eitaa logo
توحیدِ صَمَدی قرآنی
2.2هزار دنبال‌کننده
9 عکس
2 ویدیو
0 فایل
هو نشر و شرح آثار استاد علّامه حسن زاده آملی
مشاهده در ایتا
دانلود
هو محدوده‌ی پرداختن به ریاضت و فنون در اینجا حضرت آقا مثال می‌زدند که ریاضت یعنی ورزش کردن که خودش یکی از فنون و دارای فنون عدیده است ؛ اما هر چند اصل ورزش کردن خوب است و خودش یک فنی است و داشتن آن خوب است اما نباید در حدی باشد که انسان همه ی عمر نازنینش و اصل سرمایه و قدرت خود را تا سن سی و پنج سالگی و یا تا چهل سالگی که اصل عنفوان جوانی اوست ، صرف این کار کند که مثلا چقدر بپرد چقدر بلند شود ، یا چیزی را تا چه اندازه بالا ببرد و نظایر اینها که در آخر ، فوقش آن است که یک فنی آموخته است بلکه باید چیزی را بیاموزد که با خود ببرد ؛ لذا گفته شد بر تو بادا به آموختن علم آن هم علوم والا و بلندمرتبه ای که ذات او و خودِ او می شود که جناب حافظ فرمود: گوهر معرفت آموز که با خود ببری که نصیب دگران است نصاب زر و سیم در واقع چون لفظ نداریم گفته شد با خود ببری و گرنه وقتی عملی خودت می شود و تو او میشوی یعنی وقتی علومی را به دست آوردی که خودت شده است دیگر با خود ببری ندارد. دیگران به دنبال زر و سیم اند. حال، زر و سیم طلب کردن حرفی است؛ ولی این که بعضی مواقع انسان کارهایی انجام می‌دهد تا صرفاً یک فنی آموخته باشد ، حرفی است دیگر؛ یعنی گاه انسان همه ی عمر نازنینش را به چیزهایی به پایان می برد. او می تواند عمر شریف خود را تا حدی فرضا تا چهل سالگی در آن امور ؛ مثلاً در آن فن ورزشی جلو ببرد ، در حالی که از آن به بعد دیگر نیست ؛ اما سرمایه ی اصلی و اصل نشاط جوانی را از دست میدهد و با امور کذایی به سر می برد و بعد از این نشئه ، چیزی در چنته ندارد ؛ پس جوانا مبادا که سرمایه ی گل جوانی را مفت از دست بدهی و به دنبال چیزی بروی که حسرت ابدی در پی داشته باشد. انسان باید به دنبال چه چیزی برود که ابدی السعادة باشد ؛ لذا در بیت بعدی فرمود: و العرفان بالله هــــو العلم وَحْدَهُ فطوبى لِمَن نالَ بتلكَ الْعَطِيَّةِ علم و دانایی فقط همان عرفان و معرفت به خداست؛ پس خوشا به حال کسی که به آن عطیه نایل شده است. 📖ترجمه و شرح قصیده‌ی عائره‌ی ینبوع الحیوة/ص٤٠١ 👤استاد داود صمدی آملی                          توحیدِ صَمَدی قرآنی
هو در «شهاب «الأخبار» قاضی قضاعی از رسول الله روایت شده است که قال النبي : الناس معادن كمعادن الذهب و الفضة. یک وجه از وجوه معانی این حدیث شریف این که باید انسان کوه وجود خود را بشکافد که معدن حقائق است تا بدانها دست بیابد. اگر انسان در خود نداشته باشد نمی تواند به حقائق خارجی دست بیابد ، اگر ما بخواهیم در مسیر تکامل انسانی قدمی برداریم و به راه بیفتیم باید راهی را بپیماییم که برای مان نزدیک ترین راه باشد تا بتوانیم زودتر به مقصود برسیم ؛ چنان که هر سالک و متحرک برای رسیدن به هدف و مقصد در پی آن است که نزدیک ترین راه بپیماید. شکل بیستم مقاله ی اولای اصول اقلیدس در اثبات این حکم هندسی است که مجموع دو ضلع هر مثلث اطول از ضلع ثالث آن است این شکل را «حماری» لقب داده اند و در وجه آن گفته شد که اگر حماری در طرف یکی از اضلاع آن باشد و دسته علفی در آن طرف دیگر همان ضلع بگذارند هیچگاه حمار، برای رسیدن به علف از سیر در مسافت این ضلع عدول نمیکند و مسیر آن دو ضلع دیگر را نمی پیماید. انسان راهی نزدیک تر از خود برای رسیدن به مقامات معنوی ندارد. چرا از راه دریا صحرا ، آسمان و زمین در جست و جوی حق باشد؟ چرا من عرف نفسه فقد عرف ربه را ملاک کار خود قرار ندهد؟ خود که عجیب ترین کتاب الهی است ، چرا از خود شروع نکند ، کتاب وجود خود را فهمیده ورق نزند و کلمات وجودی خود را درست نخواند و به اسرار این کلمات دست نیابد؟ حق سبحانه و تعالی فرمود : اقْرَأْ کتابک کفی بِنَفْسِكَ الیومَ عَلَيْكَ حَسیبا غرض این که سرمایه‌ی کسب دارد باید از خود شروع کند. اگر قوه و استعداد کسب معارف در ما نباشد راهی به عالم خارج برای ما نخواهد بود و این انسان است که بر برّ و بحر مسلط است و به ادراک حقائق نایل می شود. حضرت ثامن الحجج على بن موسی الرضا فرموده است: قد علم أولوا الألباب أن ما هنالك لا يعلم إلا بما هيهنا. خردمندان می‌دانند که آن چه در آن جاست باید از اینجا دانسته شود. در سوره ی مبارکه ی واقعه تلاوت میکنید که ولَقَدْ عَلِمْتُمُ النشأة الأولى فلو لا تذکرُونَ .باید از همین جا که ظل آن جاست شروع کرد. و هر مقام وجود بیانگر مراتب فوق خود است که ظل آن هاست ؛ چنان که معرّف مادون خود است که عنوان علی نسبت بدان دارد و علت ، معرّف معلول است و معلول حاکی علتش. صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی، تا چون به عالم ذکر حکیم پیوست و با کلیات نوریه و حقائق مرسله اتحاد وجودی یافت با ازل و ابد یکی می شود ، که نسبت به این نشئه هم از گذشته خبر می دهد و هم از آینده. 📖ولایت تکوینی/ص۵۵ 👤ابوالفضائل علامه حسن زاده‌ی آملی                       توحیدِ صَمَدی قرآنی
هو خلق الله للحروب رجالا  و رجالا لقصعه و ثرید یعنی : خداوند گروهی را برای حمله با دشمن در میدان جنگ آفرید و گروهی را برای حمله به کاسه‌ی ترید نان و آبگوشت! از طینت خبر می‌دهد. 📖نامه ها برنامه ها 👤علامه حسن زاده آملی                         توحیدِ صَمَدی قرآنی
هو انسان موجودی ممتدّی به امتداد نظام هستی است مرتبت مادی آن به نام بدن مبدأ تكون او در تحت تدبیر متفرد به جبروت است؛ هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الأَرْحَامِ كَيْفَ يشاء و به هر اندازه ارکان مزاج بایسته تر و اعتدال مزاج شایسته تر و اندام آدمی موزون و آراسته تر و تندرستی آن دل خواسته تر بود قابلی قوی تر و شریف تر برای به فعلیت رسیدن کمال انسانی وی بود؛ چه این که بدن انسان و جميع قوا از طبع تا عقل وی وسائل پیشرفت و تور شکار اویند و انسان با حفظ وصف عنوانی انسان شکار او علوم معارف و درک حقائق است ، نگاهداشت حدّ این آلت شکار و وسیله ی نیل به کمال به نعمت بود دانش پزشکی و وجود دانشمند پزشک است. 📖طب و طبیب/ص۱۴ 👤علامه حسن زاده آملی                          توحیدِ صَمَدی قرآنی
هو اصل در بصیرت ديدن عالم غیب است اگر نفسانیّات و مادّیّات برنده شدند انسان بیچاره را از کارش باز می دارند و گاهی به جاهای ناشایست و نابایست منجر می شود ، و اگر غلبه با عقل باشد ، شخص سری به عالم غیب میزند و امور غیبی از قلم و زبان او صادر می شود که همه را به تعجب وا می دارد در حالی که تعجب ندارد ، زیرا که دیدن اصل است. تعجب در این است که چرا و چه شده نمی گیرند ، و الا بنای اصل چشم بر دیدن است ، آن کس که نمی بیند مانعی دارد و آفتی و آسیبی پیش آمده که نمی بیند. اصل بصیرت مثل بصر ، در دیدن است پس اگر بصیرت نمی بیند چشم را غبار و بیماری و رمد گرفته است. 📖دروس شرح اشارات و تنبیهات/نمط دهم/ص۸۱ 👤استاد علامه حسن زاده آملی                        توحیدِ صَمَدی قرآنی
