سوم شهریور ۱۳۲۰ را فراموش نکنید . سحرگاه سوم شهریور ۱۳۲۰ منصورالملک نخست وزیر در خانه بزرگ و مجلل خود خوابیده بود که با صدای پیشکارش از خواب بیدار شد. سفیر انگلیس و روس پشت درب خانه نخست وزیر ایران بودند و به جناب منصور اطلاع دادند ارتش انگلیس از جنوب و روسها از شمال وارد کشور شده اند و ایران دیگر کشور بی طرف نیست. همان صبح گاه برخلاف عادت، جناب نخست وزیر به کاخ رضاشاه رفت و از سلیمان بهبودی خدمتکار امین شاه خواست که اعلیحضرت قَدرقدرت را بیدار کند که مملکت و پادشاهی او در خطر است. چه کسی جرات دارد #رضا_شاه را بیدار کند؟ وحشتناک تر اینکه چه کسی جرات دارد این خبر را به شاه برساند!! سربازان ارتش فرار کردند، افسرها لباس ها را آتش زدند، جوانان تهرانی سَرهای خود را تراشیدند تا سربازها شناسایی نشوند هر دو لشگر تهران از هم پاشید. رضاشاه از شاهی افتاد و به ژوهانسبورگ تبعید شد. بعدتر انگلیسیها قصد داشتند نواده قاجار را به قدرت بازگرداند اما او که افسر نیروی دریایی ارتش انگلیس بود حتی فارسی نمیدانست با اصرار و زیرکی فروغی انگلیسی‌ها به ادامه حکومت پهلوی رضایت دادند. البته گزینه و چاره ای دیگری هم نداشتند. . تهرانی های جنگ زده ترس عمومی احتمال حضور روس ها در تهران بود انزلی و رشت سقوط کردند انگلیسی ها از جنوب وارد کشور شدند مردم قطحی زده کشور اشغال شده بحران نان و آرد به خیابان ریختند! تصور این بود که رضاشاه طرفدار دارد در دفاع از او آمده اند! قرار است از شاهشان دفاع کنند! اما مردم با پایکوبی فرش ها را در خیابان آویران کردند آویزان کردن فرش برای آراستن شهر سنتی بود که در جشن ها برپا میشود کشور سقوط کرده! قحطی! جنگ! جشن برای چیست؟ جشنِ سقوط شاهنشاه بود رضاشاه از کشور باید برود! مردمی که شاهنشاه را با تمام وجود درک کرده و با او زندگی کرده بودند شاد بودند اما دهه ها بعد منوتو و ایران اینترنشنال مستندهای تاریخی متعددی ساختند که نسل امروز بگوید: روحت شاد! . سوم شهریور تا ۲۰ شهریور سال ۱۳۲۰ را مطالعه کنید. هیچ گاه برایتان نقل نمی کنند چون اُبهت تصویری که از پهلوی ساخته اند فرومی پاشد.

🔻یاداشت هایی از سید باقر کاظمی وزیر خارجه رضاشاه ✍️شهریور سال ۱۳۲۰، نظامیان روس و انگلیس به کشور حمله کردند، ارتش رضاخانی کمتر از ٨ ساعت از هم پاشید و فرماندهان نظامی فرار کردند. باقر کاظمی، وزیر خارجه‌ی رضاشاه در این باره می‌نویسد: 🔸 «از ارتشی که فقط برای نوکریِ شخصی و قلدری و ظلم به مردم ایجاد شده و اسمی از وطن و کشور و مذهب و نگهداری از مرزهای مملکت و کمک به بیچارگان در آن نیست، چه انتظاری می‌توان داشت؟ از افسران بی‌سواد و بی‌لیاقتی که جز خدمت به دیکتاتور و ضبط اموال و املاک مردم برای او و جمع آوری مال برای خودشان فکری نداشتند، چه انتظاری می‌توان داشت؟ 🔸در تبریز فلان سرلشگرِ بی‌همه‌چیز، لباس زنانه پوشیده؛ نیروهای خود و مردمِ بی‌پناه را گذاشته و فرار کرده. در مشهد سرلشکری متکبر ‌و مغرور، تمام اسباب و لوازم شخصی خود را در کامیون‌های ارتش ریخته و حتی کرسی و ذغال خودش را هم جلوی چشم مردم برداشته و به طرف کرمان فرار کرده است. 🔸عاقبت هم خود رضاشاه که بنیانگذار ارتشی‌ به این خوبی است؛ به جای اینکه مثل همه‌ی سرداران عادی شخصا درس وطن‌پرستی و وظیفه شناسی به افراد ارتش و ملت بدهد و با آنها به استقبال دشمن برود؛ فرار را بر قرار ترجیح داده و به عجله‌ی هرچه تمام‌تر خود را به اصفهان رسانده است» منبع : یادداشت‌هایی از زندگانی باقر کاظمی #دولت_مردم #رضا_شاه

