| الوِداع ماهِ مُــحَرّم...
شب آخر دلم گــــردیده بی تاب
خـــداحافظ مــــحرم ماه ارباب 💔
#کربلا
#شب_جمعه
آبچکان دل
تمام ظرفها را شستم ،نگاهی به آبچکان انداختم ،بیچاره دیگر جایی برای گذاشتن ظرف نداشت ،از صبح بخاطر مهمان هایی که در خانه بودند ،کلی ظرف کثیف شده بود،از ظرف های شیشه ای و بلوری ،تا پلاستیکی و استیل ،همه جور ظرف را بدون آسیب رسیدن به هیچ کدام در کنار یکدیگر نگه میداشت .
قلبم مانند بچه ای کوچک که می خواهد جلب توجه کند، بالا و پایین می پرید ؛نگاهی به او انداختم و فهمیدم آن هم تمام روزها و سال ها را ،با شنیدن سخنان دیگران ،با دیدن رفتار های متفاوت دیگران ،آنها را در خود نگه داشته است و در سختی ها به آغوش کشیده و بعد از مدتی که از آنها درس گرفت،چیزهایی را که لازم نبودند را از خودش بیرون میکند ،تا پذیرای اتفاقات جدید باشد .
لبخند ی زدم و ظرفها را که دیگر خشک شده بودند برداشتم و در کابینت قرار دادم ،تا مطمئن شوم جا برای ظرفهای جدید باقی می ماند.
✍🏻فاطمه امینی نسب
#طلبه_نوشت
˹@tollabolkarimeh˼
1_4699467575.pdf
10.41M
📌 نمودار کامل مباحث کتاب #صرف ساده
قابل استفاده برای درس های صرف (صرف متوسطه ، درسنامه علم صرف . ...)
#جزوه
˹@tollabolkarimeh˼
مقام معظم رهبری در دیدار روز گذشته با فرماندهان سپاه پاسداران
🛑 نزدیک قلهایم...!
🔸خستگی ممنوع !!
۲۶/مرداد/۱۴۰۲
شیطنت هانه کودکانه
هنوز شیطنتهایشان در رختخواب ادامه دارد.
قبل از اینکه به آنها تذکر دهم کودکی خود را به خاطر میآورم
چطور از طلوع تا غروب آفتاب در کوچه مشغول بازی بودیم و شب سر به متکا نرسیده، خواب بودیم؛ اما فرزندانم محکوم به حبس در چاردیواری خانه هستند.
سکوت را اختیار میکنم زیرا خستگی برای فرزندانم تعریف نشدهاست.
✍مریم نوری امامزادهئی
#طلبه_نوشت
#تربیت_کودک
˹@tollabolkarimeh˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرتکرارترین شعار سال ۱۴۰۱
کاش آیتالله خامنهای رهبر نمیشد!!!
🔹برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
˹@tollabolkarimeh˼
نکات دانش منطق،کامل.pdf
14.37M
جزوه دستنویس دانش #منطق
🔰استاد محمد مهدی ستوده
#جزوه
˹@tollabolkarimeh˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️نقش پیادهروی اربعین در افزایش ایمان
چرا افراد در پیادهروی #اربعین دچار تحول ویژه میشوند؟
🎙حجت الاسلام و المسلمین #علیرضا_پناهیان
چشمهایم برق میزد
اولین نفر بودم که این فرشته زیبا را از پرستار گرفتم و در آغوش کشیدم و رخت نوزادی به تنش کردم ،دعا کردم رخت دامادی اش را نیز خودم به تنش کنم . برای ششمین بار است که عمه می شوم ولی انگار بار اول است در بیمارستان پا میگذارم وهمان شوق اولین بچه در دلم است
در حین ناز و نوازشش بودم که تلفن برادرم زنگ خورد .آنچنان شادمان شد که گونه هایش سرخ شد با لبی خندان گفت: "حضرت آقا نام پسرم را سجاد نامیده است ."
تمام فضای اتاق پر شد از نوای مبارک باد .