هو شب ۲۳ رمضان ، نیمی از شب که گذشت با وضوء و رو به قبله ، سر بر سجده گذاشته و ۲۲۵ بار بگویید: «یا طُهرُ یا طاهِرُ یا طَهورُ یا طَیهورُ یا طَیهار» 📚هزار و یک نکته / نکته ۷۹۲ 👤علامه حسن زاده آملی                        توحیدِ صَمَدی قرآنی
هو ✍🏻..هرگاه در زمینه مسائل علمی ، مشکلی برایم پیش می‌آمد که از حل آن عاجز می‌ ماندم ، با پای پیاده از کهک به قم می‌رفتم و به کنار قبر حضرت فاطمه معصومه - سلام اللّه علیها - رفته ، از آن حضرت استمداد می‌نمودم. با این کار، مسأله و مشکل من حل می‌ شد و سپس به روستای کهک باز می‌گشتم. 👤صدرالمتألهین ملاصدرا شیرازی 📖اتحاد عاقل به معقول، استاد علامه حسن زاده آملی @TohideSamadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيم كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِين
هو ما انسانیم و جز خودسازی وظیفه ی دیگری نداریم .تمامی اعمال و نیات ما باید به گونه ایی باشد که ما را بدین مقصود هدایت کند به تعبیر بزرگان دینمان معرفت فکری بدون معرفت شهودی ثمره ایی جز افزودن حجاب بر حجاب ندارد .تعلیم فنون , قرین شهود حقایق نخواهد شد مگر به تزکیه ی باطن و تهذیب اخلاق. زیرا اساسا تا انسان پاک و پاکیزه و مستولی بر بدنش نشود قادر بر معرفت نفس نخواهد شد. 📚شرح مراتب طهارت _ جلد دوم /ص ۴۹ استاد صمدی آملی @Tohidesamadi
هو آن کس که تعلق دارد تا از تعلقات دست نکشد و توحد پيدا نکند به حقايق و شهود آنها راه نمی يابد. 📖شرح فصوص الحکم قیصری/صفحه 144 👤استاد علامه حسن زاده ی آملی @TohideSamadi
هو بکاء و گریه ، چه از باب خشیّت الهی و چه بر مصیبت اباعبدالله و مصائب أم‌ّالمَصائب زینب کبری (س) و اهل‌بیت امام حسین (ع) ، مفاتیحِ اَبواب غیبی نظام هستی است. اشک و آه و سوز و گداز، مفاتیح قلوبِ قفل شده است که به واسطه‌‌ی آن‌ها ، دل‌ها مفتوح می‌گردند و حقایق ملکوت عالم در منظر قلوبِ صاحبان بُکاء ، مشهود واقع می‌شود. محرم ۱۴۰۲/جلسه۱۶ استاد صمدی آملی توحیدِ صَمَدی قرآنی
هو ✍..ما باید خودسازی را در راس سائر امور قرار دهیم. این همه انزال کتب، ارسال رسل، مسجد، محراب منبر مدرسه حوزه دانشگاه، گفت و شنود، قلم و تعلیم و تعلم، مقدمات هستند و اصل ذوالمقدمه است؛ و آن هم این است که انسان درست خودش را بسازد. فوق همه‌ی کارها همین است که انسان خودش را درست بسازد و دانستن، تنها همین دانستن مفهومی نیست. دانستن مفهومی موجب ارتقای وجودی و اعتلای روحی انسان نمی گردد و انسان از آن چندان بهره ای نمی گیرد و به مقام شامخ ولایت تکوینی نمی رسد. باید خود آن حقائق نوری که معانی اسما هستند در انسان پیاده شوند. در مفاهیم کلمات و لغات ممکن است کسی که تا اندازه ای به علم صرف آگاهی داشته باشد و بتواند کلمات را به اصل و ریشه ی شان ارجاع دهد، به کتاب لغت مراجعه کند و معانی و مفاهیم آنها را تحصیل کند و بفهمد که رحیم یعنی چه و رحمن به چه معناست و مفهوم علیم و عالم چیست. با داشتن یک کتاب منتهى الأرب في لغة العرب مثلاً می تواند مفاهیم یک دوره ی کامل کلمات مفرده ی لغات عرب را بیاموزد و به معنای رحیم و عطوف آگاهی بیابد و از ادراک مفاهیم آنها لذت ببرد؛ اما در وقت عمل و هنگام حادثه مثل پلنگ درنده بر ابنای نوعش حمله میکند و می خواهد شکم ها بدرد و آدمها بکشد. چنین شخصی در حقیقت حیوان مفترس است؛ همان پلنگ است نه آدم. به فرموده ی امیرالمؤمنین علیه‌السلام: " فالصورة صورة إنسان والقلب قلب حيوان ". 📖ولایت تکوینی /ص۱۵ استاد علامه حسن‌زاده‌ی آملی توحیدِ صَمَدی قرآنی