eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2.4هزار دنبال‌کننده
108.5هزار عکس
118.2هزار ویدیو
4.3هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️داستانی از زندگی امام صادق ع یکی از دوستان امام صادق ع به نام ابراهیم به ایشان گفت: «پدرم پیر و ناتوان شده است، من به او خیلی کمک می‌کنم و حتی او را به دستشویی هم می‌برم.» حضرت فرمودند: «اگر توانستی لقمه هم در دهان او بگذار تا خداوند هم از تو راضی باشد.»
🔸️داستانی از زندگی امام صادق ع امام صادق کنار سفره نشسته بود. برای ایشان ظرف غذا را آوردند. ایشان مقداری نان برداشتند و می‌خواستند غذا بخورند؛ متوجه شدند که غذا بسیار داغ است. امام دست از غذا کشیدند چند بار تکرار کردند پناه می‌برم به خدا از آتش جهنم پناه می‌برم به خدا از آتش جهنم. ایشان فرمود: ما قدرت نداریم برای لحظه‌ای این آبگوشت داغ را تحمل کنیم چه‌طور می‌توانیم آتش جهنم را تحمل کنیم؟ امام صادق ع در هر لحظه به یاد خدا بودند و از هر موقعیتی برای یادآوری به دیگران استفاده می‌کردند.
8.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸کلیپ داستانی در مورد یکی از احادیث امام باقر ع برای کودکان 🔸موضوع اسراف نکردن
📚نگران نباش یک روز یکی از دوستان امام به نام یونس نزد ایشان آمد و با نگرانی گفت: فرمانده‌ی لشکر متوکل نگین با ارزشی را به من داده بود تا روی آن نقشی را حک کنم. هنگام کار نگین شکست و دو نیم شد. فرمانده فردا می آید تا آن نگین را ببرد؛ اگر بفهمد که من آن را شکسته‌ام حتما من را خواهد کشت. امام هادی ع به آرامی لبخند زد و گفت: به خانه ات برو. به لطف خدا این حادثه برای تو خیر خواهد بود. روز بعد آن مرد با خوشحالی نزد امام برگشت به ایشان گفت: امروز فرمانده آمد و گفت: من دو دختر دارم هر دوی آنها می‌خواهند از این نگین انگشتری داشته باشند؛ پس این نگین را به دونیم قسمت کن. برای این کار پاداش زیادی به تو خواهم داد.
📚کمک به بیمار یکی از یاران امام به سختی بیمار شده بود. شب بود طبیب بر بالینش آمد و او را معاینه کرد به او گفت چند روز باید از گیاهی دارویی بنوشی تا حالت خوب شود. آن دارو بسیار کمیاب بود. اطرافیان بیمار با ناراحتی می‌پرسیدند آن دارو را از کجا تهیه کنیم؟ در اینجا هیچ کسی آن را ندارد در همان موقع خدمتکار امام هادی به خانه‌ی آنها آمد. شیشه ای در دست داشت آن را به بیمار داد و گفت: امام هادی ع سلام رساند؛ فرمود: چند روز از این دارو بخور تا دوباره حالت خوب شود. مرد بیمار شیشه را گرفت و تشکر کرد داخل شیشه همان داروی کمیابی بود که طبیب گفته بود مرد از آن دارو خورد و خیلی زود حالش خوب شد.
📚مسلمان شدن قیصر قیصر روم برای حاکم شهر نامه نوشت: ما در کتاب مقدس‌مان خوانده‌ایم هر کس با ایمان کامل سوره‌ای را بخواند که در آن هفت حرف (ث، ج، خ، ز، ش، ظ، ف) نباشد، به بهشت می‌رود. ما چند کتاب آسمانی را بررسی کردیم چنین سوره‌ای را در آن نیافتیم؛ آیا شما در کتاب آسمانیتان این سوره را دارید؟ خلیفه از اطرافیانش این سوال را پرسید اما کسی جواب آن سوال را نمی‌دانست. سرانجام آن سوال را از امام هادی ع پرسیدند، امام هادی ع فرمود: آن سوره سوره‌ی حمد است که این حروف در آن نیست. بعد امام برای ایشان توضیح دادند که هرکدام از این حروف به چه معنا است. حاكم جواب امام هادی ع را برای قیصر روم فرستاد. قیصر روم وقتی نامه را خواند خیلی خوشحال شد که جواب سوالش را پیدا کرده است. او با خودش گفت حتما دین اسلام دین خوب و کاملی است که امام آن این قدر علم و دانش دارد. قیصر روم کمی درباره اسلام تحقیق کرد سرانجام دین اسلام را انتخاب کرد و برای همیشه مسلمان شد.