CamScanner ۰۶-۱۷-۲۰۲۳ ۰۹.۰۰ (1).pdf
884.1K
📌نمونه سوال نحو متوسط۲
#نحومتوسط
#نمونه_سوال
۲۷خرداد۱۴۰۲
˹@tollabolkarimeh˼
نمونه سوال منطق۱.pdf
1.28M
📌آشنایی با نحوه سوالات امتحانی جامعة الزهراء سلام الله علیها
منطق ۱ و ۲ و ۳
به صورت پرسش و پاسخ
#نمونه_سوال
#منطق ۱،۲،۳
˹@tollabolkarimeh˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻حجاب 120 سال پیش انگلیسیهارو ببینید.
اینها افرادی هستن که برای اولین بار دوربین فلیمبرداری را در سال 1901 در منچسترانگلیس مشاهده میکنند.
📌 به حجاب خانمها دقت کنید! و ببینید چطور بعد ۱۲۰ سال بنیان خانواده در انگلیس از هم پاشیده شده است.
یک روز حجابشون عقب رفت.
یک روز حجابشون کنار رفت.
یک روز لباسهاشون کوتاه شد.
پله پله بهجایی رسیدن که دیگه بحث پوشش دیگه مطرح نیست، کار به ازدواج همجنسها و ازدواج انسان با حیوانات رسیده. انتها نداره این موضوع، اگر این مسیر ادامه پیدا کنه، کانون خانواده در غرب نابود میشه و خود تمدن غرب از بین میره.
مسیر اشتباه غرب رو نباید تکرار کرد...!
✍🏻حسین دارابی
˹@tollabolkarimeh˼
💌 #طلبه_نوشت
پای در کوچه می گذارم ،سکوتی کوچه را فرا گرفته است ،از آن می ترسم .
بچه های دیروز بزرگ شده اند ،اما دیگر کوچه مانند قبل پر از بچه های قد و نیم قد نیست ،فقط تعداد انگشت شماری در انتهای کوچه دور هم جمع شده اند و سرهایشان توی گوشی است و با یکدیگر صحبت نمیکنند ،که مبادا حواسشان پرت شود و بازی را باخت دهند.
کاش میشد برگشت به آن زمان...
عصر ها که میشد ،کوچه پر از بچه های قد و نیم قد بود ،گروه گروه دور هم جمع میشدند و بازی مورد علاقه خود را انجام میدادند .
گروهی از پسران مشغول فوتبال بازی کردن بودند و هر از چند گاهی به جان هم می افتادند و بخاطر خطایی که انجام داده بودند دعوایی سر میدادند که کسی جرات نزدیک شدن به آنها را نداشت .
گروهی از دختران در پیاده رو ، روفرشی کوچکی پهن کرده بودند و با عروسک ها و اسباب بازی هایشان مشغول خاله بازی بودند و حتی گاهی به مهمانی یکدیگر میرفتند و با چایی های آبکی از هم پذیرایی میکردند.
برخی با گچ هایی که کنار کوچه افتاده بود جدول میکشیدند و مشغول لی لی میشدند و بقیه هم در دل خدا خدا میکردند تا زودتر بسوزد و نوبت خودشان شود .
اما بعضی سوار بر دوچرخه های خود بودند و کوچه را بارها و بارها از ابتدا تا انتها می رفتند و احساس برتری نسبت به دیگران داشتندو خود را هر از چند گاهی از روی دوچرخه بلند میکردند تا توجه بقیه به آنها جلب شود.
به قدری سروصدا زیاد بود که گاهی چند تا از همسایه ها سرشان را از پنجره بیرون می آوردند و داد می زند:«آهاااااای ،چه خبرتونه؟؟؟؟دو دقیقه میخوایم استراحت کنیماااا،یا ساکت باشین یا برین خونه هاتون وگرنه به پدرو مادرتون میگم.»
چند لحظهای نفس ها در سینه هایشان حبس میشد ،اما چند ثانیه بعد ،انگار نه انگار که کسی با آنها دعوا کرده است.......
✍🏻 امینی نسب
˹@tollabolkarimeh˼
نماز دهه اول ماه ذی الحجه
˹@tollabolkarimeh˼
جزوه نموداری منطق۱(ازدرس۱٠تا۱۵).pdf
951.9K
📌جزوه نموداری و رنگی منطق ۱ از درس ۱۰ تا ۱۵
قابل استفاده برای همه کتاب های منطقی
#جزوه
#منطق
˹@tollabolkarimeh˼
جزوه نموداری منطق۱(ازدرس۷تا۹).pdf
1.13M
📌جزوه نموداری و رنگی منطق ۱ از درس ۷ تا ۹
قابل استفاده برای همه کتاب های منطقی
#جزوه
#منطق
˹@tollabolkarimeh˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت پیغمبر اکرم وسطِ خطبه عقد
چقدر فاطمهٔ من به علی می آید ❤✨
سالروز ازدواج آسمانی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام و روز ازدواج تبریک و تهنیت باد.
