eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
1.9هزار دنبال‌کننده
65.3هزار عکس
67.7هزار ویدیو
2.7هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
شنبه بیست و ششم بهمن ماه ۱۳۹۸| *⭕ ۶ روز مانــده تا انتــخابات سـرنـوشت ســاز مجلـس شــورای اسلامی* امام خمینی(ره): *⭕مجلــس شــورای اســلامی مجلـس مشــورت است، مجلـسی اسـت که بایـد متفکــرین، آقـایان، مسائلـی که مایحتـاج ملـت است و کشـور است در میـان بگـذارند و با هم مشـورت کنند. مباحثـه کننــد فقـط آن چیــزهایی که مــربوط به ملـت است و به اسـلام* مردم نجیب ایران عزیز *👈 تنها مجلـس انقــلابی است که می تـواند با فســاد مبـارزه کند و دستــگاه قضـا را در این امــر مهــم یاری رســاند. بیاییم با انتخاب نمایندگان شایسته، زمینه برای روی کارآمدن دولت جــوان و حــزب اللهی فــراهـم نماییم.*
🔴 تکلیف گرایی یا به دنبال نتیجه بودن؟! ✍🏻 🔻روزهای منتهی به انتخابات مجلس یازدهم رسید ولی هنوز اختلافات پابرجاست و هر روز از یک لیست رونمایی میشود!! یکی بر طبل نتیجه گرایی میکوبد و دیگری با مانور روی واژه تکلیف گرایی دوست دیروز خود را انقلابی نمیداند! ؛ متاسفانه به نظر میرسد با توجه به اختلافات درونی دیگر نیاز به گزینه سومی از بیرون نباشد تا بخواهد جای جلاد و شهید را عوض کند!! 🔹اما هرگاه بحث تفرقه و تعدد لیست و کاندیداها مطرح میشود ناگزیر اذهان متوجه انتخابات ۹۲ ریاست جمهوری میشود که چگونه اصرار و جدال بین دو تفکر ( نتیجه گرایی یا تکلیف گرایی؟ ) موجب فرصت سوزی یک جریان سیاسی شد. بلافاصله پس از آن انتخابات رهبر خبیر انقلاب هوشمندانه در جلسات مختلف به تبیین این موضوع مهم پرداختند. موضوعی که به نظر میرسد در شرایط فعلی بازخوانی آن برای تنویر افکار عمومی و به عنوان یک نقشه راه برای برخی مدعیان انقلابیگری ضرورت دارد: 🔸«رابطه‌ی تکلیف‌مداری با دنبال نتیجه بودن چیست؟ امام فرمودند: ما دنبال تکلیف هستیم. آیا این معنایش این است که امام دنبال نتیجه نبود؟ چطور میشود چنین چیزی را گفت؟ امام بزرگوار که با آن شدت، با آن حدّت، در سنین کهولت، این همه سختی‌ها را دنبال کرد، برای اینکه نظام اسلامی را بر سر کار بیاورد و موفق هم شد، میشود گفت که ایشان دنبال نتیجه نبود؟ حتماً تکلیف‌گرائی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد؛ والّا تلاشی که پیغمبران کردند، اولیای دین کردند، همه برای رسیدن به نتائج معینی بود؛ دنبال نتائج بودند. مگر میشود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنی نتیجه هر چه شد، شد؟ نه. ؛ .....این که تصور کنیم تکلیف‌گرائی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست. 🔸....تکلیف‌گرائی هیچ منافاتی ندارد با دنبال نتیجه بودن، و انسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست می‌آید، چگونه قابل تحقق است؛ برای رسیدن به آن نتیجه، بر طبق راههای مشروع و میسّر، برنامه‌ریزی کند. بیانات در دیدار دانشجویان‌ ۱۳۹۲/۰۵/۰۶» ➖➖➖➖➖➖➖ 📡
‏عکس از Tofir
هدایت شده از 
کانال مجلس تراز انقلاب(یازدهم)💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصویر حاج قاسم سلیمانی بر دیوارهای کشور ایتالیا...... افتخار اسلام ونظام اسلامی آنکه توانست به ما عزت دهد ومارا دردنیا سربلند سازد. 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️این برخورد خانم"سهیلا جلودارزاده"معیار خوبیه برای شناخت بقیه کاندیدهای اصلاحطلب که۴ساله اکثریت کرسیهای مجلس رو اشغال کردند ولی مدافع حقوق مردم ایران نبودند! اومده گزارش بده بجاش شروع میکنه به تخریب روانی علیه طرف مقابل، طرف می پرسه این حرف شما چه ربطی به موضوع داره ، پا میشه می ره ِ....
