تشکیل حکومت
قوانین اسلام همه مسائل مورد نیاز انسان را در بر می گیرد، لیکن این مجموعه قوانین، به تنهایی برای اصلاح جامعه کافی نیست وبرای اینکه به صلاح و سعادت بشر منجر شود، نا گزیر به قوه مجریه احتیاج دارد، به همین جهت خدای تعالی در کنار فرستادن قوانین، زمینه ایجاد حکومت و اداره آن نیز فراهم کرده است.
اساساهر مکتبی برای اجرا در آوردن قوانین و مقررات خود در جامعه انسانی نیاز به تشکیلاتی دارد به یقین آن تشکیلاتی که می تواند عهده دار چنین امری باشد حکومت است.پس هر مکتبی نیاز به تاسیس و تشکیل حکومت دارد. اگر اسلام به مسئله تشکیل حکومت توجه نمی کرد، نمی توانست دین کاملی باشد، به همین جهت، در کنار قوانینی که برای اصلاح جامعه وضع کرده ، قوه مجریه ای را نیز معین و احکام و شرایط آن را بیان کرده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سیزده سال در مکه با صبر و بردباری و صف نا پذیری به تبلیغ اسلام و دعوت مردم پرداخت، اما هیچ گونه زمینه ای برای بر پایی حکومت اسلامی در آنجا ندید؛ زیرا مشرکان قریش تا آخرین لحظه بر کفر و شرک خود باقی ماندند وبا اسلام مبارزه کردند.ازاین رو، آن حضرت به دستور خدای تعالی، ناگزیر از مکه به مدینه هجرت کرد ودر آنجا حکومت تاسیس کرد.
بدیهی است که اسلام تنها به سر زمینی خاص وانسان هایی معیّن اختصاص ندارد، بلکه رحمتی است بر همه جهانیان.بدین جهت نا گزیر برای تحقق این امر می یابد حکومت حق بر پاگردد، باطل نابود، ستم دفع و انسانیت سامان داده شود ، تعاون و همکاری در میان مردم گسترش یابد و همه قوانینی مه موجب تسلط برخی از انسان ها بر برخی دیگر می شود محوونابود گردد فساد از روی زمین بر چیده شود.
کارها و اقدامات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از استقرار در مدینه نشان دهنده بر پایی و تاسیس حکومت توسط آن حضرت است، چراکه در همان آغاز ورود به مدینه، به ساختن مسجد ، انعقاد قرار داد بین مسلمانان، عقد اخوت و برادری بین توی و خزرج ومهاجران ، تسبیت و تکمیل قرار داد بین مسلمانان مدینه و یهودیان و... مبادرت ورزید.
آشکارا ترین دلیلی که سابت می کند آن حضرت در مدینه حکومتی متناسب با اوضاع و شرایط آن زمان به وجود آورد، این است که هر گاه برای نبرد با دشمنان از مدینه خارج می شد به جای خود فردی را برای اقامه نماز و جلوگیری از هرج و مرج منصوب می کرد.این امر به خوبی بیانگر اهمیتی است که پیامبر اسلام به حکومت می داد؛ اگر غیر از این بود، چه لزومی داشت که مقید به تعیین فردی به عنوان جانشین در غیاب خود باشد؟ بی شک آن حضرت به وجود حاکم و دستگاه مجریه می اندیشید و بدان توجه داشته است.
#مهسابومری
#من_محمد_را_دوست_دارم