eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2.4هزار دنبال‌کننده
108.6هزار عکس
118.4هزار ویدیو
4.3هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
4.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«آمادۀ مهمونی هستی؟» حجت‌الاسلام ؛ حاج محمود 💔 خرابم من رو به راهم کن غلط کردم، اشتباه کردم... =صَــــدَقِہ جاریِہ
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌 هروقت یاد امام حسین افتادی اینطور بگو... بسیار زیبای «یاد امام حسین» با سخنرانی حجت‌الاسلام اسماعیل ، تقدیم نگاهتان =صَــــدَقِہ جاریِہ
:👇 💗 شهید احمد وکیلی که با پیروزی انقلاب نام مستعار  سعید را برای خود انتخاب کرده بود، بچه شهر قم بود. حضور در کردستان ، ایمانی قوی و دلی چون شیر را می طلبید. در اردیبهشت سال 59 و در جریان عملیات آزاد سازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه ، مجروح شد و توسط کومله به اسارت گرفته شد. همان لباس با آرم سپاهی که پوشیده بود، کفایت می کرد تا خون خواران کومله تا لحظه شهادت بلاهائی بر سر او بیاورند که باور این رفتارها از سوی انسانهائی به نام کومله و دمکرات بسیار سخت است...😇 بعداز مجروحیت و اسارت سعید دیگر هیچ خبری از او نبود و نیست و برای همیشه مفقود الاثر شد و تنها سند و حکایت بعد از اسارت ایشان خاطرات یک برادر ارتشی است که از آن دوران دارد👈 آقای رمضانی می گوید:👇 ⭐حدود یك سال و چندی كه در دست کومله اسیر بودم همان اول اسارت كه به پایگاه منتقل شدم، گفتند هیچ اطمینانی درحفظ اینها نیست، به همین خاطر👈 "پاشنه‌های هر دو پایم را با مته و دلر سوراخ كردند و برادران دیگر را هم نعل كوبیدند و با اراجیف و فحاشی بر این عمل شان شادمانی می‌كردند" 😭 بعد از 18 روز قرار شد مارا به سبک دموكراتیك و آزادانه!! محاكمه و دادگاهی كنند. روز دادگاه رسید، رئیس دادگاه، سرهنگ حقیقی را كه همان اوایل انقلاب فرار كرده بود شناختم و محاكمه بسیار سریع به انجام رسید. چون جرم محكومین مشخص بود. دفاع از حقانیت اسلام و جمهوری آن و ندادن اطلاعات و بالطبع حكم هم مشخص، عده‌ای به اعدام فوری و بقیه هم به اعدام قسطی (یعنی به تدریج) محكوم شدیم😣 🌟حكم ما كه اعدام مان قسطی بود به صورت كشیدن ناخن‌ها،بریدن گوشت‌های بازو و پاها، زدن توسط كابل، نوشتن شمارهای انقلابی!😔 توسط هویه برقی و آتش سیگاربه سینه وپشت مابودو  تمامی اینها بی چون و چرا اجراء می‌شد كه آثارش بخوبی به بدنم مشخص است 😰 مرسوم است به میمنت ازدواج نوجوانی، جلو پایش قربانی ذبح شود. این رسم را كومله نیز اجرا می‌كرد با این تفاوت كه قربانی‌ها در اینجا جوانان اسیر ایرانی بود. عروسی دختر یكی از سركردگان بود. پس از مراسم، آن عفریته گفت: باید برایم قربانی كنید تا به خانه شوهر بروم. 🌟دستور داده شد قربانی‌ها را بیاورند. ۱۶ نفر از مقاوم ترین بچه‌های بسیج و ارتش ودو روحانی را كه همه جوان بودند، آوردند و تك تك از پشت سر بریده شدند، این برادران عزیز مانند مرغ سربریده پر پر می‌زدند و آنها شادی و هلهله می‌كردند. بله، بزرگترین جرم همگی ما این بود كه می‌خواستیم دست اینان را از سر مردم مظلوم و مسلمان كُرد آن منطقه كوتاه کنیم. شهید سعید وکیلی 75 روز زیر شكنجه بود، ابتدا به هر دو پایش نعل كوبیده و به همین ترتیب برای آوردن چوب و سنگ به بیگاری می‌بردند. پس از دادگاهی شدن محكوم به شكنجه مرگ شد بلكه اعتراف كند. اولین كاری كه كردند هر دو دستش را از بازو بریدند😇 و چون وضع جسمانی خوبی نداشت برای معالجه و درمان به بهداری برده شد.