حریم منز ل جانان برون ز عالم ماست.mp3
707.3K
حریم منزل جانان برون ز عالم ماست
خوشا کسی که درین گفت و گوی محرم ماست
ز بار غم قد ما حلقه گشت چون خاتم
به فرق سنگ ملامت نگین خاتم ماست
جدا ز سروقدان فرش سبزه را در باغ
بساط عیش مگو کان پلاس ماتم ماست
مزاج خسته دلان را به جز غم تو نساخت
علاج ما به غم اولی اگر تو را غم ماست
درازی شب ما را اگر نمی دانی
ز ناله پرس که تا وقت صبح همدم ماست
به بزم ما سخن از جام جم مگو جامی
سفال میکده جام و گدای او جم ماست
#جامی
#خوانش_استاد_امیرنوری
شب فراق که داندکه تاسحرچنداست.mp3
1.1M
غزل شمارهٔ ۶۰
شب فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق در بند است
گرفتم از غم دل راه بوستان گیرم
کدام سرو به بالای دوست مانند است؟
پیام من که رساند به یار مهرگسل
که برشکستی و ما را هنوز پیوند است
قسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست
به خاک پای تو کان هم عظیم سوگند است
که با شکستن پیمان و برگرفتن دل
هنوز دیده به دیدارت آرزومند است
خیال روی تو بیخ امید بنشاندهست
بلای عشق تو بنیاد صبر برکندهست
ز دست رفته نه تنها منم در این سودا
چه دستها که ز دست تو بر خداوند است
فراق یار که پیش تو کاه برگی نیست
بیا و بر دل من بین که کوه الوند است
ز ضعف طاقت آهم نماند و ترسم خلق
گمان برند که سعدی ز دوست خرسند است
#غزل
#سعدی
#خوانش_استاد_امیرنوری