به میزبانی حسین.pdf
593.4K
📖 کتابچه | به میزبانی حسین علیه السلام
نکات و مهارتهایی برای یک زیارت خانوادگی در اربعین
🔸 این روزها خیلیها در تب و تاب رفتن به زیارت اربعین هستند. اگر شما به همراه خانواده و کودکان عازم این زیارت هستید، نکات مهمی برای پیادهروی و پیشنهادهای فرهنگی این کتابچه را از دست ندهید!
🖌 محتوای این کتابچه بر اساس تجارب جمعی از مادران مخاطب رسانه «ریحانه»، گردآوری شده است.
📌 از پیوند زیر دانلود کنید:
🔗 https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/43645/mizbanihossein.pdf
@tollabolkarimeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️علامه #حسنزادهآملی رضوان الله علیه
🍃 محاسبه و مراقبه نفس
@tollabolkarimeh
عاشوراپژوهی استاد حسینزاده.pdf
1.29M
✳️ فایل Pdf کتاب عاشورا پژوهی
🖌 نویسنده: حجت الاسلام و المسلمین استاد محمد حسینزاده یزدی، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
📝 انتشارات نشر معارف
@tollabolkarimeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 توصیههای اربعینی یکی از طلاب در مسیر نجف به کربلا
@tollabolkarimeh
🔔 زمان انتخاب واحد سال تحصیلی جدید طلاب سطوح عالی اعلام شد
◻️معاونت سطوح عالی حوزه های علمیه طی اطلاعیه ای اعلام کرد: انتخاب واحد سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم (طلاب رشته های فقهی و اصولی) در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ از تاریخ ۱۴۰۱/۰۶/۱۶ لغایت ۱۴۰۱/۰۶/۲۴ انجام خواهد شد.
◻️ زمان اعلام شده جهت انتخاب واحد مرحله اول بوده و نسبت به تمدید زمان ثبتنام و همچنین حذف و اضافه و انتخاب واحد رشته های غیرفقهی و اصولی متعاقباً اطلاع رسانی خواهد شد.
@tollabolkarimeh
🚩 اعزام بیش از ۳ هزار مبلغ به مواکب مرزی
🔻 مسئول اداره راهبری عملیات اداره کل امور مبلغین سازمان تبلیغات اسلامی از اعزام ۳هزار مبلغ به موکب های مناطق مرزی خبر داد.
مبلغین در دوره حضور خود فعالیتهای متنوعی اعم از «تبلیغ چهره به چهره، سخنرانی، اقامه نمازجماعت، گفتگو با کودکان و مشاوره» انجام خواهند داد.
@tollabolkarimeh
راز شگفت انگیز پیاده شدن شیخ عباس قمی از اتوبوس
💎 آیه: عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ بقره/216
💎 چه بسا شما از چیزی کراهت داشته باشید درحالیکه خیر شما در آن است.
🔹 آینه: حکایت؛ امام خمینی(ره) در خاطرهای از سفر خود با مرحوم حاج شیخ عباس قمی چنین بیان میکند: بیابان سوزان و بیانتها در چشمهایمان رنگ میباخت و به کبودى میگرایید و از دور هم، چیزى دیده نمیشد. ناگاه ماشین ما که از مشهد عازم تهران بود از حرکت، ایستاد. راننده که مردى بلند و سیاهچرده بود باعجله پایین آمد و بعد از آنکه ماشین را براندازى کرد خیلى زود عصبانى و ناراحت به داخل ماشین برگشت و گفت: بله پنچر شد و آنگاه به صندلى ما که در وسطهای ماشین بود، آمد. به من چون سید بودم حرفى نزد؛ ولى رو کرد به حاج شیخ عباس قمى و گفت: اگر میدانستم تو را اصلاً سوار نمیکردم، نحسى قدم تو بود که ماشین ما را در وسط بیابان خشک و برهوت معطل گذاشت! یا الله برو پایین و دیگر هم حق ندارى سوار این ماشین بشوى.
مرحوم شیخ عباس بدون اینکه کوچکترین اعتراضى کند و حرفى بزند، بلند شد و وسایلش را برداشت و از ماشین پیاده شد. من هم بلند شدم که با او پیاده شوم اما او مانع شد؛ ولى من با اصرار پیاده شدم که او را تنها نگذارم اما او قبول نمیکرد که با او باشم، هر چه من پافشارى میکردم، او نهى میکرد، دست آخر گفت فلانى راضى نیستم تو اینجا بمانى. وقتى این حرف را از او شنیدم، دیدم که اگر بمانم بیشتر او را ناراحت میکنم تا خوشحال کرده باشم، برخلاف میلم از او خداحافظى کرده و سوار ماشین شدم.
بعد از مدتى که او را دیدم جریان آن روز را از او پرسیدم، گفت: وقتى شما رفتید خیلى براى ماشین معطل شدم، براى هر ماشینى دست بلند میکردم نگه نمیداشت تا اینکه یک کامیونى نگه داشت. وقتى سوار شدم، قدرى که با هم صحبت کردیم متوجه شدم که او ارمنى است و مسیرش همدان است؛ از قضا من هم میخواستم به همدان بروم، چون مدتها بود که دنبال یک سرى مطالب میگشتم و در جایی نیافته بودم؛ فقط میدانستم که در کتابخانه مرحوم آخوند همدانى در همدان میتوانم آنها را به دست آورم. راننده آدم خوب و اهل حالى بود، من هم از فرصت استفاده کردم و احادیثى که از حفظ داشتم درباره احکام نورانى اسلام، حقانیت دین مبین اسلام، مذهب تشیع و ... برایش گفتم. وقتى او را مشتاق و علاقهمند دیدم، بیشتر برایش خواندم. سعى میکردم مطالب و احادیثى بگویم که ضمیر و وجدان زنده و بیدار او را بیشتر زنده و شاداب کنم تا اینکه به نزدیکیهای همدان رسیدیم، نگاهم که به صورت راننده افتاد دیدم قطرات اشک از چشمانش سرازیر است و گریه میکند، حال او را که دیدم دیگر حرفى نزدم، سکوتى عمیق مدتى بر ما حکمفرما شد، هنوز چند لحظهای نگذشته بود که او آن سکوت سنگین را شکست و با همان چشم اشکآلود گفت: اینطور که تو میگویی و من از حرفهایت برداشت کردم، اسلام دین حق و جاودانى است و من تا به حال در اشتباه بودم. شاهد باش من همین الآن پیش تو مسلمان میشوم و به خانه که رفتم تمام خانواده و فامیلهایی که از من حرفشنوی دارند مسلمان میکنم .
بعد هم به کمک من گفت: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولى الله .1
1. با اقتباس و ویراست از کتاب عاقبت بخیران عالم
#آیه_ها_و_آینه_ها
@tollabolkarimeh
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ
ماجرای جالب
دست دادن یک زن مسیحی
با امام موسی صدر
@tollabolkarimeh
🔺حرکت شیعیان منطقه الشبکة از بیابان به سمت نجف
▫️در بیابان گر به شوقِ کعبه خواهی زد قدم
▫️سرزنشها گر کُنَد خارِ مُغیلان غم مخور
#اربعین
@tollabolkarimeh