🔰 #شورای_نگهبان؛ آزادی اندیشه و آزادی عقیده
استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب « #آزادی_انسان» آزادی را به دو قسم تقسیم می کنند:
1️⃣ #آزادی_اندیشه: آزادی فکر و اندیشه یعنی انسان بتواند آزادانه فکر کند و چیزی مانع فکر و اندیشه او نشود. آزادی اندیشه باعث می شود انسان در مواجهه با سوالات و ابهامات خویش به صورت علمی و منطقی بیندیشد و سپس تصمیمی منطقی بگیرد.
2️⃣ #آزادی_عقیده: عقیده یعنی ایمان، باور و چیزی که انسان به آن علقه دارد. خوب می دانیم که هر عقیده ای که مبتنی بر تفکر باشد صحیح و درست است اما مسئله این است که هر عقیده ای برخواسته ازتفکر و اندیشه نیست.
🔷 بسیاری از عقاید بشر ناشی از یکسری عادات، تقلید ها و تعصب هاست نه اینکه چون فکر کرده این عقیده را انتخاب کرده است بلکه چون پدر و مادر شخص، رسانه ها و سلبریتی ها و یا اینکه در محیط زندگی او این عقیده رایج بوده او هم کورکورانه قبول کرده و به این عقیده چسبیده است.
🔷 این چنین عقاید یک نوع انعقاد و بسته شدن و اسارت هستند و این باعث می شود فکر شخص بجای اینکه باز بشود بسته و منعقد بشود و در درونش #اسیر بشود و نتواند در جایی که نیاز است، تصمیم درستی بگیرد.
⁉️ حال سوالی که مطرح می شود این است که اسلام طرفدار آزادی اندیشه و عقیده است، باید بگذاریم هر شخصی با هر عقیده ای که دارد وارد مجلس شورای اسلامی بشود؟!
💯 در جواب می توان گفت :
1️⃣ با توجه به تعریف آزادی اندیشه و آزادی عقیده که در بالا گفته شد ما مخالف عقیده مبتنی بر تفکر نیستیم بلکه مخالف عقیده جاهلیت و کورکورانه ایم.
2️⃣ ثانیا کسی که می خواهد بر کرسی نمایندگی تکیه کند باید آزادی تفکر داشته باشد تا وقتی می خواهد در قوانین و مسائل سرنوشت ساز تصمیم بگیرد از روی اندیشه و تفکر تصمیم بگیرد و فکرش اسیر و دربند چیزی نباشد تا نادرست تصمیم بگیرد.
✅بنابراین فقط شخصی باید نماینده مجلس شورای اسلامی باشد که وقتی می خواهند قوانین را تصویب کنند، از روی منطق صحیح و کار کارشناسی قانون تصویب کنند نه از روی احساسات و تعلقات غیر عاقلانه.
📝 جعفر مرادی
@tollabolkarimeh 🌷
🔰غایت انقلاب اسلامی چه بود?
در این که فضایی به هم پیوسته از ارتباطات با یک هویت واحد وجود دارد که انسان های سراسر کره زمین را #اسیر نظام ارزشیِ واحدی ساخته است تردیدی وجود ندارد . نمونه اش همین تعابیری است که عموم ما پذیرفته ایم : (جهان سوم) ، (کشورهای پیشرفته) ، و در مقابل آن کشورهای (عقب مانده) و یا (عقب نگه داشته شده) ، (توسعه یافتگی) و (توسعه نیافتگی) ... تعابیری از این قبیل بسیارند .
... مگر ما این #ارزشها را نپذیرفته ایم و در رادیو و تلویزیون و محاورات روزمره و خطابه های ژورنالیستی به آنها تفوّه نمی کنیم ؟ وقتی ما که هسته جوشان #انقلاب_معنوی در جهانِ امروز هستیم نتوانسته ایم #دریابیم که با قبول این #معانی چه غایتی را پذیرفته ایم ، وای بر احوال دیگران از مردمان الجزایر و عراق و سوریه و لیبی و اردن و ... پاکستان و افغانستان ! ما با قبول این تعبیر پذیرفته ایم که (پیشرفت) همان است که برای آنان رخ داده است . فلذا نباید به خشم بیاییم از آن که ما را (مرتجع و واپس گرا) بخوانند . آنها هم با همین نگاه به جهان می نگرند که خود را پیشرفته می دانند و ما را پس مانده و از این جا نتیجه می گیرند که هر تحولی اگر در جهت دست یابی به (توسعه یافتگی) باشد #رشد است و اگر نه ، واپس گرایی و ارتجاع . و مگر #غایت انقلاب اسلامی چه بود ؟ توسعه یافتگی ؟ رشد اقتصادی ؟ حصول دموکراسی ؟
📚 آغازی بر یک پایان ، مرتضی آوینی ، ص۱۲۰ و ۱۲۱
@tollabolkarimeh 🌷