این بهداری بردن و معالجه كردن هایشان به خاطر این بود كه مدت بیشتری بتوانند شكنجه كنند والا حیوانات وحشی را با ترحم هیچ سنخیتی نیست. 🌟پس از آن معالجه سطحی، با دستگاه های برقی تمام صورتش را سوزاندند.😞 سوزاندن پوست تنها مقدمه شكنجه بود به این معنی كه مدتی می‌گذرد تا پوست‌ های نو جانشین سوخته‌ شده و آن وقت همان پوست‌های تازه را می‌كندند كه درد و سوزندگی‌اش بسیار بیش از قبل است و خونریزی شروع می‌شود و تازه آن وقت نوبت آب نمك است كه با همان جراحات داخل دیگ آب نمك می‌اندازند كه وصفش گذشت. تمام این مراحل را سعید وكیلی با استقامتی وصف‌ناپذیر تحمل كرد و لب به سخن نگشود😭 🌟او از ایمانی بسیار بالا برخوردار بود و مرتب قرآن را زمزمه می‌كرد. استقامت این جوان آن بی‌رحم‌ها را بیشتر جری می‌كرد. روزهای آخر بود و او كه دیگر نه دستی، نه پائی، نه چشمی و نه جوارحی سالم داشت با قلبی سوخته به درگاه خدا نالید كه خدایا می پسندی اینچنین در حضور شیاطین افتاده و نالان باشم دوست دارم افتادگی‌ام تنها برای تو باشد و بس 🙌 خداوند دعایش را اجابت نمود. سعید را به دادگاه دیگری بردند و محكوم به اعدام گردید. زخمهایش را باز كردند و پس از آنكه با نمك مرهم گذاشتند داخل دیگ آب جوش كه زیرش آتش بود انداختند و همان جا مشهدش شد و با لبی ذاكر به دیدار معشوق شتافت. اما این گرگان كه حتی از جسد بی‌جانش نیز وحشت داشتند دیگر اعضایش را مثله نمودند و جگرش را به خورد ما كه هم سلولیش بودیم دادند و مقداری را هم خودشان خوردند... راوی برادر ۲۲ فروردین سالگرد شهید 💢ڪاری ڪن 👈 اے_شهید‌: بعضے وقتـــ ها نمیـدانم در گـرد و غبـار گنـاه این دنیـا چه ڪنم. مـرا جدا ڪن از زمیـن. 🙏دستمـ را بگیـر... میخواهمـ در دنیاے تو آرامـ بگیرم ... 👌
کربلایی‌مجتبی رمضانیRamezani(abdolazime hasani).mp3
زمان: حجم: 5.43M
📝 السلام علیک یا سید الکریم 🎤 کربلایی‌مجتبی ؛ ۱۴۰۳ 🌻|↫‌ ویژه وفات حضرت کانال صوتهای دلنشین هدیه به چهارده معصوم @delneshinha 🍀💛🍀🧡🍀💛
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰تفاوت همسر با دین وبی دین 🔻خانوما کدومتون فکر و اندیشتون اینجوریه؟ ❌اجازه نمیدم شوهرم از هر راهی پول در بیاره 🎤حجه الاسلام شیخ اسماعیل
کربلایی‌مجتبی رمضانیکربلایی‌مجتبی_رمضانی_آسمونا_بازم_آیینه_بندونه_.mp3
زمان: حجم: 3.64M
📝 آسمونا بازم آیینه بندونه... 🎤 کربلایی‌مجتبی 🌻|↫‌ ویژهٔ ولادت کانال صوتهای دلنشین هدیه به چهارده معصوم @delneshinha 🍀💛🍀🧡🍀💛
کربلایی‌مجتبی رمضانیکربلایی‌مجتبی_رمضانی_ای_مهر_تو_در_جان_من_.mp3
زمان: حجم: 6.83M
📝 ای مهر تو در جان من... 🎤 کربلایی‌مجتبی 🌻|↫‌ ویژهٔ ولادت کانال صوتهای دلنشین هدیه به چهارده معصوم @delneshinha 🍀💛🍀🧡🍀💛
کربلایی‌مجتبی رمضانیکربلایی‌مجتبی_رمضانی_ایرانیم‌_رعیت_موسی‌بن‌جعفرم‌_.mp3
زمان: حجم: 8.52M
📝 ایرانیم‌ رعیت موسی‌بن‌جعفرم‌... 🎤 کربلایی‌مجتبی 🌻|↫‌ ویژه ولادت کانال صوتهای دلنشین هدیه به چهارده معصوم @delneshinha 🍀💛🍀🧡🍀💛
@Maddahionlinمداحی آنلاین - به علی بگو آقاجون - مجتبی رمضانی.mp3
زمان: حجم: 3.54M
📝به علی بگو آقاجون حواست به منم باشه.... به علی بگو دلتنگم حرمم داره دیر میشه😭.... 🎤مجتبی 🌻|↫‌ کانال صوتهای دلنشین هدیه به چهارده معصوم @delneshinha 🍀💛🍀🧡🍀💛
کربلایی‌مجتبی رمضانینماهنگ به وقت روضه.mp3
زمان: حجم: 4.16M
📝 به وقت روضه 🎤 کربلایی‌مجتبی 🌻|↫‌ 📌 ؛۱۴۰۳ کانال صوتهای دلنشین هدیه به چهارده معصوم @delneshinha 🍀🖤🍀🖤🍀🖤
12.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اگر به جای امام حسین(ع)، ما مسئول گزینش کربلا بودیم چه میشد؟! 🎙حجت الاسلام