمی، همراهی باشد که تو را بفهمد و بداند که تو همیشه همان عشقِ آرام و صبوری که گاهی بی حوصله می شود، داد و فریاد راه می اندازد و همه را بهم میریزد! اینکه کسی باشد که بفهمد بی حوصلگی هایت از دلتنگی ست، از سَرِ خستگی و به جایِ ناراحت شدن و اخم کردن، حرف هایت را به دل نگیرد و با محبت آرامَت کند، خوب است کسی باشد که تو را بپذیرد و کنارت باشد، با همه یِ بدی ها و بی حوصلگی هایت، با تمامِ اعصاب خوردی ها و غُر زدن هایت... و یادش نرود که تو همان خوبِ همیشگی هستی که فقط کمی خسته شده ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ
🌹داستان آموزنده🌹 مردی پس از یک روز پرتلاشِ کاری، خسته و کوفته به خانه برگشت. هنگام اذان شب با اینکه بسيار خسته و هوا سرد و بارانی بود حاضر شد تا به مسجد برود. او در یکی از کوچه ها که هیچ نوری نبود سُر خورد و زمين افتاد؛ به خانه برگشت لباسهای کثیفش را عوض کرد و دوباره به سمت مسجد به راه افتاد. دو‌ مرتبه در یکی از کوچه ها زمین خورد؛ باز به خانه بازگشت، ظاهرش را آراسته کرد و به سمت مسجد حرکت کرد. این بار از همان نزدیک خانه اش مَردی که چراغی در دست داشت به سمت او آمد و گفت اگر به مسجد ميروی با هم تا آنجا برویم؛ او نیز قبول کرد و در حالی که تمام مسیر با نورِ چراغ روشن بود به مسجد رسیدند. . به مسجد که رسیدند مرد چراغ به دست داخل نشد! مرد اول چندبار به او گفت چرا داخل نمیایی؟! تا اینکه مردِ چراغ به دست سرانجام گفت: من شيطان هستم! و ادامه داد: هنگامی که مرتبه اول زمین خوردی، من خندیدم؛ اما هنگامی که لباسهایت را عوض کردی و به سمت مسجد بازگشتی خدا تمام گناهانت را بخشید! مرتبه دوم که زمین خوردی و باز همان کار را کردی، خدا گناهان اهل خانه ات را هم بخشید! من ترسیدم دفعه سوم زمین بخوری و خدا تمام مردم شهر را ببخشد به همین خاطر چراغی آوردم كه مسیر را برایت روشن کنم تا زمین نخوری!!! . 🌹در زندگی و برای انسانها گاهی زمین خوردن‌هایی است که اگر انسان بعد از آن بايستد، خداوند او‌ را به اندازه آسمانها بالا می‌برد🌹. . امام علی علیه‌السلام: خداوند چهار چیز را در چهار چیز پنهان نموده است: «… رضایت خود را در طاعت مخفی نموده است پس هیچ عبادتی را کم نشمارید، شاید همان مورد رضایت خدا باشد…» (وسائل‌الشیعه،ج۱ص۱۱۶). ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
🔴 حکایت شاه به وزیر دستور داد که تمام شترهای کشور را به قیمت ده سکه طلا بخرند. وزیر تعجب کرد و گفت: اعلیحضرت حتماً بهتر می دانند که اوضاع خزانه اصلاً خوب نیست و ما هم به شتر نیاز نداریم. شاه گفت فقط به حرفم گوش کن و مو به مو اجرا کن. وزیر تمام شترها به این قیمت را خرید. شاه گفت حالا اعلام کن که هر شتر را بیست سکه می خریم. وزیر چنین کرد و عده دیگری شترهای خودشان را به حکومت فروختند. دفعه بعد سی سکه اعلام کردند و عده‌ای دیگر وسوسه شدند که وارد این عرصه پر سود بشوند و شترهای خود را فروختند. به همین ترتیب قیمت‌ها را تا هشتاد سکه بالا بردند و مردم تمام شترهای کشور را به حکومت فروختند. شاه به وزیر گفت حالا اعلام کن که شترها را به صد سکه می خریم و از آن طرف به عوامل ما بگو که شترها را نود سکه بفروشند. مردم هم به طمع سود ده سکه ای بار دیگر حماسه آفریدند و هجوم بردند تا شترهایی که خودشان با قیمت های عمدتاً پایین به حکومت فروختند را دوباره بخرند. وقتی همه شترها فروخته شد، حکومت اعلام کرد به علت دزدی های انجام شده در خرید و فروش شتر، دیگر به ماموران خود اعتماد ندارد و هیچ شتری نمی خرد. به همین سادگی خزانه حکومت از سکه های مردم ابله و طمع کار پر شد و پول کافی برای تامین نیازهای ارتش و داروغه و دیوان و حکومت تامین شد. وزیر اعظم هم از این تدبیر شاه به وجد آمد و اینبار کلید خزانه ای را در دست داشت که پر بود از درآمد قانونی و شرعی. این وسط فقط کمی نارضایتی مردم بود که مهم نبود چون اکثراً اصلاً نمی فهمیدند از کجا خورده اند. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ
📚نقطه گذاری مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگی‌اش رسیده بود، کاغذ و قلمی برداشت تا وصیتنامه خود را بنویسد. تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم نه برای برادر زاده ام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل کند و آنرا نقطه گذاری کند. پس تکلیف آن همه ثروت چه می شد؟؟؟ برادر زاده او تصمیم گرفت آن را اینگونه تغییر دهد: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه! برای برادر زاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران. خواهر او که موافق نبود، آن را اینگونه نقطه گذاری کرد: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم. نه برای برادر زاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران. خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد و آن را به روش خودش نقطه گذاری کرد:تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه. برای برادرزاده ام؟ هرگز. به خیاط. هیچ برای فقیران. پس از شنیدن این ماجرا، فقیران شهر جمع شدند تا نظر خود را اعلام کنند: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه. برای برادر زاده ام؟ هرگز. به خیاط؟ هیچ. برای فقیران. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ
