چیزهای خوب این دنیا بی پایان است همه کاری که باید انجام دهی این است که به خودت جرات کشف کردن آن ها را بدهی و روزت را با یک لبخند شروع کنی! #صبح_بخیر 🌼 @tollabolkarimeh

احیای حق سوییچ را چرخاندم و استارت زدم تا ماشین روشن شود. موتور ماشین کمی نامیزان کار می‌کرد. منتظر ماندم تا گرم شود. اهرم آب‌پاش برف پاکن را فشار دادم. با حرکت رفت و برگشت نیم‌دایره‌ایَش شیشه‌ی جلویی ماشین را جلا می‌دهد. فلش مموری را وصل کردم. عادت دارم مسیرم را با هم‌نوایی دعای عهد طی کنم. از کوچه‌های کنار مادی عبور کردم. عقربه‌ی سرعت سنج متغیر بین سی و چهل در حرکت بودند... ناگهان ماشین شاسی بلند مشکی با سرعت از فرعی به اصلی پیچید. پا روی ترمز گذاشتم. صدای وحشتناکی توی گوشم پیچید. دردی در قفسه‌ی سینه‌ام احساس کردم. نفسم به شماره افتاد. شیشه را پایین کشیدم. چشم تو چشم راننده‌ی شاسی بلند شدم. با نطقِ نقل و نباتِ «ضعیفه‌ی ... با اون گاریِ...» مستفیض شدم. بی‌اعتنا به خطاکار بودنش پا روی گاز گذاشت و از معرکه فرار کرد. هنوز به‌هوش نبودم. نیاز به ریکاوری داشتم. اهالی محل جویای احوالم شدند. یکیشان پلاک راننده خاطی را برداشته بود. یکی با پلیس تماس گرفت... با راهنمایی پلیس برای اعاده‌ی حیثیت و احیای حقم به دادگاه مراجعه کردم. روز حسابرسی رسید. هزینه‌ی دادرسی و خسارت ماشین به پایش نوشته شد. حرف‌هایی توی دلم مانده بود که باید می‌زدم. من ضعیفه نیستم. من یک زن قوی‌ام و از زنانگی‌ام دفاع می‌کنم. چادرم مدال افتخاری بر سر من است. الگوی من زنانی هستند که در عالَم، تاریخ‌ساز شدند. من زنی هستم که چند مدتی‌ست هم مادری می‌کند و هم پدری. گله‌ای از بیماری همسرم پیش خدا نبردم و خدمت به او را جهاد می‌دانم. از ماندن در صف طولانی نان و خرید مایحتاج زندگی باکی ندارم. از اینکه به جای همسرم، فرزندانم را به مدرسه برسانم، شکوه‌ای ندارم. مردانگی به صدا در گلو انداختن و توهین به دیگران نیست. انسانیت به ماشین شاسی بلند و کفش چرم چند میلیونی، به شلوار جین پاره‌پاره و یقه‌ی باز و زیر ابرو برداشتن نیست. اگر ساعتها و روزها توی راهروهای این دادگاه دنبال شکایت دویدم، فقط بخاطر این حرف بود که خیلی از زن‌ها از توی به اصطلاح مرد، مردترند! ✍🏻 میم #طلبه_نوشت @tollabolkarimeh

طبیعت نظم دارد و قرن‌ها و هزاره‌هاست که طبق برنامه‌ی گام‌به‌گام خود پیش می‌رود. خورشید همیشه از شرق طلوع می‌کند و روز و شب به صورت متوالی پس از هم می‌آیند. فصل‌ها نظم خود را دارند و هرگز ندیده‌ایم بعد از زمستان، پاییز تجربه شود! ما نیز بخشی از این طبیعت نظام‌مند هستیم. عمر ما قابل تقسیم به دهه‌ها، دهه‌ها به سال‌ها، سال‌ها به ماه‌ها و به همین ترتیب، هفته‌ها و روزهاست. چرا نتوانیم مانند طبیعت کارهای خود را در زمان مناسب انجام دهیم و دستاوردهای خود را کسب کنیم؟! اگر باور داشته باشید که بذر تحولات بزرگ زندگی، تغییرات کوچک است، این دگرگونی در نظرتان غیرممکن نخواهد بود. اگر شما از افرادی هستید که به درستی نمی‌دانید روزها، هفته‌ها و ماه‌های زندگی‌تان چطور مانند برق و باد می‌گذرند بی‌ آن‌ که دستاوردهای دلخواهتان را داشته باشید، بهتر است شما را با برنامه‌ریزی به روش بولت ژورنال (Bullet Journal) آشنا کنیم. @tollabolkarimeh

