eitaa logo
🇵🇸 طلاب شهید 🇮🇷
1.5هزار دنبال‌کننده
439 عکس
293 ویدیو
5 فایل
🌷اینجا؟زندگینامه‌و‌خاطرات‌شهدای‌طلبه🌷 ➕ 📢 اخبار داغ #مقاومت @taamol_jz 👤 ⭕️ تبادل: @ad_tab_fadak 💌 ارتباط ناشناس با ما: daigo.ir/secret/330684877
مشاهده در ایتا
دانلود
🇵🇸 طلاب شهید 🇮🇷
٢.🥀 #معرفی طلبـــﮧ‌شـﮩـيد، سـرباز #امام_زمان 🔸 حامد سروی 🔹 روستای سروکلای شهرستان جویبار 🔸 1365-13
📝فرازهایی از وصیت نامه شهید سروی خدایا ! تو شاهد باش که من بنده ی گنه کار، این راه را آگاهانه و با چشم بصیرت پیدا کردم و این راه را که همان راه انبیا و مرسلین و ائمه اطهار می باشد، انتخاب کردم… بخدا قسم، لذت و شیرینی شهادت حتی اگر تکه تکه شوم و بدنم پودر و متلاشی گردد، نزد من خوش تر است از بهترین لذت این دنیای فانی و بهترین افتخارم اینست که شهادت نصیبم گردد که در انتظارش هستم… ╔═🌷════✤═ @tollabe_shahid ➟ 🇮🇷طُـلّابِ شَـﮬ‌‌ـيد🇮🇷 ═✤════🌷═╝
۳.🥀 طلبـــﮧ‌شـﮩـيد، سـرباز 🔸 قربانعلی آقاخانی 🔸 ۱۳۴۷-۱۳۶۶ شمسی (۱۹ سال) 🔹 رزمنده دفاع مقدس خصوصیات شهید از زبان دوستش: در دوره نوجوانی بخاطر علاقه وافرش به علوم ديني، به حوزه علمیه خوی رفت تا وجودش را با یاد و آموزه های الهی تجلی بخشد.  او ورزشكاری فداكار، شجاع و دليربود.  با آغاز جنگ تحمیلی، تنها زمانیکه ۱۶ سال داشت راهی جبهه شد.بزرگترين آرزويش شهادت در راه خدا بود. رزمنده اي خستگي ناپذير بود که با شجاعت و به خوبی از عهده تمام کارها بر می آمد. دائم توصیه می کرد: «بايستي از انقلاب حسيني و ارزشهاي نظام مقدس دفاع کنیم و جانمان را در راه قرآن نثار كنیم. سرانجام در بيست و یکم فروردين ماه سال 1366 در عمليات كربلاي 5 در منطقه شلمچه بر اثر اصابت تركش خمپاره دشمن بعثي به فيض شهادت نايل شد. ╔═🌷════✤═ @tollabe_shahid ═✤════🌷═╝
🇵🇸 طلاب شهید 🇮🇷
٢.🥀 #معرفی طلبـــﮧ‌شـﮩـيد، سـرباز #امام_زمان 🔸 حامد سروی 🔹 روستای سروکلای شهرستان جویبار 🔸 1365-13
📝فرازهایی از وصیت نامه شهید سروی رفته ام به جبهه تا سلاح بر زمین افتاده برادرانم را بر دارم؛ برادرانی همدرس و هم لباس، چون داوودی ها و پسرعموی عزیزم عباس، نمی دانم در این راه، آیا شهادت نصیبم می شود تا در بهشت برین که وعده تخلف ناپذیر خداوند است، همنشین این عزیزان شوم… سخن و پیامم به امت حزب الله این است که به ندای امام عزیز، پیرجماران که پیام او مضمون و متن کلام خداست، اطاعت کنند و با جان و دل در راه او که همان راه حسین زهرا است، کوشا باشند… و ای برادرانم! در سنگر علم و جهاد، فعالانه بکوشید…" ╔═🌷════✤═ @tollabe_shahid ➟ 🇮🇷طُـلّابِ شَـﮬ‌‌ـيد🇮🇷 ═✤════🌷═╝
۴. 🥀 طلبـــﮧ‌شـﮩـيد، سـرباز 🔸 محمد هادی ذوالفقاری 🔹 تهران 🔸 ۱۳۶۷-۱۳۹۳ شمسی (۲۶ سال) 🔹 مدافع حرم او در روز شهادت امام هادی (ع) به دنیا آمد و عاشق و دلداده امام هادی (ع) بود. از خصوصیات بارز هادی کمک پنهانی به نیازمندان ایرانی و عراقی بود.درکناردوست صمیمی و استادش زنده یاد همسفرشهدا سید علیرضا مصطفوی انرژی‌اش را وقف بسیج و کار فرهنگی و هیئت کرده بود. پس از پرواز ناگهانی سید علیرضا در تابستان سال 88 تلاش نمود تا کتاب خاطرات سیدعلیرضا مصطفوی چاپ شود. او همه ی کارها را انجام می داد اما می گفت: راضی نیستم اسمی از من به میان آید." همیشه دائم الوضو بود.مداحی می کرد. اکثر اوقات ذکر سینه زنی هیئت را می گفت.اخلاص او زبانزد رفقا بود. هادی علاقه ی زیادی به شهید ابراهیم هادی داشت و همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت.ودر خصلت ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود." خانواده‌ هادی می گویند : هادی از همان کودکی روی پای خودش بود.حال و هوا و خواسته‌هایش مثل جوانان هم‌ سن و سالش نبود. دغدغه‌مندتر و جهادی‌تر از جوانان دیگر بود. محمدهادی سرانجام در روز ۲۶ بهمن سال ۱۳۹۳ در شهر امام هادی (ع) یعنی سامراء به شهادت رسید. ╔═🌷════✤═ @tollabe_shahid ═✤════🌷═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵. 