چند بیت شعر در وصیت نامه شهید که خود ایشان نوشته اند:
☘☘☘☘☘☘☘
شهیدان لاله سرخ بهارند
شهیدان زینت هر لاله زارند
شهیدان شمع راه رهروانند
شهیدان در دو عالم جاودانند
#شهید_عسگر_نجفی
4_5857060868788847915.mp3
1.11M
💢تاکید های
فراوان ومکرر معصومین (ع)
به زیاد #دعاکردن برای فـرج
امـــام عـــصــــر(عج)
4_6016879960537432734.mp3
5.71M
▪️و این مادر توست که پشت درِ نیم سوخته، تو را می خواند...
ای اجابت دعای مادر، العجل!😭😭
#روضه_مادر
#محفل_فاطمی
پدر مهربانم!
اگر من #شهید شدم
جنازهام را آوردند
در حیات ملکوت سفر میکنم
و چه دامادی و عروسی لذت بخشی است
و #شهادت تنها آرزوی من است...
فرازی از وصیتنامه
#شهید_غلامرضا_مازیار_نوری
فرزند حسین
متولد: ۱۳۴۲/۶/۲۸
شهادت: ۱۳۶۲/۱۰/۶
محل شهادت: بوکانhttps://eitaa.com/dIjffhg
30.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فقط اشخاصی که عاشق ایران وایرانی هستند ببینندودیدن این فیلم را به وطن فروشان توصیه نمیکنیمhttps://eitaa.com/dIjffhg
🌷 #شهید_سعید_سیاح_طاهری
🍃ولادت : ۳۶/۱۲/۱۸ - آبادان
🍂شهادت : ۹۴/۱۰/۲۳ - خانطومان سوریه
🍁آرامگاه : گلزار شهدای آبادان
🌸پیرمردی در #مراسم شهادت حاج سعید خیلی بیتابی میکرد
ازش پرسیدم ببخشید پدر جان شما چیکاره آقای طاهری هستی؟
🌺گفتش کاره ای نیستم چند وقت پیش اومده بود دم در خانه ما در زده بود. دیدم این آقاست به من گفت پسرت خونه است.
🔹گفتم :بله
🔸گفتش: میشه صداش کنید.
🔹گفتم: این دیگه چی میخواد در خونه ما ؟ بچم با #حزب_الهی ها سروکار نداره بچه ما که #ژیگولیه.
🔸به پسرم گفتم: بابا برو دم در! یکی کارت داره.
🔹پسرم که اومد. پریدن تو بغل هم قبل از #خداحافظی یه #هدیه هم داد به پسر من و رفت.
🔸به پسرم گفتم :بابا ایشونو میشناختی ؟گفت: نه بابا، چند روز پیش داشتم تو خیابون میرفتم ایشون با ماشینش عبور کرد آب زیر تایر ماشینش ریخت رو شلوار من، من یه دادی زدم و ناسزایی گفتم ، ایشون ایستاد اومد پایین . بابا نیم ساعت از من داشت #عذرخواهی میکرد. «پسرم منو ببخش؛ پسرم من حواسم نبود».
🌼دیگه نگفت من یک چشم ندارم، اصلا نصف اینور نمیبینم. بعد از عذرخواهی گفت: پسرم میشه این آدرس خونتون رو به من بدی. با ترس و لرز دادم
🔴👈الان اومده بود در خونه، برام یه #شلوار_جین هدیه آورده ...
#عملیات_کربلای_۵
روز پنجم عملیات کربلای ۵ است و همگی فرماندهان درگیر عملیات هستند. در منطقه پنج ضلعی روی رودخانه پل نو است؛ و زیر پل، سنگر فرماندهی لشکر ۸ نجف.آتش دشمن آنقدر سنگین است که جای سالمیروی زمین پیدا نمیشود. دشمن به معنای واقعی زمین را با خمپاره شخم میزند. به همراه احمد به خط رفتیم و قرار بود در سنگر او جلسه ای انجام گیرد. شب قبل از آن نیروهای حاجی یک خاکریز مهمیآنجا زده بودند و ما برای دیدن آن به خط رفتیم. آن جا بود که یک خمپاره کنار ما به زمین خورد. خیلیها شهید شدند و زخمی اما الحمدالله احمد آسیبی ندید. این قضیه برای من بیشتر شبیه به معجزه بود. آنجا بود که فهمیدم احمد باید زنده بماند و گرنه چه جور میشود کسی از آغاز جنگ در جبهه حضور داشته باشد و همیشه در خط مقدم، اما آُسیب جدی نبیند. اینها همه نشانه است.
🌿🌷🌿
🌷شهیدی که در میلاد حضرت زینب (س) گرهگشایی میکند
شهید «کیومرث (حسین) نوروزی فر»، اول مرداد سال 1341 در سمنان به دنیا آمد.
حسین دو سال از تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در تهران و تحصیلات دبیرستانی را در سمنان با بهترین رتبه در رشته ریاضی به پایان رسانید و در دانشگاه اصفهان پذیرفته شد اما از دانشگاه به بسیج و بعد سپاه رفت. نبوغ و استعداد سرشارش سبب شد تا در خط مقدم جبهه گرهگشای مشکلات شود، عملیاتهای متعدد و بزرگ والفجر مقدماتی، والفجر 3، محرم، خیبر، بدر و مخصوصاً عملیات والفجر 8 شاهد توانمندیهای او بودند.
شهید حسین (کیومرث) نوروزی و برادرش میثم (ایرج) از اوایل انقلاب تا هشت سال دفاع مقدس جزء فعالین انقلابی بودند. مادر این دو شهید میگوید «یکبار که هر دوشان از جبهه به خانه برگشتند، به آنها گفتم «حداقل یکیتان برود، یکی بماند».
میثم سکوت کرد و حسین سر تکان داد و گفت: «مادر تا کفر هست جبهه و جهاد هم هست» و استقامت تنها راه پیروزی بر دشمنان است دیگر حرفی نزدم.
در محافل عمومی بارها اعلام کرد نامش را به حسین تغییر داده و دیگر حسین صدایش بزنیم و میخواهد حسین وار زندگی کند زیرا حسین وار بدنیا آمده.
بخاطر علاقه به امام حسین(ع) و حضرت زینب (س) طبق وصیت پسرم نام دخترش را زینب گذاشتیم.
دختر شهید میگوید: «پدرم در ایام ولادت حضرت زینب (س)، عجیب بذل و بخشش میکند». زینب نوروزی که شش ماه پس از شهادت پدرش به دنیا آمده، میگوید «برخی از آشنایان و مردم شهر ماهها در انتظار شب میلاد حضرت زینب (س) هستند تا در این روزها عیدی و حاجت خود را از او بگیرن
0afbd2b4de3abd479cf2cc2ff2593d0638076f16.pdf
383.6K
📚 #کتاب PDF تکهای از آسمان (قصه فرماندهان/۳)
بر اساس زندگی #شهید_محمد_بروجردی
🖌نوشته: حسین فتاحی
❝محمد در تمام عمليات، به مردم فكر ميكرد و به منافع آنها ميانديشيد. هر جا ذرهاي منافع مردم به خطر ميافتاد، نقشهاش را عوض ميكـرد و طـرح را طـوري ميريخت كه به مردم ضرري نرسد.