حالا بولت ژرونال چیست؟ بولت ژورنال یا جورنال یک دفتر برنامه‌ریزی نظام‌مند و کاملا شخصی است که کارها، اهداف و برنامه‌های ما را به شکلی خاص ، که توضیح خواهیم داد، در خود جای می‌دهد. معمولا برای یک سال انتخاب می‌شود و صفحات آن بین ماه‌ها، هفته‌ها و روزهای این سال تقسیم می‌شود. این دفتر متعلق به شخص شماست و بسته به اهداف و برنامه‌هایتان می‌تواند انعطاف داشته باشد. تنها نکته‌ای که مهم است، پای‌بندی به نظم و سروسامان صحیح این دفتر است. بولت ژونال باید درست مانند کتاب، فهرستی داشته باشد که شما را به صفحه‌ی مورد نظر راهنمایی کند. تقسیم بندی اصلی بولت ژورنال به ماه‌های سال است و می‌توانید آن ها را با شماره صفحه در فهرست نیز ذکر کنید. @tollabolkarimeh

#ادامه_دارد...

✅ آغاز پذیرش حوزه های علمیه خواهران در سال تحصیلی جدید 🔻مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران از بین خواهران علاقه مند به تحصیل در علوم دینی ثبت نام به عمل می‌آورد. 🔹 مهلت نام نویسی از 29 بهمن 1401 آغاز شده و تا پایان اردیبهشت 1402 ادامه دارد. 🔸علاقه‌مندان جهت ثبت نام می‌توانند به آدرس اینترنتی https://paziresh.whc.ir/ مراجعه کنند. #طلاب_خواهر #حوزه_های_علمیه_خواهران @tollabolkarimeh

هر صبح به لبهات بیاموز که بخندد... به قلبت بیاموز که با عشق بتپد... به احساست بیاموز که جز به سمت و سوی خوبی نرود و آنگاه به زندگی‌ بگو شروع تازه‌ات مبارک... روزتون بخیر و شادی🌼 @tollabolkarimeh

📣 بشتابید بشتابید!😍 ما اومدیم با یک مسابقه چالشی برای شما عزیزان! هر چیزی که با دیدن این عکس به ذهنتون می‌رسه در حداکثر 20 کلمه، به صورت جمله بنویسید و برای ما بفرستید. 📝 شرایط مسابقه : - حداکثر کلماتِ مجاز جمله با احتساب(از، به، که، در،..) بیست کلمه است. - هر کاربر فقط میتواند سه جمله بفرستد. - جملات تکراری و کپی پیست مورد ارزیابی قرار نمی‌گیرند. ⏳ مهلت ارسال جملات شما تا پنجشنبه ساعت ۲۲ است. ✅️ به یکی از بهترین جملات ، بعد بررسی و داوری بین شرکت کننده، جایزه 🎁 یک بسته اینترنت یک‌ماهه تعلق می‌گیرد. پس زود دست به کار بشید و برای ما جملات تون بفرستید. شاید شما برنده این چالش ما باشید 😉 آیدی جهت ارسال پیام 👇🏼 @fa_ghafari26 @tollabolkarimeh

※ چه تفاوتی بین ماه رجب و شعبان و رمضان با ماههای دیگر هست که ثانیه‌های این ماه، اینقدر باارزش و رشد دهنده هستند؟ ※ چه عاملی سبب این ارزش شده، و چگونه می‌توان از این عامل استفاده کرد و قدرت گرفت؟ ※ ویژه ماه شعبان #تلنگری #استاد_شجاعی @tollabolkarimeh

خـــودمـــانـیــم کــســـی جــــز شــما نـفــهـمــید حال مـا را! #السلام_علیک_یا_علی_بن_موسی_الرضا #چهارشنبه_های_امام_رضایی 💚 @tollabolkarimeh

" صبح تون امام رضایی! "

مصلحت خدا زن‌دایی تلفن را به سمتم می‌گیرد 《بیا سمیه جون خاله فاطمه‌ست؛ باتوکار داره》 باشنیدن نام خاله فاطمه باز تپش قلب به سراغم می آید. باز به شهر آمدم و اصرار های بی جایش شروع می شود. با اکراه گوشی را به دست می گیرم. به مبل تکیه می‌دهم و حرفهای تکراری، دکتر جدید... مرا پرت می‌کند به چند ماه پیش با برگه‌های آویزان روی دستم از اتاق پزشک خارج می‌شوم. علی نفسش را بلند بیرون می دهد. دستم را در دستانش محکم می فشارد 《 غصه نخور عزیزم! بدون بچم خوشبختیم. اگه خدا بخواد اینا همش حرف و حدیثه 》 غم تلمبار شده در سینه ام را قورت می‌دهم. نفس عمیقی می‌کشم.با خودم عهد می‌بندم دیگر علی را اذیت نکنم. لبخندی تلخ را نثار چشمان امیدوارش می کنم. با اَلو های پیاپی خاله از میان چشمان علی بیرون می پرم. دلم باز بی‌قرار می شود. یک جا باید پایان این حرف ها باشد. این بار حرفم را می‌زنم و خودم را رها می کنم. سینه‌ام را صاف می کنم 《 خاله جون میدونم دلسوزمید، دوستم دارید، دلتون میخواد برام یه کاری بکنید؛ اما من دیگه پیش هیچ دکتری نمیرم علی راضی نیست میگه اگه خدا بخواد میده》. تلفن را قطع می کنم. بغضم را فرو می دهم. باید صبور باشم. دلم را در میان دستان باب‌الحوائج قرار می‌دهم تا قراری باشد بر بی‌قراریش... ✍مریم نوری امامزاده‌ئی #طلبه_نوشت @tollabolkarimeh

