400 جمله از رهبر انقلاب درباره «سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی»
👇# قسمت_اول
📌 امپراتوری خبری صهیونیسم در همهی دنیا سعی کردند سردار بزرگوار عزیز ما را متّهم کنند به تروریست؛ خدای متعال صفحه را درست بعکس آنچه که آنها میخواستند ترتیب داد ۲۷/۱۰/۹۸
📌 با رفتن او به حول و قوّهی الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهد شد. ۹۸/۱۰/۱۳
📌 این شهادت بزرگ یکی از آیات قدرت الهی است. ۹۸/۱۰/۲۷
📌حادثهی یومالله تشییع جنازهی شهید و حادثهی یومالله در هم کوبیدن پایگاه آمریکایی از ذهن این مردم نخواهد رفت و روزبهروز انشاءالله زندهتر خواهد شد. ۹۸/۱۰/۲۷
📌روزی که دهها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگترین بدرقهی جهان را شکل دادند، یکی از ایّامالله است. ۹۸/۱۰/۲۷
📌مردم قدر سردار شهید قاسم سلیمانی را دانستند و این ناشی از اخلاص است. یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت. ۹۸/۱۰/۱۳
📌قیامتی به پا کرد. معنویّت او، شهادت او را این جور برجسته کرد. ۹۸/۱۰/۱۸
📌شهادت او، زنده بودن انقلاب در کشور ما را به رخ همهی دنیا کشید. ۹۸/۱۰/۱۸
📌شهید سلیمانی به هر دو حُسنیین رسید؛ هم پیروز شد هم به شهادت رسید؛ یعنی خدای متعال کِلتَا الحُسنَیَین را به این شهید عزیز داد. ۹۸/۱۱/۲۹
📌قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند. ۹۹/۹/۲۶
📌شهید سلیمانی، هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد. ۹۹/۹/۲۶
📌بنده قلباً و زباناً او را تحسین میکردم امّا امروز در مقابل آنچه او سرمنشأ آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد، در مقابل او من تعظیم میکنم. ۹۸/۱۰/۱۸
📌حاج قاسم از آنهایی است که شفاعت میکند. اردیبهشت ۱۳۸۴
📌فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامهی مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلختر خواهد کرد. ۹۸/۱۰/۱۳
📌خوشا بهحال حاج قاسم که به آرزویش رسید، او شوق شهادت داشت و برای آن اشک میریخت و داغدار رفقای شهیدش بود. ۹۸/۱۰/۱۳
📌سردار شهید عزیز را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسهی درسآموز نگاه کنیم. ۹۸/۱۰/۲۷
📌من یاد شهید سلیمانی عزیزمان را هرگز فراموش نمیکنم. ۹۹/۹/۲۶
#حاج_قاسم | #قاسم_سلیمانی
✳️ ۲۵ سال کارش همین بود !
🔻 دکتر، سرش را پایین انداخت و گفت : متأسفم. ترکش به نخاع شما خورده و فلج شدهاید! چند روزی در بیمارستان ماندم. بعد از آن، خانوادهام آمدند و مرا بردند.
🔸 اوایل فروردین زنگ خانه را زدند. همسرم رفت و در را باز کرد. صدای آشنایی به گوشم خورد. آمد توی اتاق. درست میدیدم؛ قاسم سلیمانی به دیدنم آمده بود. با دستهای گرمش مرا به آغوش کشید و چندبار بوسید. با آن همه مشغله چند ساعت با هم گپ زدیم. بعد به همسرم گفت: تصمیم گرفتهام اول هر سال بیایم و به ناصر خدمت کنم.
🔺 دقیقا ۲۵ سال این کارش بود. اول هر سال به کرمان میآمد، سری به پدر و مادرش میزد و بعد از دو سه روز میآمد و پرستارم میشد، غذا درست میکرد و حمامم میبرد. هم خوشحال بودم که فرماندهام کنارم هست؛ هم ناراحت که برایش مزاحمت درست کردهام. خدا خیرش دهد!
📢 راوی : جانباز شهید ناصر توبهایها
📚 برگرفته از کتاب #سیمای_سلیمانی
📖 صفحات ۳۲ و ۳۳
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#⃣ #جان_فدا #قاسم_سلیمانی
🔹سیره صالحین