⛔️ گعده فتنه گران در منزل عبدالله نوری در گعده منزل عبدالله نوری در حوالی بلوار اندرزگو مطرح شد : " اگر مجلس از دست تیم روحانی و خاتمی خارج شود، خداحافظی روحانی قطعی است و پوپولیسم جناح رقیب با مدیریت قیمت ها و تنظیم بودجه به نفع قشر متوسط و ضعیف، انتخابات ۱۴۰۰ را به نفع خود رقم خواهد زد. سیاست ما باید بطور قطع بدست آوردن اکثریت مجلس باشد. باخت در مجلس یعنی دومینوی سقوط جبهه اعتدال و اصلاحات در ایران. اگر جریان رقیب پیروز شود و روحانی ببازد یعنی جهانگیری و عارف و آذری جهرمی شانسی در انتخابات ۱۴۰۰ نخواهند داشت. ما باید از تجربیات مجلس ششم و هدایت های آقای حجاریان و عملگرایی آقای تاجزاده استفاده کنیم. مجموعه کارگزاران پول خوبی از طریق آقای ج و ک جمع کردند و باید سه شنبه و چهارشنبه (۲۹ و ۳۰ بهمن۹۸) مردم را بمباران کنیم‌. خاتمی یک تکرار دیگر کند و روحانی یک گازانبر و لوله دیگر رو کند. افکارعمومی آنقدر فراموشکار هستند که حوادث دو سال گذشته و افزایش قیمت ها را فراموش کنند و دوباره به وجد دربیایند و به نفع روحانی موج ایجاد کنند. اختلاف پایداری با جناح راست هدیه حماقت آنها به ماست که نباید از این هدیه صرف نظر کنیم. احتمالا از دوشنبه آقایان آشنا و ح باید نظرسنجی های هدفمند خود را منتشر کنند. "
بسمه تعالی 🍀🍁 از حساب یک انگشتر در قیامت هم می ترسید... 👈🏼 "هارون الرشید" را چندین پسر بود. از میان آنها یکی بنام "قاسم موتمن" دست از دنیا و ریاست و جاه و جلال پدر شسته و دل به آخرت و پرستش خدا نهاده بود، به طوری که شباهتی از لحاظ پوشاک و وضع ظاهری با پسر سلاطین نداشت. 🔹روزی از جلو هارون رد شد. یکی از خواص او، قاسم را که به آن هیئت دید خنده اش گرفت. هارون از سبب خنده پرسید. گفت: این پسر، شما را مفتضح و رسوا کرده با این لباسهای ژنده و کهنه که در میان مردم رفت و آمد می کند. هارون در جواب گفت: علت این است که تا کنون ما برای او منصبی معین نکرده ایم. آنگاه او را خواست و شروع به نصیحت کرد، که با این ظاهر خود، مرا شرمنده می کنی، حکومت یکی از ولایات را برای تو می‌نویسم در آنجا وزیرى شایسته براى تو قرار مى‌دهم تا اکثر امور منطقه را به دست گیرد و تو هم به عبادت و طاعت مشغول باشى. قاسم گفت: پدرجان تو را چندین پسر است دست از من بردار و مرا پیش دوستان خدا شرمنده مکن. آنقدر هارون اصرار ورزید تا قاسم سکوت نمود. 🔹 هارون سپس اشاره کرد تا حکومت مصر را بنام او بنویسند و فردا صبح به طرف مصر حرکت کند؛ ولی قاسم شبانه از بغداد به طرف بصره فرار نمود. صبحگاه هر چه از پی او گشتند او را نیافتند، تا اینکه بر اثر رد پا فهمیدند قاسم تا کنار دجله آمده است. قاسم همان شب فرار کرد و خود را به بصره رسانید. 🔹 عبدالله بصری می‌گوید: دیوار خانه ما خراب شده بود و احتیاج به یک کارگر داشتم. میان بازار آمدم تا کارگری پیدا کنم. جوانی را مشاهده کردم کنار مسجدی نشسته و قرآن می‌خواند. بیل و زنبیلی هم در جلو خود گذاشته، پرسیدم: آیا کار می‌کنی؟ گفت: چرا نکنم؟! خداوند ما را برای همین خلق کرده که زحمت بکشیم و نان تهیه کنیم. گفتم: پس برخیز و با من بیا. گفت: اول اجرت مرا تعیین کن. من یک درهم اجرت برایش تعیین کردم و به خانه رفتیم. تا شامگاه به اندازه دو نفر کار کرد، شب به او خواستم دو درهم بدهم راضی نشد و گفت: همان مقدار که قرار گذاشتیم بیشتر نمی‌گیرم. اجرت خود را گرفت و رفت. 🔹 فردا صبح به محل روز گذشته رفتم تا او را بیاورم ولی در آنجا نبود. از کسی پرسیدم. گفت او روزهای شنبه فقط کار می‌کند و بقیه هفته را به عبادت و پرستش می‌گذراند. پس صبر کردم تا روز شنبه دیگر او را در همان مکان یافتم و برای انجام کار به خانه بردم. مشغول کار شد و مقدار زیادی کار کرد. هنگام نماز ظهر دست و پای خود را شست و وضو گرفته به نماز مشغول شد. بعد از نماز بر سر کار خود رفت و تا غروب کار کرد. شامگاه اجرت خود را گرفت و بیرون شد. 🔹 شنبه دیگر چون کار دیوار تمام نشده بود از پیش رفتم این مرتبه او را نیافتم. پس از جستجو گفتند دو سه روز است که مریض شده از محل او سؤال کردم مرا به خرابه‌ای راهنمائی کردند. بر سر بالین او رفتم و سرش را بر دامن گرفتم. همین که چشم باز کرد. پرسید تو کیستی؟ گفتم همان کسی که دو روز برایش کار کردی من عبدالله بصریم. گفت شناختم تو را، آیا تو میل داری مرا بشناسی؟ گفتم آری. گفت: (فقال انا قاسم بن هارون الرشید) من قاسم پسر هارون الرشید هستم. 🔹 تا این حرف را از او شنیدم بدنم به لرزه افتاد از تصور اینکه اگر هارون بفهمد من پسر او را به عنوان عملگی بکار واداشته ام با من چه خواهد کرد. قاسم فهمید من ترسیدم. گفت هراس نداشته باش. تاکنون کسی در این شهر مرا نشناخته، اکنون هم اگر آثار مرگ را در خود نمی دیدم، نامم را نمی‌گفتم. اما از تو خواهشی دارم وقتی که از دنیا رفتم این بیل و زنبیل را به کسی بده که برایم قبر می‌کند و این قرآن را که مونس من بود به شخصی بسپار که بخواند و به او انس گیرد. 🔹 انگشتری از انگشت خود بیرون کرد و گفت به بغداد می‌روی، پدرم هارون روزهای دوشنبه بار عام دارد و هر کس بخواهد می‌تواند با او ملاقات کند. آن روز داخل می‌شوی و انگشتر را در مقابلش می‌گذاری. او انگشتر را می‌شناسد چون خودش به من داده. می‌گویی پسرت قاسم در بصره از دنیا رفت و این انگشتر را وصیت کرد برای شما بیاورم و گفت به شما بگویم که: پدر! جرأت تو در جمع آوری مال مردم زیاد است! این انگشتر را هم بر آن اموال سرشار اضافه کن. مرا طاقت حساب روز قیامت نیست. 🔹 در این هنگام ناگاه خواست حرکت کند ولی نتوانست از جای برخیزد. برای مرتبه دوم خود را حرکت داد باز نتوانست. به من گفت: بازویم را بگیر و مرا حرکت ده که مولایم "علی بن ابی طالب علیهما السلام" آمده است. تا او را حرکت دادم روحش از آشیانه بدن پرواز کرد؛ گویا چراغی بود که خاموش شد. 📚 خزینة الجواهر، علی اکبر نهاوندی
1_193489388.mp3
14.29M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 با موضوع سیره تربیتی حضرت موسی علیه السلام 🗓 شنبه بیست و ششم بهمن ماه1398 🗂 حجم : 13.6 «کانال نورالشهدا (شهید سلیمانی)🌹🌹»
صفحه ۳۶۳ قرآن💐💐
صفحه ۳۶۳ قرآن💐💐