📣 بشتابید بشتابید!😍 ما اومدیم با یک مسابقه چالشی برای شما عزیزان! هر چیزی که با دیدن این عکس به ذهنتون می‌رسه در حداکثر 20 کلمه، به صورت جمله بنویسید و برای ما بفرستید. 📝 شرایط مسابقه : - حداکثر کلماتِ مجاز جمله با احتساب(از، به، که، در،..) بیست کلمه است. - هر کاربر فقط میتواند سه جمله بفرستد. - جملات تکراری و کپی پیست مورد ارزیابی قرار نمی‌گیرند. ⏳ مهلت ارسال جملات شما تا پنجشنبه ساعت ۲۲ است. ✅️ به یکی از بهترین جملات ، بعد بررسی و داوری بین شرکت کننده، جایزه 🎁 یک بسته اینترنت یک‌ماهه تعلق می‌گیرد. پس زود دست به کار بشید و برای ما جملات تون بفرستید. شاید شما برنده این چالش ما باشید 😉 آیدی جهت ارسال پیام 👇🏼 @fa_ghafari26 @tollabolkarimeh

نسبت به داشته‌هات بی انصاف نباش! @tollabolkarimeh

در پست قبلی با یک کلیت از بولت ژورنال آشنا شدیم. اینکه یک دفتر برنامه ریزی است و باید فهرست داشته باشد. امروز با عنوان هایی که می‌توانید در فهرست بنویسید آشنا می‌شویم. 1- صفحه ماهنامه (آینده نگار) 2- کلید بولت ژورنال 3- روزنگار 4- شکر گذاری 5- کتابخانه 6- فیلم و سریال 7- ردیابی عادات 8- اهداف ماهانه و سالانه این فهرست می‌تواند بنا بر علایق و سلایق مختلف هر شخص متفاوت باشد. @tollabolkarimeh

صفحه آینده نگار چیست؟!! در شروع بولت سال جدید اولین صفحه دفترتون تقویم سال جدید بنویسید . 🍀.این صفحه نگاه کلی از سال رو به شما میدهد. 🍀. میتونید مناسبت های هر ماه را یادداشت کنید یا علامت بزنید‌. برای مثال شهادت های اهل بیت سیاه ولادت هاشون رنگ‌های شاد مثل سبز روز های تعطیل قرمز. و حتی میتونید تولدهای مهم خانواده و اطرافیانتون رو مشخص کنید با رنگ های شاد. 🍀‌میتونید زیر هر ماه عنوان مناسبها و تعطیلی هایی که وجود داره یاد داشت کنید . و ... 📷 نمونه ای از آینده نگار @tollabolkarimeh

#ادامه_دارد...

🎊 تولدت مبارک ای تولدِ دوباره‌ی زندگیم🎊 #مولودی #تولد_امام_حسین ع

#معرفی_کتاب کتاب «تو شهید نمی‌شوی» روایت‌هایی از زندگی شهید مدافع حرم، شهید محمودرضا بیضایی به قلم برادران احمدرضا بیضایی؛ این کتاب راوی فراز و فرودهای زندگانی ساده اما پربرکت شهیدی است که از خانه تا دانشگاه، از کودکی تا جوانی، از تبریز تا تهران و از تهران تا سوریه، به آرمان جهانی امام‌خمینی(ره) یعنی تشکیل حکومت جهانی اسلام می‌اندیشید، و همواره می‌گفت:«شیعه به دنیا آمده‌ایم تا موثر در تحقق ظهور باشیم». چیزی از زندگینامه شهید در این کتاب نیست، یعنی اینکه از اول بیاید و برای ما بنویسد که شهید در چنین روزی به دنیا آمد نه بلکه خاطرات گلچین شده‌ی شهید است که برادرش جمع‌آوری کرده‌ در کل کتاب خوبی است که خلوص این شهید بزرگوار را نشان می‌دهد . نویسنده: احمدرضا بیضایی انتشارات:راهیار @tollabolkarimeh