🥀 طلبـــﮧ‌شـﮩـيد، سـرباز 🔸 مصطفی صدرزاده 🔹 خوزستان - شوشتر 🔸 ١٣۶۵-١٣٩۴ (٢٩ سال) 🔹 مدافع حرم↫فرمانده تیپ عمار و جانشین لشکر فاطمیون 🔸 طلبه دانشجو ▪️پدر مصطفی انسانی وارسته و پاسدار و جانباز دفاع مقدس و مادر مهربانش از سادات جلیله هستند. ▪️شهید مصطفی صدرزاده دوران نوجوانی و جوانی را در مسجد و هیئت های محل و همچنین بسیج و به دوره های نظامی و رزمی سپری کرد. ایشان طلبه حوزه علمیه و دانشجوی رشته ادیان و عرفان بود. او سعی بر این داشت که نوجوانان و جوانان گوشه و کنار شهریار را جذب مسجد و هیئت کند. ▪️با برپایی کلاس ها و اردو های جذّاب و کلاس های نظامی، جلسات و سخنرانی و… جوانان و نوجوانان زیادی را جذب می‌کرد. ▪️در سال ٨۶ ازدواج کرد و ثمره‌ی این ازدواج دختری به نام فاطمه و پسری به نام محمدعلی است. ▪️مصطفی صدرزاده در سال ۹۲ برای دفاع از حرم ائمه و حضرت زینب سلام‌الله‌علیها کاملاً داوطلبانه و با عنوان افغانستانی راهی سوریه شد و نام جهادی خود را سید ابراهیم انتخاب کرد. ▪️سر انجام در ظهر تاسوعا یعنی ۱ آبان ماه ۱۳۹۴ در حومه حلب سوریه به آرزوی دیرینه اش یعنی شهادت رسید و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت. ╔═🌷════✤═ @tollabe_shahid ➟ 🇮🇷طُـلّابِ شَـﮬ‌‌ـيد🇮🇷 ═✤════🌷═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
40.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نذر عباس علیه‌السّلام روز تاسوعا، سه سال و نیمش بود. من توی روضه نشسته بودم، بعد آقا مصطفی میره دم در موتور بهش میزنه. میان بهم میگن که مصطفی کشته شد... ╔═🌷════✤═ @tollabe_shahid ➟ 🇮🇷طُـلّابِ شَـﮬ‌‌ـيد🇮🇷 ═✤════🌷═╝
نقل شده علامه امینی رحمةالله‌علیه، شب‌های عاشورا صدقه کنار می‌گذاشتند برای امام زمان عجل‌الله‌فرجه و می‌گفتند قلب حضرت در فشاره 😔😭 ⬇️⬇️ https://www.leader.ir/fa/monies ⬆️⬆️ برای پرداخت صدقه‌ی شب ، روی این لینک بزنید. سایت دفتر رهبر انقلاب حفظه‌الله هست و شما به صورت آنلاین و با خیال راحت، میتونید صدقه‌تون رو پرداخت کنید. ╔═🌷════✤═ @tollabe_shahid ➟ 🇮🇷طُـلّابِ شَـﮬ‌‌ـيد🇮🇷 ═✤════🌷═╝
🏴⏰ امروز وقایع‌ لحظه‌ای روز عاشورا را با شما مرور خواهیم کرد. ▪️طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاه‌شماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاه‌شماری شمسی، ۲۱ مهر سال ۵۹ هجری شمسی می شود. ▪️تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرف‌های مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند. ▪️در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف می تواند داشته باشد) استخراج شده و روایات مقتل نگارها با این ساعت‌ها تنظیم گردیده است. ⬅️ با ما همراه باشید و ما را به دوستانتان معرفی کنید👇🏻 @tollabe_shahid ➟ 🇮🇷طُـلّابِ شَـﮬ‌‌ـيد🇮🇷
⏰ ۴:۴۷ اذان صبح امام علیه‌السّلام بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری» طرف مقابل نیز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند. ┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄ @tollabe_shahid
⏰حدود ساعت ۵ امام حسین علیه‌السّلام دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق بکنند و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند. ┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄ @tollabe_shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏰۶:۰۶ طلوع آفتاب کمی بعد از طلوع آفتاب، امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام علیه‌السّلام نامه نوشته اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام علیه‌السّلام پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمی پذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِیَّ ابْنَ الدَّعِیِّ قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ: بَیْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام علیه‌السّلام حدوداً نیم ساعت طول کشیده است. ┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄ @tollabe_shahid
⏰حدود ساعت ٧ بعد از سخنرانی امام علیه‌السّلام چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای) کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند. بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند. ┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄ @tollabe_shahid