_روز ِ؏ـشـقبـچھشیعہـهامـبارک❤✨
#استوری
˹@tollabolkarimeh˼
💌 #طلبه_نوشت
وقتی آمدند خواستگاری از تیپ و قیافه اش خنده ام گرفت. یک شلوار سورمه ای رنگ با یک لباس آبی!همین قدر ساده.
من و خواهرم توی آشپزخانه مهمان هارا دید میزدیم خواهرم آنکه کت و شلوار پوشیده بود را نشان داد و گفت:" زینب نگاه کن چه تیپی زده!" بعد که از مادرم شنید انکه فکر می کرده داماد است برادر داماد است سرش را به نشانه تاسف تکان داد و گفت:" از خواستگارم شانس نیاوردی"
من اما آن شب یک طور دیگر بودم اصلا لباس هایش برایم مهم نبود و وقتی باهم برای صحبت به اتاق رفتیم انگار محو صحبت هایش شده بودم. آرام و سر به زیر صحبت میکرد و گاهی با لبخند هایش شیداترم میکرد. همه چیز خوب پیش می رفت اما سرو سنگینی و رسمی صحبت کردنش خوره به جانم انداخته بود که نکند در زندگی هم همین طور باشد. سه شنبه شبی نماز امام زمان خواندم و متوسل شدم گفتم:" همه چیزش خوب است برای من خوب ترش کن".
هیچ وقت یادم نمی رود بعداز خطبه عقد آرام دستم را گرفت و فشرد زیر گوشم خواند:" دلبرم نام قشنگش زینب است و دلربا
چادری و قد بلند و چش قشنگ و با حیا" نگاهم کرد و چشمکی هم ضمیمه شعر کرد. خنده ام گرفت و قلبم آرام شد. محسن قبل از خطبه عقد و محسن بعداز خطبه زمین تا آسمان فرق کرده بود.
✍🏻نرجس خرمی
˹@tollabolkarimeh˼
CamScanner ۲۰۲۳-۰۶-۲۰ ۱۰.۴۹.pdf
5.62M
📌خلاصه ی دستنویس ادیان
#جزوه
#ادیان
˹@tollabolkarimeh˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📳 میگن اسلام مال عرباست!
از بزرگان ایرانی بگو...
˹@tollabolkarimeh˼
1_1411397558.pdf
481.4K
#نمونه_سوال
#نحوعالی۳ #نحوعالی
📌 فوروارد فراموش نشه!
˹@tollabolkarimeh˼
1_5329774718.pdf
766.6K
#نمونه_سوال
#عقاید۳
#عقاید_استدلالی
(جلد دوم آموزش کلام اسلامی)
˹@tollabolkarimeh˼
🔴 نتایج آزمون استخدامی آموزش و پرورش اعلام شد👇👇
https://sanjesh.org/fa-IR/Portal/4936/news/view/14591/10600/Staging
بهانهی دلنشین
داشتم ظرفهای شام را جمع و جور میکردم که دختر برادر شوهرم به بهانه ظرف شستن کنارم ایستاد. میدانستم همین که تنها به خانه ما آمده اتفاقی برایش افتاده است. دستش که به ظرفها خورد درد و دل کردنش شروع شد.
او حرف میزد و من گوش میدادم. نوجوانی خودم را در او میدیدم و گاهی نیازش به تایید را تامین میکردم. در دنیایش غوطه ور شدم.
《این همه حرف همشا میخوای برا زنعموت بگی؟》با صدای محمد به خودم آمدم. فاطمه نگاهی به محمد انداخت و خودش را جمع و جور کرد. لبخند عمیقی زد و گفت:《بله دیگه تقصیر خودشه، خوب گوش میده، نصیحتمم که نمیکنه، تازه میگه من عین جوونیای خودشم خوب کِیف میده باش حرف بزنم دیگه》
حرفهایش برایم تازه بود و به دلم نشست. تا به حال نمیدانستم چرا همیشه درد و دل کردنش هایش را به جای مادرش برای من میآورد؛ اما دلایلش برایم زیبا جلوه کرد.
با خودم عهد بستم برای فرزندانم، هم اینگونه رفتار کنم تا حرفهایشان را برای خودم بازگو کنند.
✍مریم نوری امامزادهئی
#طلبه_نوشت
˹@tollabolkarimeh˼
طلاب الکریمه
🔶 به اطلاع متقاضیان ثبتنام در آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش ویژه رشتههای شغلی دبیری و هنرآموز
🔴سوال:
طلاب در چه رشته هایی میتوانند در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کنند⁉️
✅برخلاف سال گذشته در دفترچه دبیری که طلاب در هفت رشته میتوانستند ثبت نام کنند اما امسال امکان شرکت طلاب محدود به دو رشته شده .
🔹رشته های دبیری :
👨🏫معارف
👨🏫عربی
˹@tollabolkarimeh˼