دو چشمِ رنگ رنگت باغِ آلو
لبت شاتوتِ سرخ و آلبالو
بیا با خنده ای خورشید خانم
بپا کن هفته ای دور از هیاهو
#صفيهقومنجانی
دو تا قُل زد سماور جوش آمد
صدایِ قوریِ مدهوش آمد
هم اینکه بوسه زد بر ماه، خورشید
سحر با سینیِ دمنوش آمد
#صفيهقومنجانی
از آفتابِ تو صدها ستاره می جوشد
چه انقلابِ عظیمی دوباره می جوشد
همینکه با غمِ اسلام هم نوا شده ایم
بلادِ کفر و مسلمان هماره می جوشد
تو ماه هستی و هفت آسمان دعاگویت
هزار مرثیه خون از مناره می جوشد
چقدر لاله ی دلخون ز خاک رویید و
طنین نور تو در قلبِ پاره می جوشد
ز داغ دوری تو چشم کوچه بارانی ست
که اشکِ منتظران چون شراره میجوشد
مرا به دولت ِجمهوری خودت برسان
که عطرِ یاد خدا آشکاره می جوشد!
#صفيهقومنجانی