🔸ویژگی های جنگنده ای که به دست پدافند نیروهای انصارالله ساقط شد 🔹تورنادو جنگنده ای اروپایی است که به جز سه کشور سازنده آن یعنی آلمان، ایتالیا و بریتانیا در اختیار نیروی سلطنتی عربستان هم قرار گرفته است. 🔹نیروی هوایی عربستان ۸۲ فروند از این جنگنده را در اختیار داشت. 🔹این جنگنده دارای بیشترین سرعت ۲۴۰۰ کیلومتر بر ساعت در ارتفاع بالا و ۱۴۸۰ کیلومتر بر ساعت در ارتفاع پایین است. 🔹برد رزمی تورنادو ۱۳۰۰ کیلومتر است و توانایی سوختگیری هوایی نیز دارد. 🔹این جنگنده می تواند ۹ تن سلاح حمل کند. 🔹تورنادو هفت جایگاه حمل جنگ افزار دارد که می تواندتا هشت بمب ۴۵۰ کیلوگرمی سقوط آزاد یا چهار بمب خوشه ای بی ال ۷۵۵ یا تا پنج بمب ۲۵۵ کیلوگرم هدایت لیزری پیویی یا دو بمب هدایت لیزری ۹۰۰ کیلویی جی بی یو یا دو موشک کروز استورم شدو با برد ۵۰۰ کیلومترحمل کند. 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نصب تندیس سردار سلیمانی در راس فلسطین که با انگشت اشاره خود سمت کشور اسرائیل وسرزمینهای اشغالی را نشان میدهد «کانال نورالشهدا (شهید سلیمانی)🌹🌹»
«کانال نورالشهدا (شهید سلیمانی)🌹🌹»
*«خستگی تصمیم» چیست*؟ و چگونه از آن در امان باشیم؟ همان‌گونه که «عضلات» ما بعد از کار کردن زیاد خسته می‌شوند، «مغز» نیز بعد از تصمیم‌گیری‌های متعدد در طول روز، دچار خستگی می‌شود که به آن، خستگی تصمیم (Decision fatigue) می‌گویند. ما مدام در حال تصمیم‌گیری هستیم و با هر تصمیمی، یک‌قدم به «خستگی تصمیم» نزدیک می‌شویم. هر چند همه‌ی تصمیم‌ها بزرگ و حیاتی نیستند ولی هر کدام‌شان، به سهم خود بخشی از انرژی مغزمان را می‌گیرند: از انتخاب بین دو نوع خمیردندان برای مسواک صبحگاهی و تصمیم‌گیری درباره‌ی این‌که امروز چه بپوشم و انتخاب درجه‌ی حرارت بخاری یا کولر ماشین و انتخاب موسیقی برای شنیدن و برداشتن یک نوع پنیر از قفسه‌ی پنیرهای سوپرمارکت تا تصمیم‌گیری درباره‌ی نحوه‌ی برخورد با خطای فرزند و انتخاب بین چند گزینه برای سرمایه‌گذاری و مهاجرت و... همه و همه تصمیم‌گیری هستند. نکته‌ی جالب توجه این‌که ما بعضی تصمیم‌گیری‌ها را عرفاً تصمیم‌گیری نمی‌دانیم. مثلاً برای بالا رفتن از یک برج که دارای ۳ آسانسور است، وقتی دکمه‌ی یکی از آن‌ها را می‌فشاریم، در واقع، تصمیم گرفته‌ایم، هر چند که آن را در زمره‌ی تصمیمات روزانه نیاوریم. افرادی که کار و زندگی‌شان به گونه‌ای است که باید مدام تصمیم بگیرند، بیش از بقیه در معرض «خستگی تصمیم» قرار دارند. در یک تحقیق در آمریکا، تعدادی قاضی که باید درباره‌ی عفو زندانیان تصمیم‌گیری می‌کردند، مورد بررسی قرار گرفتند. مشخص شد که آن‌ها در ابتدای روز، پرونده‌ها را بهتر بررسی می‌کنند و افراد بیشتری را مشمول عفو می‌دانند، ولی هر چه به پایان روز نزدیک می‌شوند، افراد کمتری را عفو می‌کنند. پرونده‌ها کما بیش یکسان بودند و قضات نیز ثابت. آنچه در ساعات پایانی روز تغییر کرده بود، پدیدار شدن حالت «خستگی تصمیم» بود که هنگام صبح وجود نداشت. رولف_دوبلی در کتاب «هنر خوب زندگی کردن» می‌گوید: وقتی مغز به‌خاطر تصمیم‌گیری‌های متعدد خسته می‌شود، معمولاً سر راست‌ترین تصمیمات را می‌گیرد که عمدتاً هم «بدترین» است. چه کنیم؟ ۱- وقتی از مارک_زاکربرگ بنیانگذار و مدیر فیس‌بوک پرسیدند چرا همیشه یک‌نوع تی‌شرت می‌پوشی پاسخ داد: نمی‌خواهم هر روز صبح درگیر تصمیم‌گیری درباره‌ی این‌که کدام لباس را بپوشم. او با این‌کار در واقع، یکی از تصمیمات صبحگاهی‌اش را حذف و انرژی آن را برای تصمیم‌گیری‌های مهم‌تر کاری، ذخیره می‌کند. خانم آنگلا_مرکل صدر اعظم آلمان هم از این روش استفاده می‌کند و اکثراً یک‌نوع لباس می‌پوشد. استیو_جابز نیز همین‌گونه بود. برای این‌که «خستگی تصمیم» دیرتر رخ بدهد، تا حد امکان خود را در معرض تصمیم‌گیری‌های کم‌اهمیت قرار ندهیم. راهش این است که درباره‌ی برخی چیزها، یک تصمیم ثابت بگیریم. به‌عنوان مثال، به‌جای این‌که هر روز تصمیم بگیریم امروز چه غذایی درست کنیم، یک برنامه‌ی هفتگی یا ماهانه تدوین کنیم و از قید تصمیمات روزمره خلاص شویم و انرژی مغزمان را ذخیره کنیم. یا یک مدیر می‌تواند جلسات خود را فقط در روزهای چهارشنبه برگزار کند و هر که از او وقت بخواهد، به‌جای این‌که فکر کند و درباره‌ی زمان جلسه با او تصمیم بگیرد، روز چهارشنبه را با او وعده کند. یا یک پدر روز خاصی را در هفته، برای بیرون بردن بچه‌ها در نظر بگیرد و... . (هر کسی می‌تواند به فراخور زندگی‌اش، چند مورد را مشمول یک تصمیم واحد کند و از تصمیم‌گیری‌های متعدد راحت شود) ۲- تصمیمات مهم را «صبح» بگیریم. یادمان باشد که هر چه از روز می‌گذرد، به «خستگی تصمیم» بیشتر نزدیک می‌شویم. ۳- وقتی گزینه‌های قابل انتخاب برای تصمیم‌گیری زیادتر باشد، «خستگی تصمیم» نیز بیشتر می‌شود. اگر برای خرید کاغذ دیواری به خیابانی که بورس کاغذ دیواری است برویم، در ده‌ها فروشگاه، صدها طرح می‌بینیم و تعدد گزینه‌ها ما را سردرگم می‌کند. در واقع ما بعد از دیدن ده‌ها طرح اولیه، دچار «خستگی تصمیم» می‌شویم و بعد از مدتی یکی از طرح‌ها را نه از سر شوق و علاقه که به خاطر «خستگی تصمیم» و گریز از ادامه‌ی این روند انتخاب می‌کنیم.  یکی از راه‌های مواجهه‌ی منطقی با تعدد گزینه‌ها، این است که به‌جای آن‌که مثلاً ۱۲ گزینه را یک‌جا بررسی کنیم و به یکی برسیم، آن‌ها را به چند گروه کوچک‌تر تقسیم کنیم و سه تا سه تا بررسی کنیم تا به انتخاب نهایی برسیم. ۴- وقتی دچار «خستگی تصمیم» هستیم، تصمیم نگیریم؛ فرصتی به مغز دهیم تا خود را بازسازی کند. کمی استراحت و خوردن اندکی غذا که گلوکز مغز را تأمین کند، می‌تواند «خستگی تصمیم» را کاهش دهد. نیم‌ساعت خواب در وسط روز، می‌تواند در جلوگیری از خستگی تصمیم مؤثر باشد. ۵- انسان‌های کمال‌گرا که می‌خواهند بهترین خروجی را داشته باشند، بیش از بقیه دچار خستگی تصمیم می‌شوند.
هدایت شده از 
به چه کسانی نباید رأی داد! | خبرگزاری فارس https://www.farsnews.ir/news/13981104000564/%D8%A8%D9%87-%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%86%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%B1%D8%A3%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%AF کانال مجلس تراز انقلاب(یازدهم)💐