سوم شهریور ۱۳۲۰ را فراموش نکنید سحرگاه سوم شهریور ۱۳۲۰ منصورالملک نخست وزیر در خانه بزرگ و مجلل خود خوابیده بود که با صدای پیشکارش از خواب بیدار شد. سفیر انگلیس و روس پشت درب خانه نخست وزیر ایران بودند و به جناب منصور اطلاع دادند ارتش انگلیس از جنوب و روسها از شمال وارد کشور شده اند و ایران دیگر کشور بی طرف نیست. همان صبح گاه برخلاف عادت، جناب نخست وزیر به کاخ رضاشاه رفت و از سلیمان بهبودی خدمتکار امین شاه خواست که اعلیحضرت قَدرقدرت را بیدار کند که مملکت و پادشاهی او در خطر است. چه کسی جرات دارد #رضا_شاه را بیدار کند؟ وحشتناک تر اینکه چه کسی جرات دارد این خبر را به شاه برساند!! سربازان ارتش فرار کردند، افسرها لباس ها را آتش زدند، جوانان تهرانی سَرهای خود را تراشیدند تا سربازها شناسایی نشوند هر دو لشگر تهران از هم پاشید. رضاشاه از شاهی افتاد و به ژوهانسبورگ تبعید شد. بعدتر انگلیسیها قصد داشتند نواده قاجار را به قدرت بازگرداند اما او که افسر نیروی دریایی ارتش انگلیس بود حتی فارسی نمیدانست با اصرار و زیرکی فروغی انگلیسی‌ها به ادامه حکومت پهلوی رضایت دادند. البته گزینه و چاره ای دیگری هم نداشتند. تهرانی های جنگ زده ترس عمومی احتمال حضور روس ها در تهران بود انزلی و رشت سقوط کردند انگلیسی ها از جنوب وارد کشور شدند مردم قطحی زده کشور اشغال شده بحران نان و آرد به خیابان ریختند! تصور این بود که رضاشاه طرفدار دارد در دفاع از او آمده اند! قرار است از شاهشان دفاع کنند! اما مردم با پایکوبی فرش ها را در خیابان آویران کردند آویزان کردن فرش برای آراستن شهر سنتی بود که در جشن ها برپا میشود کشور سقوط کرده! قحطی! جنگ! جشن برای چیست؟ جشنِ سقوط شاهنشاه بود رضاشاه از کشور باید برود! مردمی که شاهنشاه را با تمام وجود درک کرده و با او زندگی کرده بودند شاد بودند اما دهه ها بعد منوتو و ایران اینترنشنال مستندهای تاریخی متعددی ساختند که نسل امروز بگوید: روحت شاد! سوم شهریور تا ۲۰ شهریور سال ۱۳۲۰ را مطالعه کنید. هیچ گاه برایتان نقل نمی کنند چون اُبهت تصویری که از پهلوی ساخته اند فرومی پاشد. #تاریخِ_معاصر

سوم شهریور ۱۳۲۰ به ایران حمله شد شاه ایران ‎#رضا_شاه کمتر از ۴۸ ساعت شکست و اشغال ایران را پذیرفت و چند روز بعد استعفا داد و از کشور اخراج شد. آیت الله العظمی خامنه ای؛ رهبر شجاع ایران دیشب توسط ترامپ تهدید شد ولی امروز پیام تلویزیونی داد که ما قطعا پیروزیم. جهاد تبیین 📣

💯 فرق احمق با انسان متدین 🔹 سوم شهریور ۱۳۲۰ به ایران حمله شد، #رضا_شاه کمتر از چند ساعت شکست و اشغال ایران را پذیرفت و چند روز بعد استعفا داد و از کشور اخراج شد. 🔹 آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای؛ رهبر شجاع ایران توسط ترامپ تهدید شد، ولی روز بعدش پیام تلویزیونی می‌دهد که ما قطعاٌ پیروزیم. 📎 #اتحاد_ملی 📎 #انتقام_ملی 📎 #امام_خامنه_ای 📎 #ولایت_فقیه 📎 #وعده_صادق @banketolidat