✍🏻سمیرا اسماعیلی
#طلبه_نوشت
˹@tollabolkarimeh˼
24011-06.pdf
323.7K
📌جوابیه امتحان متمرکز #نحوعالی ۱
۱۴۰۱/۱۰/۱۱
#نمونه_سوال
#درخواستی
˹@tollabolkarimeh˼
نگاه متفاوت یا چرخش زمان؟
همانطور که پاشنهی کفشم را بالا میکشیدم حرفهای دکتر را با خودم مرور میکردم.《اگر سلامتیت برات مهمه حتما باید روزی ۴۰ دقیقه پیاده روی کنی ۲۰ دقیقه رفت ۲۰ دقیقه هم برگشت》
در خانه را آهسته بستم تا مبادا بچهها از خواب بیدار شوند. تایمر گوشی را روی ۲۰ دقیقه تنظیم کردم. کنجکاو بودم و تمام فکرم این بود که ۲۰ دقیقهام کجا تمام میشود. مثل کسی که وارد بازی حدس شده باشد مکانهایی را مدنظرم گذاشتم تا ببینم کدام حدسم درست از آب در میآید.
فقط تندتند راه میرفتم و به پایان ۲۰ دقیقه فکر میکردم. انگار مسیر خیلی طولانی شدهبود. خسته و کلافه ادامه میدادم. پسر بچهای با مادرش در ایستگاه اتوبوس ایستاده بودند و باهم حرف میزدند《ببین چقد هوا خوبه نه از آلودگی خبریه و نه از گرما تا میتونی کِیف کن》
زنی میانسالی همانطور که از کنارم میگذشت به گلهای انار درخت کنار خیابان اشاره کرد و گفت:《وای چه خوشگله خدا خیرش بده هر کی این درختای خوشگل را اینجا کاشته آدم دلش حال میاد》تازه متوجه گلهای انار شدم واقعا زیبا بود.
آلارم گوشی پایان ۲۰ دقیقه اول را فریاد زد. به خودم گفتم《انقد فکرت درگیر این کردی که ببینی کجا ۲۰ دقیقه تموم میشه نه خوشگلیای مسیرت را دیدی نه از این ۲۰ دقیقه چیزی فهمیدی》
میتوانم زیباییها را ببینم و زیبایی را هدیه دهم. باید راه رفته را برگردم اما این بار باید از ۲۰ دقیقهام بهتر استفاده کنم.
نفس عمیقی کشیدم و ریههایم را از هوای مطبوع صبحگاهی پُر کردم. ذکر گویان، قدمهایم را سریع برداشتم. زنانی که از کنارم عبور میکردند را به یک لبخند و سلام صبح بخیر مهمان میکردم. انگار گلها، درختان، پرندگان و... تازه در مسیرم قرار گرفتهبودند و خودشان را به من نشان میدادند.
به خودم که آمدم جلوی درخانه بودم. به نظرم این بار مسیر کوتاهتر و جذابتر بود. سرحال کلید را در قفل در چرخاندم و در را باز کردم.
✍مریم نوری امامزادهئی
#طلبه_نوشت
˹@tollabolkarimeh˼
🔴 آداب صدا زدن
💠 وقتی در مورد همسرتون صحبت میکنید از اسامی اشاره مثل "این" یا "اون" و همچنین کلمههایی مثل "ببین"، "الو" و "آهای" استفاده نکنید.
💠وقتی همسرتان شما را صدا میزند با علاقه بهش جواب بدید! مثلا به جای گفتن: "هااان!؟" یا گفتن یک "بله" خالی به او بگویید: بله عزیزم، جان دلم یا جانم و ...
💠مطمئن باشید در ازای احترام گذاشتن خودتان احترام میبینید. زیبا صداکردن زن و مرد، بهترین شیوه برای ابراز محبت و نوعی شخصیت دادن به طرف مقابل است.
#فنون_همسرداری
˹@tollabolkarimeh˼
جزوه منطق 3.pdf
18.96M
جزوه درس منطق
از کتاب "تلخیص المنطق اکبر ترابی"
از ابتدای احکام قضایا تا پایان کتاب (به غیر از حذفیات)
#جزوه #منطق
˹@tollabolkarimeh˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گردخترکےپیشپدرنازکند
گرهکرببلایهمھرابازکند:)
#شهادت_حضرت_رقیه
#استوری
#تولیدی
˹@tollabolkarimeh˼