⏰حدود ساعت ٨ روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام علیه‌السّلام رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله بن زیاد شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمی دانیم . تعداد کشتگان تیر اندازی. با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شده است.) ┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄ @tollabe_shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏰حدود ساعت ٩ بعد از تیراندازی ،«یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین علیه‌السّلام نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد. بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین علیه‌السّلام حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام‌ حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را ۵۰ نفر و این شهر آشوب ۳۸ نفر ذکر کرده است. اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام حمله کنند زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند. ┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄ @tollabe_shahid
⏰حدود ساعت ١٠ بعد از این حملات، امام‌ علیه‌السّلام دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده‌اند نگذارند کسی از بنی‌هاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. ‌بعضی «در مقابل نگاه امام‌ علیه‌السّلام» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می‌توانستم وصیت‌های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین علیه‌السّلام را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است». یک بار هفت نفر از اصحاب امام‌ علیه‌السّلام در محاصره واقع شدند، حضرت عباس علیه‌السّلام محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد. ┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄ @tollabe_shahid
⏰ ساعت ١١:۵٠ اذان ظهر حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشته‌اند امام علیه‌السّلام خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی‌شود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر می‌کنی نماز شما قبول می‌شود و نماز پسر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله قبول نمی‌شود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام علیه‌السّلام از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می‌گذارم.» امام‌ علیه‌السّلام نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام‌ علیه‌السّلام اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟» امام علیه‌السّلام فرمود: آری؛ تو پیشاپیش من به بهشت خواهی رفت... ┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄ @tollabe_shahid
⏰حدود ساعت ١٢ ۳۰ نفر از اصحاب امام علیه‌السّلام تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین علیهماالسّلام بود. البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانه‌ای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام علیه‌السّلام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.» ┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄ @tollabe_shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏰حدود ساعت ١٣ عاقبت امام حسین علیه‌السّلام و حضرت عباس علیه‌السّلام تنها ماندند. علمدار، اجازه میدان خواست اما امام علیه‌السّلام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس علیه‌السّلام، در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله علیه‌السّلام سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام علیه‌السّلام از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.» ┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄ @tollabe_shahid
⏰حدود ساعت ١۴ امام علیه‌السّلام به طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند... وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد. امام علیه‌السّلام میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ده نفر به مقابله امام حسین علیه‌السّلام آمدند. در مقاتل نوشته اند زمانی که امام علیه‌السّلام در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمی‌کرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن علیهماالسّلام دوید و به طرف مقتل امام علیه‌السّلام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام علیه‌السّلام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!» ┄┅═══••✾▪️✾••═══┅┄ @tollabe_shahid
زیارت ناحیه مقدسه.pdf
6.39M
⚫️ پی دی اف زیارت ناحیه مقدسه عاشقان سیدالشهداء علیه‌السّلام 👇🏻 •● @tollabe_shahid ●•