eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
1.9هزار دنبال‌کننده
64.5هزار عکس
66.9هزار ویدیو
2.7هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖 بسم رب الشهدا مجنون من کجایی؟ پنجاه چهارم روزها از پس هم میگذشت و ما فقط منتظر خبری از سپاه بودیم حسنا اومده پیش مامان چون وضعش خیلی اضطراری بود سه ماهی از شنیدن خبر شهادت و اسارت میگذره من و زینب خونه مادر بودیم که گوشیم زنگ خورد -الو بفرمایید آقای حسن پور:سلام خانم حسینی ببخشید مزاحمتون شدم -سلام آقای حسن پور مراحمید خبری شده؟ آقای حسن پور: بله خوشبختانه بالاخره مذاکرات ما با داعش به نتیجه رسید و حدود ۲۵روز دیگه شهدا وارد ایران میشن بعد از معاینه یعنی حدود ۵روز بعدش وارد شهر میشن و مراسم تشیع و تدفین انجام میشه -‌خیلی ممنونم آقای حسن پور اجرتون با امام حسین گوشی قطع کردم حسنا:آجی خبری شده ؟ -با گریه گفتم اوهوم حسین ۳۰روز دیگه خونه است حسنا:وای خدایا شکرت 😭 اشکاش جلوی حرف زدنشونو گرفت بدنش شل شدو روی مبل افتاد ترسیدم دوییدم سمتش -‌حسنا جان خوبی؟ با چهره ایی که از درد توهم رفته بود جوابمو داد:‌نه آجی -بریم دکتر حالش وخیم بود سریع رسوندمش به محض ورود رفتم داخل بیمارستان و به همراه چندتا پرستار برگرشتم بلافاصله حسنا رو بردن اتاق عمل اشکام کنترل پذیر نبودن و بی مهابا جاری میشدن خدایا این مادرو بچه رو نجات بده خدای تو رو به حضرت زینب نجاتشون بده دونه های تسبیحو روی هم انباشته میکردم و ذکر یازینب کبری رو زیر لب زمزمه میکردم 😢 بالاخره دکتر بعد ۱:۳۰از اتاق عمل خارج شد سراسیمه به سمتش رفتم _اقای دکتر حالش چطوره؟ دکتر:هر دوشون خوبن _خدایا شکرت اهی کشیدمو گفتم حسین جان کاش بودی و پسرکوچولوتو میدید😭 دکتر کنجکاوانه پرسید :ببخشید میشه بپرسم پدرشون چیشده؟ با بغضی که گلومو چنگ میزد گفتم:برادرم شهید شده _متاسفم حلالم کنید😔 اون شب خیلی برا همه سخت بود مخصوصا حسنا که حالا باید بدون سایه سرش،مردخونش اسم بچه مظلومشو انتخاب کنه حسنا به یاد همسر شهیدش اسم پسرش گذشت حسین روزها رو میشمردیم تا ۳۰روز بشه نویسنده :بانو....ش تو ضمانت نکنی در شبِ قبرم چه کنم بارِ عصیانِ مرا جز تو کسی ضامن نیست! 🌴📚🌴📚🌴