🔴 عمر واقعی انست که در تحصیل دانش بگذرد وقتى اسكندر جهت فتح ممالك  به شهرى رسيد كه در آب و هوا و نعمت و صفا نظير آن را نديده بود فرمان داد تا در آن حوالى سراپرده بر پا نمايند.  ناگاه به قبرستانى رسيدند ديد بر قبر يكى نوشته شده او يكسال عمر كرده و بر ديگرى نوشته سه سال و بر ديگرى پنج سال و خلاصه هيچيك را عمر از پانزده سال و بيست سال بيش نبود در حيرت شد كه چگونه در چنين آب و هواى خوب عمر اندك باشد.  فرستاد جمعى از اعيان شهر را حاضر كردند و همه را معمّر و كهنسال يافت، از معماى عمر كم قبرها پرسيد گفتند: اموات ما نيز مانند ما عمر زياد كرده اند ولى روش ما اين است كه از ايام زندگى خود آنچه براى تحصيل علم و دانش و تكميل نفس گذرانديم از عمر خود شماريم و بقيه را باطل و بيهوده دانيم پس هر كه از ما درگذرد آن مقدار زمان را حساب كنند و بر روى قبر او نويسند كه با علم و دانش بوده است.  اسكندر را اين سخن و عادت بسيار پسنديده آمد وآنها را تحسين كرد. منبع: داستانهایی از فضیلت علم علی میرخلف زاده  ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
🔴 داستان پند آموز استادی با شاگردش از باغى ميگذشت چشمشان به يک کفش کهنه افتاد. شاگرد گفت گمان ميکنم اين کفشهاي کارگرى است که در اين باغ کار ميکند . بيا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم ...! استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم؛ بيا کارى که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين! مقدارى پول درون آن قرار بده شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول ، مخفى شدند. کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همينکه پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى ، پول ها را ديد. با گريه فرياد زد : خدايا شکرت ! خدايی که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى . ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همينطور اشک ميريخت. استاد به شاگردش گفت: هميشه سعى کن براى خوشحالى ات ببخشى نه بستانی... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
🔴 حضور در میدان کار محمد بن منکدر یکى از صوفیان مدینه گوید: در یکى از ساعات بسیار گرم به یکى از نواحى مدینه رفتم ، محمد بن على را دیدم که با بدن فربه بر دوش دو نفر از غلامان خود تکیه کرده است . نزد خود گفتم : بزرگى از بزرگان قریش است که در این هواى گرم در طلب دنیا حرکت مى کند. مى روم و او را نصیحت مى کنم نزدیک رفتم و سلام کردم ، او هم در حالى که غرق کرده بود و نفس مى زد جواب سلام مرا داد. عرض کردم : بزرگى از بزرگان قریش در این ساعت و با این حال در طلب دنیا حرکت مى کند؟ اگر در این حال مرگ تو فرا رسد چه خواهى کرد؟ حضرت خود تکیه به دیوار داد و گفت : به خدا سوگند اگر مرگم در این حال فرا رسد در حالى فردا رسیده است که در اطاعت از خداوند تعالى بسر مى برم که مى خواهم با سعى و تلاش خود را از نیازمندى به تو و دیگران حفظ کنم و این ترسى ندارد، ترس من باید از آن جهت باشد که مرگم در حال معصیت فرا رسد. عرض کردم : خداوند تو را مورد رحمت خود قرار دهد، خواستم تو را موعظه کنم اما تو مرا موعظه کردى. منبع: بحارالانوار، ج 46، ص 286. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ
📚نقطه گذاری مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگی‌اش رسیده بود، کاغذ و قلمی برداشت تا وصیتنامه خود را بنویسد. تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم نه برای برادر زاده ام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل کند و آنرا نقطه گذاری کند. پس تکلیف آن همه ثروت چه می شد؟؟؟ برادر زاده او تصمیم گرفت آن را اینگونه تغییر دهد: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه! برای برادر زاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران. خواهر او که موافق نبود، آن را اینگونه نقطه گذاری کرد: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم. نه برای برادر زاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران. خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد و آن را به روش خودش نقطه گذاری کرد: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه. برای برادرزاده ام؟ هرگز. به خیاط. هیچ برای فقیران. پس از شنیدن این ماجرا، فقیران شهر جمع شدند تا نظر خود را اعلام کنند: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه. برای برادر زاده ام؟ هرگز. به خیاط؟ هیچ. برای فقیران. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═