🍃یار از نظر پنهان
فراق، دردی که دوست دارم به جانم بیفتد.
اگر چه دردش به جانم نیفتاده، امّا فهمیدهام بدون درد فراق
زندگی، شیرین هم اگر باشد، مثل زهر است.
زهر تلخ باشد یا شیرین، فرقی میکند؟
فراق، دردی که دوست دارم لحظههای زندگیام را در نوردَد.
نچشیدهام این درد را
ولی در نبودنش، زجر کشیدن را خوب فهمیدهام.
زندگی بدون درد فراق، لحظه لحظه زجر کشیدن است
دردکشیدن و زجر کشیدن خیلی با هم فرق میکنند.
من از زجر کشیدن خستهام، درد را کجا میشود پیدا کرد؟
تفاوت این زجر و درد را از وقتی فهمیدهام
که با دوستی که تو نشانم دادهای، همنشین شدهام.
من درد کشیدن او را میبینم و زجر کشیدن خودم را هم احساس میکنم.
درد کشیدن او عین آرامش است
زجر کشیدن من عین بیقراری.
لحظهای لبخند او در میان دردها
از هزار قهقهۀ من شادیآفرینتر است.
دوستم اشک هم که میریزد، آدم را آرام میکند.
در آهنگ هق هق او درد فراق موج میزند
امّا با این آهنگ، دردهای دیگر به دست فراموشی سپرده میشود.
حرف از فراق که میزند
تا عمق وجود آدم آتش میگیرد
ولی نمیدانم این چه سرّی است
که این آتش، دل آدم را خنک میکند.
چه نسبتی میان این آتش و خنکا وجود دارد، نمیدانم.
به من درد فراق بده آقا! درد فراق
شبت بخیر یار از نظر پنهان!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن_امام_زمانم
#محسن_عباسی_ولدی
🌴💎🌹💎🌴
🌴🥀🌴مهدی فاطمه
باز هم دوست دارم با خیالم همراه شوم؛ خیالی که وقتی با دلم راه میآید، میشود مایۀ آرامش قلبم. خدا را شکر که خیال را به ما عطا کرد. اگر نبود، نداشتههایمان را چگونه میچشیدیم و تصویر آرزوهایمان رو چگونه میکشیدیم.
🌴🕯🌴دارم خیال میکنم روبهرو شدنم با تو را و خیال میکنم وقتی را که میخواهی مرا صدا بزنی. بارها و بارها از این خیال با تو سخن گفتهام؛ اما مگر سیر میشود دلم از این خیال!
🌴🥀🌴اولش خیال میکردم فقط لحن صدا زدنت برایم طربانگیز است و فرقی نمیکند با چه نامی مرا صدا بزنی؛ ولی حالا در خیالم تو را به تصویر میکشم که با لحنی مهربان و نوایی پر از محبّت نامم را بر زبان جاری میکنی. وقتی کنار نامم جان میگذاری، در همان آن جان میگیرم و بیوقفه جان میدهم از شوق.
🌴🕯🌴آقا! بگو روزی که مرا با نام صدا خواهی کرد، همین نزدیکیهاست و بگو که به من اجازه خواهی داد، تو را با نام صدا بزنم.
شبت بخیر مهدی فاطمه!
🌴💎🌴
#بهانه_بودن_امام_زمانم
#محسن_عباسی_ولدی 🌴🌹🌴